علی میرفتاح در یادداشتی اینستاگرامی نوشت: هرچه با خودم کلنجار رفتم نشد، نتوانستم درباره روحالله ننویسم. ماندهام چطور عدهای میتوانند از اعدام یک جوان ابراز شادمانی کنند؟ آیا این رفتار اسلامی است؟ انسانی است؟ تا آنجا که من میدانم امامعلیع حتی بر مرگ دشمنان حربیاش غمگین شد. بگذریم که او اصلا جز در آوردگاه دربرابر مخالفانش تیغ نکشید. مگر نشنیدهاید که امام در جمل بر سپاه دشمن گریه کرد، بر جنازه طلحه نماز خواند و قاتلش را درشت گفت؟
شیعه بودن به هیات رفتن و سینه زدن که نیست. کسی که به پدری داغدیده طعنه میزند و نمک بر زخمش میریزد و حرص خانواده مصیبتزده را درمیآورد، هر چه هست ربط و دخلی به امام علی ندارد. کم مانده بالای سر جنازه جگرگوشه مردم دستافشانی کنند و پای بکوبند. که چه؟ حتی اگر روحالله مستوجب اعدام بوده باشد عقل و شرع حکم میکنند که شرمنده و سرافکنده باشیم و بر زیت عمری که در این سالها سوزاندهایم دریغ بگوییم. آخر چه شده که پسر حاجیزم، روحالله، کارش به براندازی و ضدانقلابی و “افساد فیالارض” رسید؟ بروید ببینید دیگر همسن و سالان روحالله چه سودایی در سر میپرورند و چه آرزویی در دل میپزند…
لجبازی که نمیخواهیم بکنیم. مسابقه نیست که تو اول بشوی و من دوم. کار ملک تدبیر و تامل میخواهد. مدارا میخواهد. رافت میخواهد… راستی که چه گوهر گمشدهای است رافت اسلامی. هیچ از خود پرسیدهاید چرا یک دفعه این همه آدم که از اتفاق متدین و حزباللهی و ضدامپریالیست هم در آنها کم نیست اینقدر با اعدام مخالف شدهاند؟ هیچ پرسیدهاید چرا اعدام روحالله کام همهمان را اینچنین تلخ کرد؟ آخر مگر میشود امشب مستند نشان دهید و فردا دارش بزنید؟ چه بگویم جز اینکه از خدا بخواهم به خانواده روح الله صبر و اجر بدهد و جوانشان را از دریای مغفرت خویش سیراب کند. خدا همه ما را ببخشد و بیامرزد. خدایا از کرده و نکردهمان توبه.
انتهای پیام
∎
نظر شما