ابوالفضل ابوترابی نماینده نجف آباد اوایل هفته مدعی شد که روسای قوای مقننه و قضائیه در نامهای به رهبری ضمن اعلام مخالفت خود با تصمیم دولت مبنی بر فروش اوراق سلف نفتی در بورس عنوان کردند که این تصمیم مغایر با تصمیم متخذه در شورای اقتصادی سران سه قوه است، اما ۲۴ ساعت از انتشار خبر نگذشته بود که سید ابراهیم رئیسی این خبر را تکذیب کرد. البته به رغم تکذیب رئیسی، قالیباف هنوز واکنشی نسبت به این ادعا نداشته است.
اگرچه رئیس قوه قضائیه این ادعای نماینده نجف آباد را تکذیب کرد، اما نگاهی به ادعای ابوالفضل ابوترابی و واکنش توئیتری محمدباقر نوبخت اگر نشان از اختلاف نداشته باشد حداقل بیانگر سوءتفاهم احتمالی است. نماینده نجف آباد تاکید کرده بود که نمایندگان با تصمیم دولت مخالفند و معتقدند که فروش اوراق سلف نفتی در بورس، کشور را بیش از پیش با مشکل مواجه میکند. بر این اساس نامه ۱۵۹ نماینده به قالیباف را هم میتوان بر اساس همین مخالفت نمایندگان با تصمیم دولت تحلیل کرد.
نمایندگان در این نامه خود ضمن انتقاد از سازوکار اداره شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، مدعی شدهاند که «طی هفتههای اخیر شاهد هستیم که حتی در شرایط عادی دولت اصرار دارد تا نیازهای قانونی خود را از طریق شورای عالی پیش ببرد و عملا نقش تقنینی و نظارتی مجلس را نادیده بگیرد. این رویه ضمن آنکه مغایر قانون است، این نگرانی را تشریح میکند که تصمیمات اخذ شده از پشتوانه کارشناسی لازم برخوردار نباشد و تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور به بار آورد».
از سوی دیگر محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه با انتشار توئیتی نوشت: «آنچه از پیشفروش اوراق نفتی در بورس صحبت میشود متفاوت از طرح فروش قطعی نفت است که در شورای عالی اقتصادی مورد توافق قرار گرفته و منتظر نظر مقام معظم رهبری هستیم.»
شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا که سال ۹۷ تشکیل شده، در حالی اکنون به محل اعتراض نمایندگان اصولگرای مجلس تبدیل شده است که پیش از این هم اصلاح طلبانی، چون پروانه سلحشوری و نیز مصطفی کواکبیان شکلگیری آن را خواندن فاتحه برای یک رکن دموکراسی نیم بند و نفی اختیارات و فلسفه وجودی مجلس عنوان کرده بودند. با این تفاوت که این اظهار نظر نمایندگان اصلاح طلب آن زمان انتقاد بسیاری از اصولگرایان را برانگیخت. اما اکنون و در مجلس جدید خود نمایندگان اصولگرا معتقدند عملکرد این شورا، دخالت در وظایف تقنینی آنهاست و بهویژه دولت بیش از دو قوه دیگر در آن دست بالا را دارد و به واسطه این شورا، مجلس را نادیده میگیرد.
علاوه بر نامه اخیر ۱۵۹ نماینده که به آن اشاره شد، محمدرضا صباغیان هم روز شنبه در صحن مجلس گفت: به نظر میرسد شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، به شورای عالی هماهنگی دولت تبدیل شده است نه هماهنگی سران سه قوه که باید این روند اصلاح شود. سید مصطفی میرسلیم نماینده عضو موتلفه هم در توییتی کوتاه نوشت: «شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا نباید به ابزاری تبدیل شود در دست دولت برای دور زدن مجلس شورای اسلامی.»
با صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره مسائل اخیر دولت و مجلس گفتگو کردهایم.
به نظر شما تلاش نمایندگان برای استیضاح وزرای دولت در سال آخر فعالیت و نامه ۱۵۹ نماینده به قالیباف درباره ساز و کار اداره شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا میتواند نشان دهنده اختلاف مجلس و دولت باشد و ممکن است در ماههای آینده کار روحانی سختتر شود؟
واقعیت این است که بی انسجامی و نابسامانی زیادی در مدیریت اجرایی کلان کشور به وجود آمده که برخی معتقدند ناشی از ناکارآمدی دولت دوم آقای روحانی است. من نمیدانم که ناکارآمدی دولت چه میزان در این تصمیمات نقش دارد، اما واضح است که اصولگرایان به ویژه بخش تندرو آنها از مدتها قبل و در حقیقت از ابتدای دولت روحانی تیغ از نیام برکشیدند و همه مشکلات، مسائل و دشواریها را از ضعف قوه مجریه میدانند. حال آنکه مشخص نیست چه اندازه آنها ناشی از ناکارآمدی دولت دوم روحانی و چقدر آنها ناشی از سیاستهای کلان نظام است.
نمایندگان مجلس یازدهم از همان آغاز کار مصمم بودند که آقای روحانی را به مجلس احضار کنند و به مردم یا حداقل به طرفدارانشان بگویند که ببینید ما چقدر جدی هستیم و میخواهیم در اوضاع کشور تغییر و تحول جدی به وجود آوریم. موضع گیری مقام معظم رهبری، این نقشه تندروها که برای مجلس یازدهم چیده بودند تا روحانی را استیضاح بکنند را نقش برآب کرد. واقعیت این است که گرچه نقشه اصلی تندورها اینگونه نقش برآب شد، اما آنها به هیچ وجه تسلیم نشدند و به اشکال مختلف در مقابل سیاستها و تصیمیمات دولت موضعگیری میکنند.
این رویاروییها ادامه مییابد؟
من به جزئیات اینکه نفت به مردم فروخته بشود یا نه کاری ندارم، اما این رویارویی ها، همگی بخشی از همان برنامه رویارویی اصولگرایان، نمایندگان تندرو، طرفداران احمدی نژاد و جبهه پایداری با دولت است. حال گرچه موضعگیری رهبری باعث شد نتوانند دولت را استیضاح کنند و شخص رئیسجمهوری را به مجلس بکشانند، اما همچنان مخالفت و جبههگیری و تعارض آنها ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
این تقابل چه تبعاتی ممکن است داشته باشد؟ ممکن است رئیس جمهور هم سکوتش را بشکند و حرف خاصی بزند و این تقابل جدیتر و آشکارتر شود؟
ببینید تندروها مطمئن هستند که هر بلایی سر روحانی بیاورند آقای روحانی سکوت و مماشات میکند. در حقیقت آنها یقین دارند روحانی هیچوقت نمیگوید که مشکلات و بدبختیهای مملکت از کجا ریشه میگیرد. تندروها از این بابت نگرانی ندارند که روحانی بیاید و با مردم صحبت بکند و بگوید باتلاقی که کشور در آن فرو رفته در نتیجه کدام سیاستهاست. وضعیت فعلی کشور تا چه اندازه محصول سیاستهای نهاد انتخابی قوه مجریه است و چه قدر آن محصول سیاستها و رویکرد نهادهای انتصابی نظام است. نهادهایی که هم فراقانونی عمل میکنند و هم پاسخگو نیستند و هم حدود اختیارات و مسئولیتهای آنها مشخص نیست و عملا هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند.
پس شما معتقدید که روحانی همچنان سکوت میکند؟
من معتقدم روحانی همچنان سکوت خواهد کرد و با مردم صحبت نمیکند. روحانی کماکان مثل قبل حاضر نمیشود که خیلی از مسائل را برای مردم بازگو کند و بگوکه واقعا چرا کشور دچار این وضعیت شده و چه اندازه از این همه مشکل، محصول سیاستهای دولت و ضعف قوه مجریه و چه اندازه محصول سیاستهای دیگر نهادهای نظام است.
دلیل این سکوت چیست؟
این مساله خیلی مبهمی است که متاسفانه آقای روحانی به رغم ۲۴میلیون رای که داشت حاضر نشد حداقل یک بار با هم که شده سر یک موضوع محکم و اساسی بایستد و متاسفانه مطالبات آن ۲۴میلیون را به کل و به جزء و به اصل و به فرع فراموش کرد.
اگرچه رئیس قوه قضائیه این ادعای نماینده نجف آباد را تکذیب کرد، اما نگاهی به ادعای ابوالفضل ابوترابی و واکنش توئیتری محمدباقر نوبخت اگر نشان از اختلاف نداشته باشد حداقل بیانگر سوءتفاهم احتمالی است. نماینده نجف آباد تاکید کرده بود که نمایندگان با تصمیم دولت مخالفند و معتقدند که فروش اوراق سلف نفتی در بورس، کشور را بیش از پیش با مشکل مواجه میکند. بر این اساس نامه ۱۵۹ نماینده به قالیباف را هم میتوان بر اساس همین مخالفت نمایندگان با تصمیم دولت تحلیل کرد.
نمایندگان در این نامه خود ضمن انتقاد از سازوکار اداره شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، مدعی شدهاند که «طی هفتههای اخیر شاهد هستیم که حتی در شرایط عادی دولت اصرار دارد تا نیازهای قانونی خود را از طریق شورای عالی پیش ببرد و عملا نقش تقنینی و نظارتی مجلس را نادیده بگیرد. این رویه ضمن آنکه مغایر قانون است، این نگرانی را تشریح میکند که تصمیمات اخذ شده از پشتوانه کارشناسی لازم برخوردار نباشد و تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور به بار آورد».
از سوی دیگر محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه با انتشار توئیتی نوشت: «آنچه از پیشفروش اوراق نفتی در بورس صحبت میشود متفاوت از طرح فروش قطعی نفت است که در شورای عالی اقتصادی مورد توافق قرار گرفته و منتظر نظر مقام معظم رهبری هستیم.»
شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا که سال ۹۷ تشکیل شده، در حالی اکنون به محل اعتراض نمایندگان اصولگرای مجلس تبدیل شده است که پیش از این هم اصلاح طلبانی، چون پروانه سلحشوری و نیز مصطفی کواکبیان شکلگیری آن را خواندن فاتحه برای یک رکن دموکراسی نیم بند و نفی اختیارات و فلسفه وجودی مجلس عنوان کرده بودند. با این تفاوت که این اظهار نظر نمایندگان اصلاح طلب آن زمان انتقاد بسیاری از اصولگرایان را برانگیخت. اما اکنون و در مجلس جدید خود نمایندگان اصولگرا معتقدند عملکرد این شورا، دخالت در وظایف تقنینی آنهاست و بهویژه دولت بیش از دو قوه دیگر در آن دست بالا را دارد و به واسطه این شورا، مجلس را نادیده میگیرد.
علاوه بر نامه اخیر ۱۵۹ نماینده که به آن اشاره شد، محمدرضا صباغیان هم روز شنبه در صحن مجلس گفت: به نظر میرسد شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، به شورای عالی هماهنگی دولت تبدیل شده است نه هماهنگی سران سه قوه که باید این روند اصلاح شود. سید مصطفی میرسلیم نماینده عضو موتلفه هم در توییتی کوتاه نوشت: «شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا نباید به ابزاری تبدیل شود در دست دولت برای دور زدن مجلس شورای اسلامی.»
با صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره مسائل اخیر دولت و مجلس گفتگو کردهایم.
به نظر شما تلاش نمایندگان برای استیضاح وزرای دولت در سال آخر فعالیت و نامه ۱۵۹ نماینده به قالیباف درباره ساز و کار اداره شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا میتواند نشان دهنده اختلاف مجلس و دولت باشد و ممکن است در ماههای آینده کار روحانی سختتر شود؟
واقعیت این است که بی انسجامی و نابسامانی زیادی در مدیریت اجرایی کلان کشور به وجود آمده که برخی معتقدند ناشی از ناکارآمدی دولت دوم آقای روحانی است. من نمیدانم که ناکارآمدی دولت چه میزان در این تصمیمات نقش دارد، اما واضح است که اصولگرایان به ویژه بخش تندرو آنها از مدتها قبل و در حقیقت از ابتدای دولت روحانی تیغ از نیام برکشیدند و همه مشکلات، مسائل و دشواریها را از ضعف قوه مجریه میدانند. حال آنکه مشخص نیست چه اندازه آنها ناشی از ناکارآمدی دولت دوم روحانی و چقدر آنها ناشی از سیاستهای کلان نظام است.
نمایندگان مجلس یازدهم از همان آغاز کار مصمم بودند که آقای روحانی را به مجلس احضار کنند و به مردم یا حداقل به طرفدارانشان بگویند که ببینید ما چقدر جدی هستیم و میخواهیم در اوضاع کشور تغییر و تحول جدی به وجود آوریم. موضع گیری مقام معظم رهبری، این نقشه تندروها که برای مجلس یازدهم چیده بودند تا روحانی را استیضاح بکنند را نقش برآب کرد. واقعیت این است که گرچه نقشه اصلی تندورها اینگونه نقش برآب شد، اما آنها به هیچ وجه تسلیم نشدند و به اشکال مختلف در مقابل سیاستها و تصیمیمات دولت موضعگیری میکنند.
این رویاروییها ادامه مییابد؟
من به جزئیات اینکه نفت به مردم فروخته بشود یا نه کاری ندارم، اما این رویارویی ها، همگی بخشی از همان برنامه رویارویی اصولگرایان، نمایندگان تندرو، طرفداران احمدی نژاد و جبهه پایداری با دولت است. حال گرچه موضعگیری رهبری باعث شد نتوانند دولت را استیضاح کنند و شخص رئیسجمهوری را به مجلس بکشانند، اما همچنان مخالفت و جبههگیری و تعارض آنها ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
این تقابل چه تبعاتی ممکن است داشته باشد؟ ممکن است رئیس جمهور هم سکوتش را بشکند و حرف خاصی بزند و این تقابل جدیتر و آشکارتر شود؟
ببینید تندروها مطمئن هستند که هر بلایی سر روحانی بیاورند آقای روحانی سکوت و مماشات میکند. در حقیقت آنها یقین دارند روحانی هیچوقت نمیگوید که مشکلات و بدبختیهای مملکت از کجا ریشه میگیرد. تندروها از این بابت نگرانی ندارند که روحانی بیاید و با مردم صحبت بکند و بگوید باتلاقی که کشور در آن فرو رفته در نتیجه کدام سیاستهاست. وضعیت فعلی کشور تا چه اندازه محصول سیاستهای نهاد انتخابی قوه مجریه است و چه قدر آن محصول سیاستها و رویکرد نهادهای انتصابی نظام است. نهادهایی که هم فراقانونی عمل میکنند و هم پاسخگو نیستند و هم حدود اختیارات و مسئولیتهای آنها مشخص نیست و عملا هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند.
پس شما معتقدید که روحانی همچنان سکوت میکند؟
من معتقدم روحانی همچنان سکوت خواهد کرد و با مردم صحبت نمیکند. روحانی کماکان مثل قبل حاضر نمیشود که خیلی از مسائل را برای مردم بازگو کند و بگوکه واقعا چرا کشور دچار این وضعیت شده و چه اندازه از این همه مشکل، محصول سیاستهای دولت و ضعف قوه مجریه و چه اندازه محصول سیاستهای دیگر نهادهای نظام است.
دلیل این سکوت چیست؟
این مساله خیلی مبهمی است که متاسفانه آقای روحانی به رغم ۲۴میلیون رای که داشت حاضر نشد حداقل یک بار با هم که شده سر یک موضوع محکم و اساسی بایستد و متاسفانه مطالبات آن ۲۴میلیون را به کل و به جزء و به اصل و به فرع فراموش کرد.