شناسهٔ خبر: 45394650 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: پارس نیوز | لینک خبر

دوگانه نان و قحطی ؛ قهوه تلخ دیگر برای مردم ایران

تهران نیوز

دوقطبی‌سازی و ایجاد امید کاذب برای جمع‌آوری رای مردم از جمله روش‌های به کار گرفته شده در انتخابات ایران از سوی جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی است.

صاحب‌خبر -

مصطفی هدایی؛ کارشناس مسائل سیاسی و رسانه در یادداشتی به یکی از سناریوهای احتمالی در ایام انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پرداخت و نوشت:

دوقطبی‌سازی و ایجاد امید کاذب برای جمع‌آوری رای مردم از جمله روش‌های به کار گرفته شده در انتخابات ایران از سوی جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی است. تا پیش از انتخابات ۸۸ وحشت‌آفرینی از رای آوری یک نامزد در انتخابات ریاست جمهوری شدید نبود و عدم وجود شبکه‌های اجتماعی و قدرت رسانه‌ای عملاً هیولاسازی از نامزدها را تا به حد انتخابات ۸۸ و سپس ۹۲ و ۹۶ نساخته بود.

از سال ۹۲ و در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، شبکه‌های اجتماعی نقش بسزایی در آفرینش موج‌های خبری کاذب و هیولاسازی بازی کردند. این مهم در سال ۹۶ با شدت بسیاری دنبال شد. می‌توان گفت بخشی در چهار سال اول دولت توانستند بخشی از نیروهای داخلی و  فارسی زبان خارج از کشور در عرصه رسانه را جذب کنند و فضاسازی، سیاه‌نمایی، دوقطبی‌سازی و انتشار اخبار فیک را مدیریت و بر علیه نامزدهای دیگر استفاده کنند. مثلث جیم در شبکه‌های خبری فارسی زبان خارج از کشور و از سوی برخی از فعالان سیاسی زاده و علیه نامزدهای خبرگان به‌کار گرفته شود. موارد مشابه بسیاری نیز در انتخابات مجلس ۹۴ و ریاست جمهوری ۹۶ روی داد و یک طرف را فرشته ناجی و طرف دیگر را قاتل و جلاد معرفی می‌کردند.

این سیاست در پوستین دیگر قرار است در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار شود. یکی از سناریوها دوقطبی نظامی – غیرنظامی است و سناریوی دیگر دوقطبی نان – قحطی است. برای رئیس جمهور نظامی در ماه‌های قبل شاهد امواج رسانه‌ای گسترده‌ای از لولوسازی برای یک نظامی در قامت رئیس جمهور بودیم. این سناریو با استقبال مردم روبه‌رو نشد و نظرسنجی‌ها نشان داد که کارآمدی برای انتخاب نسبت به پیشینه نامزدها اهمیت صدچندانی پیدا کرده است. با شکست این پروژه در مراحل اولیه، سناریوی بعدی یعنی ایجاد شبح قحطی اوج گرفته است. اصلاح‌طلبان به تکاپو افتاده و با معرفی گزینه‌هایی به‌عنوان نامزد حزب مطبوع برای انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهای رقیب را کسانی می‌دانند که ریاست آن‌ها منجر به ایجاد قحطی و کمبود نان و مواد غذایی برای مردم ایران می‌شود.

تصویرسازی آن‌ها به‌گونه‌ای است که گویا ایران به عصر حجر و غارنشینی و در خوشبینانه‌ترین حالیه به دوره قاجار و قحطی‌های بزرگ باز خواهد گشت. نسخه و تجویز شفابخش اصلاح‌طلبان برای عبور از سایه شوم دیو قحطی در ایران، رای مردم به نامزد مورد تائید آن‌ها است. محمدجواد ظریف، محسن هاشمی رفسنجانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد آذری جهرمی و … گزینه‌هایی هستند که در سبد اصلاح‌طلبان برای رای قرار گرفته‌اند. اما مولفه‌های آن‌ها برای عینت‌بخشی به سناریوی دوقطبی نان – قحطی چیست؟

مذاکره و تحریم از جمله مولفه‌هایی هستند که اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در برابر مردم و حاکمیت قرار می‌دهند. آن‌ها اصولگرایان و انقلابیون را دشمنان منافع ملی ایران معرفی می‌کنند که با کاسبی از تحریم‌ها، نان در خون مردم بینوای ایران کرده و منافع مادی و جناحی‌شان را تامین می‌کنند. این طیف عنوان می‌کند که مردم و ملت ایران در رده آخر اولویت‌های اصولگرایان قرار دارند و گروه‌های عراقی، لبنانی، فلسطینی، سوری، یمنی و … برایشان از اولویت بیشتری برخوردارند. همچنین نهادهای حاکمیتی از جمله سپاه، ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان و … به‌ غول‌های ضدمردمی تشبیه می‌شوند که مانع از کارکرد دولت برای اجرای طرح‌های مردمی می‌شوند!

اصلاح‌طلبان و اعتدالیون خود را استاد بی‌چون و چرای مذاکره و تعامل با دنیا می‌دانند و همان‌گونه که حسن روحانی در سال ۹۶ در میتینگ‌های انتخاباتی فریاد زد: «شما اصلاً زبان دنیا را بلد هستید؟» و به تمسخر اصولگرایان پرداخت، این مولفه در ۱۴۰۰ و با روی کارآمدن بایدن با شدت هرچه بیشتری دنبال می‌شود. پیاده نظام‌های رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی این طیف در رسانه‌های خارجی، داخلی و شبکه‌های اجتماعی آماده شلیک این مولفه به سمت رقیب و مخالفان هستند. با بهانه قرار دادن تحریم‌ها که با مذاکره می‌توان آن را خنثی کرد و اصولگرایان اصولاً در این حوزه کارآمدی ندارند، فضایی ایجاد خواهد شد که روی کارآمدن یک دولت انقلابی مترادف با ادامه تحریم‌های همه جانبه جهان علیه ایران و وقوع قحطی در ابتدای قرن ۱۵ شمسی می‌شود.

برای مقابله با چنین سناریوهایی نیاز است که طیف‌های انقلابی و اصولگرا به جای جدل‌های بی‌حاصل درون گروهی که تنها فرصت فرار از پاسخگویی دولت و اصلاح‌طلبان را فراهم می‌کند، موج مطالبه برای پاسخگویی از سوی این طیف را در حجم گسترده راه بیاندازند و دولت را مجبور به جواب دادن کنند. هیچ راه فراری نباید برای جریان‌های طلبکار سیاسی باقی گذاشت و تمام بدعهدی‌ها و ناکارآمدی‌ها باید در ویترین کار رسانه‌های انقلابی قرار گیرد تا مردم با مدیران مدعی و همیشه طلبکار آشنا شوند. برای نمونه کسی مانند محمدجواد ظریف که به نماد شکست و افتضاح در سیاست خارجی تبدیل شده نباید با جادوگری اصلاح‌طلبان به‌عنوان ناجی ایران در انتخابات تبدیل شود و از وی قهرمان بسازند. قهرمان‌های پوشالی ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ در فضای سیاسی همچون بادکنک به هوا فرستاده شوند و باید از همین امروز باد آن‌ها را خالی کرد.

 

نظر شما