زهرا پهلوانیان: عملیات مرصاد نام نبردی بود که پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران و پایان جنگ ایران و عراق میان جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق صورت گرفت. نام دیگر این عملیات فروغ جاویدان بود که توسط سازمان مجاهدین خلق نهاده شد. فرماندهی این عملیات را برای ما شهید علی صیادشیرازی و فرماندهی سازمان مجاهدین خلق را مسعود رجوی برعهده داشت. پس از چند روز درگیری درنهایت نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران بر مجاهدین خلق پیروز شدند. حالا بیش از سه دهه از آن عملیات و روزها گذشته است.
تیرماه 67 بود در یک سخنرانی صدام حسین اعلام کرد که بعد از مدتی خواهید دید چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همینطور پیوستن مردم ایران به صفوف آنها را خواهید دید.
از آنسو مسعود رجوی هم در شب آغاز عملیات گفته بود: «براساس تقسیمات انجامشده، ۴۸ساعته به تهران خواهیم رسید… کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند… از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سهساعت به سهساعت دستور میدهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سهساعت به سهساعت مورد هدف قرار خواهیم داد… علاوهبر آن، ضدهوایی و موشک سام۷ هم که داریم… هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب بههمراه ستونها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشینها بهصورت ستون حرکت میکنند.» اینها تصورات و شاید رویاهای او برای رسیدن به ایران و تهران بود. او که به آغوش دشمن آن زمان ایران پناه برده بود.
سرانجام عملیات مرصاد در تاریخ پنجم مرداد 1367 با رمز «یاعلی» در منطقه اسلامآباد غرب و کرند غرب در استان کرمانشاه آغاز شد و تعداد زیادی از نیروهای مهاجم در این عملیات کشته شدند.
آمار جنایات منافقین در سال 1367 تقریبا با دوران اوج خیانت رجوی و گروهک متبوعش در سال ۱۳۶۰ برابری میکند. در سال 1367 رجوی با تحریک صدام و با اثرگذاری بیشتر بر جنگ با دعوت طرفداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعداد زیادی از زندانیانی که مورد رافت نظام اسلامی قرار گرفته بودند و آزاد شدند، دست به اجرای سه عملیات بزرگ زد. آن عملیاتها «آفتاب»، «چلچراغ» و «فروغ جاویدان» بودند که در این عملیاتها تعداد زیادی از مردم و نیروی نظامی به شهادت رسیدند.
براساس اسناد و مدارک خسارت منافقین در این عملیات اینگونه برآورده شده است: بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80میلیمتری، 150 قبضه خمپارهانداز 60میلیمتری و 30 قبضه توپ 106میلیمتری منهدم شد، علاوهبر آن دهها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت نیروهای اسلامی درآمد. در این عملیات، 4800 نفر از منافقان نیز کشته و یا زخمی شدند.
در عملیات مرصاد 304 نفر از رزمندگان میهن به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. بنابر اعتراف منافقین در نشریه مجاهد در این عملیات بیش از 2000 نفر از افراد منافقین به هلاکت رسیدند که حداقل 16 نفر از آنها در زمره مسئولان سازمان مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت و ارتش- بهاصطلاح- آزادیبخش بودند.
شاهدان چه میگویند؟
حسین دهنوی که از رزمندگان غرب کشور در جریان عملیات مرصاد بود نیز مشاهدات خود از جنایات منافقین در اسلامآباد غرب را چنین روایت میکند: «منافقین مانند رعدوبرق به شهر حمله کردند. بعداز اینکه درگیر جنگ شهری شدیم، میدیدم که مردم، کوچهبهکوچه از دست منافقین فرار میکردند و این گروهک هم مردم را به رگبار میبستند؛ تعداد زیادی از مردم در این منطقه شهید و مجروح شدند. دراین بین ما درگیر بودیم و حتی فرصت نداشتیم که پیکرهای شهیدان و مجروحان را جمع کنیم و کار رزمی خودمان را ادامه دادیم. ما میدیدیم که منافقین برخی مردم را روی زمین خوابانده بودند و تیرخلاص به آنها میزدند.»
مرتضی ابراهیمی، مداح گردان مقداد لشکر ۲۷ محمدرسولالله میگوید: «جالب است بدانید که منافقین در عملیات مرصاد تا توانستند بچهها را مثله کردند. ما در آیین اسلام داریم که هیچ کشتهای را نباید مثله کنید ولی آنها مثله میکردند. به جنازه بعضی شهدا که میرسیدند، سر میبریدند و در بعضی موارد پوست صورت آنها را میکندند. وقتی به بعضی جنازههای آنها میرسیدم، میدیدم لباسهای بچههای سپاه را به تن کرده بودند. شرایطی برای منافقین مهیا شده بود که میخواستند از آن استفاده کنند. صدام حمایت میکرد، آمریکا حمایت میکرد، فکر کردند اگر بیایند شاید ما در موضع ضعف باشیم. به آنها گفته بودند شما اگر حمله کنید تا تهران پیشروی میکنید. منافقین با این دید حمله کرده بودند. اگر میدانستند به این شکل با ما روبهرو میشوند اصلا حمله نمیکردند. آنها نه جرأت و نه اینقدر عرضه داشتند که در برابر اراده ما بایستند؛ اراده و توانی که هنوز هم من در خود میبینم که در مقابل تمام توانشان بایستم.»
وی در ادامه میگوید: «فردای روزیکه درگیر شدیم یک وانت تویوتا آمد که در قسمت بارش یک پتو کشیده بودند. فکر کردم ماشین تدارکات است. پتو را کنار زدم دیدم هفت، هشت جنازه بیسر از بچههای خودمان داخلش بود. صحنه خاصی بود. زیاد پیش آمده بود که دست و پای قطعشده بچهها را دیده بودیم ولی این صحنه واقعا تکاندهنده بود. مخصوصا که ما در روزهخوانیهایمان از پیکر بیسر حضرت اباعبدالله(ع) یاد میکنیم. یکی از شهدای بیسر در آن وانت، شهید مجید دهقان بود که پیک گردان بود. گروهک تروریستی منافقین تا امروز بیش از 12 هزار نفر از مردم کشور را به شهادت رساندهاند. در سال 1367 منافقین 1503 نفر از مردم ایران را به شهادت رساندند. بیشترین تعداد شهدا مربوط به عملیات فروغ جاویدان و کمترین شهدا مربوط به بمبگذاری در تهران است؛ حمله مسلحانه شامل تپهزنی، خمپارهزنی و حمله نظامی میشود.»
این گروه کثیف
از دیگر جنایات این منافقین: اجساد ترورشده و سوخته شدن مادران باردار، نوزادان و کودکان در بیمارستان امام خمینی اسلامآباد بود و طلاق دادن زنان از همسران خود و سوءاستفاده جنسی از آنان، جداکردن فرزندان اعضا از والدین و فرستادن آنها به اروپا از دیگر جنایاتی است که ماهیت غیرانسانی این فرقه را برملا ساخت.
اما در تاریخ بیستویکم فروردین 1378 تاریخ تبلور جنایتی دیگر از سرسپردگان مسعود رجوی بود. امیر سپهبد علی صیادشیرازی جانشین ستادکل نیروهای مسلح به شهادت رسید.
منافقین اقدامات خیانتباری نظیر شنود مکالمات تلفنی و بیسیمها، تخلیه تلفنی از مراکز نظامی و دولتی، بازجویی از اسرای ایرانی، ترور فرماندهان و رزمندگان در شهرهای کشور، لو دادن عملیاتها، گرا دادن به دشمن بعثی برای بمباران مناطق مهم نظامی و غیرنظامی کشور و... مرتکب شدند که در سال 1367 موجب شهادت 1654 شهروند ایرانی شد.
سیدمحمود خیرالامور، پژوهشگر حوزه دفاع مقدس درخصوص شکست این عملیات میگوید: «در عملیات فروغ جاویدان منافقین قصد داشتند با بهرهگیری از ۲۵ تیپ سبک مکانیزه که حدود ۵۰۰۰ نفر را در آنها سازماندهی کرده بودند، در یک برنامه زمانبندیشده ۳۳ساعته خود را به تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنند.
وی تصریح میکند که در ابتدای عملیات منافقین، ارتش عراق ارتفاعات و شهرهای مرزی را تصرف کرد و نیروهای منافقین را به سوی شهر کرمانشاه فرستاد و هواپیماهای عراقی با بمباران برخی پایگاههای هوایی ایران در مسیر تهاجم منافقین و نیز استفاده از آتش توپخانه، عملیات فروغ جاویدان را پشتیبانی کردند. شرایط بهگونهای بود که باور حمله نظامی سازمان منافقین به جبهههای جنگی و شهرهای ایران دشوار بود. به همین دلیل برخی مسئولان کشور خبر حمله منافقین را یک جنگ روانی و تبلیغاتی ارزیابی کردند.
ماموریتهای مشترک منافقین و بعثیها
با قبول قطعنامه 598 از سوی ایران، منافقین به کمک نیروهای بعثی، چهار هدف را برای خود ترسیم و برنامهریزی کردند.
مأموریت اول
عملیات ارتش عراق در منطقه غرب جهت انهدام باقیمانده نیروی زمینی ارتش بود که تاریخ آن حوالی اوایل مردادماه ۱۳۶۷ و نتیجه آن انهدام حدود ۲۵درصد نیروهای ارتش بود.
مأموریت دوم
عملیات ارتش عراق در جنوب جهت تصرف خرمشهر و آبادان و عملیات منافقین جهت حرکت بهسمت تهران و حداقل تصرف باختران و همدان در حوالی اواسط مردادماه ۱۳۶۷ به فاصله ۲ تا ۵ روز پس از عملیات خرمشهر- آبادان توسط عراق و نتیجه آن انهدام و درگیر کردن تمامی نیروهای سپاه و درگیری و پراکنده کردن نیروهای سپاه و بازکردن راه عراق در جنوب برای ادامه عملیات بود.
مأموریت سوم
عملیات ارتش عراق جهت تصرف مابقی خوزستان در اواخر مردادماه ۱۳۶۷ و نتیجه آن تصرف اهواز و بندر امام و نفت خوزستان و درگیر کردن کل توان نظامی جمهوری اسلامی بود.
مأموریت چهارم
عملیات منافقین جهت ادامه حرکت به تهران و تصرف تهران و ساقط کردن نظام، که با فاصله کمی از عملیات عراق جهت تصرف خوزستان بود و نتیجه آن نیروی منسجمی جهت مقابله با منافقین موجود نبوده و منافقین بهزعم خود موفق به تصرف هدف میشدهاند.
نظر شما