محمدعلی ابطحی نوشت: «این عکس امروز آقای کروبی است. از بیمارستان به خانه رفته است. دیروز بعد تلفن آقای خاتمی، من هم با این مرد نازنین صحبت کردم. خاطراتی گفت شیرین. با حافظه مثال زدنی.
هر دفعه در این چند ماهه که صحبت می کردیم شوخی، جدی از من می خواست که من هم برومثبت نام کنم برای ریاست جمهوری. شیخ هم میدانست این قدر عاقل هستم که شوخی اش را حتی جایی نقل نکنم.
دیروز هم با خنده گفت که بگو کروبی از روی تخت بیمارستان از من خواست بروم ثبت نام کنم و من تکذیب نمیکنم. تا اینجا که شوخی های همیشگی بود.
نکته مهمش این بود که بلافاصله گفت نه. این دفعه واقعا نمیگم بروی برای ثبت نام. چون تاجزاده ثبت نام کرده و شوخی اش هم ممکن است برداشت شود که من توصیه کرده ام که در برابر تاجزاده قرار بگیری. خیلی ابراز خوشحالی از آمدن تاجزاده می کرد.
یکی دوتا مطلب تند هم گفت به عنوان حرفهای ملاقات تلفنی مان بنویس. گفتم حاج آقا دلت برا ماها تنگ شده، میگی اینا رو بنویس ما رو پیش شما نمیارن. بحث عرب است و نی. عمرا بنویسم. و بعد گفتم صدا نمی آید. خندیدیم و برایش آرزوی شفای عاجل و رفع حصر کردم.»
∎