اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- گرچه به اعتقاد کارشناسان انفجار روز چهارم آگوست گذشته فاجعهای برای لبنان و حسان دیاب نخستوزیر مستعفی این کشور به بار آورد، اما تبعات توفانی آن به این 2 مساله ختم نخواهد شد.
اگر بخواهیم تعریفی واقعبینانه از شرایط حکمرانی در لبنان به دست دهیم، باید پیش از هر چیز هر نوع تصوری را که از یک شخصیت توافقی در رأس کابینه در دیگر نقاط جهان در ذهن داریم، کنار بزنیم و برای لبنان در جستوجوی معادله جدیدی باشیم.
به بیانی دیگر، گرچه هر روز سناریوهای مختلفی راجع به شخصیت و نوع کابینه در میان میآید و حتی گفته میشود روز دوشنبهصبح نام نخستوزیر اعلام خواهد شد، اما از زمان امضای توافق طائف تا به امروز در دولتهای متوالی لبنان به جای توافق شاهد تعادل در کابینههای این کشور بوده و هستیم.
کارشناسان در توضیح این نوع منحصربهفرد از دموکراسی پارلمانی معتقدند نخستوزیران لبنان مجبور به استفاده از وزرایی تحمیلی هستند، از این رو میکوشند با معادل کردن طرفهای متضاد با یکدیگر در داخل کابینه مانع از تحمیل رأی طرفی خاص در صحنه سیاسی شوند و طول عمر دولت خود را برای مدتزمان بیشتری بیمه کنند.
شاید یکی از دلایل سقوط سریع دولت حسان دیاب هم به کار نبستن این معادله یا بهکارگیری ضعیف آن باشد.
در چنین شرایطی امانوئل مکرون در صدد ایجاد تغییرات بنیادین و تشکیل دولت موقت در لبنان است و قصد دارد در سفر پیش روی خود به لبنان این طرح الیزه را به هر شکل ممکن در این کشور به اجرا درآورد.
برخی از منابع آگاه لبنانی از راهروهای کاخ الیزه نقل میکنند که سعد حریری، نخستوزیر اسبق لبنان،برگ برنده مخفی مکرون برای لحظه سرنوشت است و حتی اعلام رسمی خروج او از گردونه رقابت هم هماهنگ شده و برای مصون ماندن از انتقادات مخالفان صورت گرفته است.
این در حالی است که جریان مخالف حریری نخستوزیری او را امری محال میپندارند؛ گرچه صحنه لبنان تحقق اتفاقات محال بسیاری را در تاریخ خود به ثبت رسانده است.
با وجود اینکه طرفهای مختلف و حتی اطرافیان مکرون از فرا رسیدن زمان اعلام نام نخستوزیر جدید لبنان سخن میگویند، با این حال هر نخستوزیری برای رسیدن به «سرای حکومتی» در بیروت نیازمند عبور از پنج چالش بزرگ است که امروز بر پیچیدگیهای صحنه سیاسی لبنان افزوده است.
اولین چالش توافق بر سر نامی با حداکثر همسویی در صحنه سیاسی پرتلاطم لبنان است که هم 14 مارس او را مورد تایید قرار دهند و هم مشکلی با جریان 8 مارس نداشته باشد و به تعبیری هیچ یک از 2 جریان برای بعد از انتخابش مشکلآفرینی نکنند.
دومین چالش آن است که این فرد نباید ویژگیهای حسان دیاب را داشته باشد، گرچه حسان دیاب برای صحنه سیاسی لبنان در قالب تعریفشده از دموکراسیها یک ایدهآل محسوب میشود و خود نیز کوشید تا به بیطرفترین نخستوزیر تاریخ لبنان تبدیل شود، اما بعد از استعفایش نه جریان 8 مارس (حزبالله و متحدانش) حاضر است در سایه به شکست کشاندن کابینهاش شخصیتی مشابه او بر سر کار آید و نه جریان 14 مارس میخواهد با تکرار نمونه دیاب دوباره شاهد شکست قبلی خود باشد.
یکدست شدن طایفه سنی در سایه انشقاقهای رخداده در میان جریانهای سیاسی آن میتواند یک چالش بزرگ نه تنها برای شخص نخستوزیر بعدی بلکه برای آینده لبنان نیز محسوب شود مگر آنکه طبق ادعای مکرون، این چارچوب و تابو از طریق اصلاح قانون اساسی لبنان شکسته شود که خود برای انجام، قدرتی فراتر از انفجار 4 آگوست نیاز دارد.
پذیرش اصل بلوکبندی جریان حاکم و جریان مخالف، برای اکثر قریب به اتفاق جریانهای لبنانی، امری غیرقابل هضم به نظر میرسد. از این رو تشکیل دولتی به ریاست نخستوزیری که قصدی برای راضی کردن تمامی طرفها نداشته باشد یک چالش بسیار بزرگ و حتی چیزی شبیه به محال مینماید.
تا زمان سفر مکرون به بیروت فرصت بسیار ناچیزی باقی مانده است، این فرصت کم هم یکی دیگر از چالشهای انتخاب به شمار میرود و رایزنی در صحنهای که بیشتر عادت به اختلاف داشته تا توافق، و رسیدن به نام نامزدی آن هم با این ویژگیها، مسالهای چالشبرانگیز قلمداد میشود.
از منظری میتوان این چالشها را ابزارهای قدرتی برای اعمال نظر (بخوانید تحمیل اجباری) الیزه در ساختار سیاسی لبنان توصیف کرد که میتواند اهداف مکرون برای تغییر پازل سیاسی حاکم بر لبنان را محقق سازد.
به هر روی، مسئولان کاخ الیزه اعلام کردهاند مکرون قرار است دومین سفر خود را به لبنان را با دیدار «فیروز»، خواننده معروف و سالخورده لبنانی، آغاز کند. به گفته یک روزنامهنگار لبنانی، مکرون خود از طریق زندگی مشترک با یک زن سالخورده به خوشبختی رسیده است، حال شاید از این طریق به دنبال خوشبخت کردن مردم لبنان هم باشد.