صاحبخبر - گروه فرهنگ و هنر – هر روز سریال جدیدی در شبکه نمایش خانگی رونمایی میشود، سریالهایی از ژانر کمدی گرفته تا ژانر وحشت و پلیسی. کافی است یک موبایل هوشمند یا یک لپتاپ داشته باشی تا با دسترسی به پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی بینهایت فیلم و سریال پیش رویت باشد. اما همین دسترسی برای کودکان و نوجوانان نیز فراهم است. اما محتوای همه فیلم و سریالها برای همه سنین مناسب نیست. به همین دلیل اهمیت ردهبندی سنی آثار تصویری تولید شده بیش از پیش خودنمایی میکند.
با گسترش شبکه نمایش خانگی و تولیدات این بخش، هر روز سریال تازهای در دسترس مخاطبان قرار میگیرد، دسترسیای که چندان قابل تفکیک برای گروههای سنی هم نیست. خشونت، شوخیهای بزرگسالان و بسیاری موارد دیگر هستند که شاید برای کودکان و نوجوانان چندان مناسب نباشد. البته ردهبندی سنی محتوای تصویری اتفاق تازهای در جهان نیست. ردهبندی سنی آثار فرهنگی، اگرچه یک تجربه قدیمی در سطح جهان محسوب میشود و اکنون تا حد زیادی از طرف والدین، مربیان آموزشی و حتی کودکان و نوجوانان پذیرفته شده است اما در ایران سابقه چندانی از این طرح وجود ندارد.
21 شهریور سال 97، همزمان با روز ملی سینما «دستورالعمل درجهبندی گروه سنی فیلمهای سینمایی» ابلاغ شد و فیلمهایی که پروانه نمایش دریافت میکردند، در سالنهای سینما پیش از شروع فیلم ملزم به درج درجهبندی سنی مشخص شده از سوی شورای پروانه نمایش در تبلیغات بودند. با این وجود اما این دستورالعمل چندان اجرا نمیشد، برای کسی هم اهمیت خاصی نداشت. خانوادهها هم اصولا به این ردهبندی توجهی نمیکردند. در بسیاری از فیلمهایی که با عنوان فیلم کمدی در سینماها اکران میشدند، شوخیهای بالای 18 سال دیده میشد و این در حالی بود که در موارد زیادی دیدن این فیلمها در سینما، یک تفریح خانوادگی به حساب میآید! در همین راستا، در روزهای واپسین سال 97 ابراهیم داروغهزاده، معاون وقت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در اینباره گفته بود: «این کار از این پس با جدیت بیشتری اجرا میشود، چون سال ۹۷ بیشتر «توصیه» میکردیم ولی باید قواعدی را در سالنهای سینما قرار دهیم تا سالنها از این قانون تخطی نکنند و در سایت پیشخرید هم باید با دقت و به درستی اطلاع رسانی شود که حتی اگر بلیتی پیشخرید شد سینمادار ملزم به رعایت قانون باشد. در این راستا رسانهها باید کمک کنند تا مردم آگاه شوند».
شهریور سال 98، حسین انتظامی اسامی هیئت ردهبندی سنی آثار سینمایی مرکب از ۳۰ شخصیت آشنا با فیلم و سینما در حوزههای فرهنگی، آموزشی، تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی و رسانه را معرفی کرد. در پیشنویش آییننامه ردهبندی سنی فیلمها آمده است: «پیشگیری از هرگونه آسیب به کودکان، نوجوانان و جوانان بر اساس موازین تربیتی، اخلاقی و باورهای اجتماعی، به عنوان ضرورت صنعت تصویر شناخته میشود، اهمیت این موضوع بدان خاطر است که گاه نمایش رفتار و گفتار شخصیتهای منفی و یا رخدادهایی که متضمن خشونت، ترس و مضامین مشابه هستند، برای برخی گروههای سنی نامناسب است، و از این رو اطلاعرسانی، طبقهبندی آثار و توصیههای آگاهی بخش با انواع روشها ضروری به شمار میرود. نظام ردهبندی سنی فیلمها، معیار مناسبی برای خوب یا بد بودن محتوای آثار نبوده و صرفا هدایتگر مخاطبان در تشخیص مطابقت آثار با موازین تربیتی و روحی روانی است».
حالا پس از گذشت دو سال تقریبا در کنار تمام آثاری که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود، در صورت نیاز علامتی برای ردهبندی سنی آورده میشود. گرچه هنوز هم کاستیهایی در اجرای قانون ردهبندی سنی در ایران و درونی نشدن این قانون در میان مخاطبان آثار فرهنگی ـ هنری وجود دارد اما در شرایطی که با حجم زیادی از تولیدات فرهنگی بهخصوص فیلم و سریال روبهرو هستیم، این قانون را باید بهعنوان تنها راه موجود برای مصرف بهتر آثار فرهنگی دانست.
شاید مرور چند نکته درباره کارکرد ردهبندی سنی بهتر بتواند نسبت رابطه میان تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان را با آثار فرهنگی بهخصوص آثار فرهنگی و هنری تصویری مشخص کند.
در سطح اول تولیدکنندگان هستند که باید نسبت خود را با ردهبندی سنی مشخص کنند. ردهبندی سنی را میتوان راهی برای تولید محصول بهتر دانست. گاهی بهاشتباه ردهبندی سنی، بهعنوان راهی برای دورزدن اخلاقیات و یا نمایش صحنههای خشن تصور میشود.
البته نمیتوان منکر لزوم نمایش صحنههای متفاوت در آثار با ردهبندی سنی گوناگون به دلیل افزایش بار معنایی و حسی در تولیدات فرهنگی شد؛ چون در تعریفی میتوان ردهبندی را ابزاری برای فراغ بال تولیدکننده یک محصول فرهنگی جهت تقریب محتوای محصول خود با آنچه که در عالم واقع صورت میگیرد دانست. به عنوان مثال در تولید آثار استراتژیک و یا تاریخی همچون «شبی که ماه کامل شد»، «به وقت شام»، «مختارنامه» و... لزوم نمایش صحنههای خشن به منظور به تصویر کشیدن درست وقایع، امری انکارناپذیر است.
بنابراین نظام ردهبندی سنی را نه تنها نباید مجوزی برای نمایش موارد غیراخلاقی دانست بلکه این قانون راهی است برای ارتقاء تولید؛ ارائه این تعریف و رسیدن به یک چارچوب منطقی، میتواند تنظیمکننده رابطه میان منتقدان و یا خبرنگاران با هنرمندان و تولیدکنندگان آثار فرهنگی نیز باشد. گسترش فهم مشترک از مفهوم ردهبندی سنی و یکپارچگی در نحوه مواجهه با این قانون، هم امکان تولید بهتر را به فیلمساز میدهد و هم نقد منتقدان را دقیقتر میکند.
در سطح دیگر، سیاستگذاران و توزیعکنندگان آثار فرهنگی باید توجه کنند که شاخصها و معرفههای ردهبندی سنی، متناسب با زیستبوم و اتمسفر فرهنگی میان هر کشور، باید تغییر کند. در واقع، منطقی نخواهد بود اثری که در کشور تولیدکننده با ردهبندی سنی خاصی منتشر شده به دست مصرفکننده در کشوری دیگر، با همان ردهبندی برسد. این آسیب عمدتاً در بین انیمیشنهای حوزه کودکان و یا ارائه تعریف واحد از ردهبندی +۱۸ به چشم میخورد؛ لذا استناد به ردهبندی موجود آثار فرهنگی که از کشورهای دیگر به دست مخاطبان ایرانی میرسد، نهتنها کافی نیست بلکه برخلاف منطق ردهبندی سنی خواهد بود.
اما سومین گروه، مخاطبان هستند. معمولاً پدرها و مادرها را بهعنوان مخاطبان نظام ردهبندی سنی در نظر میگیرند. نقش مهم والدین درونی کردن این قانون (که بهتر است با عنوان خشک قانون آن را تعریف نکنیم و تجویز مشاوران بدانیم) در فرزندانشان است که معمولاً در مواجهه با یک اثر فرهنگی انتخابکننده نیستند. اولین ارتباط کودکان و نوجوانان با آثار فرهنگی در این دوره شکل میگیرد که استفاده از منطق اقناع با ادبیات مرتبط با این سنین، میتواند آنها را از خطرات احتمالی روحی و یا آسیبهای ناشی از عدم مواجهه درست با یک آسیب رفتاری همچون توهین کلامی، خشونت، مصرف دخانیات و... حفظ کند.
در واقع اجرای نظام ردهبندی سنی از سوی والدین را باید یک وظیفه تربیتی تلقی کرد که قرار است با آن مصرف بهتر یک محصولات فرهنگی، متناسب با سن، ذائقه و محتوای مورد نیاز را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند؛ همانطور که یک ماده غذای شاید برای کودک مناسب نباشد و یا والدین در کنار فرزندانشان از بازگو کردن برخی از نکات، امتناع میکنند، یک محصول فرهنگی نیز ممکن است، جهت تماشای کودکان و یا نوجوانان مناسب نباشد.
حفظ چرخه فرهنگی حول محور نظام ردهبندی سنی، منوط به نقشآفرینی فعال سه بازیگر اصلی، یعنی تولیدکننده، توزیعکننده و مصرفکننده است و ادامه حیات آن مستلزم تنظیم این روابط توسط سیاستگذاران و مفاهمه بهتر توسط خبرنگاران خواهد بود.∎
نظر شما