شناسهٔ خبر: 48228980 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

ادامه اختلافات در جریان اصلاحات؛

فائزه هاشمی: من به خاطر بی ارادگی روحانی و اصلاح طلبان رای ندادم/ اصلاح‌طلبان پایگاه مردمی خود را از دست دادند/ سران احزاب اصلاح طلب باید استعفا بدهند/ چیزی که از بابا برای ما به ارث مانده، محبت مردم است!

رای ندادن من و عده بسیاری دیگر از مردم ناشی از ناامیدی از بی ارادگی آقای روحانی و اصلاح‌طلبان در برابر اقدامات منفی اصولگرایان و تلاش برای بقای خودشان بود.

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی جهان نيوز: فائزه هاشمی، دختر حاشیه ساز آیت الله هاشمی که چند پیش با جملاتی نظیر «من اگر امریکایی بودم ترامپ را برای ایران ترجیح می دادم» و «عملکرد آقای قاسم سلیمانی چه گره‌ای از مشکلات کشور باز کرد؟» وطن دوستی و ملی گرایی را خود را نشان داده بود، با افتخار از عدم رای دادن خود سخن گفته است و از ادامه این روند اعتراضی سخن به میان آورده است. البته که از فعال فتنه 88 و رفیق بهائیان انتظار بیشتری نیست اما محض اطلاع باید یادآور شد که فائزه در حالی روی میزان افرادی که شرکت نکردند مانور میدهد که حداقل 10 درصد واجدین شرایط به خاطر کرونا پای صندوق نیامدند. از سوی دیگر ناراحتی و سرخوردگی از رای به روحانی مانع حضور بخش قابل توجهی از مردم در شعب اخذ رای شد. نکته دیگر انکه برخی افراد نظیر فائزه دوست دارند که سی میلیون نفر شرکت کننده را نبینند و آنها را جزو مردم حساب نکنند.

فائزه زیرکانه سعی کرده است که آرای باطله را هم به سود منافع سیاسی شان مصادره کند غافل از آنکه آنها که پای صندوق آمدند و بر روی تعرفه نام کاندیدایی را ننوشتند آمدند تا وفاداری خود را نشان دهند.

البته که فائزه به سران اصلاحات هم انتقادهایی وارد کرده و پیشنهاد استعفا به آنها داده است. اختلافات بعد از شکست اصلاح طلبان در مجلس، ریاست جمهوی و شوراها در جریان اصلاحات بالا گرفته است و بسیاری از اصلاح طلبان صریحا علیه سران این جریان صحبت می کنند.

نکته بامزه گفتگوی فائزه با روزنامه خاندان هاشمی آنجاست که او می گوید مردم به ما لطف دارند و چیزی که از بابا برای ما به ارث مانده، محبت مردم است! ظاهرا خانم هاشمی از احساس ناخوشایند مردم نسبت پدر مرحومشان به خاطر معرفی روحانی و افتخار آنکه «روحانی با حمایت من رئیس جمهور شد» بی خبر هستند.

به گزارش جهان نيوز، بخش هایی از اظهارات فائزه هاشمی را در ادامه خواهید خواند:

*بیش از ۵۱ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند به‌علاوه 14 درصد آرای باطله با نگاه‌های متفاوت به خیلی چیزها «نه» گفتند. «نه» به نداشتن رابطه با آمریکا، عربستان و سایر کشورها، نه به سیاست خارجی تهاجمی، نه به تسلط میدان بر دیپلماسی، نه به هرگونه تبعیض اعم از اعتقادی و جنسیتی، نه به نگاه امنیتی حاکم در همه حوزه‌ها، نه به ورود نظامیان، نه به انحصار، نه به عملکرد برخی نهاد های حاکمیتی، نه به تفکر خودی و غیر خودی، نه به بی‌توجهی به شایسته‌سالاری، نه به رانت و فساد، نه به نفی آزادی، نه به وجود زندانیان سیاسی و عقیدتی، نه به قوه قضائیه غیر مستقل، نه به سوء مدیریت‌ها، نه به گرانی، نه به بی‌ثباتی اقتصادی، نه به اقتصاد واسطه‌ای و دلالی‌ و اقتصاد غیر مولد، نه به انحراف از قانون، نه به رفتارهای  انقلابی به جای توجه به اهداف انقلاب. بنابراین اصلاحات مورد نظر می‌بایست همه این «نه»ها که پیام این انتخابات است را درک و مورد توجه قرار داده و در مسیر مخالف فعلی سیاست گذاری و برنامه‌ریزی نماید.
 
*پیروز انتخابات 51/2 درصدی بودند که شرکت نکردند به‌علاوه حدود ۱۴ درصد آرای باطله. یعنی 65 درصد منتقد به شرایط فعلی. در بین کسانی که رأی ندادند یک عده‌ای برانداز بودند، عده‌ای به دنبال تغییر عمیق سیاست‌ها و برخی نیز مثل همیشه رای نمی‌دانند و این بار هم رای ندادند. ۱۴ درصدی که رأی باطله دادند، شاید طرفدار آقایان لاریجانی یا جلیلی و یا کسانی بودند که به هر دلیل فکر می‌کردند که اجبار به رأی دادن دارند مثل سربازان و یا کارمندان دولتی و... . در ضمن فراموش نمی‌کنیم که رد صلاحیت زنان کاندیدا نیز از جمله چینشی در این انتخابات بود. 

درباره «فائزه هاشمی» بیشتر بخوانید:
من اگر امریکایی بودم ترامپ را برای ایران ترجیح می دادم
مانتوهای دراز و گشاد چیست که تن دخترها کرده‌ایم
خانواده هاشمی هرچه سنشان بالاتر می‌رود پرانرژی‌تر می‌شوند 
اگر من بودم سفارت آمریکا را بدون مذاکره باز می‌کردم
فائزه از داعشی خواندن جمهوری اسلامی به تخریب امام رسید
ما اگر قرص‌هايمان را نخوريم موجودات خطرناکی می‌شويم

عملکرد آقای سلیمانی چه گره‌ای از مشکلات کشور باز کرد؟
 
*شکست خورده این انتخابات اصلاح‌طلبان بودند. اصلاح‌طلبان در 4 سال اخیر تغییر هویت داده و پایگاه مردمی خود را از دست دادند. در طول این 4 سال نیز با انداختن توپ در زمین شورای نگهبان و اصولگرایان حاضر به پذیرش خطاهای خود نشدند. حالا هم اکثر آنها همین حرف‌ها را تکرار می‌کنند. هنوز نیز اکثریت آنها فرافکنی می‌کنند.
 
*ولی عملکرد آقای‌روحانی و اصلاح‌طلبان در دوره دوم برخلاف دولت اول بود.
 
*می‌دانیم که اکثر مشکلات آقای روحانی توسط اصولگرایان ایجاد شد، اما رای ندادن من و عده بسیاری دیگر از مردم ناشی از ناامیدی از بی ارادگی آقای روحانی و اصلاح‌طلبان در برابر اقدامات منفی اصولگرایان و تلاش برای بقای خودشان بود.
 
*امروز حاکمیت یکدست است، بنابراین دیگر نمی‌توانند مشکلات را به نام آقای روحانی و یا اصلاح‌طلبان بنویسند بنابراین باید پاسخگو باشند. حالا دیگر پای اصلاح‌طلبان از کرسی‌های قدرت قطع شده و هرکار درستی که انجام دهند، محبوبیت و اعتبار آن به نام خودشان ثبت می‌شود، پس باید از این فرصت استفاده کنند. به قول بابا آقای رئیسی روی معتدل خود را بکار بگیرند و امورات را غیرشعاری و با تدبیر پیش ببرند.
 
*اصلاحات در احزاب و ارکان خود به یک خانه تکانی جدی احتیاج دارد. احزاب اصلاح‌طلب نتوانستند پیام مردم را دریافت و تحلیل درستی ارائه بدهند. آنها برای حفظ و بقای خود دچار فرافکنی شدند، به نظرسنجی‌ها و آمارهای‌سازی‌های غیر واقعی روی آوردند و از مردم و پایگاه اجتماعی خود فاصله گرفتند. هدف، اصلاحات نبود بلکه بقا بود. در کشورهای توسعه یافته معمولا با چنین شکستی، رهبران حزب یا رهبران جبهه شکست خورده استعفا می‌دهند و میدان را در یک روند دموکراتیک به دیگران واگذار می‌‌کنند، چراکه معتقدند این اقدام، حداقل کاری است که انتظار می‌رود احزاب دچار خطا مانند اصلاح‌طلبان در این انتخابات انجام دهند. بعد از این کناره گیری‌هاست که مابقی قادر خواهند بود آسیب شناسی جدی و واقعی را در درون تشکیلات انجام داده و راه درست را برای آینده پیدا کنند.

درباره «اختلاف در جریان اصلاحات» بیشتر بخوانید:
جریان اصلاحات چگونه طی ۱۶ سال مضمحل شد؟!
نیازی نیست ما نگران نظام باشیم/ احزاب اصلاح طلب خانوادگی شده‌اند
وکیلی: همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد
حجاریان و اتهام قاتل بودن به بهزاد نبوی
زیباکلام: ۲.۵ میلیون رای همتی، تیر خلاص به شقیقه اصلاح‌طلبان بود
آفتاب یزد: شورای نگهبان به داد پزشکیان، جهانگیری و لاریجانی رسید
همتی که هیچ؛ اصلاح طلبان در انتخابات شورا هم ۲۱ بر هیچ باختند
مرعشی: حتی با اعلام موضع واحد باز همتی رای نمی‌آورد
کرباسچی: به خاتمی نقد داریم/ تاجزاده فقط حرف می زند
اشرف بروجردی: فاصله‌ اصلاح طلبان با مردم زیاد شده
 
*از آنجایی که بالای 50 درصد به این سیاست‌ها و به این عملکردها، «نه» گفتند باید انتخابات 1400 را در چارچوب یک رفراندوم دانست و باید بدانیم که رویکرد اصلی این انتخابات عدم مشارکت بود و نه حضور. برای ادامه راه، منتقدان نباید آرام بگیرند بلکه باید مسایل را رصد کنیم، به رفتارهای مدنی و اعتراضی خود ادامه دهیم، اگر خوبی دیدیم باید تقدیر کنیم، مشکلات و راه‌حل‌ها را بیان کنیم و بدانیم که سرنوشت خود را خودمان می‌سازیم. این وظیفه انسانی، اخلاقی، اسلامی و انقلابی همه ماست که بی صدا نباشیم. همین طور که در برگزاری این رفراندوم نتیجه گرفته‌ایم، از این به بعد نیز تلاش ماست که آینده را می‌سازد، بنابراین از پا نیفتیم.
 
*صبح روز بعد از انتخابات بیدار شدم، پیام‌های تلفنی بسیاری داشتم که مرا شوکه کرد. حس بد خیانت به مردم را داشتم، یعنی آش نخورده و دهان سوخته. عده‌ای در نهایت بی‌اخلاقی‌ خبر دروغ رای دادن مرا اعلام کرده بودند. به اشتباه فکر ‌کردند اگر فائزه رای بدهد، جمعیت کثیری به پای صندوق رای می‌روند. تحلیل‌شان اشتباه بود. لطف مردم به دلیل در کنار آنها بودن است.
 
*چیزی که از بابا برای ما به ارث مانده، محبت مردم است. بعد از فوت بابا بسیاری به دلیل علاقه و اعتقاد به بابا به ما ابراز علاقه می‌کنند. دیگر این هنر ماست که با اعمال درست و در کنار مردم بودن لیاقت این محبت را داشته و آن را حفظ کنیم.

نظر شما