اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- گرچه فعالیت گروه داعش در افغانستان به چند سال پیش و چندی بعد از اعلام موجودیت دولت خودخوانده این گروه در بخشهایی از عراق و سوریه بازمیگردد، اما امروز ظاهراً یکهتاز اقدامات تروریستی در منطقه محسوب میشود.
این گروه که جنایاتی همچون قتل عام دختران نوجوان شیعه در مدرسه سیدالشهدا در دوره حضور نیروهای آمریکایی را در کارنامه خود دارد، بعد از سلطه طالبان بر افغانستان دامنه حملات خود را در این کشور گسترش داد و از هدف قرار دادن تجمع پناهجویان در اطراف فرودگاه کابل هنگام خروج نیروهای آمریکای گرفته تا قتلعام نمازگزاران مسجد قندوز همه جزو اقدامات این گروه به شمار میرود.
این جنایات باعث شد تا نگاهها دوباره به سمت این گروه معطوف شود و اطلاعات مختلفی در مورد پیشینه و نوع فعالیت آن در رسانهها انتشار یابد که برخی از آنها را برمیشمریم.
داعش افغانستان که خود را ولایت خراسان اسلامی میخواند در کشورهای غربی به اختصار «ISIS-K یا ISKP یا ISK» نامیده میشود که شاخه گروه تروریستی داعش در افغانستان است و رهبری این گروه در عراق و سوریه هم آن را به رسمیت شناخته است.
داعش خراسان رسماً ژانویه 2015 اعلام موجودیت کرد و طی مدت بسیار کوتاهی موفق شد بر شماری از مناطق روستایی در شمال و شمال شرق افغانستان تسلط منطقهای و میدانی پیدا کند و از طریق حملاتی که در طول مرز افغانستان و پاکستان انجام میداد قدرت و جایگاه خاصی در تحولات میدانی آن زمان افغانستان به دست آورد.
طی سه سال اول فعالیت نیز این گروه حملات خود را بر اقلیتها به ویژه شیعیان متمرکز کرده بود، در حالی که مناطق و موسسات دولتی و عامالمنفعه نیز در شهرهای بزرگ در نقاط مختلف افغانستان از گزند حملات خونین این گروه در امان نماندند، گرچه برخی از این اقدامات تروریستی به آن سوی مرزهای افغانستان هم گسترش یافت و شماری از اهداف در پاکستان نیز بستر عملیات تروریستی بودند.
این رویکرد تروریستی باعث شد تا با فرا رسیدن سال 2018 به یکی از چهار سازمان تروریستی خطرناک در جهان بر اساس شاخص تروریسم جهانی تبدیل شود.
گرچه اواخر 2019 و اوایل 2020 ارتش آمریکا و دولت وقت افغانستان از سرکوب شدید این گروه در خاک این کشور سخن به میان آوردند و حتی رسانههای افغانستانی تصاویر تسلیم شدن دستهجمعی صدها نفر از اعضای این گروه را پخش کردند، اما عملیات تروریستی بعدی داعش خراسان نشان داد که داعش خراسان با ریشهکنی کامل فاصله بسیار دارد.
بعد از روی کار آمدن طالبان در افغانستان ادامه فعالیت داعش به پارادوکس طالبهای حاضر در نوک هرم قدرت این کشور تبدیل شد.
به هر روی نمیتوان این مساله را کتمان کرد که گروه داعش خراسان به دست شماری از اعضای سابق گروه طالبان پاکستان و طالبان افغانستان شکل گرفت، اما به تدریج توانست جنگجویان برخی از گروههای دیگر سلفی را هم به سمت خود جذب کند.
به گمان کارشناسان، یکی از نقاط قوت داعش در افغانستان بهرهگیری این گروه از تجربه و تسلط میدانی جنگجویانش بر نقاط و صحنههای درگیری است.
داعش خراسان کار خود را از نقطهای آغاز کرد که پرونده اسامه بن لادن در آن پایان یافته بود؛ باید گفت منطقه تورا بورا و ولایت ننگرهار در مرز شمال شرقی افغانستان با پاکستان پایگاه اصلی گروه داعش محسوب شده و میشود.
حضور داعش خراسان در این منطقه به این گروه امکان داد تا از کمک قبایل پاکستان بهره جوید و گروههای محلی فعال در این مناطق را هم با خود همسو کند.
از سویی گفته میشود شمار قابل توجهی از نیروی انسانی و توان مالی گروه داعش در عراق و سوریه نیز بعد از شکست این گروه در آن منطقه، به افغانستان منتقل و به شاخه خراسان تزریق شده است.
برخی از کارشناسان رقم انتقالیافته از عراق به افغاستان را بیش از صد میلیون دلار برآورد میکنند.
رهبران این گروه تکفیری، داعش خراسان را پل انتقال و توسعه خلافت این گروه از آسیای غربی به مرکز و جنوب آسیا به حساب میآورند، حال آنکه برخی از کارشناسان از نوعی تلاش داعش خراسان برای ربودن قدرت از دست طالبان و سلطه کامل بر افغانستان سخن به میان میآورند.
این دسته از کارشناسان بر این باورند که داعش به عنوان خطرناکترین گروه جهادی در جهان به دنبال سلطه بر تمام گروههای جهادی سابق خویش است و طالبان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
داعش خراسان به طور بالفعل این کار را آغاز کرده و بارها در بیانیهها و اظهارات رهبرانش از جنگجویان جهادی قدیمی و نیز ساکنان جوان مناطق مختلف افغانستان میخواهد تا به صفوفش بپیوندند.
هدف کوتاهمدت داعش خراسان ایجاد هرجومرج در افغانستان است تا از این طریق بیشترین تعداد ممکن از جنگجویان سرخورده گروههای دیگر را به طرف خود جذب کند و با زیر سوال بردن توانمندی طالبان در مدیریت کشور راه خود را برای رسیدن به قدرت در کابل هموار سازد.
داعش خراسان با توجه به اینکه چارچوب اصلی تشکیلاتش از طالبهای سابق شکل گرفته، راه رسیدن به این مهم را چندان دشوار نمیبیند و حتی به موفقیتهایی هم در این زمینه نایل شده است.
گرچه طالبان هم برای مقابل با این برنامه نسخه جهش یافته خود، بیکار ننشسته است.
گرچه هنوز برای ارزیابی میزان همسویی یا تقابل طالبان و داعش بسیار زود به نظر میرسد اما حملات تروریستی انجام گرفته توسط این گروه نشان میدهند که طالبان نمیخواهد یا نمیتواند چندان در برابر این رویکرد داعش کاری انجام دهد.
به عقیده کارشناسان، حداقل در کوتاه و میانمدت داعش همچنان برنامه خود را در بر هم زدن امنیت و ثبات در افغانستان ادامه خواهد داد و اگر به حاکمیت سرزمینی در این کشور دست پیدا کند، از تکرار سناریوی موصل در افغانستان هم ابایی نخواهد داشت.
با توجه به این سناریو، کارشناسان بر این پندارند که حملات تروریستی اخیر در قندوز و قندهار را نباید آخرین اقدامات تروریستی در افغانستان به ویژه علیه شیعیان قلمداد کرد، به ویژه که اکنون طالبان نیز متهم به سوءاستفاده از این حملات تروریستی، برای گروکشی به منظور کسب مشروعیت جهانی است.