5روز تا ثبت نام کاندیداهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است، اما بسیاری از چهرههای سیاسی، نظامی، نمایندگان فعلی و سابق مجلس و وزرای دولتهای سابق چندی است که برای کاندیداتوری در انتخابات پیش رو اعلام حضور کردهاند و مترصد سر رسیدن زمان مقرر هستند تا اعلام حضور خود را با ثبت نام علنی رسمی کنند. این در حالی است که اکثر چهرههایی که تاکنون اعلام حضور کردهاند کسانی بودهاند که تحلیلگران و کارشناسان چندان حسابی بر روی آنها باز نکردهاند و معتقدند بسیاری از این افراد صرفا برای ارتقای جایگاه خود یا پسا انتخابات و کسب پست احتمالی در دولت بعد خود را کاندیدا میکنند تا شناسانده شوند و بتوانند بهتر و بیشتر به کنشگری بپردازند. این در حالی است که اصلاحطلبان و اصولگرایان به عنوان دو جریان سیاسی اصلی کشور هنوز از کاندیداهای اصلی خود رونمایی نکردهاند. البته اصولگرایان متفقالقول بر روی آیتا... رئیسی متمرکز هستند و اجماع دارند اما آنچه مسلم است هنوز قطعیتی در مورد حضور رئیس دستگاه قضا در انتخابات خردادماه حاصل نشده و از این رو است که هنوز نامهایی همچون قالیباف و جلیلی به میان میآید. در طرف مقابل اما اصلاحطلبان با نهی آیتا... سید حسن خمینی از ورود به انتخابات و انتشار فایل صوتی و تقطیع شده محمد جواد ظریف و واکنشها به وی شرایط دگرگونهای را تجربه میکنند. البته در 10 گزینهای که به جبهه اصلاحطلبان معرفی شده نام ظریف به عنوان گزینه نخست آمده و عدهای معتقدند که اصلاحطلبان باید روی او اجماع کنند و این فایل صوتی نیز ظریف را نزد مردم محبوبتر کرده است. باید دید که در نهایت دو جریان سیاسی بزرگ کشور چه کسانی را به رقابت اصلی خواهند فرستاد تا رئیس جمهور سیزدهم از میان آنها مشخص شود. برای بررسی آرایش نیروهای سیاسی در آستانه انتخابات، نقش و تاثیر شورای نگهبان، تاثیر فایل صوتی ظریف بر اصلاحطلبان و گزینههای هر دو جریان برای انتخابات با غلامعلی رجایی مشاور رسانهای شهردار تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
آرایش نیروها و جریانات سیاسی در انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم این انتخابات مثل سایر انتخابات مشترکات و تفاوتهایی دارد. از جمله اشتراکات این انتخابات با دیگر انتخابات میتوان به دو قطبی بودن آن اشاره کرد. یعنی من بر خلاف دو انتخابات قبلی شانس معتدلین را صفر میدانم آن هم به این دلیل که دولت آقای روحانی نتوانست کارآمد ظاهر شود، البته برخی از این ناکارآمدیها ربطی به دولت نداشت. مثل اینکه ترامپ از برجام خارج شد و تحریمها را برگرداند و تحریمها نیز بر اقتصاد ایران ضربه کاری زدند. اما آنچه مسلم است مثل همه دورههای انتخاباتی مردم حضور در پای صندوقهای رای را حضوری تعیین کننده برای اداره کشور و روابط خارجی خود میدانند که در هر انتخاباتی تکرار میشود، اما تفاوتی که انتخابات پیش رو با سایر مقاطع انتخاباتی دارد اینکه کمتر انتخاباتی مثل دوره سیزدهم ریاست جمهوری با مساله افکار عمومی و معیشت مردم گره خورده که آن هم متاثر از تحریمها و ناکارآمدی دولت و بهوجود آمدن فساد است، البته من گمان میکنم که کرونا خود نیز میتوانست در این قضیه تاثیرگذار باشد و اگر کرونا نبود قاعدتا اعتراضات مردمی نسبت به این گرانیها و اینکه سفره مردم کوچکتر شده و ارزش پول ملی پایین آمده قاعدتا صورت دیگری پیدا میکرد. ولی به هر جهت این قضیه منتفی نیست. انتخابات معمولا در ایران اینگونه است که دو هفته مانده به انتخابات فضای کشور انتخاباتی میشود و باید دید که به خصوص در بحث مناظرات چه مباحثی از سمت رقبا مطرح خواهد شد. تصور من این است که حدودا 6 نفر تایید صلاحیت خواهند شد که چهار نفر آنها از اصولگرایان و 2 نفر از اصلاحطلبان خواهند بود. هرچند که شاید تعداد به هفت یا هشت نفر نیز برسد بدین صورت که 3 نفر از اصلاحطلبان و 6 نفر از اصولگرایان تایید شوند. البته میشود گفت که در حال حاضر برخی از افراد در اصلاحطلبان مشخص شدهاند مثل آقایان جهانگیری، پزشکیان، عارف و هاشمی که مباحث حول محور آنها است. به شرطی که اینها از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند احتمالا سه نفر از آنها مطرح شوند. البته تعدد اصلاحطلبان برای آنها خطری تلقی میشود چون آنها همواره بر روی یک گزینه کار میکردند اما این مساله مانع از آن نیست که دو نفر دیگر هم بیایند، حرفهای خود را بزنند و حمایت کنند و در نهایت کنار بکشند. چون به نظر من آرای عمومی که نظرسنجی خواهد شد مشخص میکند کدام گزینه و نامزد شانس بهتری دارد که بر روی او اجماع شود. هرچند دست اصولگرایان بازتر است و حضور پر تعدادتری در انتخابات دارند اما عجیب است که هنوز بر تعداد نامزدهای اینها اضافه میشود. به نظر من اگر شورای نگهبان ژنرالهای اصلاحطلب را که شانس بیشتری دارند به تعبیری تایید کند شور مردم بیشتر خواهد شد. بحث مطالبات مردم در انتخابات تعیین کننده خواهد بود که رای خود را به کسی که شرایط را تغییر خواهد داد بدهند. اما اگر شورای نگهبان خوب عمل نکرده و گزینههای متوسطی را تایید کند به نحوی خواهد شد که کسانی که حتی در حد معاون وزیر نیستند یا وزیر ناکار آمدی بودند خود را مناسب بدانند و در انتخابات ثبت نام کنند. ریاست جمهوری عرصه بختآزمایی نیست که هر کسی در آن حضور پیدا کند. تصور من بر این است که برخی در دولت آینده حتی وزیر خوبی هم نخواهند بود چه رسد به اینکه بخواهند رئیس هیأت وزیران بشوند. من معتقدم که اگر نظامیها میخواستند در عرصه سیاست نقش تعیین کنندهای داشته باشند میتوانستند حداقل بر روی یکی از چهرههای قدیمی کاندیدا شده مثل آقای محسن رضایی یا دو نفر اجماع کنند نه اینکه شاهد حضور چند نامزد نظامی در انتخابات باشیم که نشان دهنده تشتت در میان آنها است.
یکی از مسائلی که اصلاحطلبان با آن مواجهند نوع رویکرد شورای نگهبان در مواجهه با آنهاست؛ اساسا چه نوع نگرشی میتواند انتخاباتی پرشور با حضور همه جریانات سیاسی را رقم بزند؟
به نظر من عدم تایید اصلاحطلبان آنطور که میخواهند از سوی شورای نگهبان خلاف منافع ملی است، چراکه انتخابات ریاست جمهوری تنها انتخاباتی است که هم ملت باید در آن پیروز شود و هم حاکمیت و از آن به عنوان اقتدار و اعتبار اجتماعی خود در دنیا استفاده کند، اما اینکه انتخابات به نحوی باشد که دست یک جریان را ببندند رقابت خندهداری خواهد بود. شکست رقیب به نظر من شکست پیروز هم هست. اگر شما کسی را در رینگ بیندازید که نتواند از خود دفاع کند حتی پیروزی تلخی در دل برنده رقم میخورد. به عبارتی شورای نگهبان اگر میخواهد انتخابات آنطور که مقام معظم رهبری گفتند پرشور باشد باید اجازه دهند که اصلاحطلبان آن کسی را که میخواهند و به آن رسیدهاند به میدان بیاورند. پس از آن با خود اصلاحطلبان است که ببینند میتوانند رای مردم را بگیرند یا اینکه با رویگردانی مردم مواجه خواهند شد، اما الان میتوانند این بهانه را بیاورند که با گزینه خودمان به انتخابات ورود نکردیم. خطری که وجود دارد این است که بگویند چون گزینهای از ما تایید نشده از هیچ گزینهای حمایت نمیکنیم. در آن صورت بحث سومی پیش می آید که آرای خاکستری که معمولا سعی میکنند منتقد وضع موجود باشند وقتی میبینند که نامزدهایی که دیدگاه دیگری دارند در انتخابات حاضر نیستند از صندوقها فاصله میگیرند. لذا تضعیف جریان جانداری که 2 دور آقای خاتمی را با رای بالا به ریاست جمهوری رسانده و در2 دور نیز در روی کار آمدن آقای روحانی نقشآفرین بوده خلاف منافع ملی است.
طی چند وقت اخیر که هنوز 5روز تا ثبت نام نامزدها در انتخابات فاصله داریم شاهد اعلام حضور بسیاری از چهرههای سیاسی، نظامی و نمایندگان سابق و فعلی مجلس بودهایم؛ اساسا این نوع از اعلام حضور غیرمنتظره نامزدها را چگونه میبینید؟
من فکر میکنم این اتفاق از دوره نامزدی احمدی نژاد پیش آمد. سوابق اجرایی احمدی نژاد شهردار تهران و استاندار اردبیل بود که آن هم عمق زیادی نداشت و به نظرم اگر شورای نگهبان آن موقع سخت گیری میکرد و کسانی را که تایید کرد مورد تایید قرار نمیداد امروز سقف حضور بدین صورت نبود. البته باید اجازه داد تا همه بتوانند در انتخابات حاضر شوند اما این بدین معنا نیست که هر کسی قابلیت این را داشته باشد در بالاترین قوه اجرایی کشور حاضر شود. هرچند که قوا به لحاظ دموکراسی برابر هستند اما قوه مجریه است که میتواند کاری کند قوای دیگر چگونه عمل کنند. این دستگاه اجرایی است که عملکرد خوب یا بدش در سیاست خارجی یا داخلی بر همه امور تاثیر میگذارد. شما دیدید که یک تصمیم نادرست از نظر من در خصوص مساله بنزین کشور را به چه آشوبی کشاند و چه پیامدهایی داشت. تازه این آقای روحانی است که سالها در خبرگان، مجمع تشخیص، مجلس و 2 دوره ریاست جمهوری بوده و با همه این تجربه چنین خطایی در سطح سران قوا سر میزند. با این حال کسی که سابقه معاون وزیر را هم نداشته چگونه میتواند برای انتخابات اعلام حضور کند و به ریاست جمهوری فکر کند، البته برخی از این چهرههایی که اعلام حضور کردهاند نامزدهای جدی نیستند و معلوم نیست که با چه هدفی وارد شدهاند و میخواهند بخت خود را بیازمایند. من احتمال میدهم پشت این اعلام حضورها اهداف دیگری پنهان باشد و به نظرم برای برخی بحث پسا انتخابات مطرح است.
قاطبه اصولگرایان بر روی آیتا... رئیسی اشتراک نظر دارند اما پرسش اینجاست که اگر رئیس دستگاه قضا به عرصه انتخابات ورود نکند این اجماع و اشتراک اصولگرایان بر روی اشخاصی مثل قالیباف ادامهدار خواهد بود یا بازهم اصولگرایان به سمت تشتت خواهند رفت؟
آن چیزی که اکنون محسوس است اینکه تشتت در میان اصولگرایان بیشتر از اصلاحطلبان است. کما اینکه نامزدهای احتمالی اصلاحطلبان از آنچه نهاد اجماع ساز بگوید تمکین خواهند کرد، اما اکنون میبینیم که بین شورای ائتلاف و وحدت اختلاف فاحشی وجود دارد. اوایل که با کنایه و تکیه کلام با هم صحبت میکردند اما اکنون چراغ خاموش حرکت میکنند. تصور من بر این است که اصولگرایان از پر گزینهای است که دچار مشکل شدهاند. البته ممکن است با توصیههایی که از سوی مقاماتی به آنها صورت گیرد برخلاف دور قبل به وحدت برسند که این قضیه محتمل است. اما اکنون شرایط وحدت اینها فقط در گزینه رئیسی است. اگر رئیسی نیاید که من گمان نمیکنم نیاید آنها دچار تفرق میشوند و ما حتما در مناظرات 2 تا از گزینههای اصلی آنها را خواهیم داشت که میتوان به آقایان قالیباف و جلیلی یا لاریجانی و جلیلی اشاره کرد. البته برخی نیز اعتبار حضور دارند مثل آقای محسن رضایی اما دیگرانی مثل رستم قاسمی، دهقان، افشار ، محمد و... نقش و تاثیر آنچنانی ندارند و به نظر من در گرمای انتخابات هم نمیتوانند نقشی داشته باشند. کما اینکه اگر کسی مثل آذری جهرمی هم میآمد نمیتوانست این علم به زمین افتاده اعتدال را بلند کند. لذا ائتلاف اصولگرایان ممکن اما سخت است. البته در عین حال ممکن است با یک شگفتی مواجه شویم که ذهنها متوجه آمدن آقای رئیسی شود و چهره جدیدی مطرح شود که تمام بار تبلیغاتی بر روی او متمرکز شود و نمیخواهم اسم ببرم و برخی گزینهها مطرحند. البته من گمان نمیکنم آن اتفاق رخ دهد، چراکه اکنون عناصر مهمی مثل آقای موحدی کرمانی، ابوترابی، چمران، باهنر، متکی و... به سازوکاری رسیدند که برای اجماع به یک فرد برسند. البته در این میان نباید از تفرق شورای ائتلاف، شورای وحدت و جبهه پایداری گذشت. لذا هر چند ائتلاف رئیسی و جلیلی را شدنی میدانم اما در عین حال ممکن است پایداری ساز خود را بزند. اگر آقای رئیسی نیاید از گزینههای موجود ممکن است روی جلیلی، قالیباف و لاریجانی توافق شود که شانس لاریجانی کمتر و شانس قالیباف و جلیلی بیشتر خواهد بود. البته اگر آقای رئیسی بیاید هیچ تردیدی نیست که در دور اول او شانس بیشتری داشته باشد.
شرایط و اوضاع انتخابات را در جبهه اصلاحات چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان باختشان به این راحتی نیست به دلیل اینکه اگر چهرههای اصلی آنها تایید صلاحیت شده، در مناظرات قوی ظاهر شوند و به خصوص مذاکرات وین نتیجه دهد و این توافق و لغو تحریمها در این دولت اتفاق بیفتد و دولت روحانی این پاس گل را به اصلاحطلبان بدهد به نظرم آورده خوبی برای اصلاحطلبان خواهد بود. ما باید منتظر مناظرات باشیم، چراکه در مناظرات دورههای قبل دیدیم که مثلا آقای ولایتی در بحثی که با آقای جلیلی داشت چه پاس گلی به اصلاحطلبان داد، برخوردی که آقای روحانی با آقای قالیباف در مناظرات سال 92 داشت نیز از دیگر اتفاقات مناظرات بود که به نفع روحانی تمام شد. البته پیش از آن نیز شاهد اشتباهی که اصلاحطلبان در سال 84 کردند بودیم که آنها با تعدد کاندیداها و آمدن همزمان آقایان کروبی، معین و مهرعلیزاده گل به خودی زدند و عملا باعث شدند که رای آقای هاشمی در رقابت با احمدینژاد به حد لازم نرسد و باعث شکست خود و هاشمی شدند. حال باید دید که در این دوره تجربه گرفتهاند یا ممکن است باز هم از این پاس گلها بدهند. البته موانع پیش رو صرفا به نفع اصولگرایان تمام شده است. آیتا... سید حسن خمینی یکی از گزینههای جدی اصلاحطلبان بود که با تدبیری که با ایشان صحبت شد از انتخابات کناره گیری کردند. آقای ظریف نیز با انتشار فایل صوتی که اخیرا بسیار خبرساز شده از سوی جریان رقیب تضعیف شد و به نظر میرسد که اصلاحطلبان باید به گزینههای دیگری هم فکر کنند.
حــواشی و اتفاقات پیرامون انتشار فایل صوتی آقای ظریف را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من سخت نیست که پیدا کنند این فایل صوتی چگونه سرقت و منتشر شده است. به هر حال این فایل در چهار راه استانبول یا لاله زار ضبط نشده که همه شاهد آن باشند. در پستوهای دولت ضبط شده و قاعدتا خیلی پوشیده و پنهان بوده و البته میتوان فهمید که این کار با چه اهدافی انجام شده است. به نظر من آقایظریف اگرچه دوگانه میدان و دیپلماسی را مطرح کرد. در عین حال آقای ظریف شهید سردار سلیمانی را تضعیف نکرد و از جلسات هفتگی خودش با سردار سلیمانی گفت. ولی مخالفین سیاسی دولت آمدند و از این نمد کلاهی برای خودشان درست کردند و فکر کردند گزینهای که اکنون در نظرسنجی اصلاحطلبان شماره یک است باید با دوگانه سلیمانی- ظریف زده شود و در حدی هم که توانستند زدند. به نظر من آقای ظریف سردار بیشکست و انسان صادقی است. البته به نظر من آقای ظریف باید خویشتنداری و خود نگهداریاش در عکسالعملها بیشتر باشد. از ایشان که سالهای متمادی دیپلمات برجستهای است توقع تحمل بیشتری میرود که هیجانی و احساسی نشود و به نظر من از این جهت به آقای ظریف نقد وارد است. البته هر کسی هم باشد تحملش تمام میشود که در زمان مذاکره وی را تخریب کنند و خودش و تیمش را متهم به جاسوسی کنند که همه اینها بازی در زمین دشمن است.
با توجه به اتفاقات اخیر مخصوصا انتشار فایل صوتی وزیر امور خارجه اما ظریف همچــنان در صدر نظرسنجیها و اجماع اصلاحطلبان است؛ اساسا ایـن اتفاق چه میزان بر نگاه اصلاحطلبان به وی تاثیر گذار بوده و وضعیت سایر گزینههای اصلاحطلبان را چگونه تحلیل میکنید؟
به نظر من این فایل صوتی بر روی نگاه اصلاحطلبان به ظریف تاثیری نخواهد داشت و ایشان در پروسه درازمدت تاریخی محبوبتر و نقش و عیارش در نزد مردم قیمتیتر شد. لذا من معتقدم که اصلاحطلبان نه تنها باید بر روی ظریف اجماع کنند بلکه باید کمپینهای مردمی راه بیفتد و از ظریف بخواهند در صحنه بماند، چراکه وی تجربه دارد و مورد تایید رهبری است، اما با گذاشتن معاونین قوی میتواند با اعتبار نفوذی که دارد این قضیه را به پیش ببرد. از دیگر گزینهها نیز آقای جهانگیری شرایط دور قبل را د ر حد مطلوب ندارند که آنطور پرقدرت و پر توان ظاهر شد. گزینههایی مثل پزشکیان و عارف هم خیلی کار دارند که بتوانند یک گزینهای با کاریزمای خاص باشند و آرای اصلاحطلبان و آرای خاکستری را از آن خود کنند.
نظر شما