خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ انگار باید در صف کسانی ایستاد که به وجود دستهای پشت پرده قائل بوده و از این بابت همواره نالیدهاند!
در حرفهای آقای حیدر بهاروند که در دفاع از خودش بیان کرده، ولی دفاع نکرده، بلکه دیگرانی را هم به لغزشهای مسئولیتی و عدول از وظایف مربوط به خویش در واقع متصف و متهم کرده است، با این پرسش مواجه میشویم؛ چرا کمیته اخلاق، برای پروندههایی که شائبه تبانی داشته است، رأی صادر نمیکند؟
و بهراستی که چرا؟ و به راستی که چرا سازمان لیگ پیگیر این پروندهها نیست؟ چرا شائبه وجود تبانی، تحمل میشود؟ چرا در این مورد و موارد دیگری، اگر که هست، سکوت و غمض عین و چشمپوشی وجود دارد؟ از شائبه تبانی، مگر سنگینتر هم میتوان متصور شد؟ از بیعملی در قبال شائبه تبانی، مگر بدتر هم وجود دارد؟
حرفهای نزده
سازمان لیگ برتر، اشاره دارد به نکاتی که کمتر کسی دربارهشان گمان بدی دارد و سازمان لیگ برتر وعده میدهد که: ... به زودی تمام حرفهایم را در مورد آقایان به فوتبالیها خواهم زد!
هیچ نمیپرسیم که چرا تا امروز سکوت کردهاید! هیچ نمیخواهیم بدانیم علت این پردهپوشیها کدام است و اصلاً هم مایل نیستیم «این آقایان» درباره عملکرد «آن آقایان» و چندی و چونی کارهای ناکرده و کارهای کردهشان، بیش از این حرفی بزنند!
اما ناگزیریم مجدداً با تأکید و تأیید، تکرار کنیم که: ... وای به روزی که بگندد نمک! و تمام این ماجراها و تمام این دفاع و حملهها، چیزی جز گندیدن نمک نیست!
فوتبال ما، با این حرف و حدیثها، در حال اداره شدن است! فوتبال ما، با این «گروکشی» ها، در حال مدیریت شدن است! چه اداره شدنی، چه مدیریت کردنی؟
سکوت به علامت رضایت؟
سازمان لیگ، از پروندههای مربوط به شائبه تبانی حرف میزند! شائبه تبانی! شما به عنوان خواننده این خبر ادعایی، میدانید با چه ادعایی مواجهید؟ قبول دارید با یکی از سنگینترین احتمالات روبهرو شدهاید؟ به راستی که چرا در اینباره حرفی زده نمیشود و به راستی که سکوت در اینباره چه فایدهای دارد و از چه سیاستی پیروی میکند؟ قانون مشمول زمان؟ قاعده فراموشی در گذر ایام؟
کمیته اخلاق، حالا که سینه به سینه با پرسش بیپردهای مواجه است، چه دارد تا بگوید؟ هم درباره راست و دروغ این پروندهها و هم درباره سکوت سنگینی که در پیش گرفته است!
سازمان لیگ مهمترین شاخه مدیریت
سازمان لیگ، به عنوان قویترین بازوی اجرایی فدراسیون فوتبال، که عملکردش به ۱۰ گوشه بسیار مهم وصل میشود، باید به نحو بهتری اداره شود!
سازمان لیگ، به عنوان اصلیترین اهرم برگزاری مسابقههای فوتبال، به مدیریتی کارآمدتر و به مدیرانی چابکتر که کارنامهای سراسر موفقیت داشته باشند، نیاز دارد!
سازمان لیگ بدون تردید باید قویترین و کارآمدترین دایره اجرایی فوتبال باشد! هم برنامهریز و هم مجری برنامههای چندوجهی!
بحث دعوای سازمان لیگ با یک گوشه دیگر از گوشههای مدیریتی فوتبال به کنار، آیا نباید درجه اولترین مدیران خود را برای اداره هرچه بهتر مسابقهها، به کار گیریم؟
در حرفهای آقای حیدر بهاروند که در دفاع از خودش بیان کرده، ولی دفاع نکرده، بلکه دیگرانی را هم به لغزشهای مسئولیتی و عدول از وظایف مربوط به خویش در واقع متصف و متهم کرده است، با این پرسش مواجه میشویم؛ چرا کمیته اخلاق، برای پروندههایی که شائبه تبانی داشته است، رأی صادر نمیکند؟
و بهراستی که چرا؟ و به راستی که چرا سازمان لیگ پیگیر این پروندهها نیست؟ چرا شائبه وجود تبانی، تحمل میشود؟ چرا در این مورد و موارد دیگری، اگر که هست، سکوت و غمض عین و چشمپوشی وجود دارد؟ از شائبه تبانی، مگر سنگینتر هم میتوان متصور شد؟ از بیعملی در قبال شائبه تبانی، مگر بدتر هم وجود دارد؟
حرفهای نزده
سازمان لیگ برتر، اشاره دارد به نکاتی که کمتر کسی دربارهشان گمان بدی دارد و سازمان لیگ برتر وعده میدهد که: ... به زودی تمام حرفهایم را در مورد آقایان به فوتبالیها خواهم زد!
هیچ نمیپرسیم که چرا تا امروز سکوت کردهاید! هیچ نمیخواهیم بدانیم علت این پردهپوشیها کدام است و اصلاً هم مایل نیستیم «این آقایان» درباره عملکرد «آن آقایان» و چندی و چونی کارهای ناکرده و کارهای کردهشان، بیش از این حرفی بزنند!
اما ناگزیریم مجدداً با تأکید و تأیید، تکرار کنیم که: ... وای به روزی که بگندد نمک! و تمام این ماجراها و تمام این دفاع و حملهها، چیزی جز گندیدن نمک نیست!
فوتبال ما، با این حرف و حدیثها، در حال اداره شدن است! فوتبال ما، با این «گروکشی» ها، در حال مدیریت شدن است! چه اداره شدنی، چه مدیریت کردنی؟
سکوت به علامت رضایت؟
سازمان لیگ، از پروندههای مربوط به شائبه تبانی حرف میزند! شائبه تبانی! شما به عنوان خواننده این خبر ادعایی، میدانید با چه ادعایی مواجهید؟ قبول دارید با یکی از سنگینترین احتمالات روبهرو شدهاید؟ به راستی که چرا در اینباره حرفی زده نمیشود و به راستی که سکوت در اینباره چه فایدهای دارد و از چه سیاستی پیروی میکند؟ قانون مشمول زمان؟ قاعده فراموشی در گذر ایام؟
کمیته اخلاق، حالا که سینه به سینه با پرسش بیپردهای مواجه است، چه دارد تا بگوید؟ هم درباره راست و دروغ این پروندهها و هم درباره سکوت سنگینی که در پیش گرفته است!
سازمان لیگ مهمترین شاخه مدیریت
سازمان لیگ، به عنوان قویترین بازوی اجرایی فدراسیون فوتبال، که عملکردش به ۱۰ گوشه بسیار مهم وصل میشود، باید به نحو بهتری اداره شود!
سازمان لیگ، به عنوان اصلیترین اهرم برگزاری مسابقههای فوتبال، به مدیریتی کارآمدتر و به مدیرانی چابکتر که کارنامهای سراسر موفقیت داشته باشند، نیاز دارد!
سازمان لیگ بدون تردید باید قویترین و کارآمدترین دایره اجرایی فوتبال باشد! هم برنامهریز و هم مجری برنامههای چندوجهی!
بحث دعوای سازمان لیگ با یک گوشه دیگر از گوشههای مدیریتی فوتبال به کنار، آیا نباید درجه اولترین مدیران خود را برای اداره هرچه بهتر مسابقهها، به کار گیریم؟
نظر شما