اعتمادآنلاین| «فن هونگدا» Fan Hongda در مقاله ای نوشت: آمریکا در سال 2001 جنگی را برای سرنگونی طالبان راه انداخت. نیروهای آمریکایی تا 20 سال بعد از به راه انداختن این جنگ در افغانستان مستقر بودهاند و با وجود اینکه واشنگتن از دولت افغانستان و نیروهای هم پیمان خود در این جنگ 20 ساله یاری گرفت، اما حالا افغانستان بعد از دو دهه جنگ آمریکایی، هرگز به ثبات نرسیده است.
به گزارش ایرنا وی در ادامه نوشت: دولت بایدن 14 آوریل 2021 (25 فروردین 1400) اعلام کرد که خروج نیروهایش از افغانستان را تا 11 سپتامبر کامل میکند. با شتاب گرفتن خروج نیروهای آمریکایی، نیروهای دولت افغانستان با حملات شدید طالبان مواجه شده و اوضاع امنیتی کشور به سرعت به وخامت گرائیده است.
اگر مناقشه داخلی فعلی بیش از این بالا بگیرد، احتمال دارد که افغانستان جولانگاه تروریسم یا افراطگرایی شود. جنگی که آمریکا به راه انداخت و اشغال بعد ازآن و اکنون خروج غیرمسئولانه نه تنها موجب فجایع جانفرسایی در افغانستان شده، بلکه مناطق مرزی کشورهای همسایه افغانستان را با تهدیدهای امنیتی مواجه کرده است.
چین و ایران به دلیل ملاحظات اخلاقی بینالمللی و منافع خود فعالانه به افغانستان کمک میکنند تا به صلح و ثبات دست یابد. گرچه روسیه با افغانستان هم مرز نیست ولی تعهداتی بر اساس پیمانهای نظامی با دیگر همسایگان افغانستان (تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان) دارد؛ بنابراین روسیه نیز به شدت از اوضاع افغانستان نگران است.
در حال حاضر مناطق تحت کنترل طالبان رو به افزایش بوده و این گروه به خصوص گذرگاههای مرزی با چند کشور همسایه را در دست دارد. طالبان یک بار دیگر تبدیل به یک نیروی کلیدی شده که نمیتوان آن را در صحنه سیاسی افغانستان نادیده گرفت. بدون مشارکت طالبان هر نقشه صلحی به دشواری میتواند در افغانستان موفق شود. افغانستان و جامعه بینالمللی باید این را دریابند.
طالبان از سال 1996 تا 2001 تجربه ناکامی در افغانستان داشت. در آن زمان رژیم طالبان را تنها سه کشور به رسمیت میشناختند: عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان. با این وجود در چند سال گذشته کشورهایی همچون آمریکا، روسیه، ایران و چین با طالبان گفتوگوهایی را انجام دادهاند. بسیاری از مقامهای بلندپایه طالبان نیز مدتهاست که در قطر زندگی میکنند. این نشان میدهد که این کشورها تا حدی جایگاه طالبان در افغانستان را به رسمیت شناختهاند.
طالبان در مقایسه با 20 سال پیش تغییراتی کرده است. به عنوان مثال، فعالانه با آمریکا، روسیه، چین، ایران و دیگر کشورها در ارتباط بوده که این نشان میدهد طالبان به وجهه بینالمللی خود بیش از پیش توجه میکند. گذشته از همه اینها، امروزه موفقیت یک نیروی سیاسیای که از سوی جامعه بینالمللی طرد شده، بسیار دشوار است. طالبان که شکست دردناکی در حکمرانی متحمل شده میتواند این را درک کند.
حال اگر طالبان امیدوار است تا در صحنه سیاسی افغانستان ترقی کند، نباید چالشی علیه همسایگان خود در مورد موضوعهای حساس ایجاد کند. طالبان به تازگی و آشکارا اعلام کرد که اجازه نخواهد داد تا افغانستان تبدیل به محل کشمکشهای بینالمللی شده و ابراز امیدواری کرد که روابط خوبی با کشورهای همسایه از جمله چین برقرار کند. این اگرچه نشانه ای از یک حرکت خردمندانه است اما هنوز کافی نیست.
با این وجود قابل انکار نیست که افغانستان و جامعه بینالمللی هنوز تردیدهایی در مورد طالبان دارند. به عنوان مثال، اگر طالبان دوباره قدرت را در دست گیرد، چه رفتاری با مقوله هایی چون زنان و آموزش خواهد داشت. به رابطه دین و سیاست چگونه خواهد پرداخت؟
واضح است که طالبان تاکنون به اندازه کافی تغییر نکرده است. طالبان باید با برنامهها و روشهای حکومتداری مؤثر به سؤالات پیش روی خود پاسخ دهد.
نظر شما