موج خریدهای اخیر شرکتهای سونی و مایکروسافت برای برندهای سرگرمی خود همچنان ادامه دارد اما، بهوضوح میتوان تفاوتهایی اساسی در سیاستهای آنها در قبال خریدهایشان مشاهده نمود.
با اینکه خریدهای اخیر پلیاستیشن به نظر برخیها نوعی واکنش به خریدهای ایکس باکس تلقی میشوند، اما اگر بخواهیم جزئیات و اهداف این خریدها را با یکدیگر مقایسه کنیم، به دو نتیجهی کاملاً متفاوت دست خواهیم یافت. شرکت سونی دارای تعداد زیادی از شرکای بزرگ و کوچک در صنعت بازی در سراسر جهان است و با توجه به عملکرد تحسین برانگیز پلیاستیشن در نسل هشتم، انجام خرید جدید و جذب زیر مجموعه تا سال گذشته برای این برند چندان قابل درک نبود.
این شرایط با خریداری شدن نه استودیو، نه ناشر و بلکه شرکت مادر یکی از بزرگترین و مطرحترین ناشرین و بازیسازان تاریخ یعنی بتسدا توسط ایکس باکس تغییر کرد. از سمت مقابل، پلیاستیشن تنها در زمینهی ارائهی کنسول و سختافزار رقیب مستقیم ایکس باکس است و در زمینهی تولید نرمافزار و بازیها، نام رقبای دیگری نظیر تنسنت، الکترونیک آرتز، امبریسر، زینگا، اپیک و خود مایکروسافت نیز مطرح میشود که دائماً در حال گسترش زیر مجموعههای خود و توان تولید نرمافزاریشان هستند.
استراتژیای که سونی در قبال خریدهای خود انجام میدهد، به وضوح با سایر شرکتهای نامبرده تفاوت دارد و این شرکت ژاپنی به جای خرید ابرشرکتهایی نظیر زنیمکس، همواره سعی دارد تا استودیوهای کوچکتر را با مبالغی بسیار پایین خریداری کرده و از آنها بیشترین مزایای ممکن را دریافت کند. این استراتژی در طول چند سال اخیر نیز بسیار موفقیت آمیز بوده است و کافی است به نام استودیوی به واقع قابل تحسینی نظیر اینسامنیاک گیمز اشاره کنیم؛ استودیویی که تنها با مبلغ کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار توسط سونی خریداری شد و دائماً شاهد تولید شدن بازیهای غافلگیرکنندهای از سوی آن هستیم.
استراتژی سونی در قبال خریدهایش در طول چند سال اخیر بسیار موفقیت آمیز بوده است و کافی است به نام استودیوی به واقع قابل تحسینی نظیر اینسامنیاک گیمز اشاره کنیم…
سیاستهای خریدهای مایکروسافت کاملاً در تضاد با سونی هستند که البته دلایل آن نیز کاملاً مشخص است. همه از تمرکز مایکروسافت بر روی بخش نرمافزار در همهی زمینهها آگاه هستیم و این شرکت آینده را در تولید نرمافزار میبیند. بارها اعلام شد که میزان فروش نرمافزار (چه در ویندوز و چه در ایکسباکس) برای مایکروسافت از میزان فروش کنسولها و لپتاپها مهمتر بوده است و به همین دلیل، سرویسهای مختلفی از جمله گیمپس و ایکس کلاود شکل گرفتند تا به نوعی آیندهنگری در سیاستهای این ابرشرکت تزریق شود.
در نتیجهی این امر، شما باید برای افزودن مزیت به یک سرویس که میلیاردها دلار هزینه در بر داشته است، دست به خریدهای شوکهکنندهای بزنید. شرکت مایکروسافت در اقدامی قابل پیشبینی برای کارشناسان، شرکت بتسدا را تصاحب کرد تا در کنار شُک اساسی به محتوای سرویس گیمپس، به تیترها، رسانهها و اذهان بازیبازان نیز شُک وارد کند.
اگر بخواهیم از زاویهی دیگری به این خرید نگاه کنیم و آن را با صحبتهای پیشین فیل اسپنسر و مت بوتی در یک ظرف قرار دهیم، تناقضهایی خواهیم یافت که به واقع همچنان مبهم هستند. این دو شخص پیش از خرید شرکت بتسدا بارها پیرامون اضافهشدن محتواهای جدید به ایکس باکس از جمله بازیهای خانوادگی و بازیهای ژاپنی برای تصاحب بازارهای بیشتر صحبت کرده بودند. اما با خرید بتسدا، مجموعهای گسترده از عناوین نقشآفرینی از جمله Fallout ،Elder Scrolls ،The Outer Worlds و حتی Starfield و Avowed به عناوینی نظیر Fable ملحق شدند تا ایکسباکس بیش از آنکه تنوع در کتابخانهاش ببیند، به بهشتی برای علاقهمندان عناوین نقش آفرینی جهان آزاد مبدل شود.
از طرفی دیگر، این موضوع در زمینهی عناوین شوتر نیز صدق میکند و خرید بتسدا باعث شد تا در کنار Halo و Gears، شاهد بازیهایی نظیر DOOM و Wolfenstein و حتی Rage باشیم تا اوضاع در ژانر شوتر نیز برای ایکس باکس اندکی از حالت تعادل خارج شود.
این موارد به هیچ عنوان بدین معنی نیست که خرید بتسدا توسط مایکروسافت اقدامی اشتباه بوده است و شاید در آینده خریدهای دیگری جای خالی ژانرهای مختلف را در کتابخانهی ایکس باکس پر کنند. از طرفی دیگر، همانطور که اشاره شد این خرید یک تکان اساسی به محتوای سرویس گیمپس داد و ارزش خرید آن را بیش از پیش بالا برد. به هر حال، اگر از عاشقان بازیهای شوتر و نقش آفرینی هستید، پلتفرمهای بازی مایکروسافت هماکنون خانهی اول شما تلقی میشوند.
علاوه بر محتوای غنی ایکس باکس در سبک شوتر، مجموعهای گسترده از عناوین نقشآفرینی از جمله Fallout ،Elder Scrolls ،The Outer Worlds و حتی Starfield و Avowed به عناوینی نظیر Fable ملحق شدند تا ایکسباکس بیش از آنکه تنوع در کتابخانهاش ببیند، به بهشتی برای علاقهمندان عناوین نقش آفرینی جهان آزاد نیز مبدل شود.
در نقطهی مقابل، خریدهای اخیر سونی بیشتر هدفمند و آینده نگرانه هستند. خرید برند EVO برای برگزاری مسابقات eSports و خرید استودیوی هاوسمارک که سالها با شرکت سونی در ارتباط بوده و این شرکت ژاپنی نقش انکارناپذیری در اوجگیری آنها با بازی Returnal داشته است، یک اقدام هدفمند و هوشمندانه تلقی میشود.
همچنین، خرید استودیوی نیکسز به عنوان یکی از ماهرترین استودیوهای پورت بازیها برای رایانههای شخصی نیز یکی دیگر از اقدامات استراتژیک سونی است. به دنبال عرضهی بازیهای انحصاری موفق کنسول پلیاستیشن ۴ برای رایانههای شخصی، سونی قصد دارد تا نه به اندازهی مایکروسافت اما تا حدودی نگاهی به بازار اختصاصی نرمافزار در سایر پلتفرمها نیز بیندازد. در نتیجه، استودیویی نیاز دارد تا به انجام این عمل سرعت ببخشد و ۲۳ استودیوی ایکسباکس را بدون رقیب در این پلتفرم رها نکند.
در نهایت، نوبت به استودیوی بلوپوینت (Bluepoint) میرسد که سالها در کنار شرکت سونی به ریمستر و ریمیک کردن بازیهای این شرکت پرداخته است. در واقع، بعید است تا کسی تکذیب خبر تصاحب شدن بلوپوینت توسط سونی را جدی گرفته باشد. این استودیو بازیهایی نظیر ریمیک Demon’s Souls، ریمستر سهگانهی Uncharted، ریمستر Gravity Rush، ریمیک Shadow of the Colossus و Metal Gear Solid HD Collection را در کارنامهی خود دارد و شاید خبر تصاحب شرکای سابق سونی از جمله نینجا تئوری (Ninja Theory) توسط مایکروسافت، سونی را مجبور کرده است که پیش از وقوع اتفاقی مشابه دست به خرید این استودیو بزند.
تصاحب شدن این استودیو توسط سونی اصلاً و ابداً خبر شوکه کنندهای نیست و همواره شاهد عرضهی ریمسترها و ریمیکها از سوی بلوپوینت بودهایم. از طرفی دیگر، اگر شرکت سونی همچنان به دارندگان کنسول پلیاستیشن ۵ اجازهی دسترسی به محتوای پلیاستیشن ۳ را از طریق Backward ندهد، میتوان چنین متصور شد که این استودیو احتمالاً به ساخت ریمیک بازیهای نسل ۶ و ۷ سونی بپردازد.
میتوان خرید استودیوی هاوسمارک (Housemarque) را مثالی عالی برای تفهیم سیاستهای سونی در خریدهایش در نظر گرفت. این شرکت ژاپنی اکثر اوقات استودیوهای کوچک و مستعد را میپروراند و پس از شکوفا شدنشان، آنها را خریداری میکند.
این موضوع تاحدودی در مورد برخی از استودیوهای ایکس باکس از جمله پلیگراند گیمز و آندد لبز نیز صدق میکند اما تفاوتهای عمدهای بین سیاستهای خرید این دو شرکت به چشم میخورد. در نتیجه، اگر خبر خرید استودیوهای هاوسمارک، بلوپوینت و نیکسز را با هم در یک ظرف قرار بدهیم و در ظرفی دیگر نه تنها خبر خرید زنیمکس و بتسدا و بلکه اگر تنها خبر پیوستن یکی از کارگردانان اسطورهای به ایکسباکس یعنی شینجی میکامی از تانگو گیمز را قرار دهیم، باز هم بار رسانهای خرید ایکس باکس بسیار بیشتر از خرید سه استودیوی مذکور توسط پلیاستیشن خواهد بود.
با این وجود، سیاستها و شرایط مالی مختلف این دو شرکت چنین ایجاب میکند که یکی به دنبال سرمایهگذاری برای آیندهی پلتفرم و سختافزار خود باشد و دیگری بهدنبال تامین محتوا برای سرویس گیمپس.
بهنظر نمیرسد که روند خریدهای دو شرکت در این نقطه پایان بپذیرند و از قرار معلوم، سونی مدتی است که در صدد جلب رضایت استودیوهایی نظیر فایرواک، هیون و دیویشن برای همکاری بوده است. شاید نام استودیوها را تاکنون نشنیده باشید اما اعضای این استودیوها پیشتر عناوین AAAای نظیر Assassin’s Creed ،Destiny و Call of Duty را توسعه داده بودند. بهنظر میرسد که جلب رضایت استودیوی هیون برای انتشار عنوان جدید این استودیو به صورت انحصاری برای کنسول پلیاستیشن ۵ موفقیت آمیز بوده است و در صورت روبرو شدن با عنوانی به موفقیت Returnal، احتمال اینکه این استودیو نیز در آینده به پلیاستیشن ملحق شود نیز وجود دارد.
اگر خبر خرید استودیوهای هاوسمارک، بلوپوینت و نیکسز را با هم در یک ظرف قرار بدهیم و در ظرفی دیگر خبر پیوستن یکی از کارگردانان اسطورهای به ایکسباکس یعنی شینجی میکامی از تانگو گیمز را قرار دهیم، باز هم بار رسانهای خرید ایکس باکس بسیار بیشتر از خرید سه استودیوی مذکور توسط پلیاستیشن خواهد بود.
اگر از جو خرید و فروشهای پر سر و صدای مایکروسافت گذر کنیم، سونی هیچ تغییر خاصی در روند خرید استودیوهای بیشتر اعمال نکرده است و همانند سابق در حال پیروی از چهارچوبهای خود برای جذب اعضای جدید است. حقیقتاََ، هر آنقدر که پلیاستیشن عملکرد سودآورتری در مقایسه با ایکس باکس داشته است، مایکروسافت نسبت به سونی معادل چندین و چند برابر بیشتر سود و سرمایه دارد و دائماً درآمدهای این شرکت در حال رشد است.
جالب است بدانید که ارزش سهام شرکت مایکروسافت در این برهه از زمان نه بهخاطر صنعت بازی و بلکه به خاطر معرفی ویندوز ۱۱ رشد چشمگیری داشته است و برخلاف سونی، این ابرهولدینگ امریکایی حتی بدون بخش سرگرمی نیز به راحتی به حیات خود ادامه خواهد داد.
به عنوان جمعبندی به این نتیجه میرسیم که سیاستها و خریدهای شرکت مایکروسافت برای برند ایکسباکس، حول محور پیشرفت و غنی شدن سرویس مقرون به صرفهی گیمپس و سرمایهگذاری بر روی سرویسهای ابری و فروش نرمافزار میچرخند. سونی نیز با وامگیری سیاستهای تقریباً مشابه با نینتندو، سعی دارد تا پلیاستیشن را همچنان با عرضهی عناوین بلاک باستر و تحسین برانگیز با قیمتهای ۶۰ و ۷۰ دلاری در دل مخاطبانش جای دهد و در این مسیر، با خرید استودیوهای کوچک و پروراندن آنها، با کمترین هزینه بیشترین خروجی را از آنها بگیرد.
نظر شما