شناسهٔ خبر: 42826156 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: خبر ورزشی | لینک خبر

روزنوشت| اسلوب ماچونی، اصول کالدرون

ارزش «راحتی خیال» اینجاست که معلوم می‌شود، اهمیت امنیت خاطر در حرکات ساده استقلالی‌ها -حتی در دویدن و حتی در بغل پا زدن- نمودی دارد آشکار!

صاحب‌خبر -
خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛  اولتیماتوم داده‌اند که: ... اگر حال و روز ورزشگاه‌های فاقد مشخصه‌های لازم برای برگزاری لیگ برتر، تا روز شروع مسابقه‌ها، همانی نباشد که باید باشد، بازی‌ها در شهر‌های همجوار که آن‌ها هم لامحاله، واجد بایستگی‌های لازم نیستند، نخواهد بود و بدون تماشاگر، انجام می‌شود!
اینجاست که می‌گویند دعوا بر سر لحاف ملاست! و اینجاست که باید گفت: ... مگر مردم کوتاهی کرده‌اند؟ پس چرا آن‌ها -مردم و هواداران- باید مجازات شوند؟
مردم به چه گناهی، از حضور در ورزشگاه منع و محروم می‌شوند؟ در اصل، وزارت ورزش-از طریق ادارات کل و مدیر کل- در احداث و حفظ تأسیسات، کم‌کاری و پشت گوش‌اندازی کرده‌اند و آن‌گاه، مردم تاوانش را می‌دهند! چرا؟ در کوتاهی کردن‌های عدیده اداره کل ورزش استان‌ها و دیگران، گناه مردم چیست؟ حتی گناه باشگاه‌ها که بابت هر یک مسابقه در لیگ برتر، باید ۸۰، ۹۰ میلیون بدهند و می‌دهند، کدام است؟
در دنیایی که در حادثه کم‌نظیر، بلکه بی‌نظیر فینال جام حذفی، هیچ‌کس مقصر نیست، وقتی صندلی‌های ورزشگاه‌ها را اداره‌های کل شماره‌دار نمی‌کنند، چرا کاسه‌کوزه‌ها را بر سر تیم‌های مستأجر باید شکست؟
آن‌ها دارند ما هم باید
رقابت، یک ویژگی خوب است و یک اهرم پیشرفت، ولی فرقی است آشکار و مسلم بین رقابت و چشم و همچشمی! تفاوتی کاملاً عریان و قابل لمس وجود دارد میان الگوبرداری و تقلید!
اولی خوب است و لازم است، درباره دومی باید گفت این حرف همیشه تازه را که: ...‌ای دوصد لعنت بر این تقلید باد!
در راستای تقلید، که گفته‌اند خلق را بر باد داده است، می‌توان به اشتباهات متعددی در زمینه یارگیری‌های نالازم و غیرضرور پرداخت که، چون «حریف ویژه» فلان بازیکن را جذب کرده است، پس ما هم باید بهمان بازیکن را بگیریم! غافل از آن که به دردمان می‌خورد یا نه؟
بی‌توجه به اینکه در راستای بازی تیمی ما، قرار می‌گیرد یا خیر؟ تکرار تجربه بودیمیر و ایسما و حاجی گرو یا نیومایر و همه خارجی‌های باد کرده روی دست تیم‌های ما!
مسئله مهم فقط این است: ... آن‌ها دارند، پس ما هم باید داشته باشیم! آن‌ها پیشدستی کرده‌اند، پس ما نباید «دست روی دست» بگذاریم!
همین الان همه تیم‌های بزرگ ما درگیر هستند با این عکس‌العمل واکنشی! چون سپاهان با کی‌روش استنلی موفق است، پس ما هم باید سراغ استنلی برویم! چون «دیاباته» ۴ گل در یک بازی ۱۱ به ۱۱ زده است، پس ما هم باید یک دیاباته دوم را بگیریم! تحرکات فضای مجازی هم به این خواست‌اندیشی و به این تقلید، دامن می‌زند! آن‌ها دارند، پس ما هم نمی‌توانیم نداشته باشیم! ولی سؤال نمی‌کنیم که آیا لازم هم داریم؟
عمل‌گرا و ممکن
استقلال در این روزها، که بختک پرو پییچ را روی سینه خود احساس نمی‌کند، بهتر نفس می‌کشد! استقلال که هنوز تیم کامل ۱۱ نفره‌ای ندارد -تا چه رسد به یک تیم همه چیز دار ۲۲ نفره- به لطف خلاص شدن از شر دردسری به‌نام پرو پییچ، سبک‌تر حرکت می‌کند!
ارزش «راحتی خیال» اینجاست که معلوم می‌شود، اهمیت امنیت خاطر در حرکات ساده استقلالی‌ها -حتی در دویدن و حتی در بغل پا زدن- نمودی دارد آشکار!
این ویژگی در پرسپولیس سر به فلک می‌کشید، اگر دچار «توفان برانکو» نمی‌شد! پرسپولیس حالا سبکبار است، چرا که کالدرون، اعتماد تیمش را و اعتقاد هواداران تیمش را جلب کرده است!
از مشهد هم خبر‌های خوب پشت سر هم می‌رسد! یحیی «شهر خودرو» را دچار سخت‌اندیشی و خودکم‌بینی نکرد! فولاد اهواز هم به همین سیاق عمل می‌کند! جواد جوان، در کل پیرانه‌سری‌ها دارد!
حساب سپاهان، از حساب بقیه جداست! سپاهان امیر را دارد که برنامه‌های ساده، اما متفاوت و مؤثری را تعقیب می‌کند! سال‌هاست که امیر عمل‌گرا و «ممکن» بازی می‌کند و حساب تراکتور هم دارد به تدریج جدا می‌شود! تیم تراکتور فوتبالی بازی می‌کند برابر خواسته‌های دنیزلی و مطابق آرزو‌های «زنوزی»، ولی نه با اسلوب ایشان که باید کارهایش را، در هر عرصه، به کاردان‌ها بسپارد. دنیزلی، هر حسنی نداشته باشد، این خوبی را دارد که خودباور است!

نظر شما