شناسهٔ خبر: 46000673 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

گورباچف: پروستریکا ضروری بود

دفاع پیرمرد از دستاوردهایش

صاحب‌خبر - آخرین رئیس جمهوری شوروی سابق که روز سه‌شنبه ۹۰ ساله شد، در مصاحبه‌ای از آنچه بزرگ‌ترین دستاوردهایش در زندگی دانست و همچنین احیای شوروی، لزوم تغییر و کتاب‌های محبوبش سخن گفت.
به گزارش ایسنا، میخائیل گورباچف، آخرین رهبری اتحاد جماهیر شوروی در مصاحبه با «تاس» در رابطه با مهمترین دستاورد‌هایش به «پروستریکا» اشاره کرد که اصطلاحی روسی است که به یک سری اصلاحات اقتصادی که در ۱۹۸۵ و با روی کار آمدن گورباچف ارائه شد، اطلاق می‌شود. این تحول را «بازسازی» یا «بازسازی گورباچف» هم می‌نامند.
گورباچف گفت: قطعا پروستریکا و هر آنچه به آن ارتباط دارد. اعتقاد عمیق من این است که پروستریکا ضروری بود و ما در مسیر درست حرکت می‌کردیم. بزرگترین دستاورد ما در داخل کشور این بود که مردم به آزادی دست یافتند و به نظام توتالیتر پایان دادند. این توضیح می‌دهد که چرا تلاش برای عقب راندن کشور به گذشته - تلاش برای کودتا در اوت ۱۹۹۱ – بی‌نتیجه به پایان رسید. و در سیاست خارجی هم، دستاورد اصلی پایان جنگ سرد و کاهش شدید سلاح‌های هسته‌ای بود.
این سیاستمدار کهنه‌کار روس درباره تمایل احتمالی‌اش برای تغییری چیزی در زندگی شخصی یا تصمیماتش گفت: من در زندگی خودم و سیاست تصمیمات اساسی گرفتم. هیچ‌کدام از آنها را تغییر نمی‌دهم. البته در سیاست اکنون بسیاری از امور واضح‌تر به نظر می‌رسند؛ گام‌های اشتباهی وجود داشت. می‌دانم که به دلیل اعتماد بیش از حدم از من انتقاد می‌کنند. اما اگر هیچ اعتمادی به مردم نداشتم، هرگز پروستریکا آغاز نمی‌شد. من همچنین بابت «گلاسنوست» سرزنش می‌شوم اما بدون آن هیچ تغییری در کشور رخ نمی‌داد.
گِلاسنوست، اصطلاحی روسی است که به یکی از سیاست‌های گورباچف که در ۱۹۸۵ و پس از به رهبری رسیدن او در اتحاد شوروی شروع شد، اشاره دارد. این کلمه را «فضای باز» یا «شفافیت» هم ترجمه کرده‌اند. گلاسنوست باعث شد مردم شوروی که ۷۰ سال از هرگونه آزادی محروم بودند، آزاد شوند و از سیاست‌های گذشته انتقاد کنند. اهداف اصلی گلاسنوست عبارت بودند از آزادی سیاسی (آزادی دین و عقیده، آزادی بیان) و مشارکت مردم در امور کشور.
گلاسنوست در اصل انتقال قدرتی بود از حزب کمونیست اتحاد شوروی که قدرت اصلی شوروی را در اختیار داشت، به شوراها که طبق قانون اساسی این کشور باید قدرت را از طریق انتخابات آزاد مردمی در دست می‌داشتند.
خبرنگار تاس در ادامه پرسید مارگارت تاچر با عنوان بانوی آهنین خطاب می‌شد و گورباچف مایل است چطور توصیف شود. گورباچف گفت: به اعتقاد من این عناوین چندان دقیق نیستند. بهترین راه این است که اسم مستعاری در کار نباشد.
خبرنگار تاس همچنین درباره واکنش گورباچف به این حقیقت که رئیس دولت وقت، رئیس کاگ‌ب، وزیر دفاع و دیگران علیه او اقدام می‌کردند ولی نه در رویارویی سیاسی آشکار و اینکه آنها ترجیح دادند کمیته کشور در امور وضعیت فوق‌العاده را تشکیل دهند، پرسید.
او گفت: مرتجعین همیشه در یک مبارزه سیاسی آشکار بازنده می‌شدند. افرادی که از آنها نام بردید، هر نوع فرصتی برای جنگیدن و انتقاد آشکار را در اختیار داشتند. آنها با اقدام به کودتا مرتکب جرم شدند. این دقیقاً همان چیزی است که در لایحه کیفرخواست که دادستانی کل کشور تایید کرد، آمده بود. اما هیچ محاکمه‌ای انجام نشد، زیرا مقامات با آنها معامله کردند.
گورباچف همچنین درباره نظر برخی درباره شکست پروستریکا در تحقق اهدافش گفت: بدون اصلاح سیاسی، هر تلاشی برای اصلاح اقتصاد در ریگ روان دیوان‌سالاری فرو می‌رفت. در تاریخ ما اینگونه اتفاق افتاده بود و دوباره تکرار می‌شد. اغلب اوقات چین به عنوان یک مدل معرفی می‌شود. اما سال‌ها طول کشید تا آنها بتوانند مسیری را ترسیم کنند که در نهایت نتیجه خوبی داشته باشد. کشور ما به اصلاحات تدریجی بازار و نه شوک درمانی نیاز داشت. اما در دهه ۹۰ میلادی، رادیکال‌ها برتری را پیدا کردند و روسیه و شهروندانش هزینه‌های گزافی بابت این پرداختند.
آخرین رهبر شوروی درباره اینکه آیا روسیه به یک پروستریکای دیگر نیاز دارد یا خیر گفت: البته تغییرات لازم هستند. مهم نیست که آنها چه نامیده می‌شوند. اصلاحات یا پروستریکا، روندی برای هدایت کشور به سمت یک زندگی عادی و مناسب برای همه مردم است. اصلاحات هرگز آسان نیست. به ویژه در بحبوحه تبعاتی که این پاندمی ایجاد کرده است. اما من معتقدم که مردم منتظر تغییر هستند.
از گورباچف همچنین پرسیده شد که آیا امروز فرصتی برای بازگرداندن اتحاد جماهیر شوروی به نوعی وجود دارد و آیا چنین تلاشی اصلا ارزش تلاش کردن را دارد، پاسخ داد.
گورباچف تاکید کرد: من بارها گفته‌ام که این اتحادیه می‌توانست حفظ شود؛ به شرطی که مدرنیزه و اصلاح می‌شد و جمهوری‌ها از حقوق گسترده و حاکمیت واقعی برخوردار می‌شدند. اکنون ۳۰ سال از ظهور کشورهای مستقل می‌گذرد. اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی وجود دارد. این سازمان‌ها باید تقویت شوند و باید تمام تلاش‌ها برای اصلاح روابط با جمهوری‌هایی باشد که اکنون با آنها اختلاف داریم. چنین برنامه‌ای بسیار ضروری است.

برچسب‌ها:

نظر شما