سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، چند روز قبل مرد ۴۹سالهای به نام ابراهیم که چشم چپش باند پیچی شدهبود به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از پسر همسایهشان به اتهام کور کردن چشمش در یک نزاع دستهجمعی شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «خانهمان در محله خلیج فارس در جنوب غرب تهران است. روز یازدهم مهرماه امسال همسر و مادرم از بیرون به خانه میآمدند که زن همسایه سطل آبی را به داخل کوچه میپاشد که مقداری زیادی از آن روی مادرم میریزد و همین موضوع باعث درگیری آنها میشود. وقتی متوجه درگیری آنها شدم، همسرم را آرام کردم و از او خواستم موضوع را فراموش کند، اما خبر نداشتم که درگیری آنها کوری چشم مرا به دنبال دارد.»
وی ادامه داد: «چند ساعتی از مشاجره لفظی آنها گذشته بود و به خیال اینکه درگیری تمام شدهاست به کوچه رفتم و جلوی خانهام نشسته بودم که دقایقی بعد بهمن پسر همسایه به داخل کوچه آمد و به من اعتراض کرد که چرا همسرم با مادرش درگیر شدهاست. به او گفتم درگیری تمام شده است و بهتر است ما بین درگیری دو زن دخالت نکنیم، اما او دست بردار نبود و با من درگیر شد و مرا کتک زد. او چاقو داشت و به من حمله کرد که با دیدن چاقوی او فرار کردم و با داد و فریاد از همسایه درخواست کمک کردم. وقتی صدای درگیری ما بلند شد پسرم و برادرم که داخل خانه بودند به کمک من آمدند و همان لحظه هم مادر بهمن و سه مرد از بستگان آنها با چوب و میله آهنی وارد درگیری شدند. آنها با چوب و چماق به جان برادر و پسرم افتادند و پسر جوان هم با چاقو چند ضربه به من زد و ضربه آخر را هم به چشمم وارد کرد که غرق در خون روی زمین افتادم.»
درخواست قصاص چشم دارم
وی در پایان گفت: «پسر جوان با دیدن این صحنه خیال کرد که من به قتل رسیدهام و از طرفی هم مادرش به او گفت که «مرد همسایه را کشتی فرار کن» و بعد هم همگی فرار کردند و همسایهها هم ما را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند که پزشکان اعلام کردند چشم چپ من به شدت آسیب دیده و بیناییاش را از دست داده است. پس از این چند باری به امید اینکه بینایی چشم چپم را بدست آورم تحت عمل جراحی قرار گرفتم، اما فایدهای نداشت و پزشکان در نهایت اعلام کردند که چشم چپم کور شدهاست. پس از این زندگی برای من تیر و تار شد و امیدم به زندگی از دست رفت و تصمیم گرفتم پس از بهبودی از پسر جوان به اتهام کور کردن چشمم شکایت کنم و الان هم میگویم چشم در مقابل چشم و درخواست قصاص چشم دارم.»
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیق در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد اظهارات شاکی درست است و روز حادثه پسر همسایه که بهمن نام دارد او را باچاقو زخمی کرده و ضربهای هم به چشم او زده است. همچنین تحقیقات میدانی و شاهدان حادثه هم گفتههای شاکی را تأیید کردند و بدین ترتیب متهم به دستور بازپرس تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام دو روز قبل بازداشت شد.
اعتراف به درگیری
بهمن ۲۸ساله که راننده لودر است، پس از دستگیری به دادسرای امور جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت. وی در بازجوییها به درگیری با مرد همسایه اعتراف کرد، اما کور کردن او را انکار کرد.
وی در ادعایی گفت: «روز حادثه ساعت۱۷ عصر از محل کارم به خانه برگشتم که دیدم دو عمویم و دامادمان مهمان ما هستند. من در جریان درگیری مادرم با زن شاکی نبودم که لحظاتی بعد صدای داد و فریاد مادرم را از داخل کوچه شنیدم. سراسیمه همراه مهمانهایمان به داخل کوچه رفتیم که دیدیم شاکی و برادر و پسرش با میله آهنی با مادرم درگیر شدهاند که درگیری دستهجمعی ما آغاز شد. ما یکدیگر را کتک زدیم و آنها هم ما را کتک زدند و حتی زخمی کردند، اما متوجه نشدم که چه کسی ضربه به چشم شاکی زد.»
متهم در پایان به دستور قاضی ساسان غلامی برای ادامه تحقیقات و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.