شناسهٔ خبر: 42658431 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

الگوبردارِی بازیکنان تراکتورسازی از باشگاه‌های عربی!

صاحب‌خبر -

مهدی ميرابی، نويسنده و روزنامه‌نگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «الگوبرداری ايرانی‌های تراكتور از عرب‌ها» نوشت:

سال ها پيش وقتي تيم اتلتيكو مادريد با شگردهاي تدافعي رقباي مطرح و بنام خود را مغلوب مي كرد متهم مي شد به اينكه زيبايي و جذابيت فوتبال را با تاكتيكي كه اتخاذ مي كند از بين برده و طراوت و جذابيت فوتبالي را كُشته است. ضمن اينكه عده اي با توسل به آمار و شاخص هاي بازي نظير درصد مالكيت، موقعيت خطرناك و… تيم او را مستحق برد و شايسته پيروزي نمي دانستند! اما او راه خودش را مي رفت و با تكيه بر شيوه مورد نظرش (كه البته يكي از تاكتيك هاي وي از ميان انواع تاكتيك هاي تيمي بود) تا اين لحظه كه نهمين سال حضور خود را تجربه مي كند هفت جام را براي باشگاه به ارمغان آورده كه در نوع خودش بي نظير است. گفتم انواع تاكتيك چون عموماً تماشاچيان بازي هاي اتلتيكو را با ابرقدرت هايي نظير بارسلونا، رئال مادريد، ليورپول، بايرن مونيخ و… را ديده و آن را با معيارهاي خود به قضاوت نازل و سطحي از شيوه تدافعي اش مطرح و مورد ارزيابي قرار مي دهند. در حالي كه همين تيم در برابر ساير رقبا (چه داخلي و بين المللي) با تاكتيك و شيوه هاي ديگري از جمله هجومي بازي كردن و رقم زدن نتيجه اي با آوراژ گل بالا حرفيان را شكست مي دهد. در واقع سيمئونه بر اساس شناختي كه از حريف دارد و اشراف بر قابليت نفرات تيم خود، نسخه بازي را مي پيچد.

در هر صورت چون تا امروز هنوز انتقادها از سَبك بازي او وجود دارد. در جريان يكي از بازي هاي سخت مرحله حذفي در رقابت هاي بين المللي، پس از آنكه بر خلاف روند بازي (شاخص ها و آمارها) حريف خود را مغلوب كرد. مجريِ برنامه از كارشناس بازي كه امير حاج رضايي بود از نوع بازي و نحوه‌ي پيروز شدن او سوالي ايراد كرد. كه حاج رضايي قاطعانه پاسخ داد “تدافعي بازي كردن خود تاكتيك است كه نه ضد فوتبال است و نه ضد اخلاق”.

واقعيت اين است كه طرفداران اين ورزش نگران بودند كه چنين سبك هايي باب شود و در ادامه باعثِ از بين رفتن عدالت در فوتبال شود و حق به حق دار نرسد. هراس آنها از اين بود كه با ادامه كار منجر به ريزش طرفداران اين ورزش محبوب گردد!

فوتبال يك صنعتِ پولساز و ورزشِ فوق العاده محبوب در كل دنياست. مشروعيت داشتن اين حرفه در ميان مردم باعث شده تأثير بسزا و غير قابل انكاري در ميان ملت ها در جهت نزديكي به يكديگر و صلح ايجاد كند. فارغ از اين موضوع از محل منابع درآمدي اش بخشي از خير آن به نيازمندان هم مي رسد.

از همين رو متوليانش مي كوشند به بهترين شكل ممكن و نظام مند ترين قوانين موجود آن را اداره كنند تا از گزند آسيب ها و لطمه ها در امان بماند. مديران فوتبال به خوبي بر اين مسئله آگاهند به همين دليل در كشورهاي پيشرفته و مهد فوتبال كمتر شاهد بي عدالتي ها هستيم. منظور بي عدالتي هايي است كه با اعمال نفوذ نظير تباني، دوپينگ، رشوه و از اين قبيل رخ مي دهد. به ازاي هر تخلفي كه رخ مي دهد، قوانين مكتوبي وجود دارد كه مجرمين را با برخوردهاي قاطع و جريمه هاي سنگين روبرو سازد. در كنار اينها تخلفات مشخص شده اي هم وجود دارند كه در مستطيل سبز رخ مي دهد و قاضيِ آن داور مي باشد. نظير خطا، فحاشي و…
به يقين هر آسيبي كه فوتبال ببيند از مزايا و دست آوردهايش (كه جهان كنوني بيش از گذشته نيازمند آن است) مي كاهد. براي همين توافق بر سر ورود تكنولوژي و سيستم (VAR) براي كمك به داوري براي جلوگيري از “آسيب هاي ناخواسته” اش بوده است.

حال كه از انواع تخلفات سخن به ميان آورديم و از اهميت عدالت در فوتبال جويا شديم لازم است از تخلفي نظير ” ايجاد وقفه در بازي از طريق تظاهر به مصدوميت” پرده برداري كنيم.

رفتاري زشت و بسيار ناشيانه كه عموماً در ميان باشگاه ها و تيم هاي ملي حوزه خليج فارس رايج است و گويا قانون بازدارنده و شفافي كه بتواند مانع بروز آن شود وجود ندارد. و دقيقاً به علت نبود موانعي جدي است كه هر آن شاهد اين رفتارهاي ضد فوتبالي مي شويم. به واقع دست داوران براي جلوگيري از اين حربه ي ضد اخلاقي بسته است. داوران در مواجهه با چنين رخدادي فقط مي توانند بر وقت هاي تلف شده بيفزايند. كه در بيشتر مواقع كمتر از آن تعداد دقايقي كه هدر رفته اعلام مي كنند. چنين رفتارهايي در فوتبالِ كشورهاي باسابقه نيست يا بسيار نادر است و البته با درجه اي بسيار خفيف (نه آنگونه كه در فينال حذفي استقلال و تراكتور رخ داد) و نه تنها در اروپا و امريكاي لاتين بلكه در شرق آسيا و اقيانوسيه، در ميان ملت هاي ژاپن، كره، تايلند، استراليا و… ديده نمي شود. يعني آنها به درجه اي از بلوغ و شعور فوتبالي رسيده اند كه از چنين فريبي براي برد استفاده نكنند.

مربيان فوتبال به خوبي مي دانند كه “ايجاد اخلال و وقفه هاي تعمدي (به صورت پي درپي)” چقدر مي تواند نبض تيم حريف را گرفته، آهنگ بازي را كند و حريف را در شرايط بحران رواني قرار دهد. با توسل به اين حربه ها در نهايت مي توانند بر تاكتيك حريف غلبه كنند. اين نوع پيروزي هيچ فرقي با پيروزي از نوع پرداخت رشوه، دوپينگ، تباني با بازيكن و… ندارد. سيمئونه كه در بزنگاه ها از تاكتيك دفاعي براي حفظ نتيجه استفاده مي كرد، قطعاً اگر به چنين حربه اي متوسل مي شد و چاشنيِ كارش قرار مي داد مورد تمسخر و محاكمه افكار عمومي قرار مي گرفت چه بسا كه يوفا در برخورد با اين حربه ها قوانيني تدوين مي كرد. مخصوصاً اگر غلظت آن زياد و تعداد دفعاتش در ميان تيم ها رو به افزايش بود. اما چون چنين پديده اي در فوتبال آمريكاي لاتين و اروپا بسيار نادر و كم رنگ است قوانيني عليه آن وضع نشده چرا كه اساساً قوانين زماني وضع مي شوند كه تخلفات فاحش، سپس مرتب تكرار شوند. اما از آنجا كه در فوتبال آسيا (به ويژه منطقه غرب) رايج است. ضروري است موانعي جدي براي عدم بروز آن و جلوگيري از قربانيِ شدن عدالت تدوين شود تا چهره فوتبال مسخ نگردد.

آنچه در فينال جام حذفي بين استقلال و تراكتور رخ داد نمونه اي از همان حربه هاي كثيفي بود كه اغلب تيم هاي عربي در بزنگاه هاي فوتبالي براي حفظ نتيجه به آن متوسل مي شوند و در استفاده از اين شگرد يدطولايي دارند. بازيكنان تراكتور به پيروي از همين شيوه بيش از ٢٤ دقيقه وقت تلف كردند و حتي در همان وقت هاي اضافه ٤ دقيقه هم بر آن افزودند! اين رفتارهاي سوء و ضد اخلاق خواه نا خواه هر ايراني را به ياد بازي ايران با بحرين مي انداخت كه چطور ظالمانه و براي حفظ نتيجه عامدانه و نوبتي در روند بازي اخلال ايجاد مي كردند. از همين رو رفتار ضد فوتبال آنها براي هميشه در اذهان و افكار عمومي باقي ماند. در فينال جام حذفي هم اگر بازي در شرايط سالم و مطلوبي به اتمام مي رسيد و شاهد رفتارهاي ناجوانمردانه بازيكنان تراكتور نبوديم. اين جام هم بسان خيلي از قهرماني هاي ديگر پس از گذر زمان از يادها مي رفت و به فراموشي سپرده مي شد. اما با اتفاقات به وجود آمده، اين رويداد شبيه همان بازي ايران و بحرين به عنوان يك كهن الگوي تلخ در اذهان باقي مي ماند. در واقع اين “مُدل قهرماني” است كه باعث مي شود فراموش نشود نه “خودِ قهرناني” يعني بيش از آنكه توجه ها را به جام و عنوان قهرماني جلب كند؛ سايه نوع قهرماني است كه بر آن سنگيني مي كند. به عبارت ديگر افكار عمومي نحوه قهرمانيِ تيم مقابل در رسيدن به جام را زير سؤال مي برد.

انتهای پیام

نظر شما