شناسهٔ خبر: 44067677 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

انتخابات ۱۴۰۰/ آخرین نظرات و تحلیل ها: نام سیدحسن خمینی و چهره ای نظامی در لیست کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری

صاحب‌خبر -

شفقنا- هر چه زمان می گذرد بازار حدس و گمان ها برای احتمال کاندیداتوری شخصیت های مختلف داغ تر می شود، برخی حضورشان در انتخابات ۱۴۰۰ را تکذیب می کنند، برخی در برابر این احتمالات سکوت می کنند و برخی هم از آماده سازی لیست اسامی احزاب خبر می دهند.

با هم نگاهی به نظرات و تحلیل های شخصیت های سیاسی مختلف در اول آذرماه ۹۹ داشته باشیم.

وزیر کشور: انتخابات ۱۴۰۰ با هماهنگی‌ وزارت بهداشت برگزار می‌شود

یکی از پرسش های امروز از وزیر کشور در مورد نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در شرایط کرونایی بود، عبدالرضا رحمانی فضلی در پاسخ به پرسش از تمهیدات وزارت کشور برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ گفت و اظهار کرد: هماهنگی‌های لازم را با وزارت بهداشت انجام داده‌ایم و تجربیات کشورهای دیگر که در این شرایط، انتخابات برگزار کرده‌اند را نیز مطالعه کرده و از آن استفاده می‌کنیم.

وزیر کشور یاد آورشد: هنگامی که وزارت کشور به جمع‌بندی مناسب برسد، موضوع را با شورای نگهبان مطرح می‌کند و نظر شورای نگهبان را هم خواهیم گرفت و بعد از آن گزارش نهایی را به مجلس شورای اسلامی می‌فرستیم.

معاون سیاسی وزارت کشور: احتمال برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری طی ۲ روز

بر اساس اظهارات جمال عرف معاون سیاسی وزارت کشور ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به عنوان تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفته است.

جمال عرف در گفت وگو با تسنیم با متفاوت توصیف کردن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نسبت به دوره‌های پیشین اظهار داشت: با توجه به وضعیت کرونا و با فرض وجود این بیماری در آن مقطع در کشور، پیشنهادها و سناریوهای مختلفی در حال بررسی است از جمله دو گزینه‌ای که محتمل‌تر از سایر گزینه‌ها است.

عرف در تشریح پیشنهاد وزارت کشور برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گفت: پیشنهاد ما درباره زمان و مکان انتخابات است؛ مبنی بر اینکه زمان اخذ رأی را از یک روز به ۲ روز افزایش دهیم، یعنی یکی از پیشنهادهای ما افزایش تعداد روزهای رأی‌گیری است.

وی خاطرنشان کرد: البته قانون اجازه برگزاری انتخابات در ۲ روز را نداده است اما ستاد ملی مبارزه با کرونا می‌تواند با تصویب این موضوع (۲روزه‌شدن انتخابات) دست ما را در این زمینه باز بگذارد.

معاون سیاسی وزیر کشور اضافه کرد: پیشنهاد دیگر ما افزایش شعب اخذ رأی است، یعنی فرضاً اگر ما ۶۰ هزار شعبه داریم، این تعداد را به ۸۰ هزار شعبه افزایش دهیم.

عرف اجرایی شدن این پیشنهاد را منوط به موافقت شورای نگهبان و تصویب ستاد ملی مبارزه با کرونا عنوان کرد و افزود: با توجه به اینکه ما قانون انتخابات ریاست‌جمهوری را داریم و عملاً قانون موجود محدودیت‌هایی را در این زمینه برای مجریان پیش‌بینی کرده است، نیاز داریم پیشنهادمان در صورت موافقت شورای نگهبان به تصویب ستاد ملی مبارزه با کرونا برسد، چراکه مصوبات این ستاد در حکم مصوبات شورای‌عالی امنیت ملی است.

وی تأکید کرد: اصل بر این است که ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ انتخابات برگزار می‌شود و انتخابات یک روز هم عقب نمی‌افتد، ضمن اینکه در زمینه تبلیغات و حضور میدانی طرفداران و کاندیداها انتخابات متفاوتی خواهیم داشت و به‌مانند انتخابات مرحله دوم مجلس شورای اسلامی ممنوع خواهد بود.

پس از تحریف سخن حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور در مورد انتخابات۱۴۰۰ که در فضای مجازی دست به دست می شد، روابط عمومی مربوطه دقیق سخن را بازنشر کرد که بر طبق آن حجت الاسلام علی اکبری در کنگره(مجازی) سیزدهم اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان اظهار کرده است: «… به نظر می‌رسد انتخابات ۱۴۰۰ زمینه ساز تشکیل دولت جوان حزب اللهی است که تعبیر رهبر عزیز و عالیقدرمان است. جامعه عطش دولت جوان حزب اللهی را دارد. تحقق این آرزو که در آینده انقلاب اسلامی خیلی پیشبرنده است، این انتخابات و این مقطع را دارای سهم و ارزش خاصی کرده است. مراقب کارهای دشمن باشیم که در صدد است یک سری آشوبهای پیش انتخاباتی را طراحی کند و از این منظر مطالعه فتنه ۸۸ ضروری است… ».

پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بحث بر سر بایدها و نبایدهای مذاکره و برجام، یکی از اشخاصی که به عنوان کاندیدای احتمالی مورد توجه قرار گرفته، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه است، صبح نو در مطلبی نقطه امید جریان اعتدال در شرایط فعلی دولت را ظریف دانسته و از تلاش اصلاح طلبان برای دو قطبی سازی به وسیله وزیر امور خارجه نوشته است.

تلاش اصلاح طلبان برای دوقطبی سازی به وسیله ظریف

اصلاح طلبان به ظریف به عنوان تنها سرمایه خود برای بقا در قدرت می نگرند. گرچه او مکرر گفته که برای این شغل مناسب نیست و حاضر است تعهد محضری دهد که در انتخابات حاضر نمی شود و حتی شنیده شده که در جلسه اخیر شورای معاونین اعلام کرده که حاضر است در کوی و برزن اعلام کند که نامزد نخواهد شد و به نظر نمی رسد که حرف او غیرصادقانه باشد اما واقعیت این است که او بخشی از کمپین ۱۴۰۰ اصلاح طلبان است؛ چه به عنوان نامزد اصلی و حداکثری این جریان چه به عنوان عامل انرژی بخش و دوقطبی ساز برای این جریان سیاسی.

در حالی که طبق آنچه خود گفته نامزد انتخابات نشود اما او را می‌توان به عنوان بخشی از کمپین احتمالی علی لاریجانی به حساب آورد که به نوعی تصدیق حرف خودش خواهد بود که حاضر است به دولتی که از نظر فکری با آن همراه است و مورد اجماع قرار گرفته، کمک کند. بدین ترتیب ظریف را فقط نمی توان با تحلیل‌های سیاست خارجی در این ماه های باقی مانده تحلیل کرد. آن‌طور که مشاهده می شود اصلاح طلبان تلاش می‌کنند او را به عنوان عنصر مهمی در سیاست داخلی حفظ کنند که البته برخی اوقات او هم مانعی برای این کار ایجاد نکرده است. در این شرایط همان گونه که فشار جریان اصلاحات و دولت اعتدال یکی از دلایلی اشتباهاتی چون مکانیسم ماشه در توافق برجام بود نشانه هایی از ادامه این اشتباهات در مصاحبه اخیر او دیده شد.

او  باید مراقب باشد که دامنه اشتباهات به عصر بایدن هم کشیده نشود. البته در این میان اصلاح طلبان رادیکال همچنان به دنبال نامزدی او برای ۱۴۰۰ هستند که البته با خواست اعتدالیون برای نامزدی لاریجانی منافات دارد. از این جنبه باید منتظر شکاف حامیانلاریجانی- حامیان ظریف در آینده باشیم.

قاضی زاده هاشمی: دروغ است؛ نامزد انتخابات۱۴۰۰ نیستم 

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با اینکه دکتر سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صریحاً اعلام کرده داوطلب ریاست جمهوری نیست و در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا نخواهد شد، برخی رسانه ها از اعلام نامزدی او خبر داده اند.

 دکتر قاضی‌زاده هاشمی بعد از انتشار این خبر یکبار دیگر با صراحت اعلام کرد بهیچوجه قصد کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را ندارد و این خبر، دروغ است.

مصطفی کواکبیان: «تَکرار می‌کنم» همچنان تاثیر دارد

مصطفی کواکبیان درباره وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: واقعیت این است که انتخابات خرداد ۱۴۰۰ پیش‌زمینه‌هایی لازم دارد و اگر آن پیش‌زمینه‌ها فراهم شود شاهد انتخاباتی رقابتی و پر شور خواهیم بود اما اگر این پیش‌زمینه‌ها به هر دلیلی فراهم نشود نباید انتظار حضور گسترده مردم را پای صندوق رای داشت؛ به هرحال تجربه انتخابات مجلس یازدهم هم نشان داد که می شود یک انتخابات ولو با ۴۰ درصد حضور مردم برگزار کرد و آنهایی که رأی می آورند در خوشبینانه‌ترین حالت بین ۲۵ تا ۳۰ درصدِ آرای شرکت کنندگان را به دست می آورند و به هر ترتیب میانگین رای منتخبان در انتخابات مجلس یازدهم ۱۵ درصد آرای کل واجدان شرایط خواهد بود.

یک زمان مشارکت حداکثری در انتخابات تکلیف شرعی بود اما…

درست است، می توان انتخاباتی با ۳۰ الی ۴۰ درصد شرکت‌کننده برگزار کرد و یک رئیس‌جمهوری هم بیاید و زمام امور را به دست گیرد اما عملا آن اراده اکثریت مردم تجلی پیدا نمی کند، یعنی اکثریت مردم باید بر سرنوشت خودشان حاکم شوند و خودشان تعیین‌کننده سرنوشت‌شان باشند. یک زمانی برای ما مشارکت حداکثری مسئله بسیار مهمی بود، این مشارکت واجب الهی و وظیفه قرآنی و تکلیف شرعی محسوب می شد و ما همیشه همه را به شرکت حداکثری در انتخابات تشویق می کردیم.

انتخاباتی با مشارکت زیر ۵۰ درصد برگزار کردند و آب  از آب تکان نخورد!

اکنون برای بعضی ها دیگر خیلی اهمیتی ندارد چون تجربه کردند و دیدند می شود با زیر ۵۰ درصد هم انتخابات برگزار شده و آب هم از آب تکان نخورده است؛ بله همه چیز پیش می رود اما این موضوع قابل تأمل جدی است.

عامل دوم مسئله رد صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان است؛به هرحال اکنون بحث های مختلفی مطرح می شود و ما باید به دوستان خودمان در دستگاه های نظارتی توصیه کنیم که از آن دیدگاه انقباضی دست بکشند و دیدگاه انبساطی‌تری نسبت به تایید صلاحیت ها داشته باشند، من نمی گویم که قانون رعایت نشود. اما شما ببینید، چیزی که مجلس یازدهم در طرح خودش دارد واقعا فاجعه است که کاندیداها باید ۵ نفر از مشاورانشان را به شورای نگهبان معرفی کنند و از آنها مصاحبه به عمل آید و شورای نگهبان باید برنامه های کاندیداها را تایید کنند، ضمنا کاندیداها باید روحیه جهادی داشته باشند و آرمان گرا باشند و … ، البته بعید می دانم این طرح به انتخابات ۱۴۰۰ برسد و اینها خیلی شتابزده دارند بحث می کنند؛ لذا این هم یک بحثی است.

از سویی اگر قرار است زنان در انتخابات کاندیدا شوند باید پیش‌بینی‌هایی شود، سخنگوی شورای نگهبان می گوید زنان می توانند ثبت نام کنند اما نظر فقها برنگشته است و علی هذا. بنابراین همه دستگاه ها باید به این نگاه و رویکرد مشارکت حداکثری مردم توجه کنند.

عامل سوم هم به موضوعی برمیگردد که ما در حزب مردم سالاری با عنوان طرح جمهوریت سوم مطرح کردیم، براین اساس که وظایف رئیس‌جمهور باید کاملا شفاف باشد که بعد نگوید فلان مسئله به من ربطی ندارد و به واشنگتن دی‌سی بروید و آدرس آنجا را دهد. ما گفته ایم بخش هایی از قانون اساسی حتما باید بازنگری شود، این موضوع هم شاید به انتخابات ۱۴۰۰ نرسد اما اعلام یک رفراندوم برای اینکه بازنگری قانون اساسی جدیدی داشته باشیم می تواند ایجاد تحرک و نشاط خوبی میان مردم داشته باشد.

ضرورت فرصتِ مساوی برای همه گروه‌ها از صدا و سیما

عامل چهارم هم بحث انسجام، اتحاد و هماهنگی میان جریان‌های سیاسی است، من در مصاحبه دیگری هم گفته بودم که اصولگرایان اکنون بر سر وزرا دعوا دارند که چه کسی وزیر شود و کاندیداهای خودشان را هم مشخص کرده اند اما بحث اصلاح‌طلبان در مورد این است که آیا به صورت مشروط مشارکت کنیم و اینکه یک کاندیدای خالص اصلاح‌طلب داشته باشیم، یعنی قرضی و نیابتی و اجاره ای نباشد لذا این اتحاد و انسجام بحث بسیار مهمی است و عامل آخر که بسیار مؤثر است اینکه باید انتخاباتی جدی پر شور و رقابتی داشته باشیم، حتما باید فرصت مساوی و برابر برای همه گروه‌ها و جریان‌ها فراهم باشد، به ویژه در استفاده از صدا و سیما یا تریبون‌هایی که وجود دارد.

معمولا کسانی تایید صلاحیت می شوند که همزمان از رهبری حکم دارند

*اشاره ای به عمکرد شورای نگهبان داشتید؛ بحث رایزنی اصلاح‌طلبان با نهادهای حاکمیتی برای تایید صلاحیت‌ها همیشه مطرح می شود اما به نظر می رسد هیچ گاه تاثیری در نتیجه اعلامی توسط شورای نگهبان ندارد. هم اکنون اصلاح‌طلبان رایزنی یا گفت‌وگویی با شورای نگهبان در این زمینه دارند؟

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هنوز هیچ تصمیمی برای بحث ریاست‌جمهوری نگرفته است و هنوز در حال بحث درباره راهبردها هستند. مثلا من دیدم یکی از آقایان گفته بود بهتر است آنهایی که از رهبری حکم دارند کاندیدا نشوند و این خودش یک بحثی است، چون معمولا آنهایی که تایید صلاحیت می شوند همه کسانی هستند که همزمان در سِمت دیگری از رهبری حکم دارند. لذا چون هنوز چیزی مشخص نیست هنوز تصمیمی هم گرفته نشده است.

*به نظر شما بهتر است باز هم کسی که از رهبری حکمی دارد کاندیدا شود؟

خیر. این در هیچ جای قانون نیامده است. باور من این است که الان کمی زود است بخواهیم در این باره بحث کنیم اما آن ۵ نکته‌ای که عرض کردم نکات کلیدی در بحث فراهم کردن زمینه‌های برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ است؛ حضور مردم، اتحاد میان جناح ها در درون خودشان و رسیدن به یک ساز و کار برای وفاق همچنین تقویت اعتماد عمومی که برای آن باید بحث معیشت و اقتصاد آنها را بهبود داد، اگر این عوامل درست شود به نظر من زودتر به نتیحه می رسیم.

شانس اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ زیاد می‌شود اگر…

*در ذیل صحبت‌هایتان به بحث انتخابات آمریکا و نتیجه آن اشاره کردید، فکر می‌کنید انتخاب آقای بایدن چقدر بر حضور پر شور و امیدوارانه مردم در انتخابات تاثیر دارد؟ و اینکه آیا انتخاب او می‌تواند شانس پیروزی اصلاح‌طلبان را در انتخابات ۱۴۰۰ افزایش دهد؟

شانس اصلاح‌طلبان در صورتی افزایش می‌یابد که مردم حضور داشته باشند و بله، این بحث می تواند روی حضور آنها تاثیرگذار باشد چون مثلا آقای ظریف گفتند که آقای بایدن با سه فرمان می تواند آن تحریم ها را بردارد، اگر تحریم ها برداشته شود حتما گشایش اقتصادی به دنبال خواهد داشت و این گشایش در داخل کشور تاثیرگذار خواهد بود؛ هرچند من معتقدم در دراز مدت میان حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه تفاوت زیادی وجود ندارد اما در کوتاه مدت چون بایدن اعلام کرده که می خواهم به برجام بازگردم، حاضر به بحث و مذاکره هستم و تحریم ها را برمی دارم، مسئله قابل توجه می شود.

*فکر می‌کنید این اقدامات نهایتا به نفع اصلاح‌طلبان هم خواهد بود؟

این به نفع مردم است و اگر مردم مشوقی برای حضور داشته باشند اصلاح‌طلبان هم حتما تشویق می شوند حضور بهتری در عرصه پیدا کنند.

*آقای کواکبیان! شما چندی پیش اظهارنظری درباره آقای خاتمی داشتید و گفتید که او باید در مجموعه اصلاحات نقش مشورتی داشته باشد که این نظر جنجالی هم شد. بحث انتقاد از آقای خاتمی و جایگاه او مدتی است میان چهره های اصلاح طلب فراگیر شده و آقای کرباسچی هم آن را مطرح کرده است. می خواهم بدانم بحث عبور از لیدری آقای خاتمی چقدر می تواند جدی شود و نهایتا چه جایگزینی برای او وجود دارد؟ مثلا آقای موسوی‌خوئینی‌ها؟

ما در رفتار سیاسی حزب مردم‌سالاری بحث های مفصلی داشتیم و اینجا بحث اشخاص مطرح نیست، بلکه بحث ساز و کار اهمیت دارد. اما ساز و کار دستیابی به اجماع اصلاح‌طلبان چیست؟ دو سال است که طرح پارلمان اصلاحات را مطرح کردیم که در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم تصویب شده اما هنوز اجرا نشده است، این یک ساز و کاری است که ما گفتیم ۴ هزار نفر بتوانند در یک جایی باشند (مثلا حتی در فضای مجازی) و کاندیداها برنامه های خودشان را ارائه دهند و از میان آنها یک نفر که بیشترین نظرها را جلب می کند بیاید، برای انتخابات شوراها کمیته شکل گیرد و آنها لیست تعیین کنند، برای بحث خبرگان هم یکجور دیگر و برای بحث های میان‌دوره‌ای هم همینطور، اما اصل موضوعِ با اهمیت برای انتخابات ریاست جمهوری است.

احترامِ آقای خاتمی را داریم اما…

هرچند طرح های دیگری هم مطرح است، مثلا پیش از این شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان را داشتیم که الان ۹ ماه است تعطیل شده؛ البته ما بر سر آن ساز و کار هم مقداری بحث داریم که چطور بود، در مجموع نظر ما این است که  ازعقل جمعی این ۳۲ حزب اکثریت اصلاح‌طلب به یک ساز و کاری برسند و ما آن ساز و کار را می پذیریم.

من هم گفتم این نیست که بگوییم مثلا از مجمع روحانیون مبارز، آقای موسوی‌خوئینی‌ها مثلا فلان آقا را توصیه می کند و همه هم باید در خدمت باشیم، ما گفتیم که این را قبول نداریم چون باید درباره هر فردی بحث شود، یا مثلا آقای خاتمی نظرشان به یک نفر است و همه باید او را بپذیرند، ما گفتیم احترام جناب آقای خاتمی را داریم اما نمی توانیم این نوع شرایط را بپذیریم، اما اگر اکثریت احزاب بگویند ساز و کار ما این است که ما هیچ تصمیمی نمی گیریم و هرچه آقای خاتمی بگوید را می پذیریم، خب این هم یک ساز و کار است.

بحثِ عبور از خاتمی مطرح نیست

حرف ما این بود که بدون ساز و کار نباشیم، یعنی نحوه دستیابی به آن اتفاق نظر و آن اجماع نباید بدون ساز و کار باشد؛ بحث ما بر سر همین بود وگرنه ما اصلا بحث عبور از خاتمی و کنار گذاشتن ایشان نیست و احترام ایشان را هم داریم. اما در رابطه با بحث انتخابات ریاست جمهوری سه نظر وجود دارد: یک نظر مشارکت بدون قید و شرط است، اینها می گویند اگر کاندیدای نیابتی هم بود مصلحت فعلا اقتضا می کند که در انتخابات شرکت کنیم (البته حامیان این نظر در اصلاح‌طلبان کم‌اند اما هستند کسانی که اینگونه فکر می کنند که حالا که نفر ما تایید نمی شود یک نفر را قرضی بگیریم و این کار انجام شود).

*فکر می‌کنید این نظر اکنون میان اصلاح‌طلبان طرفدار دارد؟

کم هستند اما مثلا در میان دوستان حزب اعتدال و توسعه این نظر وجود دارد،آنها می گویند اگر کاندیدای ما تایید نشد ما یک نفر را نیابتی بگیریم.بعضی از حزب کارگزاران سازندگی هم این را گفته اند اما مجموعه حزب در جلسات شورای هماهنگی این نظر را مطرح نکرده است.

«تَکرار می‌کنم» همچنان تاثیر دارد اگر…

*فکر می‌کنید «تَکرار می‌کنم» آقای خاتمی در انتخابات ۱۴۰۰ هم کارایی دارد؟  

تَکرار می‌کنم آقای خاتمی به عامل اول برمی گردد. مردم الان رغبتی به مشارکت در انتخابات ندارند، زمانی که رغبت نداشته باشند هزار بار هم شما تَکرار کنید، طرف می گوید من به نان شب محتاج هستم چرا در انتخابات شرکت کنم؟

بنابراین تا مسئله اول حل نشود این تَکرارها هم تاثیر ندارد، حتی برای اصولگرایان هم زمینه ای وجود ندارد. اگر اکثریت مردم مشوق هایی برای شرکت کردن در انتخابات پیدا کنند، تَکرار می کنم خاتمی هم تاثیر خواهد داشت.

ظریف کاندیدا نمی‌شود/ هنوز نیامده فحش می‌شنود!

*اکنون اسامی به عنوان کاندیداهای احتمالی جریان اصلاحات مطرح است. همچون آقایان جهانگیری، محسن هاشمی، ظریف و … نظر شما درباره حضور این چهره ها چیست؟

من نشنیدم. در رابطه با حضور در انتخابات بحث ما مشارکت گسترده مردم است و در رابطه با حمایت از کاندیدا من به آن ساز و کاری که تعیین می شود پایبند و از دل آن ساز و کار یک کاندیدا در می آید. اگر آن ساز و کار تعریف شود بنده خودم هم کاندیدا هستم و فوقش در آن ساز و کار رأی نمی آورم و تابع عقل جمعی می شوم.

درباره آقای ظریف البته باید بگویم که من چند بار با ایشان صحبت کردم، ایشان می گوید من آمادگی ندارم و همین کار برای من خوب است، یعنی واقعا حوصله دعوا و بحث را ندارد. او هنوز قدمی برای انتخابات برنداشته دارد فحش می شنود اگر جدی بیاید که دیگر هیچ بنابراین باید دید در ادامه چه پیش می آید.

غرضی می‌گفت من ۴ سال فقط به نانوایی رفتم اما ردصلاحیت شدم

*با این اوصاف شما هم به کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ فکر می‌کنید؟

من یک سابقه عدم احراز صلاحیت دارم و آقای کدخدایی هم گفتند کسانی که رد شده اند دیگر کاندیدا نشوند و بعد اصلاح کردند و گفتند این یک نظر شخصی بوده؛ از آن طرف هم گفتند کسانی که قبلا تایید شدند ممکن است این دفعه رد شوند. بنده خدا آقای غرضی می گفت من در این ۴ سال گذشته فقط به نانوایی رفتم و آمدم و نمی دانم چه کار بدی کرده ام که قبلا تایید شده ام و الان رد می شوم.

باید مبنا و معیار و عامل سنجشی باشد که به ما بگوید مثلا شما به این دلیل و این دلیل رد شده اید و باید طرف را به شکلی قانع کرد که دیگر کاندیدا نشود.

کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ می‌شوم اگر…

استنباط من درباره بحث شخصی این است که آن فضای انتخاباتی فعلا فراهم نیست و هنوز به آن ساز و کار دست پیدا نکرده‌ایم. موضوع سوم هم این است که من شخصی فکر نمی کنم، حزبی فکر می کنم. ممکن است حزب به من بگوید شما اصلا نیایید یا بگوید حتما باید بیایید و این کنگره است که این را تعیین می کند. این سه موضوع برای شخص من خیلی مهم است.

هرکس اصلاح‌طلبِ خالص است بسم‌الله!

*فکر می کنید اکنون چه کسی می تواند در آن ساز و کار قرار گیرد؟

هرکسی می تواند در این ساز و کار قرار بگیرد. شرط ما فقط این است که اصلاح طلب خالص باشد  و از دل جریان اصلاحات بیاید. هرکدام از افراد که فکر می کند واجد این شرط است تشریف بیاورد.

*الان آقای عارف یک شخصیت اصلاح‌طلب است یا آقای جهانگیری و آقای موسوی لاری، اما آیا قدرت رای‌آوری دارند؟

حزب مردم سالاری تا کنون درمورد هیچ کاندیدایی نظر نداده است و تا کنگره برگزار نشود نظر نمی دهد.

رئیسی نمی‌خواهد رئیس‌جمهور شود اما قالیباف شیفته و شیدای این پست است

واقعیت این است که اصولگرایان در سه طیف اصلی می گنجند، سنتی ها از همه عاقل‌تر هستند و مثلا درباره انتخابات بعضی هایشان به آقای قالیباف گفته‌اند در همین جایگاهی که هستی بمان و نیاز نیست کاندیدای ریاست جمهوری شوی! مثلا آقای رئیسی خودش نمی خواهد بیاید اما اصولگرایان بدشان نمی آید  رئیس‌جمهور شود چون او یک پایگاه رأی داشته است، با این حال خودش می خواهد دستگاه قضایی را درست کند، اما آقای قالیباف خودش شیفته و شیدای این پست است و من خیلی کم از اصولگرایان دیدم که بگویند قالیباف کاندیدا شود. یکسری دوستان پایداری هم به دنبال آقای سعید جلیلی هستند، هرچند من فکر می کنم اگر قرار باشد فضا، فضای تعامل مثبت تری با جامعه جهانی و بحث مذاکره با بایدن باشد آقای جلیلی خیلی مرد این میدان نیست.

کاندیداهای حزب کارگزاران برای انتخابات ۱۴۰۰ معرفی شدند /حضور یک اصولگرا و ۲ زن در لیست

ایسنا نوشت: رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با اعلام اسامی کاندیداهای احتمالی ریاست‌جمهوری این تشکل سیاسی اصلاح‌طلب، فرایند حضور کارگزاران در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ را تشریح کرد.

محسن هاشمی‌رفسنجانی، با اشاره به فعالیت‌های اخیر کارگزاران سازندگی برای انتخابات ریاست‌جمهوری، اظهار کرد: در چند ماه گذشته، در جلسات شورای مرکزی و کمیته سیاسی حزب کارگزاران، تصمیم گرفته شد که این حزب به‌عنوان یکی از احزاب شاخص اصلاح‌طلب، در انتخابات ریاست جمهوری فعال باشد و از کاندیدای این طیف حمایت کند چرا که تحریم یا انفعال و بی‌تفاوتی در انتخابات، مغایر با روحیه اصلاح‌طلبی و مردم سالاری دینی است.

وی افزود: بر اساس این تصمیم، همزمان تدوین رویکرد حزب کارگزاران به شرایط فعلی کشور و دولت آینده در قالب برنامه‌ای توسط کارگروه منتخب در دست تدوین است و کارگروه دیگری نیز جهت گفت‌وگو با احزاب همسو و تهیه فهرست کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری و رایزنی با آنان در راستای این برنامه فعال شده است.

رییس شورای مرکزی کارگزاران ادامه داد: در این راستا فهرست بلندی از کاندیداهای احتمالی ریاست‌جمهوری که می‌توانند مورد حمایت اصلاح‌طلبان باشند تهیه شده تا ضمن گفت‌وگو با آنان میزان جدی‌بودن حضورشان در انتخابات و همچنین دیدگاه‌های‌شان بررسی شود.

هاشمی‌رفسنجانی تاکید کرد: این فهرست براساس دیدگاه‌های اشخاص، احزاب و جایگاه افراد در انتخابات ریاست‌جمهوری تهیه شده و حضور نام یک شخصیت در فهرست لزوماً به معنای اراده وی برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری نیست.

وی با اشاره به اسامی کاندیداهای مدنظر کارگزاران اظهار کرد: در حال حاضر نام حدود بیست کاندیدا در این فهرست حضور دارد که عبارتند از آیت‌الله سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا خاتمی، محمدرضا عارف، محمدجواد ظریف، علی مطهری، رضا اردکانیان، علی لاریجانی، مسعود پزشکیان، محمدجواد آذری جهرمی، محمدباقر نوبخت، سورنا ستاری، عبدالناصر همتی،  علی‌اکبر صالحی، محمد صدر، مجید انصاری و عبدالواحد موسوی لاری؛ همچنین معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی نیز در این فهرست قرار دارند.

رییس شورای مرکزی کارگزاران یادآور شد: تاکنون با برخی از این چهره‌ها گفت‌وگو انجام شده  اما بدلیل شرایط بیماری کرونا، برنامه‌ریزی جلسات و ملاقات‌ها با کندی پیش می‌رود ولی رویکرد ما این است که پس از گفت‌وگو با این شخصیت‌ها و انجام بررسی‌های لازم، فهرست کوتاه را در دو ماه آینده، یعنی اوائل بهمن ماه اعلام کنیم تا کاندیداهای جدی حاضر صحنه انتخابات بتوانند برنامه‌ها و دیدگاه‌های خود را با افکار عمومی در میان بگذارند.

هاشمی‌رفسنجانی در پایان تاکید کرد: همچنین کلیات رویکرد و برنامه حزب کارگزاران نسبت به انتخابات ریاست جمهوری آینده در کمیته سیاسی حزب جمع‌بندی شده و باید در شورای مرکزی با اجزا مربوطه به تضویب برسد که امیدوارم در دوماه آینده در اختیار احزاب همسو و افکار عمومی جهت نقد و تبادل نظر قرار گیرد.

گرامی‌مقدم: در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت فعال خواهیم داشت

سخنگوی حزب اعتمادملی گفت: ضمن گلایه و دلخوری از روند انتخابات مجلس یازدهم، در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مشارکت فعال خواهیم داشت.

اسماعیل گرامی‌مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی درباره آخرین تحرکات حزب سیاسی متبوعش برای انتخابات‌های ۱۴۰۰،  اظهار داشت: چند ماهی است که کمیته سیاسی و کمیه تعامل حزب اعتماد به موازات هم، خط مشی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها را تدوین کرده‌اند و کمیته تعامل بر اساس وظیفه ذاتی خود به دنبال تعامل با گروه‌ها و احزاب سیاسی در جبهه اصلاحات است.

وی افزود: ما (حزب اعتماد ملی) همچنان که قبلا اعلام کردیم ضمن گلایه و دلخوری از روند انتخابات مجلس یازدهم، در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مشارکت فعال خواهیم داشت سعی می‌کنیم حتما حزب نامزد اختصاصی داشته باشد.

گرامی‌مقدم توضیح داد: مصوبه ما تا الان این بوده که حزب نامزد اختصاصی داشته باشد و شخصیت‌های درون و بیرون حزب را بررسی می‌کنیم و کمیته‌ای نیز برای تدوین برنامه انتخابات ۱۴۰۰ راه‌اندازی شده و دفاتر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در این کمیته حضور دارند تا برای رئیس جمهور آینده برنامه مدون آماده کنند.

سخنگوی حزب اعتماد ملی خبر داد که حزب متبوعش از امروز (اول اول آذرماه) وارد مصادیق انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست جمهوری شده و پیش از این بر روی معیارها بحث و گفت‌و‌گو صورت داده است.

به گزارش فارس، حزب اعتماد ملی از جمله احزاب اصلاح‌طلب است که دبیرکلی آن را مهدی کروبی (از فتنه‌گران سال ۸۸) و قائم مقامی آن را الیاس حضرتی (نماینده سابق تهران و مدیر مسئول روزنامه اعتماد) بر عهده دارد.

بسیاری از اعضا و افراد نزدیک به این حزب هم اکنون در شورای شهر تهران حضور دارند.

تندروها از شکست ترامپ احساس خطر کرده‌اند 

جواد امام گفت‌: تندروها بعد از شکست دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا نسبت به فضای انتخاباتی ایران احساس خطر کرده‌اند. به هر حال پیروزی بایدن، احتمال بازگشت ایالات متحده به برجام و در نتیجه‌ کاهش مشکلات و احتمال ترغیب بیشتر مردم به مشارکت در انتخابات را زیاد کرده که این قطعاً ایده‌آل تندروها نیست.

گروهی از نمایندگان مجلس یازدهم و در راس آنها محمدباقر قالیباف رئیس مجلس این روزها انواع و اقسام فشارها را بر دولت وارد می‌کنند. آن هم در شرایطی که کشور در آستانه انتخاباتی است که برای گذر از بحران‌ها درصد بالاتر مشارکت در آن لازم به نظر می‌رسد.

جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین در این ‌باره اظهار داشت: آقایان بدون اینکه متوجه سختی‌های کشور و مشکلات مردم باشند، به طمع انتخابات ۱۴۰۰ همه سعی‌شان را برای تخریب دولت به کار بسته‌اند تا شاید بتوانند فضا را برای راهیابی به پاستور آماده کنند. البته بر هیچ کسی پوشیده نیست که دولت اشکال‌هایی دارد، اما اینکه قالیباف و تندروها اقدام‌های تهاجمی را سفت و سخت دنبال می‌کنند به این خاطر است که فقط به فکر برنده شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری هستند. آنها البته این حس را دارند که سیاه‌نمایی علیه دولت می‌تواند هدف‌شان را محقق کند و به‌ همین دلیل حاضرند مردم را ناامید کنند.

این فعال سیاسی در ادامه گفت: البته این را هم باید در نظر داشت که این گروه بعد از شکست دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا نسبت به فضای انتخاباتی ایران احساس خطر کرده‌اند و به همین دلیل تحرکات تندشان را شدت بخشیده‌اند تا برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری‌ها‌یشان با خللی مواجه نشود. به هر حال پیروزی بایدن، احتمال بازگشت ایالات متحده به برجام و در نتیجه‌ کاهش مشکلات و احتمال ترغیب بیشتر مردم به مشارکت در انتخابات را زیاد کرده که این قطعاً ایده‌آل تندروها نیست.

او ادامه داد: این نوع رفتارها هزینه‌ساز است و بر بی‌اعتمادی و یأس افکار عمومی دامن می‌زند. تداوم سیاه‌نمایی و تندروی‌ها خسارت‌های زیادی به بار خواهد آورد. در چنین موقعیتی توقع می‌رود سیستم به فکر کنترل کردن تندروی تندروها باشد؛ اما مجلس که می‌تواند تنش‌زدایی کند جایگاهش را از دست داده و به نهادی بی‌اثر تبدیل شده است. همچنین می‌توان به اثرگذاری مجمع تشخیص مصلحت در رویکردهای مجلس اشاره کرد که متاسفانه این نهاد بعد از فوت آیت‌الله هاشمی عملاً تعطیل شده است.

مدیرعامل بنیاد باران توضیح داد: این شرایط نتیجه انتخاباتی است که در اسفندماه ۹۸ با کمترین رأی ممکن برگزار شد. با چنین وضعیتی می توان به این نتیجه رسید که «مشارکت بالا در انتخابات ریاست‌جمهوری» از هر ضرورتی، ضروری‌تر است. جای تاسف دارد آنهایی که باید شرایط را درست و کاستی‌ها را ترمیم کنند، خودشان مسبب بدتر شدن وضعیت هستند و این مساله واقعاً نگران‌کننده است.

جواد امام گفت: اگر فضا ترمیم نشود، مردم حتماً با گرفتاری‌های بیشتری روبه‌رو خواهند شد.

قالیباف صحن مجلس را با مناظره‌های انتخاباتی اشتباه گرفته است / گروهی در حال تصویرسازی برای انتخابات ریاست‌جمهوری هستند

نعمت احمدی گفت‌: ظاهراً آقای قالیباف صحن مجلس را با مناظره‌های انتخاباتی اشتباه گرفته و به همین دلیل از هر موقعیتی برای تخریب روحانی بهره می‌برد. در واقع او همچنان روحانی را رقیب خود می‌بیند و کاری ندارد که رئیس مجلس است و روحانی هم در جایگاه رئیس‌جمهوری نشسته.

محمدباقر قالیباف از روی صندلی اول بهارستان بارها دولت و مشخصاً حسن روحانی را با ادبیاتی تهاجمی مخاطب قرار داده تا ذهنیت «رویارویی مجلس یازدهم با دولت روحانی» بیش از پیش تقویت شود. در همین راستا گروهی از تحلیلگران سیاسی متفق‌القول چنین تلقی‌ای دارند که رئیس مجلس به فکر انتخابات ۱۴۰۰ است و در جهت فعالیت‌های انتخاباتی حرکت می‌کند.

نعمت احمدی، حقوقدان، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین در این ‌باره اظهار کرد: قانون اساسی شرح وظایف هر کدام از سه قوه را مشخص کرده است، اما ظاهراً آقای قالیباف صحن مجلس را با مناظره‌های انتخاباتی اشتباه گرفته و به همین دلیل از هر موقعیتی برای تخریب روحانی بهره می‌برد. در واقع او همچنان روحانی را رقیب خود می‌بیند و کاری ندارد که رئیس مجلس است و روحانی هم در جایگاه رئیس‌جمهوری نشسته. باید یکی به آقای قالیباف بگوید که سه سال و ۶ ماه از مناظره‌ها گذشته و الان وقت همراهی قوا برای کم کردن مشکلات است.

این وکیل پایه‌یک دادگستری در ادامه گفت: رئیس و تعدادی از چهره‌های تندرو مجلس یازدهم در حالی به رویکرد تقابلی با دولت اصرار می‌ورزند که رهبری در این مدت ۲ بار نسبت به چنین کارهایی به طور جدی تذکر داده‌اند. اما برخی از آقایان به قدری به تندروی و تخریب اصرار دارند که حتی توصیه‌های ایشان را هم نادیده می‌گیرند. با بررسی این رفتارها می‌توان گفت، گروهی در حال تصویرسازی برای انتخابات ریاست‌جمهوری هستند و به همین دلیل کارهای مملکت را رها و برنامه‌های انتخاباتی خود را شروع کرده‌اند.

او اضافه کرد: این در حالی است که آقای قالیباف باید وسعت نظر داشته باشد تا در جایگاه رئیس قوه مقننه از شأن مجلس دفاع کند. مجلس زمانی در رأس امور بود و اکنون جای خالی چهره‌های شاخص و فراموش‌نشدنی‌ای چون آیت‌الله طالقانی،‌ آیت‌الله هاشمی، ناطق‌نوری، مهدی کروبی، عبدالله‌ نوری و بهزاد نبوی که ردای نمایندگی را بر تن داشتند، احساس می‌شود. اما متاسفانه شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که نمایندگان با کمترین رأی ممکن می‌توانند روی یکی از صندلی‌های بهارستان بنشینند و هر کاری که لازم می‌بینند انجام بدهند.

این حقوقدان توضیح داد: درباره آقای قالیباف و همفکران مجلسی‌اش باید گفت، آنها می‌دانند که انتخابات ۱۴۰۰ در فضایی سرد برگزار خواهد شد و به همین دلیل برای بهبود وضعیت تلاش نمی‌کنند تا در انتخاباتی بی‌رقیب بتوانند نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری را به نفع خود رقم بزنند. متاسفانه کاری هم به این ندارند که کشور چه شرایطی دارد و مردم چقدر گرفتار هستند. در واقع برای تندروها فقط رسیدن به پاستور اهمیت دارد و به جز این هدف به چیز دیگری فکر نمی‌کنند.

نعمت احمدی گفت: متاسفانه مجلس دیگر در رأس امور نیست که این خسران بزرگی محسوب می‌شود.

احمد زیدآبادی: حضور یک نظامی در پاستور اقتضای روند تطور اوضاع ایران در ۳ دهه گذشته است

روزنامه اعتماد نوشت: همین چند روز پیش بود که کارزاری مجازی به‌ راه افتاد تا ظرف ۳ ماه از روز ۲۵ آبان تا ۲۵ بهمن ‌ماه ۹۹ از جانب گروهی که خود را «جوانان انقلابی» معرفی می‌کنند از «فرمانده جوان و انقلابی قرارگاه خاتم‌الانبیا» برای «کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰» دعوت به ‌عمل آورند. آنچه اما در تیتر و عنوان این کارزار مجازی بیش از همه خودنمایی می‌کرد، سمتی بود که پشت نام این چهره نظامی قرار گرفته و او را نه «سردار سعید محمد» بلکه «دکتر سعید محمد» خطاب قرار می‌داد. محمد البته از دانش‌آموختگان دانشگاه تربیت مدرس تهران است و مدرک دکترای خود را سال ۸۸ در رشته مهندسی عمران از این دانشگاه دریافت کرده اما حتی در بخش مربوط به تحصیلات و فعالیت‌های علمی شرح ‌حال او هم می‌خوانیم که او اگرچه عضو هیات علمی یکی از دانشگاه‌های کشور است اما این دانشگاه، دانشگاه امام حسین(ع) و ازجمله دانشگاه‌های وابسته به سپاه پاسداران است و در واقع در رده دانشگاه‌های نظامی دسته‌بندی می‌شود. به جز این هم تمام کارنامه محمد از سال ۶۶ یعنی زمانی که به عضویت سپاه پاسداران درآمد تا به امروز به ‌نحوی به این نهاد نظامی وابسته بوده و او اگرچه به عنوان یک مهندس عمران در بخش‌های عمرانی و اجرایی سپاه مسوولیت داشته اما درنهایت همواره به عنوان یک سردار سپاه، چهره‌ای نظامی معرفی شده و می‌شود. اینکه حالا از این جای کار به بعد «جوانان انقلابی» و برخی طیف‌های البته متنفذ و قدرتمند جناح راست، چه خوابی برای سعیدمحمد دیده و می‌خواهند چگونه او را نه به عنوان یک سردار سپاه بلکه به عنوان دکتری انقلابی راهی دنیای سیاست کنند، پرسشی است که برای یافتن پاسخ آن باید چند ماهی دندان روی جگر بگذاریم. ضمن آنکه اگر به ‌واقع قرار به کاندیداتوری چهره‌ای با سابقه نظامی باشد این تنها محمد جوان نیست که در رده افراد احتمالی قرار می‌گیرد و به جز او تا اینجای کار دست‌کم درباره چهره‌هایی چون محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، حسین دهقان، علی شمخانی و چندین و چند نفر دیگر نیز زمزمه‌هایی مطرح شده است؛ چنانکه حتی برخی از احتمال کاندیداتوری سردار عزیز جعفری، فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران گفته و نوشته‌اند.

رییس‌ جمهوری با سابقه نظامی؛ پیش از مصادیق!

اما پرسش از مصادیق «رییس‌جمهوری با سابقه نظامی» در آستانه «انتخابات ۱۴۰۰» اولین پرسشی نیست که روی میز تحلیلگران سیاست ایرانی در انتظار پاسخ است و هنوز پرسشی بنیادی‌تر بی‌پاسخ مانده؛ پرسش از اینکه آیا اتفاق تازه‌ای افتاده که دیگر منع ورود نظامیان به سیاست مطرح نیست و حالا حامیان ایده «رییس‌جمهوری با سابقه نظامی» تنها باید یکی از میان سرداران و درجه‌داران برگزینند و برای انتخاب مقابل ملت بگذارند؟ در این میان البته نکته ظریفی که موافقان و مخالفان این ایده را به‌ خود مشغول کرده، این است که تعریف «سیاست‌مدار نظامی» یا «نظامی سیاست‌مدار» چیست و اینکه آیا یک چهره نظامی پس از استعفا از مقام و سمت نظامی، مصداق «رییس‌جمهوری با سابقه نظامی» هست یا نیست. در این میان با توجه به آنچه ادوار گذشته مثلا در کاندیداتوری چهره‌هایی چون محسن رضایی یا محمدباقر قالیباف رقم خورد، نشان از این دارد که تفسیر شورای نگهبان از این منع قانونی که به‌ خصوص از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی صورت گرفته صرفا تا زمانی اعتبار دارد که آن کاندیدا در کسوت و لباس نظامی‌گری باشد و در نتیجه اگر چهره‌ای نظامی، پس از سال‌ها نظامی‌گری، از این کسوت استعفا داد، دیگر مشمول این محدودیت نخواهد بود. اما این هم هنوز همه ماجرا نیست. چراکه در این میان از قضا هستند نظامیانی که پس از سال‌ها نظامی‌گری برای مقطعی یونیفورم و پوتین را کنار گذاشته و ردای سیاست به تن کردند، شانس خود را در انتخابات آزمودند و حتی در مواردی برای مدتی در کسوت سیاستمدار به رزومه سیاسی خود افزودند و بعد دوباره به خانه اول بازگشته و لباس نظامی‌گری به تن کردند. چنانکه محسن رضایی پس از چند نوبت تلاش برای نشستن بر کرسی ریاست‌جمهوری و ناکامی در کسب آرای ملت حالا دوباره با لباس سپاه اینجا و آنجا ظاهر می‌شود و جالب آنکه در این مقطع اخیر هم گاهی، باز بدون این لباس و با ردای معمول سیاسیون ابراز وجود می‌کند.

اسماعیل کوثری هم شاید ازجمله چهره‌هایی است که در این زمره قرار می‌گیرد. سردار سپاهی که مدتی یونیفورم سپاه را در کمد آویخت، به عنوان نماینده شهروندان پایتخت، راهی «بهارستان» شد و بعد دوباره آن یونیفورم سبزرنگ را بیرون آورد و به تن کرد تا مدتی جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله باشد و هم‌اکنون نیز به عنوان یک سردار سپاه کهنه‌کار، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران است. سردار سپاهی آشنا به بالا و پایین سیاست که حالا در آخرین اظهارنظر خود درباره «رییس‌جمهوری با سابقه نظامی» این مساله را «جنگ روانی علیه بچه‌های سپاه» توصیف کرده و به خبرآنلاین گفته است: «بچه‌های سپاه قبل از اینکه به سپاه بیایند، سیاسی بودند و مبارزه می‌کردند برای همین براساس تکلیف الهی که حضرت امام فرمودند، جنگ در اولویت است خیلی از این بچه‌ها دانشگاه‌های خود را رها و لباس سپاه به تن کردند تا پای انقلاب و دشمنی که تجاوز کرده بود، بایستند. مگر آنها گناه کردند که در سخت‌ترین شرایط مسولیت پذیرفتند؟! مگر نظامی‌ها چکار کرده‌اند که مردم را می‌ترسانیم؟! الان آن سیاسیونی که ۴۰ سال مسوولیت به عهده گرفتند، چکار کردند؟ ما باید اینها را با هم مقایسه کنیم نه اینکه فقط مردم را بترسانیم و از واژه نظامی استفاده کنیم. مگر نظامی‌ها چکار کرده‌اند؟ نظامی‌ها از جان خودشان گذشتند و دشمن را از خاک خودشان بیرون کردند و اجازه ندادند یک وجب از خاک کشورشان در دست دشمن باقی بماند، آنها با حداقلِ حداقل آمدند و همین الان هم در کارهای عمرانی و معیشتی جلودار هستند، آنها با کمترین امکانات به دورترین نقاط می‌روند و کار می‌کنند. ما باید سابقه اینها را ببینیم. سواد برخی برادران سپاه از آقایانی که خودشان را سیاسی می‌دانند، بیشتر است. فرمانده کل سپاه که آقای محسن رضایی بود پیش از انقلاب دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود و حتی اگر بقیه برادران را هم حساب کنید باید ببینید که از نظر سواد نسبت به آقایانی که خودشان را سیاسی می‌دانند، کدامشان باسوادتر هستند. ما همه با هم برادر هستیم و باید کار را پیش ببریم باید طوری کار را پیش ببریم که نتیجه آن برای مردم و پیشرفت کشور باشد. برخی می‌ترسند نظامی‌ها بین مردم محبوب‌تر شوند»!

زیدآبادی: مردم نمی‌هراسند!

این اظهارات کوثری و آنچه «نگرانی برخی از محبوبیت نظامیان نزد مردم» خوانده درحالی که به نظر می‌رسد، کنایه‌ای است به اصلاح‌طلبان حالا با واکنش جالبی از سوی احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار نزدیک به این جریان سیاسی مواجه شده است. زیدآبادی البته به طور مستقیم به آنچه از کوثری خواندیم، اشاره‌ای نکرده اما از قضا برخلاف آنچه او بر آن تاکید کرده، معتقد است که در میان مردم،کسی چندان از ریاست‌جمهوری نظامیان نمی‌هراسد. او در یادداشتی که در کانال تلگرامی‌اش منتشر کرد پس از طرح موضوع، پاسخ به این پرسش را که کاندیداتوری چهره‌ای با سابقه نظامی چقدر نگران‌کننده است، وابسته به نوع داوری درباره شرایط کنونی کشور و راه‌های برون‌رفت از آن می‌داند و با اشاره به مفهوم «دولت پنهان» در گفتار و نوشتار برخی اصلاح‌طلبان و به عنوان نهادی که قدرت اصلی تصمیمات اجرایی را در اختیار دارد، می‌نویسد:«باور به دولتی پنهان با قدرتی بلامنازع، اعتراف به صوری بودن کل دم و دستگاه پاستور است که از یک‌ سو هر گونه تلاش میانه‌روها برای تسلط بر آن را بی‌معنی می‌کند و از سوی دیگر تسخیر آن توسط نیروهای «دولت پنهان» عملا تغییری قابل توجه در معادله کنونی قدرت در ایران به وجود نمی‌آورد جز اینکه آنچه را گفته می‌شود پنهان است، نزد افکار عمومی علنی و آشکار می‌کند!» زیدآبادی که تاکید دارد این هشدار نسبت به رییس‌جمهوری با سابقه نظامی که او آن را «تعارضات تحلیلی اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان» می‌خواند عملا تاثیری در میزان نگرانی ملت ندارد؛ چراکه به ‌باور زیدآبادی «از نگاه بسیاری از مردم، اگر همه امور تعیین‌کننده به سرپنجه نامریی دولت پنهانی رقم می‌خورد که نه قابل کنترل و نه قابل شناسایی است پس چرا باید از مرئی شدن آن در ساختمان پاستور به هراس افتاد؟» او با تاکید بر اینکه «اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان پاسخ روشن و دقیقی برای این پرسش ندارند» می‌نویسد: «به نظر می‌رسد حضور یک نظامی در پاستور اقتضای روند تطور اوضاع ایران در ۳ دهه گذشته و از منظر منطق تحول امری گریزناپذیر باشد!» زیدآبادی بر این پایه معتقد است که «شاید به همین علت بسیاری از مردم از آن هراس ندارند به خصوص اینکه پاستور گرچه برای همه جناح‌ها بسیار وسوسه‌انگیز است اما آن نقطه بیش از آنکه مولد قدرت باشد به مثابه منزلگاهی برای آزمون صلاحیت واقعی افراد در رفع یا کاهش مشکلات عینی جامعه عمل می‌کند و بهتر از هر جای دیگری تمام نقصان‌ها و ناتوانی‌ها و بی‌برنامگی‌ها به ویژه توهمات را روی پرده می‌ریزد و چون اشتری بر نردبان، آشکار و هویدا می‌کند»!  از دیگر سو کوثری البته در ادامه به محدودیت‌های قانون ورود نظامیان به سیاست نیز اشاره کرده و چنانکه پیش از این ‌بارها و بارها از زبان موافقان کاندیداتوری چهره‌ای با سابقه‌نظامی  خوانده و شنیده‌ایم، معتقد است:«اگر از نمایندگان کسی بخواهد رییس‌جمهوری شود حتما یا باید استعفا دهد یا بازنشسته شود. برای ریاست‌جمهوری هیچ مشکلی نیست؛ چون قانون هم همین را می‌گوید، هر کسی می‌تواند نام‌نویسی کند فقط نباید دو شغل داشته باشد یعنی اگر انتخاب شد باید از کار قبلی خود کنار بکشد.» او گفته است: «این مسائل، مسائل انحرافی است که می‌گویند مثلا نظامی‌ها فلان‌ طور هستند چون آنها ترس از این دارند که نظامی‌ها با فداکاری‌های‌شان بین مردم محبوب‌تر شوند، اینها از این می‌ترسند که نظامی‌ها مسولیت بگیرند و کار را دنبال کنند و مقابل دشمن محکم‌تر بایستند. متاسفانه آنها این موضوع را بر این اساس مطرح می‌کنند. بچه‌های سپاه قبل از تشکیل آن سیاسی بودند».

چرا فقط سپاه؟ ارتشی‌ها نه؟!

در این میان اما همواره پرسشی که موافقان ورود نظامیان به عرصه سیاست از پاسخ‌دهی به آن پرهیز کرده یا سعی کرده‌اند تا حد امکان به آن نپردازند، تفاوتی است که در بحث ورود نظامیان به عرصه سیاست میان نظامیان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نظامیانی که به ‌نحوی لباس ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر تن کرده و می‌کنند، دیده می‌شود. اینکه چرا این میل به سیاست که به ‌روشنی در جمع سپاهیان دیده می‌شود در میان ارتشی‌ها نیست یا دست ‌پایین به ‌مراتب کمتر به یاد داریم که یک چهره ارتشی خواهان این باشد که ردای سیاست به تن کند. اسماعیل کوثری حالا پاسخ جالبی به این پرسش داده است. او گفته که این تفاوت «به‌ خاطر این است که بچه‌های سپاه یا بسیج پیش از اینکه وارد این موضوع شوند، سیاسی بودند اما قانون این را می‌گوید که نظامی‌ها(چه سپاه و چه ارتش) در گروه ، حزب یا جریان سیاسی که برای تعداد محدودی است، وارد نشوند و منافع آنها را دنبال نکنند ولی در عالم سیاست و کلان نظام اصلا مشکلی نیست که ورود کنند. اگر ما سیاست را ندانیم قطعا می‌گوییم ما ماموریم و معذور! و همین جمله(ماموریم و معذور) دیگر نمی‌تواند استدلال کند و منطق بیاورد اما زمانی که کسی با منطق جلو بیاید و سیاست را دقیق بداند و دشمن را خوب بشناسد محکم پای کار می‌ایستد و کار را جلو می‌برد».

هنوز چند ماهی تا برگزاری انتخابات سرنوشت‌ساز ۱۴۰۰ باقی است و باید منتظر بمانیم تا در آینده روشن شود که آیا درنهایت گزینه‌ای با سابقه نظامی‌گری وارد گود رقابت خواهد شد یا نه و البته مهم‌تر از آن آیا در صورت ورود چنین کاندیدایی به عرصه رقابت، مردم به او رای خواهند داد یا چون چند تجربه گذشته، این گزینه‌ها جایی در سبد آرای عمومی ایرانیان نخواهد داشت.

نظر شما