خبرورزشی/ آرتین زهرابی: این جنگ زرگری را باید در یک کجا تمامش کرد؛ هر چقدر این موضوع کش پیدا کند وارد مناقشه های سنگین تر می شویم و هزینه اش را به طور گزاف، فوتبال آسیب پذیر ما پرداخت خواهد کرد.
8 سال با کی روش نتوانستیم یک صلح جامع و منطقی میان مربیان ایرانی و سرمربی تیم ملی ایجاد کنیم؛ 8 سالی که با جنگ و دعوای بی حاصل سپری شد و دودش مستقیم به چشم تیم ملی رفت.
مربیان ایرانی و طیف وسیعی از هواداران فوتبال، همین که سرمربی تیم ملی سابقه سرمربیگری در رئال مادرید را داشت و سال ها تئوریسین سر آلکس فرگوسن بود و با چند تیم، تجربه حضور در جام جهانی را داشت کفایت نمی کرد! این اختلاف عمیق و درونی هم بی سرانجام باقی ماند.
مربیان ایرانی، اغلب سرمربی خارجی را بر نمی تابند و این مساله ارتباطی به بودن یا نبودن کی روش ندارد؛ حالا که کی روش هم نیست باز این داستان سر داراز دارد.
امروز مصاحبه ای خواندیم از یک مربی ایرانی؛ او صعود به جام جهانی را اتفاقی ساده ارزیابی کرد و گفت مربیان ایرانی نیز به راحتی می توانند با تیم ملی به جام جهانی بروند.
این نکته به همه هشدار می دهد سرمربی خارجی بعدی حتی اگر یورگن کلینزمن هم باشد با همان اتفاقاتی مواجه خواهد شد که پیشتر آن را کی روش تجربه کرده بود.
در متاسفانه بر همان پاشنه می چرخد و مرغ مربیان ما یک پا دارد؛ سرمربی خارجی بیاید دوباره زیر چرخ دنده های بی رحم، لت و پار خواهد شد! حالا می خواهد کی روش باشد یا کلینزمن. نام این مربی اهمیت ندارد؛ نکته این است که سرش در این فوتبال بلا می آورند و دودمانش بر باد می رود.
وقتی از حالا می توانیم پیش بینی فشار از بالا و پایین را بر سرمربی آینده تیم ملی پیش بینی کنیم با خود می گوییم چه کاری است؟ در این روزهایی که دلار قیمت افسانه ای پیدا کرده و فدراسیون فوتبال حتی از پرداخت مبلغ قرارداد سرمربی قبلی عاجز است چرا این فوتبال را دوباره وارد یک مسیر پرمخاطره و درسرساز کنیم؟
یک سرمربی ایرانی برای تیم ملی انتخاب کنید تا با همان سادگی و صراحتی که می گویند، تیم ما را با اقتدار (مثل همین دو دوره گذشته) به جام جهانی ببرند!
ما نه آن بازی رویایی مقابل آرژانتین را می خواهیم، نه توقع کسب تساوی برابر یاران رونالدو را داریم. باور کنید آدم های بی توقعی می شویم. همین که تیم ملی را به جام جهانی ببرند و در گروهمان ناک اوت شویم، انتظار دیگری نداریم.
فقط مربیان ما به آرامش برسند و داغ مربی خارجی بر دلشان نماند؛ همین برای ما کفایت می کند. فقط دعوا نکنند و همدیگر را قبول داشته باشند؛ همین برای ما کافی است...
امیدواریم فقط خودشان، خودشان را قبول داشته باشند!
8 سال با کی روش نتوانستیم یک صلح جامع و منطقی میان مربیان ایرانی و سرمربی تیم ملی ایجاد کنیم؛ 8 سالی که با جنگ و دعوای بی حاصل سپری شد و دودش مستقیم به چشم تیم ملی رفت.
مربیان ایرانی و طیف وسیعی از هواداران فوتبال، همین که سرمربی تیم ملی سابقه سرمربیگری در رئال مادرید را داشت و سال ها تئوریسین سر آلکس فرگوسن بود و با چند تیم، تجربه حضور در جام جهانی را داشت کفایت نمی کرد! این اختلاف عمیق و درونی هم بی سرانجام باقی ماند.
مربیان ایرانی، اغلب سرمربی خارجی را بر نمی تابند و این مساله ارتباطی به بودن یا نبودن کی روش ندارد؛ حالا که کی روش هم نیست باز این داستان سر داراز دارد.
امروز مصاحبه ای خواندیم از یک مربی ایرانی؛ او صعود به جام جهانی را اتفاقی ساده ارزیابی کرد و گفت مربیان ایرانی نیز به راحتی می توانند با تیم ملی به جام جهانی بروند.
این نکته به همه هشدار می دهد سرمربی خارجی بعدی حتی اگر یورگن کلینزمن هم باشد با همان اتفاقاتی مواجه خواهد شد که پیشتر آن را کی روش تجربه کرده بود.
در متاسفانه بر همان پاشنه می چرخد و مرغ مربیان ما یک پا دارد؛ سرمربی خارجی بیاید دوباره زیر چرخ دنده های بی رحم، لت و پار خواهد شد! حالا می خواهد کی روش باشد یا کلینزمن. نام این مربی اهمیت ندارد؛ نکته این است که سرش در این فوتبال بلا می آورند و دودمانش بر باد می رود.
وقتی از حالا می توانیم پیش بینی فشار از بالا و پایین را بر سرمربی آینده تیم ملی پیش بینی کنیم با خود می گوییم چه کاری است؟ در این روزهایی که دلار قیمت افسانه ای پیدا کرده و فدراسیون فوتبال حتی از پرداخت مبلغ قرارداد سرمربی قبلی عاجز است چرا این فوتبال را دوباره وارد یک مسیر پرمخاطره و درسرساز کنیم؟
یک سرمربی ایرانی برای تیم ملی انتخاب کنید تا با همان سادگی و صراحتی که می گویند، تیم ما را با اقتدار (مثل همین دو دوره گذشته) به جام جهانی ببرند!
ما نه آن بازی رویایی مقابل آرژانتین را می خواهیم، نه توقع کسب تساوی برابر یاران رونالدو را داریم. باور کنید آدم های بی توقعی می شویم. همین که تیم ملی را به جام جهانی ببرند و در گروهمان ناک اوت شویم، انتظار دیگری نداریم.
فقط مربیان ما به آرامش برسند و داغ مربی خارجی بر دلشان نماند؛ همین برای ما کفایت می کند. فقط دعوا نکنند و همدیگر را قبول داشته باشند؛ همین برای ما کافی است...
امیدواریم فقط خودشان، خودشان را قبول داشته باشند!
نظر شما