گروه استانها؛ بازار: «تبدیل یزد به قطب اقتصاد دانشبنیان کشور» به جمله کلیدی بسیاری از مسئولان استان یزد تبدیل شده است. تمرکز بر رشد اقتصاد دانشبنیان از اینرو قابل توجه است که جامعه را در شرایط تحریم خودکفا میکند؛ این در حالی است که کشور ایران با وجود دارا بودن منابع و معادن غنی، هنوز هم به سمت اقتصاد مصرفی پیش میرود.
برخی فعالان و صاحبنظران حوزه اقتصاد دانشبنیان در یزد معتقد هستند که این استان با وجود تمام کاستیهایش، زیرساختهای قابل توجهی در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد، زیرساختهایی که اگر نیروی انسانی نخبه و هدفمند برای بهرهمندی از آن وجود داشته باشد، به بهترین شکل اقتصاد یزد را به سوی اقتصاد دانشمحور سوق میدهد. البته در صورتیکه نخبگان این سرزمین از ناهمواریهای مسیر بروکراسی اداری به سلامت عبور کنند و پس از عبور نیز دچار «از خود بیگانگی» و حس بیارزش بودن نشوند.
سالیان متمادی است که یزد و کشور به ویژه در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات شاهد پدیده مهاجرت نخبگان است. از سویی پای بسیاری از بخشهای صنعتی، اقتصادی، کشاورزی، پزشکی و... به دلیل نبود تخصص کافی لنگ مانده و از سوی دیگر، متخصصان بسیاری سالانه از کشور مهاجرت میکنند و دانش خود را در خارج از این مرزها به منصه ظهور میرسانند.
برخی فعالان و صاحبنظران حوزه اقتصاد دانشبنیان در یزد معتقد هستند که این استان با وجود تمام کاستیهایش، زیرساختهای قابل توجهی در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات دارد
برخی کارشناسان هم معتقد هستند که نگرش حزبی و منفعتمحور بازدارنده تخصصگرایی بوده و بروکراسیهای اداری و قوانین دست و پاگیر مانع اصلی رشد نخبگان است. برای بررسی بیشتر موضوع نقش نخبگان در اقتصاد یزد با حمیدرضا کریمنژاد رئیس انجمن ارتباطات و فناوری اطلاعات خانه صنعت، معدن و تجارت استان یزد به گفتگو نشستیم
* درباره ظرفیت های یزد توضیح دهید
قطعاً نیروی لازم و توانمند در ایران وجود دارد اما سیاستهای نخبهپروری همیشه کارساز نبوده است. برای نخبهپروری لازم نیست نخبگان تحت سرپرستی قرار گرفته و به آنها امر و نهی شود، بلکه باید زمینه رشد نخبگان فراهم شود تا آنها خود راهشان را بیابند؛ در حالیکه در ایران نخبگان به قدری سرخورده میشوند که خسته شده و فرآیند اداری برای اخذ مجوز را رها میکنند.
بروکراسی اداری مانع ناخواستهای است که راه نخبگان را سد میکند. در کشورهای غربی و توسعهیافته شرکتهای قدرتمند و سودآور به نسبت سودشان مالیات کمتری پرداخت میکنند در حالیکه در ایران شرایط وارونه است. من معتقدم در ایران ساختارها و نگرشها نیاز به تغییر دارد و رفع موانع برای رشد نخبگان کفایت میکند. من به شخصه بارها ایدههایی را اجرا کردهام اما نتایج مطلوبی مشاهده نکردم؛ با این حال به راه خود ادامه دادهام.
* از نظر شما دلیل مهاجرت افراد نخبه چیست؟
یکی از بزرگترین افتخارات من این است که بسیاری از افرادی که در گذشته نزد من آموزش دیدهاند اکنون به عنوان کارآفرین مشغول به فعالیت هستند. بسیاری از این کارآفرینان موفق در حال حاضر در خارج از کشور اشتغال دارند. دلیل عمده آن نیز به نظرم موانعی است که در ایران بر سر راهشان قرار دارد. این افراد در خارج از کشور شرایط رشد متفاوتی خواهند داشت. این تفاوت به دلیل تسهیلاتی است که در اختیار آنها قرار میگیرد. تسهیلات صرفاً امتیازات مالی را شامل نمیشود بلکه وام و امتیازات مالی یکی از این بسترها است.
بروکراسی اداری مانع ناخواستهای است که راه نخبگان را سد میکند
رویکرد کشور ایران هنوز آنقدر اقتصادی نیست؛ زیرا تفکرات سیاسی بر آن حاکم است و نگرش افراد، نگرش حزبی است. به عنوان مثال زمانی که رئیسجمهور جدیدی روی کار میآید تمامی مسئولان و اعضای هیئت دولت نیز تغییر میکنند. گویا همه چیز از نو آغاز میشود و این امر بر خلاف توسعه است. اگر وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت را در نظر بگیرید حتماً باید اعضای آن دارای تخصص لازم بوده و بدانند چه میکنند، همانگونه که در سراسر دنیا چنین است،
در ایران و بسیاری از کشورهای جهان سوم اینگونه نیست؛ زیرا نگرشها حزبی بوده و افراد بر اساس منافع خود به مسائل مینگرند و تخصص و کارایی فرد مقابل در نظر گرفته نمیشود. در کشورهای پیشرفته به دلیل حاکمیت نگرش سیستمی، سیاست نمیتواند اقتصاد را تحتالشعاع قرار دهد. در جهان شرکتهایی مانند گوگل، اپل، فیسبوک، هوآوی، ویچت و... به اندازه یک دولت قدرتمند و به فعالیت خود مشغول هستند اما در ایران امکان پرورش چنین شرکتهایی وجود ندارد.
* شرکتهای دانشبنیان کاملأ بر محور اقتصاد دانشبنیان عمل میکنند؟
شرکتهایی با نام دانشبنیان فعالیت دارند که نه تنها دانشبنیان نبوده بلکه بسیار غیرحرفهای عمل میکنند. این شرکتها تنها از امتیازات و تسهیلات شرکتهای دانشبنیان بهره میبرند. به نظر میآید بهتر است دولت افراد متخصص و نخبه را شناسایی کرده و تسهیلات لازم برای اخذ مجوز فعالیت آنها را فراهم کند زیرا بوروکراسیهای اداری پروسهای طولانی بوده و مانع از پرداختن نخبگان به فعالیتهای حرفهای میشود.
* استان یزد پتانسیل تبدیل شدن به قطب اقتصادی دانشبنیان کشور را دارد؟
بله قطعاً این پتانسیل در یزد وجود دارد و مسئولان استان نیز در صدد دستیابی به چنین هدفی هستند که در صورت تلاش و حرکت در مسیر صحیح، این هدف محقق میشود اما متأسفانه ما در همه زمینهها شعارگرا شدهایم. اگر شعار مبنای یک فعل باشد خوب است اما لازم است شعارها در حوزه عمل اجرا شوند. از نظر من، مسئولان استان یزد در این زمینه و برای تحقق این شعارها دلسوزانه عمل میکنند و در تلاش هستند تا اتفاقهای خوبی برای استان رقم بخورد.
شرکتهایی با نام دانشبنیان فعالیت دارند که نه تنها دانشبنیان نبوده بلکه بسیار غیرحرفهای عمل میکنند
یزد همواره به عنوان استانی پیشرو و پیشتاز مطرح بوده و از لحاظ منابع انسانی و ضریب نفوذ بالا در حوزه آیتی، جایگاه ویژهای دارد، اما حال افرادی که در این حوزه فعالیت دارند، اصلاً خوب نیست. در واقع برای هدایت این حوزه در مسیری درست، همافزایی و همگرایی جامعه و مسئولان و متولیان حوزه آیتی ضروری است.
* پیشنهاد شما برای ارتقای حوزه آیتی چیست؟
سالانه بیش از هزار و ۶۰۰ متخصص آیتی در یزد فارغالتحصیل میشوند. بخشی از این افراد نخبه بوده و میتوانند حرکتهای خوبی داشته باشند و برخی دیگر در آینده تغییر شغل خواهند داد. چنانچه استان یزد بتواند درصدی از این نخبگان را جذب نموده و به لحاظ فکری و عملی مورد حمایت قرار دهد، با کمترین هزینه به قطب دانش بنیان کشور تبدیل خواهد شد زیرا حوزه فناوری اطلاعات اقیانوسی است که انتها ندارد.
* مشکلات را در چه میدانید؟
باید در نظر داشت در حوزه الکترونیک وابستگی در سراسر دنیا وجود دارد و هیچ کشوری نمیتواند ادعا داشته باشد که در این حوزه صفر تا صد کار را میتواند به تنهایی انجام دهد؛ بنابراین هر تولیدکننده برای تولید محصول طبیعتاً باید برخی قطعات را وارد کند اما مشکلات زیادی در زمینه واردات وجود دارد و این مشکلات موجب تأخیر در تولید و عرضه محصول به بازار میشود. علاوه بر آن بزرگترین مشکل در حوزه تولید، بحث نوسانات ارزی است. نبود حمایتهای بانکی، تسهیلات و مسائل مربوط به تأمین اجتماعی و مالیات نیز دامنگیر تولیدکنندگان است.
نظر شما