حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «آقای مصباحی مقدم؛ انصافتان کو؟» نوشت:
آقای «مصباحی مقدم» رئیس دهه 60 مرکز تحقیقات اسلامی حوزه نمایندگی رهبری در سپاه (بنده هم زیرمجموعه وی بودهام و نسبت به بنده در پژوهش و نویسندگی حقّ استادی دارد) و بعد از آن نمایندگی مجلس و الآن عضو جامعه روحانیت مبارز و عضو مجمع تشخیص مصلحت، از اصولگرایانی اخلاقی است و جز این هم انتظار نیست. «انصاف» از مهمترین موازین اخلاقی همه مکاتب و اسلام، است. انصاف یعنی «خود را میزان قرار دادن و پسندیدن برای دیگران آنچه را برای خود میپسندی و نپسندیدن برای دیگران آنچه را برای خود نمیپسندی»(نهج البلاغه/ نامه 31)، رکن اصلی و عمود خیمه اسلام است که اگر نباشد، در حقیقت اسلام و مسلمانی نیست!
ایشان اخیرا در مصاحبهای راجع به مسائل مهم کشور، در موارد بسیاری انصاف را زیر پا نهاده؛ از جمله رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات اخیر مجلس و شورای شهر را تحریف کرده و مصداق «مقدّم داشتن منافع جناحی بر منافع ملی» خوانده و محکوم کرده؛ وی گفته: «جمعیتها و احزاب قبل از اینکه مصالح جناحی را پیگیری کنند، باید به فکر مصالح ملی باشند که این نگاه را در جریان اصلاح طلب نمیبینیم. هرجا نفعشان باشد هستند؛ نباشد غایبند. یک وقت میگوییم: ای مردم ما کاندیدا نداریم اما شما در انتخابات شرکت کنید و به کاندیدای مناسب نسبی-که وجود هم داشت-رأی دهید؛ این کار بر اساس مصالح ملی است. اما وقتی فقط تاکید میکنید: ما کاندیدا نداریم، یعنی پای صندوق نیایید! و این تقدم دادن مصالح حزبی است.»
آقای «مصباحی مقدم»؛ اتفاقاً این بار با اینکه از طرف طیف گستردهای از ایرانیان داخل و خارج با توجه به انتخابات اقلّی مجلس، تحریم مطرح شد، با این وجود جریان اصلاحطلب با تمام توان برای شرکت در انتخابات آماده شد و با این که فضا را برای کاندیداهایش از جمله دکتر ظریف ناجوانمردانه نامناسب کردند، بیش از انگشتان دو دست به ثبت نام در انتخابات ترغیب شدند که معاون اول رئیس جمهور(جهانگیری)، وزیر و نایب رئیس سابق مجلس(پزشکیان) و … بودند و اعلام شد کاندیدای نهایی از بین تأیید شدگان است. به مخیّله کسی هم خطور نمیکرد همه حتی ریاست اصولگرای سه دوره مجلس(لاریجانی) ردّ صلاحیت شوند تا اصلاحطلبان کاندیدا نداشته باشند.
با این مهندسی بهتآور، باز بسیاری از شخصیتها و احزاب اصلاح طلب از آقای همتی پشتیبانی کردند و جمع کثیر دیگری بدون نام بردن از او، مردم را به رأی دادن به فرد مناسبتر [همان که شما نشانه تقدم دادن به منافع ملی شمردهاید] تشویق کردند تا حداقل مهندسی انتخابات به هم بخورد و تنها اقلیتی بودند که بدون تشویق به عدم شرکت، فقط اعلام کردند کاندیدا ندارند. با این وجود شما آنان را به مقدّم ساختن منافع جناحی [منیّت] بر منافع ملی متهم میکنید؟ آیا این است انصاف یک مجتهد روحانی عضو مجمع تشخیص مصلحت و جامعه روحانیت مبارز تهران؟
آقای «مصباحی مقدم»؛ آیا شما و جناحتان اگر این قدر مورد ظلم و بیمهری قرار میگرفتید عطای شرکت در انتخابات را به لقایش نمیبخشیدید؟ شما که این قدر فریاد منافع ملّی را میزنید، چرا وقتی شورای نگهبان با نقض قانون اساسی برای کاندیدا شدن شرط جدید اضافه بر شرایط محصور در قانون اساسی وضع کرد و بر خلاف قانون آن را مستقیم به وزارت کشور ابلاغ کرد و بر عمل به آن با وجود مخالفت حقوقی معاونت حقوقی رئیس جمهور و شخص رئیس جمهور، اصرار ورزید، در دفاع از منافع ملی و قانون اساسی و حق رأی مردم اعتراض نکردید؟ چرا بعد از آن به ردّ صلاحیتهای غیر قانونی که با نقض منافع ملی، حق کاندیدا شدن گروهی که شرایط قانونی داشتند و حق رأی دادن مردم به آنها را ضایع کرد، اعتراض نکردید؟ چگونه وقتی اکثریت مردم در انتخابات شرکت نکردند و به انتخاباتی با شرکت اقلیت مردم(کمتر از 49 درصد) اعتبار داده شد و منتخب اقلیت مردم، «منتخب مردم» خوانده شد، اعتراض نکردید؟
آقای «مصباحی مقدّم»؛ شما یک مجتهد روحانی و یک عضو جامعه روحانیت مبارز هستید و مردم به سردمداری جامعه روحانیت انقلاب کرد و در حفظ و تداوم واقعی انقلاب چشم امید به امثال شما دارند و همین وظیفه خطیر روحانیت و عالمان دین بود که امام حسین را واداشت امثال شما را مخاطب خطبه توبیخآمیز خود قرار دهد! امید دارم یک بار به آن خطبه مراجعه کنید و ببینید آیا نگاه امام حسین در آن خطبه به غیر امثال شماها بوده است؟ اگر باور کردید که مخاطبان امروز امام هستید، قبل از آن که دیر شود، موضع خود را اصلاح کنید. بدان امید.
انتهای پیام
∎
نظر شما