شناسهٔ خبر: 46068018 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

اصولگرایان و انتخابات ۱۴۰۰؛ باهنر: با رئیسی صحبت کردم، گفت برای انتخابات نمی‌آیم/ مطهری: توانایی ریاست جمهوری را دارم

صاحب‌خبر -

شفقنا- برخی از چهره های اصولگرا در اظهارنظرهایی که امروز داشتند، انتقاداتی به جریان مقابل خود داشتند و عنوان کردند اصلاح طلبان همسویی قوا را به نفع کشور نمی دانند! و عامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات هستند! اما برخی دیگر از اصولگرایان معتقدند اگر همه کاندیدا‌ها از یک نوع تفکر باشند طبیعتا فضا خیلی گرم نخواهد شد.

حسین کنعانی‌مقدم: احمدی‌نژاد جایگاهی در سیاست ندارد

یک فعال سیاسی اصول‌گرا گفت: جایگاهی در سپهر سیاسی برای احمدی‌نژاد وجود ندارد و به نظر نمی‌آید در انتخابات اقبالی از ایشان بشود. محمود احمدی‌نژاد در ابتدا شعار‌های ارزشی و انقلابی مطرح کرد و خیلی از نیرو‌های ارزشی و انقلابی به همین دلیل از ایشان حمایت کردند.

کنعانی‌مقدم معتقد است: «انتخابات آینده هر چه رقابتی‌تر باشد و شخصیت‌هایی وارد عرصه شوند که مشارکت را افزایش دهند باید استقبال کرد، چون پیروزی مردم ما در مشارکت حداکثری و انتخابات پرشور همراه با شعور است.» او تاکید کرد: «بنابراین ما نباید مانع حضور نامزد‌ها در انتخابات باشیم، بلکه باید مطمن باشیم که شورای نگهبان نیز دقت‌های لازم را برای انتخابات خواهد داشت. نباید فراموش کرد درخصوص برخی‌ها که نمی‌خواهم اسم ببرم آزموده را آزمودن خطا است. افرادی که فرصت‌های زیادی در مسند ریاست جمهوری و رئیس مجلس و ریاست‌های مختلفی را داشتند، کارنامه آن‌ها مورد ارزیابی مردم قرار خواهد گرفت.»

او ادامه داد: «به نظر می‌رسد برخی می‌خواهند با جاروجنجال سیاسی و فضاسازی‌های مختلف و حتی سیاه‌نمایی خود را تبدیل به سلبریتی سیاسی کنند، اما حافظه ملت ما قوی است و تجربه نشان داده که چنین عملکرد‌هایی باعث نمی‌شود مردم هیجانی به آن‌ها رای بدهند.»

این فعال سیاسی اصول‌گرا خاطرنشان کرد: «آن‌ها از الان باید بدانند جایی در سپهر سیاسی کشور ندارند. برخی ممکن است بخواهند فضای انتخاباتی را غبارآلود کنند و بعد هم بگویند شورای نگهبان نامزد‌های آن‌ها را رد کرده و باعث شوند مردم از رای دادن مایوس شود. این خطر بیشتر از خطر جنگ روانی است که دشمنان ما علیه ما مرتبا مطرح می‌کنند و می‌خواهند کاهش مشارکت را در انتخابات آینده رقم بزنند.»

او معتقد است «کسانی باید وارد عرصه انتخابات شوند که بتوانند دولت کارآمد را سر کار بیاورند و از الان برنامه خود را برای حل مشکلات ارائه کنند و حداقل وزرای کلیدی برای ارزیابی را به مردم معرفی کنند تا بتوان روی رفتار این افراد قضاوت کرد.»

کنعانی‌مقدم با اشاره به تاکتیک‌های انتخاباتی برای رای‌آوری جناح‌های سیاسی در گفت وگو با همدلی گفت: «برخی ممکن است رای خود را در سبد کس دیگری قرار دهند که در سایه است و این موضوع برای برخی از نامزد‌های انتخاباتی ممکن است مطرح باشد. باید منتظر شویم تا ببینیم چه کسانی به نفع چه کسانی کناره‌گیری خواهند کرد. در چین حالتی کسی که می‌داند صلاحیتش در شورای نگهبان تایید نمی‌شود، کاندیدا می‌شود و با مظلوم‌نمایی از فضا به نفع کاندیدای خاصی استفاده می‌کند.»

جایگاهی در سپهر سیاسی برای آقای احمدی‌نژاد نمی‌بینم

این فعال سیاسی اصول‌گرا معتقد است «جایگاهی در سپهر سیاسی برای احمدی‌نژاد وجود ندارد و به نظر نمی‌آید در انتخابات اقبالی از ایشان بشود.»

او با اشاره به علت فاصله گرفتن اصول‌گرایان از محمود احمدی‌نژاد گفت: «آقای احمدی‌نژاد در ابتدا شعار‌های ارزشی و انقلابی مطرح کرد و خیلی از نیرو‌های ارزشی و انقلابی به همین دلیل از ایشان حمایت کردند. اما در عمل دیدیم که واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می‌کنند، چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

این‌گونه شد که خیلی از اصول‌گرایان از حمایت از او کناره‌گیری کردند و حتی خیلی‌ها در مقابل ایشان ایستادند. در حال حاضر آقای احمدی‌نژاد جایگاهی در جریان اصول‌گرایی ندارد. حتی احمدی‌نژاد هم جریان اصول‌گرایی را قبول ندارد و اصول‌گرایان هم او را به عنوان اصول‌گرا قبول ندارند.»

وی افزود: «در حال حاضر هیچ نگرانی از بابت کاندیداتوری آقای احمدی‌نژاد نداریم. ما عضو شورای وحدت اصول‌گرایی هستیم و هیچ نگرانی در این نهاد وحدت‌بخش اصول‌گرایی از این موضوع نداریم. در عین حال هیچ منعی هم برای او درباره شرکت در انتخابات نداریم. به هر حال این موضوع به عهده شورای نگهبان است که آقای احمدی‌نژاد را تایید کند یا خیر. ما برای شورای نگهبان نمی‌توانیم تعیین تکلیف کنیم. هرچه آن‌ها بگویند حتما به صلاح مملکت است و ما تابع آن هستیم.»

کنعانی‌مقدم در پایان خاطرنشان کرد: «سبد آرای آقای احمدی‌نژاد از سبد آرای اصول‌گرایی متفاوت است. ایشان رقیب جدی برای ما نیست.»

اتفاقا من معتقدم باید فضا را باز کنیم تا همه وارد عرصه انتخابات بشوند. به هر حال انتخابات یک رقابت است که وزن‌کشی هم می‌شود و در آن معلوم می‌شود که هر کسی چه جایگاهی در بین مردم دارد. برخی با تبلیغات به دنبال این هستند که نشان دهند همه مردم دنباله‌رو آن‌ها هستند.

درحالی‌که در انتخابات مشخص خواهد شد که چنین چیزی نیست. حتی اگر آقای احمدی‌نژاد تایید بشود، هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد.»

مطهری: تشخیص من این است که توانایی ریاست جمهوری را دارم 

علی مطهری گفت: این که در انتخابات دوره هشتم مجلس در لیست اصولگرا‌ها قرار گرفتم علتش این بود که آقای مصلحی رئیس ستاد بزرگداشت شهید مطهری صحبت کرد و اسم ما را در فهرست گذاشتند وگرنه من سهم‌خواهی نکردم.

علی مطهری در گفت‌وگو با انتخاب می‌گوید: اگر من کاندیدا شدم معنی اش این است که خودم را اصلح می‌دانم، این که مردم چه تشخیص می‌دهند بحث دیگری است.

علی مطهری، سیاستمدار ۶۳ ساله که صبغه سیاسی او به حضورش در مجلس هشتم برمی گردد پیش از آن بیشتر در سایه نام پدرش شهید آیت‌الله مرتضی مطهری قرار داشت و در انتخابات هشتم مجلس زیر سایه همین نام و در لیست اصولگرایان به خانه ملت راه یافت، مجلسی که اکثریت آن اصولگرا و همسو با دولت مستقر بود و همین همسویی و انتقاد‌های مطهری از برخی اقدامات دولت دهم سبب شد تا نامش از لیست اصولگرایان در نهمین دوره انتخابات مجلس حذف شود؛ اما او به صورت مستقل در انتخابات و از حوزه انتخابی تهران حضور یافت و بار دیگر موفق به کسب رای مردم شد.

ادامه انتقاد‌های مطهری به سیاست‌های دولت دهم سبب شد تا اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم نامش را در لیست خود جای دهند و این بار در کسوت اصلاح طلبی به مجلس راه یافت.

او چرخش نامش در لیست جناح‌های سیاسی مختلف را حاصل علاقمندی جناح‌ها به مواضعش می‌داند نه نتیجه چرخش سیاسی خود و بر این باور است که همواره بر اصولی که اعتقاد دارد موضع گیری کرده است؛ نه برای خوشایند جناح‌های سیاسی.

مطهری با اعلام نامزدی ریاست جمهوری در صدد است چالشی جدید در کارنامه فعالیت‌های سیاسی تجربه کند.

*فضای عمومی انتخابات را در کشور را چطور ارزیابی می‌فرمایید؟

الان که فضا خیلی گرم و فعال نیست، اما فکر می‌کنم که فضا گرم‌تر و پرشور‌تر خواهد شد.

مشارکت بالا و انتخاب اصلح اهمیت دارد

*در انتخابات ۱۴۰۰ به چه رئیس جمهوری و با چه ویژگی‌هایی نیاز داریم؟

ما الان از نظر سیاست داخلی و خارجی در شرایط مهمی قرار داریم و مشارکت بالا در رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی، خیلی برای آینده کشور مهم است. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند آن چه اهمیت بیشتری دارد مشارکت بالاست و انتخاب اصلح در درجه بعد قرار می‌گیرد.

چون در شرایط بسیار حساسی هستیم حتماً باید کسی این سکان را در دست گیرد که تجربه خوب سیاسی داشته باشد و علاوه بر شرایطی که در قانون اساسی آمده است انسان جامع نگری باشد یعنی تک بعدی نباشد و فقط به جنبه‌ای از جنبه‌های اجتماعی نپردازد؛ بلکه همه جنبه‌ها را با هم پیش ببرد این باید ویژگی اصلی اش باشد، اما طبعاً خصلت‌های دیگری هم باید داشته باشد.

*آرایش سیاسی اصولگرا – اصلاح طلب را چقدر در داغ شدن تنور انتخابات و ایجاد رغبت در مردم برای حضور حداکثری در انتخابات موثر می‌دانید؟

اگر همه کاندیدا‌ها از یک نوع تفکر باشند طبیعتا فضا خیلی گرم نخواهد شد

همیشه این دو گروه، چون رقیب یکدیگرند در تنور انتخابات دمیدند و سبب گرم شدن فضای انتخابات شدند این بار هم چنین خواهد شد و اگر شورای نگهبان خیلی سخت گیری نکند و اجازه دهد برخی افرادی که مورد توجه مردم اند کاندیدا شوند، رقابت‌ها شدید و انتخابات گرم‌تر می‌شود، ولی اگر همه کاندیدا‌ها از یک نوع تفکر باشند طبیعتا فضا خیلی گرم نخواهد شد.

* در دوره‌های پیشین انتخابات برخی مدعی جریان سوم بودند آیا برای انتخابات ۱۴۰۰ چنین جریانی لازم است؟

ممکن است با نام خاصی وارد نشوند، اما عملاً جریان سومی باشد به نحوی که نه کاملاً در جریان اصولگرا قرار گیرند و نه کاملاً در جریان اصلاح طلب؛ اما خود به خود، جریان سومی راه بیفتد؛ بالاخره ما افرادی داریم که به طور کامل در قالب اصولگرایی اصطلاحی و اصلاح طلب اصطلاحی قرار نمی‌گیرند، اما در واقع هم اصولگرا هستند هم اصلاح طلب و هر دو را قبول دارند.

هر انسانی حتما باید اصولی داشته باشد و هر اصلاح طلبی، اصلاحش را بر اساس اصولی انجام دهد؛ طبعاً کاندیدای ایده آل کسی است که اصولگرای اصلاح طلب باشد و این یعنی جریان سوم و به هر حال نباید اصرار داشت که کاندیدا‌ها حتما در یکی از این دو جریان واقع شوند، انحصار خوب نیست گروه‌های دیگری نیز هستند و رقابت هست با این حال؛ دو گروهی که شناخته ترند و تا به حال فعال بودند همین دو گروه اند.

مردم با همه این گلایه‌ها باید پای صندوق‌های رای بیایند و نگویند که رای دادن هیچ تاثیری ندارد

*رهبر معظم انقلاب اخیرا حضور باشکوه در انتخابات و انتخاب اصلح را تضمین آینده کشور دانستند، این هدف چگونه قابل تحقق است؟

این سخنی حکیمانه، ناظر به شرایط حساس کشور است و با توجه به مسائل کنونی درباره برجام، مسائل منطقه‌ای و سیاسی و نیز وضع معیشت مردم در شرایط حساسی قرار داریم.

اگر غربی‌ها احساس کنند که پایگاه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ضعیف شده است بر فشار‌ها می‌افزایند، اما اگر احساس کنند که درصد بالایی از مردم در انتخابات شرکت می‌کنند طبعاً به معنی پشتیبانی از نظام است و آنان حتماً مواضع شان را تعدیل خواهند کرد و ما دست برتر را خواهیم داشت؛ بنابراین به مردم توصیه می‌کنم که حتما در انتخابات شرکت فعال داشته باشند.

حتما مردم گلایه‌ها و دلگیری‌هایی دارند این‌ها به جای خود، این‌ها را قبول داریم؛ واقعاً مردم سختی کشیدند به ویژه در این چند سالی که ترامپ سرکار بود فشار بسیار زیادی به مردم وارد شد و آنان هم بسیار خوب مقاومت کردند و اصلاً یکی از علل شکست ترامپ مقاومت مردم ایران بود؛ اما با همه این گلایه‌ها باید پای صندوق‌های رای بیایند و نگویند که رای دادن هیچ تاثیری ندارد، حتماً تاثیر دارد و کم کم باید نقایص را رفع کرد.

*پس از اعلام کاندیداتوری؛ به شورای نگهبان توصیه کردید که در بررسی صلاحیت‌ها مهربان‌تر باشد منظورتان از این توصیه چیست؟

منظورم این بود که اگر کسی قانون اساسی را قبول دارد، حائز ویژگی‌های مندرج در اصل ۱۱۵ قانون اساسی است و با فساد قابل توجه مالی، اخلاقی و مانند آن مواجه نیست شورای نگهبان سخت گیری نکند.

اگر کسی قبلا انتقادی داشته این انتقاد‌ها را به معنی التزام نداشتن به نظام درنظر نگیرند و سخت گیری‌هایی که سبب می‌شود برخی افراد موجه و مدنظر مردم رد صلاحیت شوند از شور انتخابات می‌کاهد.

منظورم این بود که بالاخره با کسانی که قانون اساسی را قبول دارند و مشکل خاصی ندارند نباید سخت بگیرند، بقیه اش را به عهده مردم بگذارند یعنی مردم خودشان متوجه می‌شوند که به چه کسی باید رای دهند و به چه کسی نباید رای دهند این طور نیست معمولاً مردم انتخاب خوبی داشتند.

حدس می‌زنم آقای ظریف برای مردم جاذبه بیشتری داشته باشد

*با توجه به گمانه زنی‌های رسانه‌ای که درباره چهره‌های مطرح از هر دو جریان سیاسی مطرح است از آقای ظریف در جریان اصلاحات تا آقای قالیباف در جریان مقابل و تا آقای علی لاریجانی؛ فارغ از این که خودتان هم کاندیدا هستید؛ کدام یک از این چهره‌ها را در جلب آرای مردم موفق‌تر می‌دانید؟

قاعدتاً فکر می‌کنم و حدس می‌زنم آقای ظریف برای مردم جاذبه بیشتری داشته باشد؛ این را نظر سنجی‌ها بهتر نشان می‌دهد. این که اصلح کیست بحث دیگری است، اما کلا صحبت کردن درباره اشخاص کار مشکلی است.

*مثلا صحبت کردن درباره آقای لاریجانی کار سختی است؟

بر افرادی تاکید دارم که بتوانند دولتی مقتدر تشکیل دهند

بله سخت است، چون نسبت فامیلی هم داریم؛ البته آقای لاریجانی تجربه سابقه و ذکاوت خیلی خوبی دارد و از جنبه‌هایی خیلی مثبت است، اما من بر افرادی تاکید دارم که بتوانند دولتی مقتدر تشکیل دهند و از دخالت افراد گروه‌های خارج از دولت جلوگیری کنند. این که این افراد مطرح برای کاندیداتوری چنین قدرتی دارند یا ندارند قابل بحث است، اما به هر حال همه چیز را باید به عهده مردم گذاریم تا ببینیم چه تشخیص می‌دهند.

*آیا برای اعلام کاندیداتوری با آقای علی لاریجانی مشورت کردید؟

خیر؛ ایشان هم خبر نداشت، من شخصاً تصمیم گرفتم.

*آیا آقای علی لاریجانی تا به حال درباره اعلام کاندیداتوری شما موضع خاصی نداشت؟

خیر؛ تا به حال که چیزی نشنیدم.

اصلا با هدف کاندیدای پوششی نیامدم

*این احتمال هست که به عنوان کاندیدای پوششی عمل کنید و به نفع آقای لاریجانی از رقابت‌ها کنار روید؟

خیر؛ اصلا با چنین هدفی نیامدم، کسی که کاندیدا می‌شود می‌خواهد بگوید که اصلح است والا اگر کسی کاندیدا شود و بعد بگوید آقای الف بهتر از من است، می‌پرسند چرا کاندیدا شدی؟ این روش درستی نیست یعنی اگر کسی دیگری را اصلح می‌داند خودش نباید بیاید بنابراین اگر من کاندیدا شدم معنی اش این است که خودم را اصلح می‌دانم، این که مردم چه تشخیص می‌دهند بحث دیگری است.

من خودم را اصلح می‌دانم گرچه ممکن است برخی کاندیدا‌ها از جنبه‌های دیگری از من قوی‌تر باشند، اما من درباره خودم احساس می‌کنم در مجموع تواناتر و قوی ترم و بیشتر به مصلحت کشور است که این سکان را کسی مثل من به دست گیرد، اما تشخیص با مردم است.

از همه افراد متخصص و باتقوا در همه گروه‌ها باید استفاده کرد

*اگر رئیس جمهور شوید از آقای لاریجانی در کابینه تان استفاده می‌کنید؟

معتقدم که از همه افراد متخصص و باتقوا در همه گروه‌ها اعم از اصولگرایان، اصلاح طلبان و دیگر گروه‌ها باید استفاده کرد. اشتباهی که از دولت‌های قبلی مرتکب شدند این بود که فردی که رئیس جمهور می‌شود معمولا دوستان و آشنایانش را می‌آورد و از نیرو‌های شایسته در دیگر گروه‌ها غفلت می‌کند.

به آقای روحانی پیغام دادم که از آقای قالیباف به عنوان معاون اول استفاده کنید

مثلا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری وقتی آقای روحانی ۲۵ میلیون رای و آقای رئیسی ۱۶ رای آوردند آن ۱۶ میلیون نفر هم حقی در کابینه دارند پس باید چند نفر از دوستان اصولگرا در کابینه قرار می‌گرفت.

من به آقای روحانی پیغام دادم که ” از آقای قالیباف به عنوان معاون اول استفاده کنید؛ درست است که با هم رقیب بودید و کلی رقابت و درگیری داشتید، ولی نشان دهید که می‌خواهید با هم کشور را اداره کنید”.

اصلا من این روش را قبول ندارم که گروهی می‌آید و تمام مدیران کنونی را بیرون می‌ریزد و افراد جدید می‌آورد و چهارسال بعد دوباره فرد دیگری می‌آید و آنان را بیرون می‌کند این گونه کشور از نظر عمران و آبادانی دچار وقفه می‌شود.

رفاقت را در چیدن کابینه قبول ندارم

اگر رسیدیم به این که مثلا در وزارتخانه ای، فرد متخصص، متقی و اصلحی داریم، اما از پیروان اهل سنت است بیاریم چه اشکالی دارد؟

ما باید افراد متخصص و باتقوا را از گروه‌های مختلف به کار گیریم حتی از اقوام و مذاهب مختلف یعنی اگر رسیدیم به این که مثلا در وزارتخانه ای، فرد متخصص، متقی و اصلحی داریم، اما از پیروان اهل سنت است بیاریم چه اشکالی دارد؟ یا اگر زن است منصوب کنیم عیبی ندارد؛ ولی باید اصلح و بهترین باشد نه این که شعار دهیم که مثلا پنج وزیر زن منصوب می‌کنم این حرف درستی نیست اگر واقعا اصلح باشند ممکن است دو تا وزیر زن هم باشند، اما اگر نباشند نمی‌شود؛ رفاقت را در چیدن کابینه قبول ندارم.

*توقع مردم این است که کاندیدا‌های ریاست جمهوری، اعضای کابینه شان را از قبل معرفی کنند قصدی برای این کار دارید؟

به هرحال من چیز‌هایی در ذهنم دارم، اما این‌ها نیاز به فکر و تحقیق بیشتر دارد و الان وقت مناسبی برای اعلام این موضوعات نیست، اما در ذهنم، افرادی نزد خودم هست؛ خیلی با دقت باید این کار انجام شود.

*معاون اول تان را می‌توانید معرفی کنید؟

سیاست کلی من این است که از همه گروه‌ها باید استفاده کنم؛ به معاون اولم فکر کردم، اما اجازه دهید وارد این بحث نشویم.

*آیا خودتان را مصداق رجل سیاسی می‌دانید؟

بله، من وقتی تصمیم به اعلام نامزدی ریاست جمهوری گرفتم طبعا به اصل ۱۱۵ قانون اساسی و توانایی‌هایی که رئیس جمهور باید داشته باشد توجه داشتم؛ از نظر خودم این شرایط را دارم و کسی که خود را کاندیدا معرفی می‌کند خودش را اصلح می‌داند.

تشخیص من این است که توانایی ریاست جمهوری را دارم

*یکی از شاخص‌های لازم برای داوطلب ریاست جمهوری، داشتن سوابق اجرایی است شما چنین سوابقی دارید؟

من ۱۲ سال نماینده و چند سال هم نائب رئیس مجلس بودم، این سمت از نظر سیستم اداری، مقامی بالاتر از وزارت است و تقریبا هم سمت اداری محسوب می‌شود، اما افرادی هستند که سابقه اجرایی بیشتری از من دارند با این حال به طور کلی مساله مدیریت جنبه ذاتی دارد و ممکن است برخی سابقه مدیریتی زیادی داشته باشند، اما ذاتا مدیر نباشند. تشخیص من این است که این توانایی را دارم با این حال؛ تصمیم با مردم است.

*چقدر انتقاد پذیرید؟

از نظر خودم زیاد انتقاد پذیرم. جلسات سخنرانی‌هایی که معمولا در دانشگاه‌ها و مراکز دیگر داشتم شاهد بودید که می‌آیند هر انتقاد و صحبتی را مطرح می‌کنند و گاهی افرادی می‌خواهند جلوی منتقدان را بگیرند، اما اجازه نمی‌دهم و می‌گویم اجازه دهید پشت تریبون بیاید و حرفش را بزند و وقتی حرفشان را می‌زنند با این که خیلی پرهیجان هم هستند به تک تک پرسش‌ها پاسخ می‌دهم و به تدریج آرام می‌شوند.

حتی وارد جمع‌هایی شدم که در ابتدا خیلی موضع سختی علیه من داشتند و بسیار ناراحت بودند، اما وقتی حرف شان را می‌زنند و به پرسش‌های شان جواب می‌دهم به تدریج نرم می‌شوند و آخر جلسه روبوسی می‌کنند و می‌گویند خیلی جا‌ها اشتباه می‌کردند و تحت تاثیر برخی خبر‌ها قرار داشتند. تحمل من زیاد است و خیلی‌ها از این تحمل من تعجب می‌کنند و می‌پرسند گاهی به شما توهین می‌کنند، اما چرا خون سردی؟

مثلا زمانی به آقای دکتر افروغ گفتم که برای مجلس نهم کاندیدا شود، چون به افرادی مثل شما نیاز است. او در پاسخ گفت اگر مثل شما خونسرد بودم می‌آمدم واما وقتی به من حمله می‌کنند از جا در می‌روم.

در انتخابات دوره هشتم مجلس آقای مصلحی اسم ما را در فهرست اصولگرا‌ها گذاشتند

*یکی از انتقاد‌هایی که به شما می‌شود این است که گرایش سیاسی تان مشخص نیست یا تغییر می‌کند در دوره اصلاحات در صف منتقدان بودید در دوره آقای احمدی نژاد در فهرست حامیان او قرار گرفتید و به مجلس رفتید، اما بعدا منتقد سرسخت او شدید. اکنون به طور مشخص متعلق به کدام جریان سیاسی هستید؟

این انتقاد بر اساس این حرف است که هر کاندیدایی حتما باید در یکی از دو قالب اصولگرای اصطلاحی یا اصلاح طلب اصطلاحی باید قرار گیرد در حالی که خود این فکر، درست نیست.

در دوره اصلاحات به برخی نگاه‌های فرهنگی آنان انتقاد داشتم و گاهی مقالاتی می‌نوشتم.

من سهم‌خواهی نکردم

این که در انتخابات دوره هشتم مجلس در لیست اصولگرا‌ها قرار گرفتم علتش این بود که آقای مصلحی رئیس ستاد بزرگداشت شهید مطهری صحبت کرد و اسم ما را در فهرست گذاشتند وگرنه من سهم خواهی نکردم.

در مجلس هشتم دیدم که برخی دوستان اصولگرا به برخی مواضع آقای احمدی نژاد بی تفاوت اند مثلا او می‌گفت فلان قانون را اجرا نمی‌کنم یا فقط قانونی را که خودم تشخیص دهم منطبق بر قانون اساسی است اجرا می‌کنم و بقیه را اجرا نمی‌کنم. من می‌گفتم نمی‌شود که بی تفاوت باشید بالاخره ما وقتی پرسشی مطرح می‌کنیم او باید بیاید و توضیح دهد و از این قبیل، اما موافقت نمی‌کردند.

اختلافات از همین جا آغاز شد و آنان هم در مجلس نهم اسم مرا در لیست اصولگرا‌ها نگذاشتند و خودم مستقل آمدم. شما می‌دانید که رای آوردن نامزد‌های مستقل در تهران کار خیلی سختی است، اما وارد عرصه شدم و باز رای آوردم.

برای مجلس دهم نیز اصلاح طلبان خودشان نامم را در فهرست امید گذاشتند؛ من حتی یک درخواست هم نکردم و مستقل آمده بودم، اما خودشان نام مرا در لیست قرار دادند.

این طور نیست که بگویند من مستمر خط عوض کردم؛ من اصولی برای خودم داشتم گاهی حرف‌هایی زدم که اصولگرا‌ها ناراحت و اصلاح طلبان خوشحال شدند یا گاهی این موضوع بالعکس بوده است.

در انتخابات ۱۴۰۰ مستقل وارد شدم

*در انتخابات ۱۴۰۰ مستقل خواهید بود؟

بله، مستقل وارد شدم. از نظر فکری نیز اصولگرا‌ها از بعضی مواضع فرهنگی من خیلی استقبال می‌کنند و اصلاح طلبان چندان راضی نیستند و در بعضی مواضع اجتماعی و سیاسی من نیز مثل تاکید بر آزادی بیان و نوع برخورد با منتقدان، اصولگرایان چندان خوششان نمی‌آید و اصلاح طلبان استقبال می‌کنند. من روی عقاید خودم هستم که مبتنی بر اسلام و افکار شهید مطهری است و از خودم معمولاً چیزی نمی‌گویم بیشتر افکار ایشان است.

تاکیدم بر مشارکت بالا در این انتخابات است

*اگر نکته و حرف مهمی درنظر دارید که ما نپرسیدیم بفرمایید.

تنها حرفی که هست تاکید بر مشارکت بالا در این انتخابات است که خیلی در رفع بسیاری از مشکلات معیشتی، اقتصادی و سیاسی ما، جایگاه ما در دنیا، روابط با کشور‌های همسایه و اسلامی، نوع نگاه غربی‌ها به ما و پیشبرد مساله انرژی هسته‌ای موثر است.

امیدوارم مردم با همه گلایه‌هایی که ممکن است داشته باشند در انتخابات شرکت کنند؛ مهم مشارکت بالاست و این که چه کسی رای بیاورد در درجه دوم اهمیت است و آن چنان مهم نیست.

فروزنده: اصلاح طلبان عامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات هستند

لطف الله فروزنده، عضو جمعیت ایثارگران انقلاب بر این باور است که اصلاح‌طلبان در کاهش مشارکت مردم در انتخابات مقصرند.

به گزارش خبرآنلاین، گزاره‌هایی چون مشارکت حداکثری و مشارکت حداقلی در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری، به مهمترین بحث اصولگرایان و اصلاح‌طلبان تبدیل شده‌ است، اصلاح‌طلبان، رقبای اصولگرای خود را علاقه‌مند به مشارکت حداقلی می دانند و در مقابل اصولگرایان، استفاده از واژه مشارکت حداقلی را تنها القاء از سوی رقبای اصلاح‌طلب خود می‌دانند که در حد اتهام است. لطف الله فروزنده، چهره سیاسی اصولگرا بر این باور است که اصلاح‌طلبان در کاهش مشارکت مردم در انتخابات مقصرند. او به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید:« مشکلاتی که طیف دوم خرداد و اصلاح طلب برای کشور ایجاد کردند آسیب های بسیاری به مشارکت مردم وارد کرد.»

مشارکت محدود اصلا متصور نیست

لطف الله فروزنده در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از میزان مشارکت در انتخابات پیش رو چیست؟، گفت: مشارکت از استراتژی های اصلی نظام بوده و شخص مقام معظم رهبری پرچم دار این کار هستند چون نظام جمهوری اسلامی، یک نظام مردمی است.

عضو جمعیت ایثارگران گفت: خوشبختانه مردم نیز همواره نسبت به مسئله مشارکت در انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری واکنش مثبت نشان داده و در صحنه حضور داشتند. در حال حاضر هم انتخابات با حضور مردم می‌تواند بسیار موثر باشد و آثار خوبی را نیز به دنبال داشته باشد که یقینا مردم ما به این مسئله توجه دارند.

او در پاسخ به این سوال که آیا با ایده برخی سیاسیون مبنی بر مشارکت محدود برای انتخاب گزینه مطلوب موافقید؟ عنوان کرد: بنده بر این باورم که هم مشارکت باشد و هم گزینه مطلوب انتخاب شود در واقع مردم باید کسی را انتخاب کنند که بدانند می تواند کشور را اداره کند. از این رو فکر می کنم مردم به این هوشمندی رسیده اند. در عین حال به دنبال چهره کارآمدی هستند تا مسائل و مشکلاتشان را حل کند. این مسائل منافاتی هم با مشارکت ندارد یعنی ما هم می توانیم مشارکت و هم چهره مطلوب را داشته باشیم.

یقینا مشارکت حداکثری خواهد بود

این فعال سیاسی اصولگراگفت: بنده بر این باورم که مشارکت و انتخاب گزینه مطلوب منافاتی با هم ندارد. به باور بنده مشارکت محدود اصلا متصور نیست. یقینا مشارکت حداکثری است و مردم مشارکت خواهند کرد.

فروزنده در پاسخ به این سوال که با توجه به مشارکت حداقلی مردم در انتخابات مجلس یازدهم، راه های افزایش مشارکت مردم در انتخابات سال آینده چیست؟ اشاره کرد: کارآمدی دولت در این زمینه بسیار مهم است معمولا وقتی دولت ها کارآمد باشند مردم یقینا از نشاط بیشتری برخوردارند. در زمینه حل مشکلات اقتصادی، دولت دچار ضعف شدیدی است اما اگر تلاش کند در این مدت زمان باقی مانده، کار بهتری انجام دهد موثر خواهد بود.

معاون پارلمانی رییس دولت دهم ادامه داد: امید مردم به آینده بسیار موثر است اینکه رسانه بتواند شرایط را برای مردم تبیین کند همه اینها در مشارکت مردم موثر است. نکته دیگر اینکه چهره هایی که برای کاندیدشدن برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کنند چهره های کارآمد، متدین و معتقد به اصول انقلاب باشند همچنین به وعده هایشان به مردم عمل کنند تا در مقابل مردم هم بتوانند به آنها اعتماد کنند همه این موارد می تواند در افزایش مشارکت موثر باشد.

اصلاح‌طلبان موجب کاهش مشارکت مردم شده‌اند!

فروزنده در پاسخ به این سوال که سهم جریان اصولگرایی را در افزایش مشارکت مردم و تشویق آنها چطور می بینید؟، اظهار کرد: متاسفانه در سالهای اخیر عملکرد مسئولان موجب شد که ما در انتخابات مجلس شاهد کاهش سطح مشارکت مردم باشیم که این مسئله نگرانی هایی را به وجود آورده است. در حقیقت مشکلاتی که طیف دوم خرداد و اصلاح طلب برای کشور ایجاد کردند آسیب های بسیاری به مشارکت مردم وارد کرد.

عضو جمعیت ایثارگران انقلاب گفت: یقینا جریان اصولگرایی با معرفی چهره های توانمند، دادن وعده های درست و صحیح و در عین حال وعده هایی که امید و نشاط در مردم ایجاد کند می تواند در افزایش مشارکت مردم نقش ایفا کند.

او درباره تلاش و برنامه اصولگرایان برای جذب آراء خاکستری اشاره کرد: ما مردم را دسته بندی نمی کنیم؛ مردم ما مردم متدین و خوبی هستند که به نظام علاقه مندند و اگر ببینند چهره ها، چهره های توانمند، صادق و وفادار به نظام هستند یقینا مشارکت خواهند کرد.

باهنر: شخصا با رئیسی صحبت کردم، گفت برای انتخابات نمی‌آیم /  / لاریجانی بی‌حساب و کتاب کاری نمی‌کند

محمدرضا باهنر گفت: اگر آقای رئیسی بیاید، قاعدتا اجماع خیلی سریع انجام می‌شود و حتی من پیش‌بینی‌ام این است که مثلا آقای قالیباف هم ممکن است یکسری مقاومت‌هایی بکند، ولی نهایتا همراه می‌شود، ولی اگر رئیسی نیاید، آن وقت من اجماع در جامعه اصولگرایی را خیلی سخت می‌بینم و نگرانم که اصلا داستان سال ۹۲ تکرار شود. اگر آقای رئیسی بیاید می‌شود سال ۹۶، البته بارها و بارها قدرتمندتر و قوی‌تر، اگر آقای رئیسی نیاید، می‌شود سال ۹۲.

به گزارش نامه‌نیوز، اینکه باید مذاکره کرد یا نه؟ و اگر قرار به مذاکره است، چگونه مذاکره‌ای باید در کار باشد؟ برای بررسی آنچه در عرصه انتخاباتی این دوره در فضای سیاسی کشور می‌گذرد ساعتی را محمدرضا باهنر، نماینده ادوار مجلس به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

اکنون که به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم، فضای سیاسی را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟ آیا احزاب در این از کارکرد لازم برخوردارند؟

اگر در مجموع بخواهم به یک علت ریشه‌ای برگردم، در یک جمله عرض می‌کنم که بالاخره نظام ما یک نظام مردم‌سالار دینی است و در نظام مردم‌سالار دینی یکسری از رویکردها و فرایندها را از مکاتب و فلسفه‌های غرب گرفته و در اسلام نبوده است اما محتوای نظام ایران اسلامی است. امام(ره) هم از روز اول خیلی محکم فرمودند جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش و در یک فراز و صحبت دیگر فرمودند میزان رأی ملت است. همان موقع‌ها هم یکسری افکار بود؛ بعضی‌ها کلا اسلام را پس می‌زدند و می‌گفتند حکومت دینی معنا ندارد، بعضی‌ها هم از آن طرف می‌گفتند ما برویم حکومت اسلامی راه بیندازیم، اصلا جمهوری اسلامی یعنی چه؟ آن زمان مملو بود از افراط و تفریط ولی امام(ره) بحثشان روشن بود که جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و میزان رأی ملت است. فرمودند ما هر کاری که می‌خواهیم بکنیم، با رأی ملت بکنیم. یکی از مسائل بسیار مهمی که حضرت امام(ره) مطرح بعد از پیروزی انقلاب مطرح کردند، آن بود که فرمودند ما باید در مورد نظام جمهوری اسلامی از مردم نظرخواهی کنیم. تقریبا که نه، تحقیقا همه نزدیکان به امام(ره) با این کار مخالف بودند، می‌گفتند مردم بالاخره آمده‌اند و ریخته‌اند در خیابان‌ها و با پوست و استخوان و همه وجودشان فریاد زدند و حکومت اسلامی می‌خواهند و این اصلا پرسیدن ندارد که حکومت اسلامی تشکیل دهیم یا ندهیم. ولی حضرت امام(ره) فرمودند مردم باید بگویند که ما چه می‌خواهیم؟ آیا جمهوری اسلامی را می‌خواهیم یا نه؟ و به اصطلاح می‌گویند پیر در خشت خام چیزی را می‌بیند که جوان در آینه هم نمی‌بیند! امام می‌خواستند ثبت شود و مضبوط شود که مردم چه رویکردی دارند. بعد از رفراندوم بلافاصله باز حضرت امام(ره) فرمودند قانون اساسی. مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد و گفتند قانون اساسی را پیش‌نویس کنیم. قانون اساسی یک منشوری است، یک معاهده‌ای است که بین ملت‌ها و حکومت‌ها بسته می‌شود. در قانون اساسی معلوم می‌شود که حق مردم چیست و حق حکومت چیست. کارگزاران نظام چه وظایفی دارند و مردم چه وظایف و چه حقوقی دارند. روی مسئله قانون اساسی خیلی اصرار داشتند. ما انقلاب‌های بسیار زیادی را داشتیم که خیلی از انقلاب‌ها که قبل از انقلاب اسلامی ایران در کشورهای اتفاق می‌افتاد و به اصطلاح رئیس فرمانده انقلاب، یک‌سال، دو سال، پنج سال، ده‌ سال، بعضا ده‌ها سال به اسم انقلاب حکومت، دیکتاتوری می‌کرد و اصلا کاری هم به قانون و این حرف‌ها نداشت که از این دست موارد در تاریخ زیاد است. از انقلاب فرانسوی و روسیه گرفته تا وضعیت لیبی که دیدیم قذافی چگونه عمل کرد اما امام(ره) بلافاصله گفتند قانون اساسی، یعنی بحث مردم. حالا این مساله همه‌پرسی، رفراندوم، مراجعه به آرای مردم و در مجموع یک نظام دموکراتیک لوازمی نیاز داشت. یکی از لوازم نظام دموکراسی، حزب است. ما متأسفانه در این بخش درست کار نکردیم، اکنون ۱۳۰ تا ۱۴۰ حزب از وزارت کشور مجوز گرفته‌اند، اما سه-چهار تا حزب فراگیر و به اصطلاح مضبوط، ضابطه‌مند، دارای قاعده و بر اساس مقررات حزبی در کشور نداریم. من اگر بخواهم دوران انتخابات ریاست جمهوری را تقسیم کنم، به دو دوره تقسیم می‌کنم. یکی دوره دوم آقای هاشمی رفسنجانی و تقریبا تا آن زمان رئیس‌جمهور در کشور ما متعین بود یعنی ولی معلوم بود چه کسی رئیس جمهور می‌شود. همان دوره اول که آقای بنی‌صدر کاندیدا شده بود، ما بچه حزب‌اللهی‌ها و خط امامی‌ها به بنی‌صدر رأی ندادیم ولی همه ما می‌دانستیم که بنی‌صدر رأی می‌آورد و انتخاب می‌شود. بعد از جریان بنی‌صدر و عزلش مشخص بود نظر عموم مردم به سمت شهید رجایی است. دوران ریاست جمهوری مرحوم رجایی هم خیلی کوتاه بود، یکی-دو ماه طول نکشید و بعد به شهادت رسید. بعد مقام معظم رهبری کاندیدا شدند. بالاخره تاریخ نوشته که مثلا حضرت آقای خامنه‌ای که کاندیدا شدند، یک تعداد مثل آقای پرورش، آقای عسگر اولادی و آقای دکتر غفوری‌فرد آمدند و کاندیدا شدند اما خود آنها در مناظره‌ها می‌گفتند ما به سیدعلی آقا رأی می‌دهیم. دو دوره آیت‌الله خامنه‌ای هم اینطوری بود. دو دوره آقای هاشمی هم تقریبا اینطوری بود. فقط در دوره دوم آقای هاشمی آقای توکلی آمد و کاندیدا شد و جدی هم وارد شد و چهار-پنج میلیون هم رأی آورد اما باز آقای هاشمی انتخاب شد. یعنی به نوعی متعین بود. من در اینجا یک خاطره هم می‌گویم. دو، سه ماهی از دوران ریاست جمهوری حضرت آقا مانده بود که داستان رحلت جانسوز حضرت امام پیش آمد و انتخاب رهبری و مقام معظم رهبری انتخابش هم به‌عنوان رهبر. تقریبا دو، ‌سه ماه یک هم‌پوشانی داشت، یعنی هم آقا رئیس جمهور بودند و هم رهبر. من یادم است همان فاصله نماز عید فطر بود و رفته بودیم نماز و حضرت آقا به‌عنوان امام جمعه تهران و رهبر انقلاب داشتند خطبه‌های نماز را می‌خواندند، بعد فرمودند رئیس جمهور آینده‌تان معلوم است، چون آقای هاشمی قرار بود کاندیدا شود. البته اسم نمی‌بردند، حتی خیلی تواضع فرمودند و فرمودند ان‌شاءالله خیلی اوضاع بهتر می‌شود. ایشان فرمودند رئیس‌جمهوری بعدی‌تان خیلی بهتر از رئیس جمهور فعلی‌تان خواهد بود. بنابارین تا پایان دوره آقای هاشمی وضعیت اینگونه بود اما از سال ۷۶ یک اتفاق دیگری رخ داد و دیگر نه‌تنها متعین نبود، بلکه رؤسای‌جمهور ما یکدفعه شکل می‌گرفتند و بالا می‌آمدند. ما سه تا رئیس جمهور اخیر را اگر در نظر بگیریم بعد از مرحوم آقای هاشمی؛ آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد و آقای روحانی. من هر سه نفر این‌ها را هم کد دارم، هم سند دارم و هم با خودشان مذاکره کردم. مثلا جناب آقای خاتمی خرداد۷۶ انتخاب شد. نقل است که در بهمن۷۵ یک عده رفتند پیش ایشان و گفتند تو بیا کاندیدای ما شو. او در ابتدا نپذیرفت و همین الان هم از آقای خاتمی سوال کنید، تکذیب نمی‌کند. من آن موقع رئیس ستاد انتخابات آقای ناطق بودم. موقعی که آقای خاتمی انتخاب شد، آقای ناطق بلافاصله صبح شنبه تبریک فرستاد، من هم روز یکشنبه یا دوشنبه بود که به‌عنوان پروتکل و روابط سیاسی برای عرض تبریک رفتم خدمت آقای خاتمی و گفتم حالا که شما رئیس‌جمهور شدید، چه کسانی را می‌خواهید به مجلس معرفی کنید؟ مثلا مشی اقتصادی‌تان چیست، مشی سیاسی‌تان چیست؟ آقای خاتمی آدم خوش‌مشربی است. غش‌غش زد زیر خنده و گفت مگر من فکر می‌کردم رئیس جمهور شوم که به فکر این چیزها باشم؟ من تازه آمده‌ام و می‌خواهم فکر کنم کابینه‌ام چه باشد، مشی اقتصادی‌ام چه باشد. بعد از او هم که آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد.

چه اتفاقی افتاد که آقای احمدی‌نژاد روی کار آمد؟ آیا تصور می‌شد احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود؟ آیا چنین نگاهی در اصولگرایان وجود داشت که بر روی او به عنوان نامزد نهایی سرمایه‌گذاری شود؟

احدی فکر نمی‌کرد که آقای احمدی‌نژاد انتخاب شود. وقتی اسفند سال۸۳ او به کرمان آمده بود حتی یک ستاد حاضر نبود از او حمایت کند. هیچ کس تصور نمی‌کرد فردی مثل احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود.

بعضی روایت‌ها حکایت از آن دارد که آقای احمدی‌نژاد از ابتدای شهرداری خودش این تصمیم را داشت که در انتخابات شرکت کند. شما از چه موقع متوجه شدید او تمایل به را به ریاست جمهوری دارد؟

همان زمانی که اعلام کرد.. ما در انتخابات سال۷۶ شکست که خوردیم، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را تأسیس کردیم. در آنجا کار کردیم و در شورای شهر تهران نیروهای ما انتخاب شدند. در آنجا هم اختلاف بود که آقای توکلی شهردار شود. در نهایت احمدی‌نژاد برای شهرداری انتخاب شد که وزارت کشور آقای خاتمی حکم نداد و گفتند مشکل اطلاعاتی دارد. آقای ناطق من را مأمور کرد که بروم با وزیر اطلاعات صحبت کنم که آقای احمدی‌نژاد مشکلش چیست. آقای یونسی، وزیر اطلاعات بود. او گفت آقای احمدی‌نژاد در استان اردبیل یکسری معاملات مرزی داشته است. من گفتم در دولت آقای هاشمی تمام استانداران استان‌های مرزی مجوز فعالیت‌های مرزی داشتند، صادرات داشتند، واردات داشتند و کارهای عمرانی می‌کردند. اگر شخص او چیزی خورده و برده را بگویید، ولی این چیزها هست و همه جا بوده است. یک مقدار جر و بحث کردیم. آخرین بار برای این‌که ما سیاسیون یک نیشگونی از هم بگیریم، به آقای یونسی گفتم مشکل شهرداری آقای احمدی‌نژاد که حل شد، ولی شما خودت بدان، به آقای خاتمی هم بگو که احمدی‌نژاد رئیس جمهور آینده ما است، اگر می‌خواهد دلتان بسوزد، اونطوری دلتان بسوزد. به‌عنوان یک ویشگون یا متلکی که بگویم گفتم. تصور می‌کردم که احمدی‌نژاد یک زمانی بخواهد رئیس جمهور شود، ولی فکر نمی‌کردم دو سال بعد رئیس جمهور شود. می‌گفتم ۱۵-۱۰سال دیگر یواش‌یواش رشد می‌کند و شکل بگیرد. این‌ها را آدم نمی‌تواند مستند کند که مثلا باهنر پیش‌بینی کرده است. من خودم هم فکر نمی‌کردم. در بین نیروهای انقلاب و نیروهای ائتلاف عملا آقای قالیباف کاندیدا بود و تا همان روزهای آخر هم آقای قالیباف کاندیدا بود اما دیگر مسئله احمدی‌نژاد یک سونامی از پایین اتفاق افتاد، یعنی حتی فرض کنیم بسیج محلات و فرماندهان طرفدار آقای قالیباف بودند. آقای خاتمی اونطوری رئیس‌جمهور شد، آقای احمدی‌نژاد هم غیر از خودش هیچ کسی فکر نمی‌کرد که ایشان بتواند رئیس جمهور شود. آقای روحانی هم اگر سال ۹۲ چهار تا اتفاق نیفتاده بود؛ اگر آقای هاشمی صلاحیتش رد نشده بود، اگر کاندیداهای ما چهار تا بودند، یکی شده بودند؛ آقای لاریجانی بود، آقای ولایتی بود، محسن رضایی بود، قالیباف بود، از این چهار نفر یکی. اگر به آقای عارف فشار نیاورده بودند و کنار نرفته بود. هر کدام از این اگرها اتفاق نیفتاده بود، آقای روحانی رأی نمی‌آورد.

برخی می‌گویند اگر آقای قالیباف در سال ۹۶ داخل ائتلاف نبود، می‌توانست شانس بیشتری برای ریاست جمهوری داشته باشد. نظر شما چیست؟

حالا منهای آن ائتلاف، کاندیداها در سال۹۶ محدود شد و نهایتا آمد و به آقای رئیسی و آقای قالیباف رسید. این‌ها هر کدامشان یک مزیت‌های رأی داشتند، یک معایب رأی داشتند و بحث هم زیاد شد. حتی هنوز بعضی معتقدند اگر به جای آقای رئیسی آقای قالیباف نامزد نهایی می‌شد، رأی می‌آورد. من چنین اعتقادی ندارم، ولی می‌خواهم بگویم حرف‌های هیچ کدام ما جذبی نیست. مثلا آقای قالیباف اگر بود، یک طیفی از اصولگرایان تند حتما به آقای قالیباف رأی نمی‌دادند که به آقای رئیس رأی دهند و بالعکس، اگر آقای قالیباف بود، یک طیفی از معتدلین حتی اصلاح‌طلب ممکن بود به آقای قالیباف رأی دهند که هیچ کدام به رئیسی رأی ندادند. حالا این‌که کدام یک از این‌ها لبه‌هایشان سنگین‌تر بود، الان خیلی قابل بحث نیست.

برخی می‌گویند اگر هر دو این‌ها با هم می‌آمدند، ممکن بود انتخابات به دور دوم بکشد.

همه این‌ها تحلیل است. از یک طرف هم هر کدام این‌ها باید کارهای پژوهشی شود. مثلا من تقریبا حس‌ام این است؛ در بعضی از نظرسنجی‌ها این را نشان می‌دهد. ما حدود ۱۰-۱۵درصد از صاحبان حق رأی در کشورمان می‌گویند ما می‌خواهیم به کسی رأی بدهیم که رأی می‌آورد. به اصطلاح عوام می‌گویند ما می‌خواهیم رأی‌مان خراب نشود. بنابراین این‌که شما می‌فرمایید اگر این دو تا کنار نرفته بودند درست است، ممکن است یک تجمع آرایی داشته باشند، اما از یک طرف هم خیلی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که اصولگراها رأی نمی‌آورند، این‌ها با هم نتوانستند کنار بیایند.

سبد ۱۶میلیون رای که طبیعتا در اختیار اصولگرایان بود که به آقای رئیسی رای دادند اما سبد رأی طبقه متوسط توسعه‌خواه که می‌توانست ازآن آقای قالیباف باشد به سمت آقای روحانی نرفت؟

نه؛ حتما در این حرف گزاره‌ای که شما می‌گویید بحث وجود دارد. این‌که حتما آن ۱۶ میلیون به رئیسی رأی می‌دادند، اصلا این‌طوری نبود. یک عده‌ای به رئیسی رأی دادند، چون قالیباف نبود؛ می‌گفتند ما چاره‌ای نداریم، ما بین رئیسی و روحانی، رئیسی را ترجیح می‌دهیم، اما اگر رئیسی و قالیباف بودند، قالیباف را ترجیح می‌دادند. یعنی آراء ترجیحی بود. نمی‌خواهم بگویم چه طیفی، چه کسانی ولی یک عده‌ای از کسانی که قرار بود به قالیباف رأی دهند، وقتی آقای قالیباف رفت کنار، بین آقای روحانی و رئیسی، رئیسی را انتخاب کردند. البته حتما یک عده‌ای که به قالیباف می‌خواستند رأی دهند، رفتند به روحانی رأی دادند، یک عده هم به رئیسی رأی دادند. اینطوری نبود که کل آرای قالیباف به سبد رأی روحانی برود. در آینده صحن میدان رقابت هست که یکسری از آراء را شکل می‌دهد، یعنی خودِ من سیاسی؛ من ممکن است چهار تا سناریو در ذهنم باشد. اگر الف و ب باشند، من به الف رأی می‌دهم و اگر الف و ج باشند، من به ج رأی می‌دهم. بستگی دارد به آن صحنه رقابت.

آقای باهنر! اگر آقای قالیباف در سال۹۲ داخل در ائتلاف نبود و به صورت مستقیم وارد انتخابات می‌شد نمی‌توانست رأی‌آورد باشد؟ برخی می‌گویند آقای جلیلی باعث شد یک ترسی از اصولگرایی به وجود بیاید که یک سونامی به نفع روحانی ایجاد کرد.

در سال ۹۲ اصلا سونامی وجود نداشت. آقای جلیلی بالاخره نمایندگی یک طیفی را داشت. سال ۷۶ هم می‌گفتند اگر ناطق رأی بیاورد، در خیابان‌ها می‌خواهد دیوار بکشد که یک طرف خانم‌ها راه بروند و یک طرف آقایان. می‌گفتند در دانشگاه‌ها می‌خواهند چنین و چنان کنند. این‌ها بحث‌های پروپوگاندای تبلیغاتی است. این‌که چه‌قدر تاثیر گذاشت یا نه بحث دیگری است. بله، ممکن است یک عده‌ای تصور کنند مثلا آقای جلیلی طرفدار درگیری و جنگ است، وگرنه آرای آقای روحانی اگر بخواهیم حرف مرحوم آقای هاشمی را در نظر بگیریم، آقای روحانی پنج درصد رأی بیشتر نداشت. من خودم یادم می‌آید تا همین سال ۹۲ که بحث کاندیدا بود، ما با یکی از بزرگان، یکی از آدم‌های سیاسی داشتم حدود سه، چهار ماهش قبلش نشسته بودیم و اسامی را گذاشته بودیم جلویمان که آقای ولایتی، آقای قالیباف، آقای لاریجانی، آقای رضایی، آقای روحانی، یکی یکی مزایای این‌ها را بگوییم، اشکالاتشان را هم بگوییم. با همدیگر داشتیم تحلیل می‌کردیم. یکی یکی اسم بردم، به اسم آقای روحانی رسیدم، طرف گفت روحانی در این مملکت رئیس جمهور بشو نیست، برو نفر بعدی. یعنی اینقدر اطمینان داشتیم که آقای روحانی اصلا نمی‌تواند. آقای هاشمی هم حرف آخر را زد و گفت اگر ما حمایت نکرده بودیم، اصلا آقای روحانی پنج، شش درصد بیشتر رأی نداشت. سونامی‌های اینطوری بود.

حتی آقای خاتمی هم ظاهرا نظرشان روی آقای عارف بوده است.

نمی‌دانم. به هر حال مجموع اصلاح‌طلبان از آقای عارف خواستند که کنار برود.

گفته شده آقای هاشمی گفتند اگر از روحانی حمایت نکنید، من کنار می‌کشم و آقای خاتمی در نهایت موافقت کرد. در بحث ۹۶ فقط این را بفرمایید که آیا امکانش بود در آن مقطع با تمام سیاست‌ورزی‌های جناحی و حزبی، امکان شکست روحانی در ۹۶ وجود داشت؟

تجربه در مملکت ما می‌گوید رئیس جمهور دو دوره‌ای است. تجربه عملیاتی که اتفاق افتاده، تمام روسای جمهور ما دودوره‌ای هستند و جالب است که بسیاری از روسای جمهور ما دور دوم بیش از دور اول رأی آوردند. حالا این بیشتر رأی آوردند، باز دلیلش این نیست که مردم رضایت داشتند از عملکردشان، چون یک رئیس جمهور مستقر یک امکان بیشتری دارد، تبلیغات بیشتری دارد، توانایی بیشتری دارد، طرفداران بیشتری دارد. تصورم این است که تقریبا همه روسای جمهور ما دور دوم بیش از دور اول رأی آوردند. آقای خاتمی دوره دوم بیشتر رأی آورد، آقای احمدی‌نژاد دوره دوم بیشتر رأی آورد، آقای روحانی دوره دوم بیشتر رأی آورد. فقط آقای هاشمی، آقای هاشمی دوره دوم کمتر رأی آورد، آن هم آقای توکلی آمد کاندیدا شد و جالب بود که آقای توکلی هم آن دوره اگر بخواهیم تحلیل رأی کنیم، اتفاقا آرایی را جمع کرد که خیلی با نظام و این حرف‌ها موافق نبودند. حالا من نمی‌خواهم اسم ببرم.

انتخابات مجلس اتفاق مطلوبی برای اصولگراها بود. گفته می‌شود رأی کم بود، اما شورای ائتلاف توانست این وحدت را به وجود بیاورد. بعد از آن شورای ائتلاف هم دوباره شروع کرد و ادامه داد و جامعه روحانیت هم برای وحدت اصولگرایان کار خودش را آغاز کرد. جبهه پیروان کجای این قصه خواهد بود؟ آیا در شورای ائتلاف خواهد بود، در جامعه روحانیت خواهد بود؟ تکلیف جبهه پیروان چه خواهد شد؟ نظر شما چیست؟ سرانجام دو تا نهادی که دارند کار ائتلافی می‌کنند، چگونه خواهد شد؟

من از همین فرصت استفاده می‌کنم، یک نتیجه‌گیری از مجموعه بحث گذشته‌مان بکنم و اشکالاتی که در آینده داریم و باز برمی‌گردم به همین که ما ناچاریم به این کشور و این پیام را من بارها و بارها دادم که دو تا، سه تا، چهار تا حزب قدرتمند فراگیر ضابطه‌مند در چارچوب نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم. باید همت کنیم. ما به هر انتخاباتی که نزدیک می‌شویم، ۸۰ درصد از انرژی‌مان باید صرف وحدت خودمان شود، یعنی به جای این‌که برویم با رقیب رقابت کنیم، باید خودمان با همدیگر کَل‌کَل کنیم و دعوا کنیم و خواهش کنیم و مثلا جلسه بگذاریم. آخرین دفعه ۲۰ درصد از آن ظرفیت و انرژی‌مان می‌ماند برای رقابت با رقیب اصلی. و رقبای ما هم همینطور؛ اصلاح‌طلبان هم همین مشکل را دارند. آن روسای جمهور هم که گفتم یکدفعه درمی‌آید یک سونامی، ولی باز نبودن حزب است. اگر حزب باشد، معلوم است بالاخره؛ این خیلی بد است. اکنون باری انتخابات ۱۴۰۰ همه ما روی انتخاباتش حساس هستیم، اما جالب است بدانیم از رأس نظام تا پای نظام هیچ کدام ما نمی‌دانیم چه کسی رأی جمهور می‌شود. نمی‌خواهم بگویم یک شخص خاص؛ لااقل بدانیم از بین دو نفر، یک نفر رأی جمهور می‌شود. در آمریکا بالاخره از چهار تا قبل می‌دانستند که یا آن می‌شود و یا این می‌شود. در انگلیس می‌دانستند یا او می‌شود، بالاخره دو تا حزب است، سه تا حزب است، بالاخره یا او رأی می‌آورد و یا این رأی می‌آورد. ما اصلا نمی‌دانیم، یعنی بنده به‌عنوان یک آدم سیاسی و بعضی از اصولگرایان خیلی دلشان محکم است که این دفعه نوبت اصولگرایان است، من هنوز این باور را هم ندارم. هنوز نمی‌دانیم که اصولگرا رأی می‌آورد یا اصلاح‌طلب یا میانه‌رو، برای این‌که ما سه، چهار تا حزب قدرتمندِ ضابطه‌مندِ این چیزها را نداریم. این مشکل اساسی است. برای آینده هم این گرفتاری‌ها است. ما یک روز دور هم جمع می‌شویم و می‌گوییم نیروهای اصولگرا، یک روز می‌گوییم جمنا، یک روز می‌گوییم شورای ائتلاف نیروهای اصولگرا. همه این‌ها هستند و هیچ کدام هم نیستند، یعنی یک نفر از من سوال کرد آیا شورای ائتلاف با جمنا چه ارتباطی دارد؟ ما می‌گفتیم شورای ائتلاف همان جمنا هست، ولی جمنا تنها نیست. جمنا هست به اضافه یک عده دیگر. الان باز جامعه روحانیت می‌گوید من کاندیدا دارم، نه کسی را می‌خواهم معرفی کنم، نه سهمی را می‌خواهم، من می‌خواهم بشوم عامل وحدت. همه اصولگراها بیایند دور هم جمع شوند و برویم جلو و این کار ماندگاری باشد. قرار باشد هر انتخابات دوباره دنبال یک شورای عالی باشیم و شورای فلان باشیم، یک شورای وحدتی راه بیندازیم، محوریتش هم جامعه روحانیت باشد، همه نیروها هم بیایند، در نیروها هم طیف‌های تندرو ممکن است باشند، میانه‌رو باشند، کندرو باشند، مثلا چیزهای دیگر باشند، این‌ها دور هم جمع شوند. شورای ائتلاف می‌گوید نه، من از قبل تجربه دارم، کار کردم و جامعه روحانیت تو بیا عضو من شو، به اصطلاح. حالا این‌ها خیلی چیزی نیست، من اصلا مشکلی در این مساله ندارم و این‌ها در نهایت به هم می‌ریزد. اشکال قضیه این است که بخشی از انرژی صرف می‌شود تا این‌ها به برسند.

آقای لاریجانی در انتخابات نامزد می‌شود؟

واقعا اطلاعی ندارم. من یک چیز کلی در مورد آقای لاریجانی می‌دانم که ایشان معمولا بی‌حساب و کتاب یک کاری را نمی‌کنند، یعنی فکر می‌کند، برنامه‌ریزی می‌کند، طراحی می‌کند تا اخیرا هم که من البته مدت‌هاست با ایشان منافات نداشتم، یعنی منافات گپ و گفت نداشتم، یعنی مجموعا دیدم و سلام و علیک می‌کنیم، ولی بنشینیم و گپ و گفت داشته باشیم، الان شاید دو، سه ماه است که ایشان را ندیدم، ولی خبرهایی که می‌رسد و از ایشان می‌پرسم، ایشان هنوز می‌گوید نه، من تصمیمی ندارم.

اگر او از شما برای انتخابات کمکی بخواهند کمکشان می‌کنید؟

من بر مبنای صحنه تصمیم می‌گیرم. مثلا فرض می‌کنیم؛ حالا من خیلی موافق نیستم. مثلا اگر آقای رئیسی تصمیم بگیرد که کاندیدا شود، صحنه انتخابات جریان اصولگرایی کاملا عوض می‌شود. اگر ایشان نیاید، یک صحنه دیگری اتفاق می‌افتد. اگر آقای قالیباف بیاید، یک صحنه دیگری اتفاق می‌افتد. یعنی می‌خواهم بگویم در خلأ اصلا آدم نمی‌تواند صاحب موضع باشد. یک موقعی است که من می‌خواهم تصمیم بگیرم یا می‌خواهم یک رئیس جمهوری را منصوب کنم، بله، بالاخره می‌گردم، یک آدمی که جامع باشد، مانع باشد، مثلا بتواند با خیلی‌ها کار کند، برنامه داشته باشد، مشکلات مملکت را بفهمد، حکمرانی خوبی را بلد باشد، آدم می‌گردد و بر اساس ذهنیت خودش انتخاب می‌کند. اما اینطوری نیست؛ من در یک صحنه، در یک میدان مسابقه باید از بین کسانی که می‌خواهند مسابقه دهند، بروم دنبال کسی که به نظر خودم بهترین است و تا آن صحنه هنوز روشن نشود، اظهارنظری نمی‌کنم.

ائتلاف اصلاح‌طلبان و آقای لاریجانی پیرو همین قاعده است؟

بله؛ همین است.

آقای ظریف اعلام کردند که نمی‌آیند. چه قدر می‌شود این «نه» به نامزدی را واقعی دانست؟

در عالم سیاست هیچ چیز قطعی نیست.

به نظر شما آقای ظریف می‌تواند در قامت نامزد ریاست‌جمهوری ظاهر شود؟ ویژگی‌های لازم را دارد؟

باز بحث مقایسه است، یعنی الان مثلا ۲۰ نفر اسمشان در زبان‌ها، در رسانه‌ها، در جاهایی است برای کاندیدای رئیس جمهوری می‌شود. آیا همه آنها می‌توانند رئیس جمهور باشند؟ من شک دارم، نه، یک تعدادی از این‌ها حتما نمی‌توانند. آیا هیچ کدامشان انسان کامل هستند که اگر بیایند، من دیگر خیالم راحت باشد که مملکت می‌افتد روی غلطک و همه چیزش حل می‌شود؟ نه، چنین شخصیتی نداریم. هر کدام در یک بُعد ممکن است قوی باشند، در یک بُعد ممکن است ضعیف باشند و مهم این است که در ریاست جمهوری باید یک تیم، یک سیستم، یک مجموعه بیایند و مملکت را اداره کنند. اداره فردی در نظام جمهوری اسلامی به‌عنوان رئیس یک کار سختی است. متاسفانه در کار تا به حال هم همیشه همینطوری بوده، یعنی آقای احمدی‌نژاد می‌آید و خودش می‌راند. آقای خاتمی می‌آید، خودش می‌برد جلو. آقای قالیباف می‌آید، خودش لابد یک طور دیگری. این هم نمی‌شود، یعنی اگر ما دو تا، سه تا حزب داشتیم، بالاخره معلوم بود که این حزب این مسیر را می‌برد برای پیشرفت مملکت، آن حزب این مسیر را انتخاب می‌کند، هر دو هم در چارچوب نظام، یعنی سیاست‌های کلی نظام باید حاکم باشد بر عملکرد همه منتخبین و نمایندگان مجلس و روسای جمهور. این‌که الان عرض کردم در میدان مسابقه بله، این‌که شما بفرمایید مثلا این هفته در لیگ برتر چه کسی اول می‌شود، من نمی‌دانم، ولی اگر اسم ۱۶ تا تیم را بدانم، میدان بازی را هم بدانم، جدول مسابقات را هم بدانم، بعد هم پیش‌بینی کنم که چه روزی در مسابقه برف می‌آید، شاید بتوانم نزدیک شوم که فلانی شاید جزو دو تیم اول بشود.

آقای باهنر! یک خبری در این یکی، دو روز درباره آقای رئیسی منتشر شد که ممکن است بیاید و احتمالش قوی شد که بیاید و این‌که چندوقت پیش خود ایشان در روز دانشجو نشستی که با دانشجویان داشتند، گفتند من نمی‌آیم، برنامه پنج‌ساله هم دادند برای قوه قضاییه، اما اخیرا بازهم از او دعوت‌هایی به عمل آمد. آیا آقای رئیسی نامزد می‌شود؟

من خودم هم که چند بار شخصا با آقای رئیسی صحبت کردم، ایشان گفت من نمی‌آیم، اما عالم سیاست اصلا این جذمیت‌ها را ندارد؛ این‌که فردا چه اتفاقی می‌افتد و یا پس فردا چه اتفاقی می‌افتد.

آقای قالیباف چه‌طور؟

رفتارهایی که دیده می‌شود بیش از آنکه به رئیس قوه مقننه شبیه باشد به نامزد ریاست‌جمهوری می‌آید.

اگر هر دو این‌ها نامزد شوند، اجماع اصولگرایی برای کدام خواهد بود؟

الان اسامی اصولگراها زیاد دارد مطرح می‌شود. در مجلس یک نفر می‌گفت ما پنج نفر کاندیدای ریاست جمهوری داریم. اما بنده می‌گویم اگر آقای رئیسی بیاید، قاعدتا اجماع خیلی سریع انجام می‌شود و حتی من پیش‌بینی‌ام این است که مثلا آقای قالیباف هم ممکن است یکسری مقاومت‌هایی بکند، ولی نهایتا همراه می‌شود، ولی اگر رئیسی نیاید، آن وقت من اجماع در جامعه اصولگرایی را خیلی سخت می‌بینم و نگرانم که اصلا داستان سال ۹۲ تکرار شود. اگر آقای رئیسی بیاید می‌شود سال ۹۶، البته بارها و بارها قدرتمندتر و قوی‌تر، اگر آقای رئیسی نیاید، می‌شود سال ۹۲.

نظرتان درباره آقای جهانگیری چیست؟

به نظرم اگر در میان اصلاح‌طلبان اجماع نسبی بر او ایجاد شود و از آقای جهانگیری بخواهند که بیاید، نامزد می‌شود.

اقبال و توفیق را خواهند بود؟

صحنه. این میدان رقابت خیلی مهم است. این‌که آقای جهانگیری بیاید، همه اصلاح‌طلبان از او حمایت کنند؛ بحث مشارکت یک مساله بسیار مهمی است. ما قطعا علی‌رغم این‌که دوست دارم بروم، یک کسی رئیس جمهور شود و حتما هم روز انتخابات می‌روم به یک فرد از بین همه کاندیداها به یک نفر رأی می‌دهم، اما بنده برداشتم از مواضع حضرت آقا این است که حضرت آقا بالاخره در ذهنشان حتما یک فردی را به دیگران ممکن است ترجیح دهند و حتما هم اینطوری است و رأی هم می‌دهند، اما تکثیر مشارکت را اولی می‌دانند بر این‌که چه کسی انتخاب شود. من هم نظرم این است، من فکر می‌کنم که ۱۴۰۰ برای ما مساله مهم‌تر از این‌که چه کسی انتخاب شود، مساله مشارکت است و باید مشارکت حداکثری باشد. خود این مشارکت هم پایین و بالا برود، باز در نوع انتخاب اثر می‌گذارد. این‌که شما می‌فرمایید آقای جهانگیری می‌تواند مثلا فرض کنیم رئیس جمهور شود یا نشود، این بستگی دارد به میزان مشارکت.

آقای قالیباف چه ضعف و نقصی دارد؟

من واقعا معتقدم هم ریاست مجلس، هم ریاست قوه قضاییه و هم ریاست جمهوری، هر سه مهم‌اند، تاثیرگذارند و می‌توانند مملکت را ببرند به سمت ان‌شاءالله رشد و توسعه و پیشرفت و عدالت و این حرف‌ها.

دولت آقای روحانی دوره جدیدی را شاید تجربه کند با روی کار آمدن بایدن. خیلی‌هایشان ادعا دارند که می‌شود مذاکره کرد. اولا امکان مذاکره در دولت آقای روحانی وجود دارد و ثانیا آیا نظام چنین اجازه‌ای دوباره به آقای روحانی یا دولت ایشان می‌دهد؟

تمام این بحث‌ها برمی‌گردد به این‌که آمریکا از گذشته خودش در برجام شود، یعنی عمل خلاف مقررات حقوق بین‌المللی را که انجام داد و هزینه‌های زیادی هم به آمریکا تحمیل کرد و به خود ما هم تحمیل کرد، آمریکا و دولت هیئت حاکمه جدید بدون هیچ پیش‌شرطی برگردند به برجام. ما هم در برجام البته تجربه‌مان زیاد شده؛ الان مسئولان یا دولت یا هرچی یکجا به تعهداتمان عمل کردیم و منتظر تعهدات آن‌ها شدیم و آن‌ها نکردند، این دفعه طبیعی است که گام به گام باید باشد، یعنی اگر آن‌ها به تعهداتشان تعهد کردند، آن وقت ما یک گام به تعهداتمان عمل می‌کنیم. اگر هیات حاکمه آمریکا این فرصت را داشته باشد که به این خردورزی برسد؛ منافع خودش هم هست. ما انتخاب کردیم و راه را ادامه می‌دهیم، اما این‌که فراتر از برجام بخواهد مذاکره‌ای شود یا این‌که در همین مساله برجام بخواهد پیشرفت‌هایی گذاشته بشود از طرف رقیب و این حرف‌ها نه، اصلا قابل تصور نیست.

در دولت آقای روحانی؟

گفتم که دولت آقای روحانی یا دولت بعدی هم فرقی نمی‌کند.

نظرتان درباره نامزدهای نظامی چیست؟

از نظر قانونی نظامی می‌تواند کاندیدا شود، از نظر فضا من خودم شخصا معتقدم ما انتخابات ریاست جمهوری را صنفی نکنیم، چه مثبت و چه منفی. یعنی این‌که می‌گوییم رئیس جمهور ما نباید نظامی باشد. نه، من اصلا اعتقادی ندارم. از آن طرف می‌گوییم باید نظامی باشد، اصلا اعتقادی ندارم. رئیس جمهور ما نباید سمنانی باشد، چون ما دو تا رئیس جمهور سمنانی داشتیم، سومی هم سمنانی باشد، خب باشد. حتی این سوال هم بعضی‌ها می‌پرسند که رئیس جمهور ما آخوند باشد یا نباشد؟ من می‌خواهم بگویم ما اصلا نباید صنفی‌اش کنیم. یک نظامی ممکن باشد، همین الان هم ممکن است یک نفر باشد که نظامی باشد و مملکت را هم خوب بتواند ببرد جلو. یک موقعی هم یک نظامی باشد بی‌عُرضه باشد و دوباره اوضاع را خراب‌تر کند.

یک مدلی مطرح شده مدل لاریجانی-ظریف. با توجه به این‌که فضای انتخابات آمریکا و این‌که یک کسی باید باشد برجام را ادامه دهد و آقای ظریف با یکی کار کند و ویژگی‌هایی که آقای لاریجانی دارد، نظر شما در این مورد چیست؟

برمی‌گردد به میدان آن موقع.

به عنوان بحث پایانی نظرتان در مورد مجلس فعلی چیست؟

همه مجالس تا خودشان را بخواهند پیدا کنند، طول می‌کشد. این مجلس یک مقدار بیشتر طول کشیده و الان هم خیلی گرفتارند، یعنی بودجه ۱۴۰۰ را چون یک مقدار مسلطم و بلدم، من رادیو را گوش می‌دهم یا بحث‌هایی که آقایان می‌کنند، خیلی دلم برایشان می‌سوزد و دعا می‌کنم که ان‌شاءالله موفق باشند. اصولا مجلس اینطوری است. روزهای اول که نماینده‌ها می‌آیند، همه شنگول و سرحال هستند و می‌گویند ما دو تا را چهار تا می‌کنیم و چهار تا را هشت تا می‌کنیم و هشت تا را پانزده تا می‌کنیم. بعد از یک مدتی می‌آیند و می‌بینند خبری نیست. آن وقت بعضی‌ها پشیمان می‌شوند. از همین مجلسی‌ها تا به حال چند نفرشان آمده‌اند پیش من و می‌گویند ما اصلا غلط کردیم آمدیم مجلس. واقعا پشیمان می‌شوند و این علتش برمی‌گردد به همان حزب. یعنی از این‌جا می‌رفتند مجلس، آدم‌های خوب و متدین و عالم و دانشمند هستند، اما این‌ها چند نفرشان حکمرانی خوب را بلدند؟ حکمران خوب را حزب می‌تواند تربیت کند، نه دانشگاه، نه مجلس. کسی بیاید در مجلس و تازه بخواهد حکمرانی یاد بگیرد. من فکر می‌کنم آدم مجلس باید در عالم سیاست سردار باشد. یعنی کارآموخته و حاذق باشد.

سروری: اصلاح طلبان معتقدند همسو شدن قوا به نفع کشور نیست

دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با تاکید بر اینکه به هم افزایی میان قوا نیازمند هستیم، گفت: با تولید محتوا برای جوانان از تشتت درون جریان انقلابی جلوگیری می شود.

به گزارش مهر، پرویز سروری دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در نخستین نشست حضوری مسئولین استانی «نسل نو» بر اهمیت انتخابات آینده تاکید کرد و گفت: ما در طلایی‌ترین زمان انقلاب به سر می‌بریم؛ دو قوه اکنون در اختیار نیروهای انقلابی قرار گرفته، ولی ضلع سوم مهم است تا مثلث کارآمدی در خرداد تکمیل شود.

دبیر شورای ائتلاف در این باره توضیح داد: اصلاح طلبان معتقدند همسو شدن قوا به نفع کشور نیست و نباید سه قوه از یک طیف باشند. در این خصوص باید به آنها جواب داد که یکسان شدن یا نشدن قوا به یک مولفۀ مؤثر مربوط می‌شود و آن هم پایداری و تاب‌آوری اجتماعی است. اگر جامعه مؤلفه‌های پایداری را در خود داشته باشد و جامعۀ باثباتی باشد و در حال بحران و تشنج نباشد، در این حالت رویکرد سیاسی متفاوت بین قوا باعث تضارب افکار و تقویت توانمندی‌های نظام می‌شود؛ اما در جامعه‌ای که ناپایدار است و در مرز بحران و تنش قرار دارد، ما به شدت نیازمند رفتار سریع و عملیات منسجم و هم افزا بین سه قوه هستیم و دقیقاً اینجاست که یکسان نبودن رویکرد قوا یک تهدید بزرگ است.

متکی: شخصیت رئیسی وحدت‌آفرین است

سخنگوی شورای وحدت گفت: بر این باوریم که انتخابات سال آینده بسیار کلیدی است و باید با تقویت خط انقلابی مسیر پیشرفت ایران با جدیت دنبال شود.

به گزارش ایسنا، منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت در همایش کمیته کارگری که در محل همایش های آدینه برگزار شد، با تاکید بر لزوم‌ تلاش برای دستیابی به وحدت و اجماع نظر همه نیروهای انقلابی و ارزشی افزود: شخصیت آقای رییسی‎ اجماع آفرین و وحدت آفرین است. اگر آقای رئیسی به میدان انتخابات وارد شود ما به عنوان شورای وحدت قویا از ایشان حمایت می‌کنیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ‎ما به مردم پیشنهاد می کنیم که آقای رئیسی نامزد پاکدست و قابل اعتماد برای کشورداری است.

متکی یادآور شد: ‎قبل از ورود آقای رئیسی به قوه قضاییه، مردم نسبت به مبارزه با فساد و اینکه جلوی دزدی ها و حرام خواری ها و پلشتی ها گرفته شود کاملا ناامید شده بودند اما وقتی آقای رئیسی به قوه قضاییه رفتند یک بارقه امیدی در میان مردم ایجاد شد.

سخنگوی شورای وحدت افزود: ‎شورای وحدت معتقد است که همه باید در تصمیم گیری و ایجاد زمینه برای برگزاری انتخابات پرشور و آینده ساز شریک باشند پس برای این هدف، از اقشار مختلف و احزاب و تشکلها و اساتید و دانشجویان و رزمندگان و زنان و کارگران و
فرهنگیان دعوت کرد که در فرایند این تصمیم‌گیری و تصمیم سازی حضور و مشارکت داشته باشند.

وی تاکید کرد: ما بر این باوریم که انتخابات سال آینده بسیار کلیدی و تعیین کننده است و باید با تقویت خط انقلابی و نگرش اصیل اسلامی ایرانی مسیر پیشرفت و تعالی ایران عزیز با جدیت و اهتمام مضاعف دنبال شود و کمبودها و کاستی هایی که در چند سال اخیر داشتیم جبران شود.

در این همایش که به همت کمیته کارگری شورای وحدت برگزار شد، نمایندگان و فعالان تشکل‌های کارگری به طرح‌ نقطه نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند و مهمترین مطالبات و مشکلات اقشار کارگری را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

نماینده آستارا: حضور مردم در انتخابات پایه‌های نظام را تقویت می‌کند

نماینده مردم آستارا در مجلس شورای اسلامی گفت: حضور پر شور مردم در انتخابات، پایه‌های نظام جمهوری اسلامی را تقویت می‌کند و انتخاب صحیح آنها در بهبود وضعیت کشور تاثیرگذار خواهد بود.

غلامرضا مرحبا روز شنبه در مصاحبه با ایرنا بیان کرد: کشور در حال حاضر در شرایط دشوار اقتصادی قرار دارد و حضور مردم در تمام صحنه های سیاسی و اجتماعی به خصوص انتخابات، بسیار حائز اهمیت است.

وی اضافه کرد: کشور ما سالهاست در جنگ اقتصادی به سر می برد و در طول این سال ها بحران ها و تحریم های زیادی را پشت سر گذاشته ایم و مردم هرگز از نظام و انقلاب اسلامی دلسرد نشده اند.

وی بیان کرد: دشمنان، معیشت مردم را هدف گرفته اند و هر روز می خواهند بذر ناامیدی را در اجتماع بپاشند، اما مردم ایران اسلامی با برخورداری از فهم بالای سیاسی، ریشه مشکلات را تشخیص می دهند.

مرحبا ادامه داد: مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فارغ از هرگونه اندیشه و جناح سیاسی باید شرکت و در انتخاب خود دقت کنند و معیارهای انقلابی گری، روحیه جهادی و عشق به نظام و ولایت فقیه را مد نظر قرار دهند.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: رفتار صادقانه، تلاش برای رفع مشکلات معیشتی مردم و فراهم کردن رفاه عمومی باید مد نظر منتخب مردم در انتخابات ریاست جمهوری باشد و فرد منتخب با پشتوانه مردم، با اقتدار برنامه های خود را پیش ببرد.

مرحبا افزود: انتخابات شوراها نباید تحت الشعاع انتخابات ریاست جمهوری قرار گیرد، بلکه باید مردم با برنامه های نامزدهای شوراهای شهر و روستا آشنا شوند و شوراها با خرد جمعی امور را پیش می برند و شهرها و روستاها را به توسعه، عمران و آبادانی می رسانند.

 

نظر شما