شناسهٔ خبر: 49260390 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه صبح‌نو | لینک خبر

گمانه‌زنی‌ها درباره آینده سیاسی رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم افزایش یافته است

روحانی کجا می‌ایستد؟‌

خبری از حسن روحانی نیست و همین بی‌خبری، رسانه‌ها را به گمانه‌زنی درباره آینده سیاسی او واداشته است. عناوین و پست‌های مختلفی طی مدت اخیر برای روحانی پیش‌بینی شده است اما تا الان هیچ‌کدام‌شان محقق نشده‌اند. حسن روحانی به کدام سمت می‌رود؟

صاحب‌خبر -

یک رسم نانوشته وجود دارد که وقتی رؤسای‌جمهور کارشان در پاستور تمام می‌شود، به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌عنوان عضو حقیقی منصوب می‌شوند. هاشمی‌رفسنجانی از سال68 و همزمان با تغییر قانون و افزایش مسوولیت‌های مجمع، با حکم رهبری به ریاست این مجمع منصوب شدند و به مدت 27سال یعنی تا زمان درگذشت، در این جایگاه باقی ماند. قصه برای محمد خاتمی جور دیگری رقم خورد. گفته شده بعد از پایان دوره ریاست‌جمهوری خاتمی در سال84 و انتقال ریاست‌جمهوری به احمدی‌نژاد، خاتمی تمایلی به رفتن به مجمع نشان نمی‌دهد. احمدی‌نژاد نیز بعد از پایان ریاست‌جمهوری‌اش، در حکمی ازسوی رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت درآمد.
 
جلوس بر صندلی
 سنت انتصاب در مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌عنوان عضو حقیقی تا الان درباره حسن روحانی تحقق پیدا نکرده است. از طرف دیگر، سکوت او و اطرافیانش طی این مدت، باعث شده که گمانه‌ها درباره او و آینده سیاسی‌اش قوت بگیرد. بسیاری، حسن روحانی را در جایگاه ریاست یا دبیری آینده مجمع تشخیص مصلحت نظام نشانده‌اند.
 برای نمونه، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی چندی پیش در گفت‌وگویی با خبرآنلاین رسانه نزدیک به روحانی، مدعی شد که رییس‌جمهوری پیشین کشورمان شاید به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برسد. او دراین‌باره گفت: «فکر می‌کنم که رهبری در صورت اعلام تمایل وی و توافق ایشان علاوه‌بر مسوولیت عضویت او در مجمع تشخیص چه بسا در دوره‌ای که مسوولیت آقای صادق لاریجانی تمام شود، بنا به احراز صلاحیت و قابلیت‌های منحصربه‌فرد آقای روحانی در قیاس با اعضای فعلی مجمع، ریاست را به‌عهده آقای روحانی واگذار خواهند کرد». 
دیروز روزنامه شرق نیز در بخشی از گزارش خود تحت عنوان «روحانی در پرده آخر»، درباره آینده سیاسی رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم نوشت: «باید دید حسن روحانی مانند سید‌محمد خاتمی قید حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام را خواهد زد یا خود را برای ریاست بر آن و نشستن بر صندلی مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی آماده می‌کند». با وجود گمانه جلوس روحانی بر صندلی ریاست مجمع تشخیص مصلحت که چندان قرین به واقعیت نیست، گمانه‌های دیگری نیز می‌شود درباره او مطرح کرد.
 
متشکل شدن در قالب یک نهاد حاشیه‌ای
 روحانی در آخرین گفت‌وگوی تلویزیونی‌اش در قامت و قاموس رییس‌جمهوری، در پاسخ به این پرسش که «قرار است از فردا چه کاره شوید» گفت: «من از ابتدای مبارزات سال41 به‌عنوان یک سرباز کنار انقلاب بودم. کار اصلی من عمدتا کار فرهنگی بوده است. درست است که جنبه امنیتی من می‌چربد اما خود من دنبال کار علمی و فرهنگی هستم». با توجه به این اظهارات، گزاره محتمل دیگری که می‌شود برای آینده سیاسی حسن روحانی و یاران نزدیک او مطرح کرد، 
متشکل شدن در قالب یک نهاد حاشیه‌ای است. همان‌طور که می‌دانیم، حسن روحانی سال‌ها رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود؛ جایی که محمود واعظی، معاونت پژوهش‌های سیاست خارجی آن را به عهده داشت و محمدباقر نوبخت، عضو هیات‌تحریریه فصلنامه راهبرد(نشریه مرکز) بود. بسیاری بر این باورند که این مرکز، تاثیر بسزایی در تشکل‌یابی نیروهای همسو با حسن روحانی و شیفت آن‌ها به ستادهای انتخاباتی او در انتخابات سال1392 داشت؛ چه آنکه اگر این مرجع و ملجأ نبود، شاید کار روحانی برای سازماندهی نیروهای سمپات خود، بسیار سخت می‌شد. اکنون که روحانی ردای ریاست‌جمهوری را آویزان کرده، این احتمال قوی مطرح است که او بخواهد به یک نهاد حاشیه‌ای نظیر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع (که الان وجود خارجی ندارد) بازگردد و به ساماندهی مجدد نیروهای وفادار به خود دست بزند. اینکه این نهاد کدام است و چه مختصاتی دارد، پرسشی است که تا روشن شدن جواب آن، باید منتظر بمانیم.
 
ساخت یک جبهه جدید 
روحانی امروز دیگر نه در میان اصولگرایان اعتبار دارد و نه در میان اصلاح‌طلبان. همین وضعیت شاید حسن روحانی را به ساخت یک جبهه سیاسی مجزا، متشکل از نیروهای میانه‌رو و وفادار وادارد. چندی پیش بود که علی لاریجانی در گفت‌وگو با مجله «آگاهی نو» از تمایلش برای تاسیس یک حزب سخن گفت. اگر علی لاریجانی در ایجاد این تشکل سیاسی جدی باشد، شاید بتوان حسن روحانی را به‌عنوان چهره موثر بر روند و مناسبات این حزب به شمار آورد. لاریجانی و روحانی به‌موجب سال‌ها قرابت اندیشه‌ای و همکاری در سطح سران قوا می‌توانند برای سال‌های آینده، به زوج محوری بلوک میانه آسمان سیاست ایران تبدیل شوند. از سویی دور از ذهن هم نیست که این دو چهره بخواهند با نقد عملکرد دولت رئیسی، نقش اپوزیسیونی به خود بگیرند و با تعویض جایگاه‌شان از متهم به شاکی، خود را به‌عنوان تغییردهنده «وضعیت خودساخته» جا بیندازند.
 درعین‌حال به‌نظر می‌رسد که حسن روحانی بیش‌از هر کار باید پاسخ‌گوی عملکرد دولتش باشد و قبل ازهر گونه فعالیت سیاسی باید نسبت به آن‌ها پاسخ دهد؛ چراکه در غیر این صورت امکان قرار گرفتن در موضع جدید را نخواهد داشت.

نظر شما