به گزارش جهان صنعت نیوز: در نگاه نخست و بنا به مواضع رسمی هر دو کشور و گفته‌های مقامات‌شان پاسخ به این سوالات منفی است یعنی نه ایران بنای تغییر رویه را دارد و نه آمریکا دست‌بردار است. نه تغییر دولت در ایالات متحده چیزی را عوض می‌کند و نه انتخابات ۱۴۰۰. با این منطق باید گفت که آش همان آش است و کاسه همان کاسه بنابراین دل بستن به این آمدن و رفتن‌ها بیهوده است.
کارشناسان و تحلیلگران اما نظر دیگری دارند. متخصصان حوزه سیاست خارجی اظهارات و اصرارهای مقامات عالی دو کشور بر پافشاری بر مواضع و سیاست‌ها را شنیده و می‌دانند اما این را نیز در نظر دارند که عنصر اصلی و تعیین‌کننده در این عرصه، منافع کشور و مصالح ملت است. از این رو با اشاره به تغییر رویکردهایی که در گذر سال‌ها با توجه به تغییر شرایط صورت گرفته به ایجاد تغییر در مقطع حساس کنونی نیز امیدوارند.
آنچه مقام معظم رهبری روز گذشته در سخنان خود مبنی بر حساب‌شده و مشخص بودن سیاست‌های ایران گفت نیز این امید را تقویت می‌کند. ایشان در سخنرانی دیروز تاکید کردند که آمد و رفت اشخاص در سیاست‌ها تاثیری ندارد. این یعنی ایران سیاست خارجی خود را همواره بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت تعیین کرده و برای ما فرقی ندارد که ترامپ رییس‌جمهور باشد یا بایدن؛ همان تصمیمی را می‌گیریم که این سه اصل ایجاب می‌کند.
نکته قابل تامل‌تر اما آن است که اهل فن در عرصه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل اوضاع و احوال آمریکا را به نحوی ارزیابی می‌کنند که ترامپ در شرایط فرضی رسیدن به دور دوم، ناگزیر به تعدیل سیاست‌های خود است. همچنین معتقدند که بایدن به فرض رییس‌جمهور شدن، باپرنسیب‌تر از ترامپ عمل کرده و شاهد نوعی تحول در سیاست‌های آمریکا خواهیم بود. بدیهی است که منظور از تحول، زیر و رو شدن سیاست خارجی ایالات متحده نبوده و مقصود، تغییرات شکلی و حداقلی است. همین تغییرات شکلی و حداقلی اما شرایط و اقتضائاتی که ایران بر مبنای آن تصمیم می‌گیرد را تغییر خواهد داد.
بر این اساس سیاست خارجی ایران نه با آمدن بایدن و ترامپ بلکه با تغییراتی که در صورت پیروزی هر کدام از این دو ناگزیر به نظر می‌رسد، تطبیق یافته و تغییر می‌کند؛ تغییراتی که امیدواریم در کنار عوامل مهم دیگر همچون اتکا به توان داخلی، مدیریت دقیق و کارآمد، بهره‌گیری از پتانسیل‌های کشور و … به بهبود اوضاع و احوال مردم به خصوص در حوزه اقتصادی، سیاسی کمک کند.
نظر شما