هر روز از حزب کارگزاران سازندگی بهعنوان تنها تشکل اصلاحطلبی فعال برای انتخابات سال آینده، یک خبر تازه درباره علی لاریجانی، رییس پیشین مجلس شورای اسلامی، بیرون میآید. یک روز، یکی از اعضای این حزب، حمایت تمامقد از لاریجانی را اعلام میکند و روز بعد، عضوی دیگر، نقیض آن را به زبان میآورد. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران، چندی پیش در گفتوگو با «شرق» با اشاره به گمانهها درباره حمایت این حزب از علی لاریجانی برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، گفت: حزب کارگزاران تاکنون هیچ دیداری با آقای لاریجانی نداشته است و اصلا معلوم نیست که خود او بخواهد به عرصه انتخابات وارد شود یا خیر. کارگزاران اکنون چهار نامزد حزبی دارد و نیازی ندارد از آقای لاریجانی حمایت کند؛ ضمن احترامی که برای آقای لاریجانی قائلیم اما در حزب کارگزاران کوچکترین بحثی درباره حمایت از او در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده نداشتهایم. او افزود: حزب کارگزاران که بیشترین ظرفیت را برای معرفی نامزد دارد، حتما از یک نامزد غیرحزبی و حتی غیرجبههای حمایت نمیکند؛ اما همچنان محکم میگوییم که دولت آینده باید یک دولت غیرسیاسی و تکنوکرات باشد. اظهارات مرعشی درحالی است که غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، پیش از این، به حمایت از علی لاریجانی متهم شده بود. نیمه اول اردیبهشت امسال، کرباسچی در اظهاراتی جنجالی که بسیاری آن را عبور و خروج مجدد کارگزاران سازندگی از جبهه اصلاحات ارزیابی کردند، ضمن انتقاد تند به محمد خاتمی، خواستار صرفنظرکردن از او بهعنوان لیدر اصلاحات و پیش از او، رویگردانی از شخص محمدرضا عارف شد. چندی بعد از این اظهارات، سیدمصطفی تاجزاده، کنشگر رادیکال اصلاحطلب، در توییتی مواضع تجدیدنظرطلبانه کرباسچی را زمینهسازی برای حمایت از علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری بعدی برشمرد و نوشت: «حق آقای کرباسچی است که در انتخابات1400 هم شرکت کند و حتی از آقای لاریجانی حمایت کند اما به اسم کارگزاران و نه به اسم اصلاحطلبان.»
علاوه بر کرباسچی، برخی دیگر از اعضای کارگزاران نیز حمایت از لاریجانی را در سر دارند. همین چندی پیش محمد عطریانفر در گفتوگو با «سازندگی»، تمایل حزب کارگزاران به علی لاریجانی را اینگونه بیان کرد: «برخی صاحبنظران سیاسی از کاندیداتوری آقای لاریجانی سخن میگویند یا تاکید میکنند که ایشان قرار است بنا بر حمایت اصلاحطلبان وارد صحنه شوند. باید تاکید کنم که آقای لاریجانی از منظر تاریخی، متعلق به جریان اصولگرایی است، اما حداقل از سال ۸۴ تا امروز رفتار، منش و نوع سیاستورزی ایشان شباهتهای زیادی به رویکردهای اصلاحطلبانه داشته و تجربه سه دوره مجلس ایشان هم نوعی رضایتمندی را از سوی اصلاحطلبان در کنار خود دارد؛ لذا عطف عنایت به امثال آقای لاریجانی زمانی میتواند مطرح باشد که اصلاحطلبان از ارائه نیروی متحد و مشترک میان احزاب متبوع خود دچار امتناع یا محرومیت شوند.» وی افزود: «چهبسا در شرایط انقباضی و صعوبت برای اصلاحات در سال ۱۴۰۰ هم واقعهای مشابه آنچه در سال ۹۲ رخ داد، رقمبخورد.» او البته این را هم اضافه کرد که در صورت بازبودن دست اصلاحطلبان برای معرفی گزینه ناب در 1400، بهتر است یک دوگانه میان این گزینه ناب و علی لاریجانی، شکل بگیرد. عطریانفر تصریح کرد: «اصلاحات در این شرایط تاکید بر یک رقابت تمامعیار بین یک نیروی متصل به جبهه اصلاحات با یک شخصیت معقول از اصولگرایان دارد. طبعا اصلاحات علاقهمند است آقای لاریجانی رقیب شریف عرصه رقابت شرافتمندانه با نماینده منتخب و نامزد برگزیده جبهه اصلاحات باشد. در این حالت زیباترین رقابت رخ خواهد داد که شباهت تاریخی آن را در سال ۷۶ بین آقای ناطقنوری و آقای خاتمی دیدیم و تجربه کاملا گویا و روشنگری بود.»
زاویه چپهای اصلاحطلب با علی لاریجانی
علاوه بر جناح چپ حزب کارگزاران سازندگی، جناح چپ اردوگاه اصلاحات نیز مخالف نامزدی علی لاریجانی از سوی اصلاحطلبان برای سال 1400 است. روزنامه آفتاب یزد روز 11 شهریور در گزارشی با عنوان «ضربه به اصلاحطلبان، اینبار محکمتر» به نقل از گزارش روز 4 شهریور روزنامه «صبحنو» با اشاره به شروط علی لاریجانی برای حضور در انتخابات از جمله مهمترینش یعنی حمایت همزمان اصلاحطلبان و راست میانه و سنتی از او، نوشت: شروط جدید لاریجانی از همین حالا تکلیف را روشن کرده که او اصلاحطلبان را بهتنهایی به رسمیت نمیشناسد و وقتی میآید که اصولگرایان میانهرو نیز از او حمایت کنند. در چنین وضعیتی مشخص است که اگر حتی لاریجانی به قدرت برسد نیز تکلیف اهداف اصلاحطلبان چه خواهد شد. اصلاحطلبان در دولت لاریجانی در بهترین حالت همان جایگاهی را دارند که در دولت روحانی داشتند، یعنی همان شرایطی که اسحاق جهانگیری گفته بود اجازه عوض کردن منشی خودش را ندارد.
فعالشدن شکاف میان چپ و راست در حزب کارگزاران
همانطور که بیان شد، حزب کارگزاران سازندگی از اوانتاسیس در آستانه انتخابات مجلس پنجم، درگیر یک تفاوت برداشت سیاسی در درون ساختار حزبی خود بوده است. طیف چپ حزب کارگزاران سازندگی که نگاهی رادیکال به سیاست دارد و تا حد بسیار زیادی از عملگرایی نوع هاشمی، به دور است و در طرف دیگر، طیف راست که نگاهی حداقلی و امکانی به عرصه سیاست دارد و چنانچه گزینه ناب اصلاحطلبی در تیررس آنها برای حمایت نباشد، ابایی از انتخاب شیوه عملگرایانه و حمایت از شیوه سیاستورزی ائتلافی ندارد. حمایت یا عدمحمایت از علی لاریجانی برای انتخابات سال آینده، بار دیگر باعث فعال شدن شکاف در درون کارگزاران شده است. تایید و تکذیب احتمال حمایت کارگزارانیها از لاریجانی طی روزهای گذشته، بار دیگر مخاطب آگاه را به این برداشت میرساند که در کارگزاران گویی دو طیف موظفند مدام یکدیگر را تکذیب کنند؛ گروهی نزدیک به اصلاحطلبان رادیکال که مشخصا حسین مرعشی، زبان گویای آنهاست و طیفی دیگر شامل قوچانی و کرباسچی و عطریانفر که تمایل بیشتری به نامزد ائتلافی دارند. الغرض آنکه این ثنویت در حزب قائل به تکنوکراتیسم، حتی اگر نوعی تقسیم کار هم باشد، نمیتواند شکاف واقعی فکری و نظری و سیاستی در این حزب را کتمان کند.
حسین مرعشی برخلاف عطریانفر حمایت کارگزاران از لاریجانی را تکذیب کرد
شکاف در حزب تکنوکرات ها
حزب کارگزاران سازندگی ایران از همان ابتدای شکلگیری در سال 1375، با وجود اینکه خود را در منظومه اندیشهای مراد خويش، اکبر هاشمیرفسنجانی تعریف میکرد، اما شامل دو طیف کلی به لحاظ نوع نگرش شد؛ طیف چپ که رویکردی رادیکال به موضوعات داشت و خود را بیشتر در نسبت با رویکردهای روشنفکری اصلاحطلبانه تعریف میکرد و طیف راست که سویههای عملگرایی و کارکردی بیشتری داشت. افرادی نظیر مرعشی، علیزادهطباطبایی، فائزه هاشمی و تاحدودی طاهرنژاد در طیف چپ و افرادی نظیر کرباسچی و عطریانفر در طیف راست این حزب تعریف میشوند. بحث بر سر حمایت یا عدمحمایت از «آقای فیلسوف» سیاست ایران در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، بار دیگر موجب فعال شدن این تضاد درونحزبی شده است.
صاحبخبر -
∎
نظر شما