شناسهٔ خبر: 49303575 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نامه‌نیوز | لینک خبر

این مرد، بزرگ‌ترین ارتش جهان را زمین‌گیر کرد

پادشاهی بیمار و ناآگاه، سیاستمدارانی فاسد و کشوری غرق در فلاکت. این دورنمایی از ایران در شروع جنگ جهانی اول است. ایران اگرچه در ابتدای جنگ اعلام بی‌طرفی کرده، اما موقعیت استراتژیکش آن را به بهترین نقطه برای تامین نیرو و لجستیک جبهه‌های شرقی تبدیل کرده است.

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

در این شرایط است که روسیه از شمال و انگلیس از جنوب قصد تاخت و تاز در ایران را دارند. اما در این شرایط حساب مردم با حکومت فاسد جداست و مجاهدین ایرانی، چنان پوزه‌ی استعمار پیر را به خاک مالیدند که هنوز هم پادشاهان بریتانیا آرزوی قدم زدن در سواحل شمالی خلیج فارس را داشته باشند.

به گزارش ایسنا، یکی از فرماندهان اصلی و محوری نهضت مقاومت جنوب ایران در برابر استعمارگران انگلیسی، شهید رئیسعلی دلواری است. فرزند کدخدای دلوار در شهرستان تنگستان که حماسه‌ای بزرگ به نام "دلیران تنگستان" را خلق کرد. ۱۲ شهریور ۱۲۹۴، سالروز ترور و شهادت این قهرمان ملی است و به همین مناسبت، برشی از مراحل مبارزات شهید رئیسعلی دلواری را بررسی کرده‌ایم.

انقلاب مشروطه، شروع کنشگری سیاسی رئیسعلی دلواری

یک پژوهشگر تاریخ در گفتگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: رئیسعلی دلواری پیش از ورود انگلیسی ها به بوشهر با انگیزه‌های دفاع اسلامی شروع به مذاکره و نامه‌نگاری با علمای نجف می‌کند. در این زمان انگلیس هنوز بوشهر را به اشغال در نیاورده و رئیسعلی برای حمایت از دیگر بلاد اسلامی که با این کشور در حال جنگ بودند، کنش های خود را شروع کرد.

احمد کرمی‌نژاد گفت: این کنشگری‌ها که از زمان مشروطه شروع شده بود، موجب آن شد تا انگلیس از سوی مجاهدین بوشهر مثل رئیسعلی دلواری، آیت‌الله علم‌الهدی اهرمی، میرزا علی کازرونی، محمدعلی کازرونی، خالوحسین دشتی و دیگر مشروطه‌خواهان و مجاهدین بوشهر احساس خطر کند.

وی افزود: از سوی دیگر ضعف دولت مرکزی ایران در دوران احمدشاه قاجار و هجوم روسیه از شمال ایران، موجب گسیل نیروهای انگلیسی به جنوب کشورمان شد. اگرچه مقاومت محلی مجاهدین بوشهر راه را بر ورود قوای انگلیسی بست، اما در ادامه، آن‌ها با تخلیه نیرو در بندرعباس موفق به تسخیر هرمزگان، کرمان و اصفهان شدند.

این تاریخ‌پژوه بیان کرد: به گفته منابع مکتوب اولین مواجهه رئیسعلی دلواری با نیروهای انگلیسی، یک درگیری محلی بوده اما نخستین نبرد سیاسی وی با انگلیسی‌ها در جریان مشروطه است. البته در وقایع  انقلاب مشروطه، آیت الله علم الهدی اهرمی فرد شاخص مبارزه با انگلیس و پرچمدار مشروطه در بوشهر بوده اما رییسعلی یکی از نیروهای معتمد ایشان است و با حمله به گمرک به عنوان قلب سیاست و اقتصاد شهر، این مکان را تصرف کرده و کنترل امور را به آیت الله علم الهدی می‌سپارد.

کرمی‌نژاد اظهار کرد: در بازه زمانی وقوع انقلاب مشروطه ( ۱۲۸۵ خورشیدی) تا نبرد مستقیم با انگلیسی‌ها (۱۲۹۴ خورشیدی)، فعالیت سیاسی خاصی از رئیسعلی نقل نشده اما چندین درگیری با حاکم وقت بوشهر "احمد خان دریابیگی" داشته است.

آتشی که از دل مردم زبانه کشید

وی با اشاره به پیش‌بینی وقوع وقایعی از سوی رئیسعلی گفت: در زمستان سال ۱۲۹۳، رییسعلی از طریق نامه نگاری و مذاکره با تجار، مشروطه‌خواهان، علما و روزنامه‌نگاران سعی در آگاه کردن آن‌ها در خصوص حوادث عثمانی و قریب الوقوع بودن اتفاق برای بوشهر داشته است. این مذاکرات نتایج چشم‌گیری در بر نداشته تا اینکه انگلیسی‌ها یکی از کدخداهای محلی به اسم "حاج علی تنگکی" را دستگیر و تبعید می‌کنند.

پژوهشگر تاریخ بوشهر اضافه کرد: با وقوع این اتفاق در اردیبهشت ماه ۱۲۹۴ خورشیدی، سربازان هندی خانه این کدخدا را غارت کرده و لباس‌های همسر وی را برای فروش به بازار می‌آورند. این اتفاق موجب وقوع خشم و نفرت عمومی از انگلیس و شروع تحرکات نظامی و غیرنظامی می‌شود. در این بازه زمانی رئیسعلی دلواری حملات پارتیزانی خود را به مواضع انگلیس، روسیه و فرانسه در بوشهر آغاز می‌کند.

اتحاد خوانین میهن‌پرست و اولین ضربه به انگلستان

احمد کرمی‌نژاد اظهار کرد: این اقدامات رئیسعلی موجب راه‌گشایی برای سایر خوانین محلی مثل زائرخضرخان اهرمی و شیخ حسین چاهکوتاهی و شروع حملات پارتیزانی آن‌ها به مناطق تحت کنترل نیروهای انگلیسی و هم‌پیمانان آن‌ها می‌شود.

وی تصریح کرد: البته پیش از وقوع این حملات، نیروهای مجاهدین سعی در تدارک حمله‌ای همه جانبه و یکپارچه به قوای انگلیسی داشته‌اند که درست ساعاتی پیش از حمله، با شلیک شدن غیرعمدی یک تیر و کشته شدن یکی از تفنگچی‌ها، این حمله منتفی می‌شود. اما رئیسعلی و نیروهای تحت امرش که از مسیر دیگری در حال ملحق شدن به اردو بودند، بدون توجه به این موضوع به کار خود ادامه داده و در نبردی با نیروهای انگلیسی موفق به کشتن دو افسر و چند سرباز انگلیسی می‌شوند.

استفاده از پوشش گیاهی نخلستان، موقعیت خوبی برای استتار در جنگ‌های پارتیزانی ایجاد می‌کردند. 

 

این اتفاق، اولین ضربه بزرگ به انگلیس محسوب می‌شود و با انعکاس آن در نشریات کشور، نقش رئیسعلی دلواری از این نقطه بسیار پررنگ تر از قبل مطرح می‌شود.

در این هنگام حملات پارتیزانی رییسعلی و دیگر مجاهدین به مواضع انگلیس ادامه داشته و از سوی دیگر نیروهای انگلیسی، بندر بوشهر را به تصرف خود در می‌آورند و در اولین اقدام، برنامه از سر راه برداشتن رئیسعلی دلواری را طرح ریزی می‌کنند.

دشمن شماره ۱ بریتانیا

اگرچه رئیسعلی از نظر موقعیت سیاسی کدخدا محسوب می‌شده و از خان یا ضابط کل تنگستان در رتبه‌ای پایین‌تر قرار داشته است (مثل سلسله مراتب بخشدار و فرماندار) اما اولین هدف انگلیس، سرکوب رئیسعلی دلواری است و به همین منظور ۲ روز پس از اشغال بوشهر، ۴ ناو جنگی خود را به سوی دلوار گسیل می‌کنند.

کرمی نژاد در این خصوص به رویارویی مستقیم رئیسعلی و ارتش بریتانیا در نبرد دلوار اشاره می‌کند: در ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ (به تعبیری ۱۸ مرداد) نیروهای انگلیسی به دریای دلوار می‌رسند و رئیسعلی و نیروهایش نیز در ساحل دلوار و مکانی به نام "تل بردی"، که به دریا مشرف است، سنگرسازی می‌کنند. مردم عادی، زنان و سالمندان نیز به بیرون از دلوار و "کلوت بوجیر" و "کلوت دوسری" منتقل می‌شوند تا خطری آن‌ها را تهدید نکند.

کلوت بوجیر – پناهگاه مردم محلی در زمان نبرد با انگلیسی ها

 

وی افزود: با نزدیک شدن نیروهای انگلیسی به ساحل، مبارزین خطه ساحلی تنگستان شروع به تیراندازی کرده و تعداد زیادی از سربازان ارتش انگلیس را به هلاکت می‌رسانند. منابع خارجی تعداد کشته‌شدگان را ۱۸ نفر و منابع ایرانی بین ۶۰ تا ۱۰۰ نفر عنوان کرده اند.

این پژوهشگر اظهار کرد: با شروع نبرد و لو رفتن موضع نیروهای تنگسیر، ناوهای انگلیسی با توپ‌های خود شروع به بمباران منطقه می‌کنند و مدافعین نیز به عقب نشینی تاکتیکی می‌پردازند. با این حال یکی از نیروهای تنگستانی به نام "علی بریمو" موضع خود را حفظ کرده و به تنهایی به مبارزه می‌پردازد و در نهایت به شهادت می‌رسد.

خشم انگلیس بر سر نخلستان‌ها خالی شد

با عقب نشینی نیروهای تنگسیر، انگلیسی ها به ساحل رسیده و شروع به بازرسی منطقه می‌کنند. خشم نیروهای مهاجم از رییسعلی به حدی بوده که به محض استقرار در نخلستان‌های دلوار، شروع به قطع کردن درختان نخل و کشتن این درختان با شلیک به سر نخل‌ها کردند. (درخت نخل نیز مثل انسان با قطع سر، از درجه حیات ساقط می‌شود و در اصطلاح جنوبی به آن کشته شدن نخل گفته می‌شود).

نخلستان احمدی – یکی از نخلستان‌هایی که مورد تعرض انگلیسی‌ها قرار گرفت

 

پژوهشگر تاریخ جنوب ایران، ادامه نبرد را چنین تشریح کرد: رئیسعلی و نیروهای مبارز که در "دلوار کهنه" استقرار یافته‌اند به زد و خورد مجدد با انگلیسی‌ها می‌پردازند و نیروهای متخاصم با ارسال پیام به ناوهای خود، درخواست بمباران موضع رئیسعلی و یارانش را می‌کنند، اما در این پیام اشتباهاً نام "دلوار نو" برده می‌شود. از سوی دیگر گرای دلوار نو نیز به درستی به ناوها منتقل نمی‌شود و بمب‌ها در محل نخلستان و محل اردوی سربازان انگلیسی فرود می‌آید.

کرمی نژاد افزود: در روز اول این نبرد قوای انگلیسی به شدت آسیب می‌بیند و در نقطه مقابل نیروهای دلواری بدون هیچ گونه تلفاتی به تعقیب و پاکسازی دشمنان می‌پردازند. نقل شفاهی معروفی است که رئیسعلی دستور می‌دهد که تفنگچی‌ها، به سربازان هندی شلیک نکنند و فقط انگلیسی‌ها را هدف بگیرند. خود رئیسعلی هم ناخدا بلومفیلد را به هلاکت می‌رساند و میجر وینتل را نیز به شدت زخمی می‌کند.

بازگشت دست‌خالی بزرگترین ارتش جهان

این دانشجوی دکترای جامعه شناسی خاطرنشان کرد: در روز دوم نبرد، خالوحسین بردخونی دشتی و ۱۵۰ تفنگچی به محل رسیده و به کمک رییسعلی و یارانش می‌شتابند. در دو روز متوالی زد و خوردهایی میان نیروهای انگلیسی و نیروهای مدافع ایران شکل می‌گیرد و ارتش انگلیس بدون هیچ دستاوردی و تنها با تخریب چند خانه روستایی و نخلستان منطقه را ترک می‌کند.

تل بردی (تپه رشادت) – محل سنگر رئیسعلی و یارانش در روز اول نبرد دلوار

 

احمد کرمی‌نژاد گفت: شهدای ایرانی این نبرد در یک منبع (فراشبندی) ۳ نفر و در منبعی دیگر (آدمیت) ۷ نفر ذکر شده اما تلفات نیروهای انگلیس در منابع انگلیسی ۱۶۰ نفر و در منابع ایرانی تا ۵۰۰ نفر گفته شده است. کل نیروهای انگلیسی در این نبرد ۴ هزار نفر و نیروهای دلواری ۵۰-۷۰ نفر به همراه ۱۵۰ نفر مجاهد دشتی بوده است.

وی عنوان کرد: اگرچه "مسترچیک" کنسول انگلیس در بوشهر و هواداران انگلستان در ایران سعی در عادی جلوه دادن شرایط و معرفی خود به عنوان پیروز این میدان داشتند، اما واقعیت این نبرد ریخته شدن ترس مردم منطقه از انگلیس و شکسته شدن هیمنه بزرگترین ارتش آن دوران بود.

ترور، ابزار همیشگی استعمارگران

مبارزات پارتیزانی رئیسعلی دلواری با ارتش بریتانیا به صورت بی‌وقفه ادامه داشته و موجب خستگی و فرسودگی هرچه بیشتر نیروهای نظامی و سیاسی انگلستان شده بود. این فشار حتی در جبهه‌های عثمانی نیز به چشم می‌آمد و تقسیم قوا در ایران و عثمانی به کابوس سیاستمداران بریتانیا تبدیل شده بود. وقتی همه‌ی حربه‌های روباه پیر برای تطمیع و تهدید رئیسعلی دلواری شکست خورد، برنامه ترور این مبارز در دستورکار کنسولگری انگلستان در بوشهر قرار گرفت.

این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: نام ضارب شهید رئیسعلی دلواری به طور واضح در تاریخ ذکر شده است اما در خصوص آمر به قتل، نقل قول‌های مختلفی وجود داشته است. یکی از نقل‌ها که به شدت توسط انگلیسی‌ها شانتاژ شده، امر به قتل رئیسعلی توسط زایرخضرخان اهرمی به منظور جلوگیری از شهرت بیشتر رئیسعلی است. البته هیچ منبع مکتوب داخلی آن را تاکید و تصریح نکرده و تنها در برخی مقالات و بنا به نقل عمومی ذکر شده است. نگاه دوم، تحلیل شرایط است که بنا بر آن، انگلیسی‌ها به دلیل ناکامای در شکست دادن رئیسعلی در نبرد رو در رو، به سراغ ترور وی رفتند. دیدگاه سوم، تصادف غیرعمدی و شلیک تصادفی به رئیسعلی است.

گلوله‌ای شلیک شد و مردی به خاک افتاد

وی افزود: اما در سال ۱۳۸۹ گزارشات "مستر چیک" که نایب کنسول انگلیس در بوشهر بوده، از طریق یکی از اساتید ایرانی دانشگاه منچستر به دست "افشین پرتو، پژوهشگر و تاریخ‌نگار گیلانی می‌رسد که این گزارشات در سال ۱۳۹۲ ترجمه و منتشر می‌شود. در این گزارشات مستر چیک به صراحت اعتراف می‌کند که راهی برای از میان برداشتن رئیسعلی یافته است. او نقل کرده که: «"میرز رحمت لیلکی"، غلامحسین (قاتل رییسعلی) را آورد و پول را گرفت و رضایت داد. گلوله‌ای شلیک شد و مردی به خاک افتاد ... من و او جنگیدیم، اما تاریخ در خصوص کسی که خیانت کرد قضاوت می‌کند.»

احمد کرمی نژاد تصریح کرد: با توجه به این‌که این گزارشات، تلگراف‌های رسمی چیک به انگلستان است و پیش از واقعه و پس از واقعه را ذکر می‌کند و جزییات ارائه شده از روزهای قبل از واقعه و ذکر دقیق نام قاتل و نحوه‌ی تحریک دقیق با اتفاقات رقم خورده مطابقت دارد، پس صحت آمر بودن مستر چیک در قتل رئیسعلی دلواری حتمی است.

یک ایران در عزای رئیس

پژوهشگر تاریخ جنوب ایران خاطرنشان کرد: با شهادت رئیسعلی، ضربه‌ی روحی بزرگی به مردم ایرن وارد می‌شود. تنگستان، بوشهر و شیراز غرق در ماتم و مراسم عزاداری است. در دیگر شهرهای ایران نیز چنین شرایطی برپاست و گزارشات رسمی ثبت شده از تشکیل دسته‌های بزرگ عزاداری در شهر اراک خبر می‌دهند. حتی در شهر بصره نیز مراسماتی برای رئیسعلی برگزار شده است.

وی با اشاره به تاثیر عمیق شهادت رئیسعلی بر زندگی مردم ایران گفت: "سرگرد نیلستروم" افسر سوئدی ژاندارمری فارس در خاطرات خود نوشته است که در تنگستان کودکانی را دیدم که در هنگام بازی می‌گویند من رئیسعلی هستم و این نشان می‌داد که رئیسعلی تا ابد دل ایرانیان زنده است.

منبع: ایسنا