صاحب‌خبر - گروه سیاسی - فضای کشور به صورت دریجی برای ورود به جو انتخباتی آماده میشود. هرچند این جو بیشتر از سوی رسانهها و گروه های سیاسی شکل میگیرد و شاید میزان مشارکت مردم در این انتخبات در هاله ای از ابهام باشد هرچند معادلات انتخابات در ایران متفاوت تر از سایر کشورهاست و هر اتفاقی می تواند ورق را به سمت دیگری بچرخاند.
ا این همه اما بازار گمانه زنیها و پیشبینیها داغ است. اصولگرایان تقریبا خود را برنده کارازار بعدی ریاست جمهوری می دانند چنانکه در انتخابات مجلس یازدهم نیز به واسطه کاهش مشارکت مردم تقریبا اکثیرت آرا را به دست آوردند و حالا نیز شاید نیم نگاهی به خاموش ماندن آرای خاکستری برای پیروزی در انتخبات 1400 هستند.
از آن سو عده ای از تحلیلگران سیاسی نیز نتیجه را با توجه به شرایط قطعی می دانند. از جمله صادق زیباکلام که معتقد است حتی اگر رئیس دولت اصلاحات هم کاندیدا شود باز هم 24 میلیون رای مردم پای صندوق های رای نخواهد آمد.
زیباکلام همچنین میگوید: به نظر من اصلاحطلبان وقت خود را تلف میکنند. هربخشی از جریان اصلاح طلب، اعم از روحانیون مبارز و کارگزاران و دیگران که امیدی به انتخابات ۱۴۰۰ دارند به نظر من وقت خودشان را تلف میکنند و متاسفانه هیچ شناختی از جامعه ایران ندارند.
این تحلیلگر سیاسی میافزاید: با روی کارآمدن جو بایدن در آمریکا، ممکن است مذاکرات در همین دولت آقای روحانی آغاز شود؛ اما برجام ۱۴۰۰ در دولت بعدی اتفاق خواهد افتاد. چون در انتخابات ۱۴۰۰ حامیان اصلاح طلبان پای صندوق های رای نخواهند رفت. بنابراین این اصولگرایان هستند که پیروز انتخابات خواهند بود و مذاکرات توسط اصولگرایان پیش خواهد رفت.
اصولگرایان با انقراض ژنتیک و اصلاح طلبان با انقراض نسل روبرو هستند
همچنین محمدعلی وکیلی معتقد است: با شکل گرفتن مجلس یازدهم متوجه شدم اگر اصلاح طلبان دچار انقراض نسل هستند اصولگرایان هم دچار انقراض ژنتیکی شده اند.
نماینده مجلس دهم، در رابطه با خلاء کادرسازی صحیح در جریان اصلاح طلب به برنا گفت: من در بهمن ماه با حسرت در سرمقالهای نوشتم که جریان اصلاحطلبی دچار بحران انقراض نسل است. از این رو با حسرت، چون جریان اصولگرا این مشکل را ندارد و این مشکل جریان اصلاح طلب است. در آن مقطع نوشتم که اصلاحطلبان به جای گلایه از شورای نگهبان و نظارت استصوابی و بقیه کمی مساله را در درون خودشان جستجو کنند که چقدر توانستهاند، الگوسازی کنند و چرا در تربیت نیرو ناکام ماندهاند؟
او افزود: بعدها با شکل گرفتن مجلس یازدهم متوجه شدمای داد بیداد، اگر اصلاح طلبان دچار انقراض نسل هستند اصولگرایان هم دچار انقراض ژنتیکی شده اند. چون انتظار همه ما این بود که مجلس یازدهم مجلسی با نرم کارشناسی بالاتر از مجلس دهم باشد و رفتار دقیقتری نسبت به مجلس دهم داشته باشد، ولی تا اینجا برخلاف این انتظارات عمل شده است. اینکه چرا ما به اینجا رسیده ایم در بخشی محصول ناکامی احزاب کشور در تربیت نیرو مناسب برای جایگاه های مختلف مدیریتی، اجرایی و کارشناسی کشور است.
وکیلی اضافه کرد: ما همیشه می گوییم مجلس در راس امور است و فکر می کنیم با دستورالعمل و بخشنامه و... در راس امور است. آن زمان که امام این حرف را زدند احتمالا نظر شریف ایشان به این مساله مهم بود که چون مجلس، عصاره فضائل ملت است پس به طور طبیعی فضائل ملت در راس است و در صَدر قرار دارد. الان که می بینیم، مجالس ما از ترکیب کسانی تشکیل شده است که کمی با فضائل ملت فاصله دارد. از این رو اعتماد مردم به این جایگاه نخبگی کاهش پیدا میکند.
او با بیان اینکه تحولات در آمریکا در ایران هم می تواند موثر باشد، گفت: بایدن به عنوان منتخب مردم آمریکا برای ما نه به منزله تهدید است و نه فرصت به شمار میرود بستگی به این دارد که ما چه انتظاری داریم و موقعیت خودمان را چگونه تعریف کردهایم. ما هم میتوانیم از بایدن تهدیدی بسازیم و هم فرصت ایجاد کنیم. بایدن تفاوتهایی حزبی و تفاوتهایی شخصی و منشی با ترامپ دارد؛ زبان دیپلماسی بایدن و همحزبیهای او در جهان رویکردی تعاملی است و حتی یک جانبه گری خود را در پوشش تعامل، پیش می برند.
شانس ظریف و لاریجانی بیشتر است
او با اشاره به اهمیت انتخابات ۱۴۰۰ در ایران برای تعامل بین المللی افزود: بسیار مهم است که در ایران چگونه انتخابی داشته باشیم تا از عهده چنین دولتی بر بیاید. به عقیده من کشور در موقعیتی شبیه به سال 68 است که نیازمند عبور همه جریانات سیاسی از دغدغه های حزبی و رسیدن همه به نقطه ای به نام منافع ملی است. کشور ما به هیچ وجه ظرفیت بازی های سیاسی را ندارد. ایران نیازمند این است که با انتخاباتی دولتی بر سر کار بیاید که بیشترین توان را در کارآمدی و خنثیسازی توطئهها دارد و بیشترین توان را در برقراری تعاملات، جهانی دارد.
وکیلی اضافه کرد: گوش مردم از بازیهای حزبی پر است و از این موارد خسته هستند همانطور که مردم بعد از جنگ خسته بودند و امیدی برای آنها ایجاد شده بود تا کسی پیدا شود و کشور را بسازد و همه جریانات سیاسی پشت آقای هاشمی قرار گرفتند و فارغ از اختلافات درون گروهی و با وجود مشکلات بخاطر کشور گردهم آمدند، امروز هم کشور ما در وضعیت مشابهی قرار دارد و باید همه گروه ها به حرمت مردم و بخاطر دغدغه ها و مشکلاتی که گریبان گیر، جامعه است از اختلافات حزبی کوتاه بیایند و ببینند چه کسی برای تشکیل دولت ائتلافی در قد و قامت رئیس جمهوری است.
او در پایان تاکید کرد: نیاز به شکلگیری ائتلافی از نخبگان و آدم های کار آمد در همه جناح های سیاسی با هدف برون رفت کشور از مشکلاتی که امروز با آنها دست و پنجه نرم می کند، وجود دارد؛ هنوز برای اعلام اسامی زود است ولی لاریجانی و ظریف این شانس را دارند.
اصلاح طلبان و اصولگرایان عقبه خود را از دست داده اند
همچنین محمد غرضی، کاندیدای انتخابات سال ۹۲ می گوید: اصلاحطلبان نشان میدهند که به مفاهیم آمریکایی نزدیک هستند و اصولگرایان نشان میدهند که مبارز مفاهیم آمریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را می کنند، یعنی به خارج کاری ندارند.
وی افزوده بود: تقریباً ظرف این ۴۰ سال طیف اصلاحطلب و طیف اصولگرا امتحان خود را پس داده بودند و کمکم عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده بودند و در انتخابات مجلس فعلی تعداد مشارکت مردم خیلی پایین بود. الان باز موقعیتی پیدا میشود که طرفداران امریکا به جنب و جوش بیفتند و اصولگرایان به جنب و جوش مجدد بیفتند و یک موقعیتی برای اینکه جامعه ای داشته باشند به دست می آورند. اینکه تا چقدر به کشورداری منجر شود، اتفاقی نمی افتد، یعنی در کشورداری که مشکلات وسیع مردم مطرح است نمی تواند تاثیرگذاری خاصی داشته باشد.
غرضی همچنین تصریح کرده بود: اصولگرایان تمام حاکمیت، دولت، مجلس و قوای قضائیه را میخواهند، کما اینکه اصلاحطلبان نیز همینگونه هستند، منتهی با هم تعامل میکنند، یعنی بخشهای مختلف را به هم واگذار میکنند و در یک چیزی شریک هستند: زیر زندگی و زیر معیشت برای مردم؛ یعنی آنها در این شراکت دارند و بقیه را بین هم تقسیم می کنند. شما ببینید از این ۵ هزار اولاد مدیران اصلاح طلب و اصولگرا که در آمریکا هستند چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کرده اند و اصلا مشخص نیست که او پسر یک اصولگرا است یا پسر یک اصلاح طلب. شما کشور را مقداری سیاسی میبینید و من بیشتر آن را اداری میدانم. آنها در بالا دعوای زرگری راه میاندازند و در زیر منافع را تقسیم می کنند.
غرضی همچنین درخصوص پیشبینی خود در رابطه با انتخابات 1400 گفته بود: اصل مطلب بر دعا است، اینکه من چیزی بخواهم یک خواست شخصی است و پیشبینی بنده هم خواست شخصی است. من خدایی نکرده انتظاری از دیگران ندارم،فقط دلم می خواهد که کشور حفظ شود ولی قدرت سیاسی به مردم نزدیک شود. من دوست دارم که جمعیت زیادی پای صندوقهای رای بیایند اما صورت ظاهر آن، این را نشان نمی دهد.∎
نظر شما