محمود اشرفی * برقراری ترتیبات امنیتی در حوزه پاسیفیک طی دوران جنگ سرد تاکنون برای آمریکا یک راهبرد ژئواستراتژیک بوده است. آمریکا نگران تهدیدات امنیتی در مرزهای غربی خود است. چین با سیاست آرام و پنهان در حال استقرار مواضع خود در این حوزه بوده و دریای جنوبی چین نقطه آغاز بحران پاسیفیک است. اروپا منافع چندان حیاتی در حوزه پاسیفیک ندارد.
اتصال ارضی با کانونهای بحران و تنش با خاورمیانه عمدهترین نگرانیهای استراتژیک اروپا است. راز برکناری اروپا از معاهده امنیتی آکوس در همین نکته اساسی است. راهبرد چین چیرگی بر حوزه پاسیفیک و برهمزدن موازنه قوا بوده و دستاندازی بر دریای جنوب چین گام نخستین این برنامه به شمار میرود. آرامآرام نقش آمریکا در منطقه خاورمیانه کمرنگ و در حوزه پاسیفیک پررنگ میشود؛ منطقهای که فشار تهدیدات امنیتی و مشکلات پناهندگان آن بر دوش اروپا سنگینی خواهد کرد. اروپا هیچ تمایلی به شرکت در پیمانهای امنیتی جدید در حوزه پاسیفیک ندارد.
در این میان انگلیس با خروج از اتحادیه اروپا راه خود را از این قاره جدا کرده است. انگلیس از دیرباز و دوران استعماری منافع و دلبستگیهایی در حوزه اقیانوس آرام داشته و دارد. استرالیا به گونهای زیرمجموعه بریتانیا کبیر به شمار میرود. استرالیا نیز به عنوان یک عضو معاهده نوین اکوس همواره از تهدیدات امنیتی در حوزه پاسیفیک هراسان بوده است. کره شمالی از شکلگیری یک پیمان نظامی امنیتی نوین در منطقه ناخرسند بوده و آن را عامل برهم خوردن تعادل استراتژیک و موازنه قوای منطقه میداند. در استراتژی امنیتی چین کشور قدرتمند کره شمالی جایی ندارد و این کشور چندان نمیتواند در کشاکش مخاصمات خود با آمریکا روی چین حساب کند. ترتیبات امنیتی نظامی آمریکا و همپیمانانش در حوزه پاسیفیک برآیند ژئواستراتژیک این منطقه را برهم خواهد زد. اما اینکه نقطه تعادل استراتژیک این فرآیند به نفع کدام طرف ماجرا خواهد بود، آینده نهچندان دور نشان خواهد داد. اما در این میان یک عامل نقش مهمی دارد و آن میزان تحکیم مواضع چین در دریای جنوب چین است. دور شدن آمریکا از منطقه خاورمیانه پررنگ شدن نقش اروپا در این منطقه را به دنبال خواهد داشت. نقشی که در شکل نظامی نخواهد بود و برآمده از شیوههای دیپلماتیک است. اروپا ناگزیر به تلاش برای برقراری آرامش در خاورمیانه است. امروز منافع حیاتی اروپا در گرو آرامش در حوزههای تنش خاورمیانه است.
∎