به گزارش شهدای ایران، جعفر بلوری در روزنامه کیهان نوشت:
۱- هجمهها علیه دولت سید ابراهیم رئیسی که ۱۰۰ روزی است روی کار آمده «شدید» است. شاید عدهای ندانند اما، این هجمهها حتی، پیش از آغاز به کار دولت سیزدهم شروع شده بود! وقتی نتایج انتخابات اعلام و پیروزی ایشان قطعی شد، رسانههای جریانی که خود را «اصلاحطلب» مینامند، با یک چرخش آشکار، و با رویکردی متفاوت با رویکرد ۸ ساله شان، شروع به کار کردند. از «گرانیها» گله کردند. نوشتند، خرید خودرو و مسکن تبدیل به رویا شده، از افزایش بیکاریها گفتند و از بروز پدیدههایی مثل، «اجاره پشتبام» و «رواج کانکسنشینی» گزارش تهیه کردند. گو این تحولات تأسفبار اجتماعی و اقتصادیِ حاصل از مدیریتِ شکستِ خورده لیبرالها، طی همین چند ساعتی به وجود آمدهاند که دولت رئیسی به قدرت رسیده! به قول حاج حسین، آقای رئیسی با آمدن خود، این طیف را که «لال» بودند شفا و زبانشان را باز کرد! ما همان ۱۰۰ روز پیش، با مشاهده این رویکرد پیشبینی کرده بودیم که، ایشان سالهای بسیار سختی پیش رو خواهد داشت. بهبود شرایطی که طی ۸ سال سوء مدیریت ایجاد شده، به هماناندازه سخت است که، کار کردن در میان این همه هجمه و پروپاگاندای رسانهای....
۱- هجمهها علیه دولت سید ابراهیم رئیسی که ۱۰۰ روزی است روی کار آمده «شدید» است. شاید عدهای ندانند اما، این هجمهها حتی، پیش از آغاز به کار دولت سیزدهم شروع شده بود! وقتی نتایج انتخابات اعلام و پیروزی ایشان قطعی شد، رسانههای جریانی که خود را «اصلاحطلب» مینامند، با یک چرخش آشکار، و با رویکردی متفاوت با رویکرد ۸ ساله شان، شروع به کار کردند. از «گرانیها» گله کردند. نوشتند، خرید خودرو و مسکن تبدیل به رویا شده، از افزایش بیکاریها گفتند و از بروز پدیدههایی مثل، «اجاره پشتبام» و «رواج کانکسنشینی» گزارش تهیه کردند. گو این تحولات تأسفبار اجتماعی و اقتصادیِ حاصل از مدیریتِ شکستِ خورده لیبرالها، طی همین چند ساعتی به وجود آمدهاند که دولت رئیسی به قدرت رسیده! به قول حاج حسین، آقای رئیسی با آمدن خود، این طیف را که «لال» بودند شفا و زبانشان را باز کرد! ما همان ۱۰۰ روز پیش، با مشاهده این رویکرد پیشبینی کرده بودیم که، ایشان سالهای بسیار سختی پیش رو خواهد داشت. بهبود شرایطی که طی ۸ سال سوء مدیریت ایجاد شده، به هماناندازه سخت است که، کار کردن در میان این همه هجمه و پروپاگاندای رسانهای....
۲- وقتی اوضاع اقتصادی کشوری خوب نیست و به معنای واقعی کلمه، مدیری زمین سوخته تحویل گرفته، «عقل جمعی» حکم میکند، به کمک آن مدیر باید رفت و با نقد مشفقانه و ارائه راهکارهای کارشناسی به او کمک کرد. در هیچ جای دنیا و در هیچ درسی از علوم سیاسی نیامده که میتوان با هوچیگری، دروغ، تهمت، پروپاگاندا و تبلیغِ راهی که قبلا امتحان شده و شکست خورده، اوضاع را سر و سامان داد. اینکه با یک تیم رسانهای، عزم خود را برای تخریب جزم و مثلا، کلمه به کلمه اظهارات مسئولی را «آنالیز» کنیم تا اگر در جایی به جای فتحه، کسره به کار برده بود را پیدا و آن را در بوق و کرنا کنیم یا امیدی را که در مردم به وجود آمده را هدف قرار دهیم، اوضاع بهبود نخواهد یافت. اینکه خود، کارنامه قطوری در دادن مسئولیتهای مختلف به جاسوسان و دامادها داشته باشیم اما انتصاب نشدن! یک داماد را آنقدر برجسته کنیم که تصور شود، تمام مسئولین کشور، با رانت و پارتی روی کار آمدهاند هم، اوضاع سر و سامان نخواهد گرفت. اینکه «چرا مدعیان اصلاحات و عاملان وضع موجود دوست ندارند اوضاع سرو سامان یابد» را در دو بند بعدی توضیح خواهیم داد.
۳- بر اساس نتایج نظرسنجی که اخیرا، مؤسسه «گالوپ» از مردم ایران انجام داد، ۷۲ درصد مردم از عملکرد آقای رئیسی راضیاند و آن را تایید میکنند. این نظرسنجی که سه هفته پس از روی کار آمدن آقای رئیسی صورت گرفته، به این نکته مهم هماشاره کرده بود که، ۱۴درصد از مردم به دلیل شیوع کرونا، در انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران شرکت نکردند. میزان مشارکت در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران حدود ۴۹ درصد اعلام شد. این یعنی، اگر کرونا نبود، میزان مشارکت ۶۳ درصد بود. مشارکت ۶۳ درصدی در انتخابات، با توجه به بلایی که طیف مدعی اصلاحات در این ۸ سال بر سر اقتصاد و معیشت مردم آوردند، شبیه به معجزه است. ریشه عصبانیت لااقل بخشی از این طیف از آقای رئیسی، دقیقا به همین نکته باز میگردد: مردم امیدوار شدهاند. باید به امیدشان حمله کرد!
۴- پیروزی آقای رئیسی، پیروزی جریان انقلابی و بازگشت کشور به ریل انقلاب است. مسئلهای که، فلسفه و ماهیتِ وجودیِ برخی جریانهای سیاسی در ایران، مخالفت و مقابله با آن به هر قیمت ممکن است. نتیجه طبیعیِ افزایش امید به جریان انقلابی، کاسته شدن از اقبال مردم به جریان مقابل آن است و آنها از همین رو به وحشت افتادهاند. بنابر این، یک راهحل برای طیف غربگرا میماند: «هجمه همهجانبه به امید مردم و جلوگیری از موفقیت دولت سیزدهم». این طیف تمام تلاش خود را کردند تا نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ را مخدوش جلوه دهند! راز این همه تخریب در همین نگرانیشان است. اگر طی ۸ سالی که در قدرت بودند در اتاقهای فکرشان، به این نتیجه رسیده بودند که، با به گروگان گرفتن معیشت مردم و تشویق آمریکا به تحریم کشورشان، میتوان نظام را مجبور به دادن امتیاز به غرب کرد، اکنون نیز به این نتیجه رسیدهاند که، با بهبود شرایط اقتصادی مردم، فاتحهشان خوانده است. اینکه نمیخواهند اوضاع اقتصادی مردم سرو سامان بگیرد را باور نمیکنید! به کتاب خاطرات اوباما درباره آشوبهای سال ۸۸، به گزارش لسآنجلس تایمز در مهرماه سال ۸۸ و اظهارات «جانهانا»، به اظهارات خانم فائزه هاشمی عضو مرکزیت کارگزاران در گفتوگو با انصاف نیوز، به سرمقاله مجله صدا، ارگان حزب اتحاد ملت(مشارکت سابق) درباره دیدار ترامپ با رئیسجمهور صربستان و...حتما سری بزنید...
۵- آواربرداری از ۸ سال ویرانی به همان اندازه سخت و سنگین و وقتگیر است که، کار کردن در میان این همه هجمه و تخریب و حاشیهسازی. سری به روزنامههایشان بزنید. به تیترها و صفحات مختلفشان نگاه کنید. بیانیههایشان را بخوانید. تماما راجع به سختی معیشت مردم است، بدون کوچکترین اشارهای به عاملان این سختی! بعضا حتی صفحات سرگرمی و ورزششان هم سیاه است. مملو از اخبار راست و دروغِ سیاه با هدف بیاعتبار کردن دولتی که فقط ۱۰۰ روز است روی کار آمده و هجمهها، اجازه فعالیت راحت به آن را نمیدهد!
۶- نمیگوییم این دولت، بینقص است. مثل همه دولتها نقصهایی دارد. میگوییم، به این دولت که مردم به آن امید بستهاند، فرصت دهید. میگوییم با چنین میراثی، قویترین دولتها هم نمیتوانند طی چند سال، اوضاع را راست و ریست کنند، چه رسد به چند ماه آن هم در میان این همه هجمه و نامردی. نمیگوییم دولت را نباید نقد کرد. حتما باید نقد کرد و هشدار داد. نشان به آن نشان که ما ۸ سال تمام هشدار دادیم و اشتباهات دولت آقای روحانی را نقد و اقدامات هرچند کم اما مثبت آن را عکس یکِ روزنامهمان کردیم. به هشدارها توجهی نشد. دلیل درستی آن نقدها، وضعیتی است که امروز در آنیم. وضعیت امروز سالها پیش، پیشبینی شده و هشدارهای لازم داده شده بود اما چه کنیم که منتقدان به جهنم حواله میشدند!
۷- توسعه (اینجا اقتصادی)، فقط با برنامهریزیهای اقتصادی و برخی توسعههای سیاسی و فرهنگی و مطالعات تاریخی نیست که، صورت میگیرد. توسعه، در بستر نقد کارشناسانه، هشدارهای دلسوزانه و در فضای سالم و آرام رسانهای و روانی سریعتر صورت خواهد گرفت. شما یک کارشناس یا جامعهشناس توسعه را نمیتوانید پیدا کنید که گفته باشد، با به هم ریختن روح و روان جامعه و بمباران افکار عمومی با اخبار دروغ و زرد، میتوان، به اقتصاد کشور رونق داد. علیه این کشور به اندازه کافی هجمه رسانهای و مسموم خارجی صورت میگیرد. در کنار دیدار با چهرههای پوزیسیون و به اصطلاح اپوزیسیون! باید جلوی پروپاگاندای داخلی را هم گرفت و به کسانی که طی ۸ سال گذشته اینهمه مشکلات را بر سر مردم آوار کردهاند اجازه نداد با سیاهنماییها و دروغپردازیهای خود راه گذشته را دنبال کرده و باز هم آب به آسیاب دشمن بریزند.
نظر شما