سرویس حوادث جوان آنلاین: ۶آبانسال۹۸ مرد جوانی با مراجعه به کلانتری۱۲ شهر قدس، مأموران را از قتل همسر ۳۳سالهاش ناهید با خبر کرد و گفت: ساعتی قبل همسرم را به خاطر خیانتی که کردهبود، کشتم. حالا جسدش در خانه روی زمین افتاده است. بعد از توضیحات مرد جوان، مأموران به خانه مرد جوان رفتند و با جسد زن جوانی روبهرو شدند که سرش داخل یک کاسه آب قرار داشت و یک پارچه صورتی نیز دور گردنش پیچیده شده بود. جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و شوهر مقتول نیز با اعتراف به جرمش برای تحقیقات بیشتر به پلیسآگاهی فرستاده شد. مرد جوان در روند بازجوییها در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل به خانه جدیدمان در شهر قدس اسبابکشی کرده بودیم. خانه نوساز بود و کابینت نداشت. چهار ماه بعد از جابهجایی پولی تهیه کردم تا کابینتهای خانه را نصب کنم. به همین خاطر با یکنصاب کابینت تماس گرفتم و او برای اندازهگیری به خانهمان آمد. مدتی گذشت که متوجه رفتارهای غیر عادی همسرم شدم. کنجکاو شدم که فهمیدم او با مرد غریبهای رابطه دارد. قبل از صحبت با همسرم شماره آن مرد را از گوشی ناهید برداشتم، اما وقتی در گوشی خودم ذخیره کردم فهمیدم همان نصاب کابینت است. متهم ادامه داد: چند بار در این مورد با همسرم صحبت کردم، اما اشتباهش را قبول نمیکرد و هر بار که از محل کار با همسرم تماس میگرفتم گوشی او برای مدت زیادی اشغال بود. وقتی علتش را پرسیدم میگفت مشغول صحبت کردن با مادر یا خواهرش بوده است. متهم درباره نحوه قتل گفت: آن روز وقتی از سر کار به خانه برگشتم دیدم همسرم مشغول سیگار کشیدن است. او به محض اینکه مرا دید پیامکهای داخل گوشیاش را پاک کرد. همان لحظه گوشیاش زنگ خورد، اما او تماسهایش را رد کرد. آنجا بود که خواستم حقیقت را بگوید که یکباره گفت علاقهای به من ندارد و میخواهد طلاق بگیرد. عصبانی شدم و گفتم حالا که مرا نمیخواهی از خانهام برو بیرون، اما او همچنان که روی مبل نشسته بود مرا مسخره میکرد و جوابم را با تندی میداد. از شدت عصبانیت چاقویی از آشپزخانه برداشتم تا به رابطهاش با آن مرد اعتراف کند، اما طوری رفتار کرد دیگر نتوانستمخودم را کنترل کنم. این شد که کاسه آبی آوردم و سر همسرم را داخل آن فرو کردم. سپس پارچهای را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم.
متهم در آخر گفت: برای حفظ زندگیام خیلی تلاش کردم حتی یکبار هم با باجناقم صحبت کردم، اما او هم نتوانست کاری انجام دهد. من سالهاست از ناراحتی اعصاب و روان رنج میبرم و به بیماری افسردگی مبتلا هستم. حتی چند سال قبل در بیمارستان روانی بستری شدهبودم. به همین خاطر روز حادثه نتوانستمخودم را کنترل کنم و مرتکب قتل شدم.
بعد از ثبت این اظهارات، متهم به پزشکی قانونی فرستاده شد، اما کارشناسان با رد ادعای متهم سلامت روانی وی را هنگام ارتکاب جرم تأیید کردند. به این ترتیب مرد جوان بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده با درخواست قصاص از سوی اولیایدم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم به زودی در یکی از شعبات دادگاه محاکمه میشود.