«این رخدادی بسیار تعجببرانگیز است. هر کشوری میتواند در خاک خود رزمایش انجام دهد. این حق مسلم آنهاست. اما چرا حالا و چرا در مرز ما؟» این سخنان الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در واکنش به رزمایش ایران در شمال غرب کشور است.
پاسخ به این واکنش را به برگزاری رزمایش مشترک آذربایجان، ترکیه و پاکستان ارجاع میدهیم که ۲۱ شهریور ماه گذشته در خاک جمهوری آذربایجان برگزار شد.
حال پرسش ایران از الهام علی اف این است که «هر کشوری میتواند در خاک خود رزمایش انجام دهد. این حق مسلم آنهاست. اما چرا حالا و چرا در مرز ما؟»
جمهوری آذربایجان رزمایش مشترکی را برگزار کرده که دو کشور مشارکت کننده در آن رزمایش همسایه آن نیستند یکی از آنها از فاصله زیاد در این رزمایش شرکت کرده و دیگری نیز گرچه نزدیک است اما مرزی با جمهوری آذربایجان ندارد.
باکو پاسخ دهد که برگزاری رزمایش مشترک با دو کشوری که مرز مشترکی با جمهوری آذربایجان ندارند چه مفهومی دارد؟ چرا در آن زمان و چرا با ترکیه و پاکستان؟
باکو و ایروان پس از فروپاشی شوروی سابق بر سر قره باغ اختلاف داشتند و این اختلافات سرانجام در جنگی که میان آن دو کشور در سال گذشته در گرفت، با حمایت نظامی ترکیه و اعزام نیروهای تروریستی داعش از سوریه به منطقه قره باغ به پیروزی باکو ختم شد و روسیه نیز نیروهای حافظ صلح خود را در منطقه مناقشه مستقر کرد.
اکنون نیز تحرکات جمهوری آذربایجان با وجودی که ایران در جنگ قره باغ از آذربایجان حمایت کرد چرا که بخشی از خاک آن در اشغال ارمنستان بود، نشان میدهد که مقامات باکو قدر حمایتهای ایران را نداسته و نمک نشنانسی میکنند.
ترکیه و پاکستان چه قرابتی با جمهوری آذربایجان دارند که در رزمایش مشترک حضور مییابند و مقامات باکو پس از آن سخنانی علیه جمهوری اسلامی مطرح میکنند و سپس چند راننده ایرانی کامیون را بازداشت کرده و اعلام میکنند که از این پس کامیونهای ایرانی باید برای گذر از مرز مالیات بپردازند؟
نفوذ صهیونیستها و سعودیها را در جمهوری آذربایجان نیز نباید از یاد برد که آنها خود از عوامل محرک چالشهایی هستند که در منطقه قفقاز و علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده میشود.
مقامات باکو باید حد و اندازه خود را بر اساس آنچه که هست بدانند و به حمایتهای کشوری چون ترکیه دل خوش نباشند چرا که آنکارا از باکو در جهت اهداف و منافع خود بهره میبرد و تا جای که امکان داشته باشد ورود میکند و در زمان نیاز نمیتوان روی آن کشور حساب کرد.
رجب طیب اردوغان که زندگی و ماندگاری خود را به خاطر خنثی شدن کودتا مدیون جمهوری اسلامی ایران است،رسم همسایگی و دوستی را زیر پا گذاشته و تنها ژست دوستی با ایران به خود گرفته است در حالی که مدام در حال اقدام علیه ایران است. آنکارا در زمان خود باکو را نیز خواهد فروخت.
جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در مناقشه قره باغ از حق دفاع کرد در ماجرای مرز ایران و ارمنستان نیز از حق دفاع خواهد کرد و اجازه تغییرات مرزی را نخواهد داد،باکو با تحریک اسرائیل و ترکیه دست بر روی منطقه مرزی گذاشته که راه ارتباطی ایران از ارمنستان به اروپا و دیگر کشورهای قفقاز است. اگر در این میان حتی ارمنستان هم تن به این تغییر داده باشد ایران با آن موافق نبوده و اجازه نمیدهد مرزی تغییر کند.
اما یک ماجرای دیگر در مسئلهای که پیش آمده وجود دارد و آن اصرار اصلاح طلبان و تحریک رسانههای فارسی زبان معاند به مداخله ایران در مسئله افغانستان بود. ماجرای افغانستان بسیار پیچیده و حساس است و اگر ایران خود را وارد آن ماجرا کرده بود دچار مشکلات و گرفتاریهای فراوانی شده بود که بیرون آمدن از آن بسیار سخت بود. علاوه بر آن باعث میشد تا تمرکز ایران از چالشها و مسائل دیگر بر هم بخورد.
مسائل سوریه، عراق، یمن و لبنان از یک سو و مسئله جمهوری آذربایجان از سوی دیگر که هر یک بسیار مهمتر از مسائل افغانستان است.
اگر ایران وارد بحران افغانستان شده بود، همه دستاوردهای خود را در منطقه باید از دست میداد و این فرایند همان خواسته آنهای بود که اصرار داشتند ایران به مسئله افغانستان ورود کند.
اسرائیل موقعیت حضور در افعانستان را ندارد چرا که این کشور دچار بحرانهای جدی است،اما دولت جمهوری آذربایجان زمینه فعالیت اسرائیل را فراهم کرده و حتی شرکتهای اسرائیلی به دنبال طرحهای کشاورزی و صنعتی شبیه به نظام شهرکهای یهودی، در جنوب آذربایجان و در فاصله ۵۰ کیلومتری از مرزهای ایران هستند.
باکو اکنون تحت اشغال و نفوذ آنکارا و تل آویو است و برای آن که اسرائیل به اهداف خود نرسد، رزمایش فاتحان خیبر نیاز بود تا رجز خوانی جانانهای شود و اگر نیاز باشد باز هم رزمایشهای دیگری برگزار خواهد شد.
نویسنده: محمد صفری
پاسخ به این واکنش را به برگزاری رزمایش مشترک آذربایجان، ترکیه و پاکستان ارجاع میدهیم که ۲۱ شهریور ماه گذشته در خاک جمهوری آذربایجان برگزار شد.
حال پرسش ایران از الهام علی اف این است که «هر کشوری میتواند در خاک خود رزمایش انجام دهد. این حق مسلم آنهاست. اما چرا حالا و چرا در مرز ما؟»
جمهوری آذربایجان رزمایش مشترکی را برگزار کرده که دو کشور مشارکت کننده در آن رزمایش همسایه آن نیستند یکی از آنها از فاصله زیاد در این رزمایش شرکت کرده و دیگری نیز گرچه نزدیک است اما مرزی با جمهوری آذربایجان ندارد.
باکو پاسخ دهد که برگزاری رزمایش مشترک با دو کشوری که مرز مشترکی با جمهوری آذربایجان ندارند چه مفهومی دارد؟ چرا در آن زمان و چرا با ترکیه و پاکستان؟
باکو و ایروان پس از فروپاشی شوروی سابق بر سر قره باغ اختلاف داشتند و این اختلافات سرانجام در جنگی که میان آن دو کشور در سال گذشته در گرفت، با حمایت نظامی ترکیه و اعزام نیروهای تروریستی داعش از سوریه به منطقه قره باغ به پیروزی باکو ختم شد و روسیه نیز نیروهای حافظ صلح خود را در منطقه مناقشه مستقر کرد.
اکنون نیز تحرکات جمهوری آذربایجان با وجودی که ایران در جنگ قره باغ از آذربایجان حمایت کرد چرا که بخشی از خاک آن در اشغال ارمنستان بود، نشان میدهد که مقامات باکو قدر حمایتهای ایران را نداسته و نمک نشنانسی میکنند.
ترکیه و پاکستان چه قرابتی با جمهوری آذربایجان دارند که در رزمایش مشترک حضور مییابند و مقامات باکو پس از آن سخنانی علیه جمهوری اسلامی مطرح میکنند و سپس چند راننده ایرانی کامیون را بازداشت کرده و اعلام میکنند که از این پس کامیونهای ایرانی باید برای گذر از مرز مالیات بپردازند؟
نفوذ صهیونیستها و سعودیها را در جمهوری آذربایجان نیز نباید از یاد برد که آنها خود از عوامل محرک چالشهایی هستند که در منطقه قفقاز و علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده میشود.
مقامات باکو باید حد و اندازه خود را بر اساس آنچه که هست بدانند و به حمایتهای کشوری چون ترکیه دل خوش نباشند چرا که آنکارا از باکو در جهت اهداف و منافع خود بهره میبرد و تا جای که امکان داشته باشد ورود میکند و در زمان نیاز نمیتوان روی آن کشور حساب کرد.
رجب طیب اردوغان که زندگی و ماندگاری خود را به خاطر خنثی شدن کودتا مدیون جمهوری اسلامی ایران است،رسم همسایگی و دوستی را زیر پا گذاشته و تنها ژست دوستی با ایران به خود گرفته است در حالی که مدام در حال اقدام علیه ایران است. آنکارا در زمان خود باکو را نیز خواهد فروخت.
جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در مناقشه قره باغ از حق دفاع کرد در ماجرای مرز ایران و ارمنستان نیز از حق دفاع خواهد کرد و اجازه تغییرات مرزی را نخواهد داد،باکو با تحریک اسرائیل و ترکیه دست بر روی منطقه مرزی گذاشته که راه ارتباطی ایران از ارمنستان به اروپا و دیگر کشورهای قفقاز است. اگر در این میان حتی ارمنستان هم تن به این تغییر داده باشد ایران با آن موافق نبوده و اجازه نمیدهد مرزی تغییر کند.
اما یک ماجرای دیگر در مسئلهای که پیش آمده وجود دارد و آن اصرار اصلاح طلبان و تحریک رسانههای فارسی زبان معاند به مداخله ایران در مسئله افغانستان بود. ماجرای افغانستان بسیار پیچیده و حساس است و اگر ایران خود را وارد آن ماجرا کرده بود دچار مشکلات و گرفتاریهای فراوانی شده بود که بیرون آمدن از آن بسیار سخت بود. علاوه بر آن باعث میشد تا تمرکز ایران از چالشها و مسائل دیگر بر هم بخورد.
مسائل سوریه، عراق، یمن و لبنان از یک سو و مسئله جمهوری آذربایجان از سوی دیگر که هر یک بسیار مهمتر از مسائل افغانستان است.
اگر ایران وارد بحران افغانستان شده بود، همه دستاوردهای خود را در منطقه باید از دست میداد و این فرایند همان خواسته آنهای بود که اصرار داشتند ایران به مسئله افغانستان ورود کند.
اسرائیل موقعیت حضور در افعانستان را ندارد چرا که این کشور دچار بحرانهای جدی است،اما دولت جمهوری آذربایجان زمینه فعالیت اسرائیل را فراهم کرده و حتی شرکتهای اسرائیلی به دنبال طرحهای کشاورزی و صنعتی شبیه به نظام شهرکهای یهودی، در جنوب آذربایجان و در فاصله ۵۰ کیلومتری از مرزهای ایران هستند.
باکو اکنون تحت اشغال و نفوذ آنکارا و تل آویو است و برای آن که اسرائیل به اهداف خود نرسد، رزمایش فاتحان خیبر نیاز بود تا رجز خوانی جانانهای شود و اگر نیاز باشد باز هم رزمایشهای دیگری برگزار خواهد شد.
نویسنده: محمد صفری
نظر شما