پدر ۴۷ساله خانواده در حالی که وحشت زده به نظر میرسید به مأموران گفت: من کارمند شرکتی هستم و بعد از ظهر مثل همیشه از خانهام خارج شدم و به محل کارم رفتم. امشب قرار بود خانواده یکی از دوستان دخترم که اهل شهرهای غربی ایران هستند مهمان ما باشند و به همین خاطر ساعتی قبل با منزل تماس گرفتم، اما کسی جواب نداد و حتی همسرم و دخترم نیز تلفن مرا جواب ندادند که نگران شدم و مرخصی گرفتم و به خانهام آمدم. وقتی در را باز کردم با این صحنه هولناک روبهرو شدم و موضوع را به مأموران پلیس خبر دادم.
بررسیهای محل حادثه نشان داد درهای ورودی به آپارتمان سالم است که حکایت از آن داشت عامل جنایت فرد آشنایی است که بدون تخریب در وارد خانه شده و در فرصت مناسب بدون درگیری مقتولان را یکی یکی غافلگیر کرده و به قتل رسانده است.
همچنین مشخص شد مادر خانواده زن پاک و مذهبی بوده و فرزندانش هم مشکلی نداشتهاند و روز حادثه هم همسایهها صدای درگیری آنها را نشنیدهاند. از سوی دیگر مأموران پلیس در تحقیقات میدانی دریافتند پدر خانواده چند ساعتی قبل از اعلام قتل اعضای خانوادهاش با دخترش که در خانه مادر بزرگش بوده تماس گرفته و از او خواستهاست زودتر به خانه برگردد. بدین ترتیب مأموران پلیس به پدر خانواده در این جنایت مظنون شدند و وی را بازداشت کردند.
اعتراف به قتل
متهم ابتدا منکر جنایت شد، اما در بازجوییهای فنی به قتل سه عضو خانوادهاش اعتراف کرد و گفت: مدت زیادی بود با همسرم اختلاف داشتم و به همین سبب چند باری با هم درگیری داشتیم و آشتی میکردیم، اما من قصد انتقام داشتم. روز حادثه با همسرم در حال مشاجره بودیم که ناگهان صندلی که همسرم روی آن نشستهبود هل دادم و سرش به دوچرخه ورزشی برخورد کرد و روی زمین افتاد. پس از این چوب دستی که از قبل آماده کردهبود، برداشتم و با آن چند ضربه به سرهمسرم زدم و او را به قتل رساندم. در حالی که خونهای ریختهشده را پاک میکردم پسرم از مدرسه به خانه بازگشت و سراغ مادرش را گرفت. وقتی بر بالین مادرش حاضر شد او را هم با چوب زدم. پس از این با دخترم تماس گرفتم و خواستم به خانه برگردد و وقتی به خانه برگشت او را هم خفه کردم. برای اینکه صحنهسازی کنم راهی محل کارم شدم و از آنجا به بهانه اینکه نگران خانوادهام هستم مرخصی گرفتم و به محل جنایت بازگشتم، اما آخر دستم رو شد.
اعدامم کنید
متهم پس از بازسازی صحنه جرم و تحقیقات تکمیلی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. اولیایدم برای متهم درخواست قصاص کردند و هیئت قضایی هم قاتل را به جرم قتل همسرش به قصاص محکوم کرد. متهم در جلسه دادگاه گفت: من مستحق قصاص هستم و به همین دلیل تفاضل دیه خودم را به اولیایدم میبخشم تا زودتر اعدام شوم. در نهایت حکم قصاص متهم پس از تأیید در دیوان عالی کشور چند روز قبل در زندان رجاییشهر کرج اجرا شد و پرونده مرد جنایتکار برای همیشه بسته شد.
∎
نظر شما