شناسهٔ خبر: 42976754 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: خبر ورزشی | لینک خبر

روزنوشت| استقلال و تبر به دستان

در کنار برد و باخت‌هاى رایج در مسابقه‌هاى مختلف، چگونه باید واکنش کرد؟ از پیروزى‌ها باید به آسانى و بلکه بى‌قیدانه عبور کرد؟ مثلاً استقلال نباید بداند که چرا پیکان را آن‌طور منکوب کرد؟

صاحب‌خبر -
خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ با ناکافى‌ها به چه ترتیب باید کنار آمد؟ اصلاً این مفهوم «کنار آمدن» با یک شکست، چگونه باید فهمیده شود؟ آیا می‌توان از این واقعیت، کم‌توجهى و بى‌خیالى و تن دادن به پیشامد‌ها را، مراد خود دانست و فهم وارونه‌اى کرد از یک واقعیت یا نه، در سیستم اداره‌کننده تیم‌ها و باشگاه‌ها، پرداختن بسیار هم ریزپردازانه به تمام گوشه‌هاى خوب و بد هر دیدارى، یک اصل است و یک ضرورت همه‌سونگر باید باشد!
برویم سر اصل ماجراى یک اتفاق رخ داده! «زوم» کنیم روى یک اتفاق انکارناپذیر! برویم و ببینیم استقلال، پس از باختن به تراکتورسازى، چقدر درست واکنش کرده و چقدر هم عکس‌العملش نادرست بوده و ناصحیح! اصلاً واکنشى در کار هست؟ اصلاً ارزیابى، یک خواسته مدیریتى به‌شمار می‌آید؟
برویم تا ببینیم همه سخنان برخاسته از این سو و آن سو، چقدر به قصد کمک به استقلال است و چقدر هم «زدن»، نیش زدن و مقابله کردن!
درخت افتاده را نمی‌زنند! نباید اجازه داد درختى، چون استقلال، بیفتد!
تخالف و تضارب آرا
 در استقلال، جابه‌جایى نفرات زیاد است! وینفرد شفر به ترکیب ثابت، انگار که باور ندارد! گویا از نگاه آقاى شفر هر بازى را، بازیکنانى خاص و بازیکنانى غیر از بازیکنان بازى پیشین، باید بازى کنند! انگار که از زاویه دید جناب شفر، استفاده از نفرات ثابت در برخى از پست‌هاى کلیدى، به لورفتگى ترکیب و حتى مهمتر به لورفتگى نقشه‌هاى بازى و «پلان» هاى A و B و... منجر می‌شود! همین رفتار شفر، به تخالف فکرى و به تضاد انتخاب‌ها و ترجیحات می‌رسد!
گروهى این و گروهى آن را می‌پسندند! شفر، محافظه‌کارى و احتیاط را در اولویت قرار می‌دهد! شفر دنبال بردن نمی‌رود و براى نباختن بازى می‌کند!
گروهى می‌گویند اللهیار صیادمنش، چرا باید بازی نکند؟ عده‌اى می‌پرسند پس اسماعیل گونکالوس و گادوین منشا، چرا خریدارى شده‌اند؟ اکثریتى به تجربه‌گرایى باور دارند و عده‌اى به جوانگرایى، بهاى بیشترى می‌دهند!
عده‌اى از مدیران کنونى باور دارند که هیچ نباید گفت و علاج واقعه را، بعد از وقوع باید خواست! جمعى دیگر که همه صاحب‌نظرند و غمخوار استقلال، بر این نظر پا می‌فشارند که؛ علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد!
شفر، دچار بى‌عملى
 نظر درستى می‌نماید! که نباید اول به تراکتورسازى باخت و سپس، راهى براى نباختن پیدا کرد!
نباید اول، فاصله خود را با تیم صدرنشین به ١٠ امتیاز رساند و این «گَپ» را غیر قابل جبران کرد و سپس براى تدبیر کردن، اقدام نمود که این نه تدبیر است و نه راهکار به حساب می‌آید! این فقط یک نام دارد: ... دست روى دست گذاشتن، به استقبال باخت رفتن! این شیوه عمل، تن دادن به قضا و قدر نام دارد و از آبشخور انفعال، سیراب می‌شود و ریشه در تابعیت و تن دادن به اتفاقات دارد! تسلیم محض! فقر راهکارهاى تاکتیکى! تفکرى که هیچ به استقبال حوادث نمی‌رود! تفکرى که هیچ به پیش‌خوانى اتفاقات، اقدام نمی‌کند! تفکرى که همواره، یک قدم و چند قدم، عقب‌تر است! مثل لحظه‌اى که در دقیقه ٥٣ بازى با تراکتورسازى، ایستایى خط دفاع استقلال، زمینه‌ساز ایجاد لحظه‌اى شد که مهم‌ترین گل هفته را در پیش داشت! فرار دژاگه و بى‌عملى مدافعان اسکورت‌کننده استقلال! یک جورى شبیه واکنش مدافعان تیم ملى برابر ژاپن در جام ملت‌ها!
معما چو حل گشت، آسان شود و اینک، هیچ معمایى وجود ندارد! همه چیز، آسان آسان است! شفر، نتوانست از گرداب عبور کند!
استقلال بازى مهم و مسابقه کلیدى را یکى از مسابقات کلیدى اش در نیم‌فصل دوم را- باخته است! اینک ۱۰ سؤال و بیش از ۱۰ سؤال! که چرا این و چرا نه آن؟ چرا بازى با یک مهاجم؟ چرا و چرا و چرا؟