گزارش زیر نگاهی دارد به جایگاه اتحادیه عرب زمانی که مصر را به خاطر انعقاد معاهده کمپ دیوید از این اتحادیه اخراج کرد و حال روز این روزهای این اتحادیه که در قبال توافق اخیر امارات و رژیم اسرائیل سکوت پیشه کرده است.
اتحادیه عرب در 22 مارس 1945 اعلام موجودیت کرد و بر این مبنا شکل گرفت که از منافع کشورهای عربی دفاع کند.
در اساسنامه این اتحادیه در خصوص اهداف شکل گیری این اتحادیه بر افزایش همبستگی دولتهای عربی و همکاری در حوزههای مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... تاکید شده است.
در اهداف شکل گیری این اتحادیه همچنین بر اصل مهم دیگر از جمله آزادی از سلطه بیگانگان و رسیدن به وحدت در بین اعضای این کشورها مورد تاکید قرار گرفته است.
در موضوع سیاست خارجی این کشورها بر حمایت از مسئله فلسطین موضع سفت و سختی داشته و برای قدس و سرزمین فلسطین قداست خاصی قائل بودند و از آرمان ملت فلسطین در دفاع از رژیم صهیونیستی نیز کاملاً حمایت می کردند و کشورهایی که از این مواضع تعیین شده تخطی میکردند مجازات سختی برایش در نظر گرفته میشد.
به عنوان نمونه تاریخی در این باره می توان به امضای معاهده کمپ دیوید اشاره کرد که پس از موافقت ننگین کمپ دیوید بین مصر و رژیم اسرائیل این کشورها تصمیم گرفتند که مقر این اتحادیه را از قاهره به تونس منتقل کنند و مصر را نیز از اتحادیه عرب اخراج کردند گرچه قاهره بعداً تلاش کرد که روابطش با کشورهای عربی را بهبود بخشد و در اواخر دهه 1980 بار دیگر به اتحادیه عرب بازگشت و مقر این اتحادیه نیز پس از این امر در 31 اکتبر 1990 بار دیگر به مصر انتقال یافت.
با توجه به تاریخ شکل گیری این اتحادیه و موضع گیری سختی که در قبال مصر در پیش گرفتند انتظار می رفت که اتحادیه عرب در موضوع اصلی جهان اسلام یعنی بحث فلسطین ورود جدی داشته باشد ولی پس از گذشت چند روز از توافق بین امارات و رژیم صهیونیستی هیچ موضع گیری نکرد و در قبال این امر ترجیح داد که سکوت را در پیش بگیرد.
این اتحادیه که با رویکرد واندیشه ناسیونالیسم عرب شکل گرفته این روزها آن چنان دچار شکاف، اختلاف و دستهبندیهای داخلی است که عملا کارکرد خود را در حل منازعات سیاسی منطقه از دست داده است و متأسفانه به مرور زمان اساساً مفهومی تحت عنوان امت عربی با توجه به شرایط حاکم بر جامعه عربی و وضعیت چند پارهای که این کشورها پیدا کردهاند، رنگ باخته است
از دید کارشناسان سیاسی این اتحادیه نمیتواند نقش فعال و تاثیرگذاری در منازعات بین المللی ایفا کند و این امر را میتوان در عدم کارآیی این نهاد در حل منازعات منطقه و بی طرفی آن در حل اختلاف بین قطر و عربستان مشاهده کرد.
در ماجرای توافق اخیر بین امارات و رژیم صهیونیستی سه کشور عربی مصر و بحرین و عمان از این توافق حمایت و استقبال کردند ولی برخی از این کشورها از جمله عربستان سکوت کردند و ترجیح دادند موضعی در این زمینه اتخاذ نکنند به همین دلیل می توان عدم موضع گیری اتحادیه عرب را درک کرد چون تصمیماتی که در آن اتخاذ میشود از خارج اتحادیه و نیز از سوی کشورهای ذی نفوذ بر آن تحمیل میشود به همین دلیل عملا کارآیی به عنوان نهادی مستقل ندارد و به نشستی برای وقت گذرانی و دورهمی بدل شده که در هر دورهای به بهانه حل مسائل جهان عرب کنار هم مینشینند و بیانیه سراسر تکراری صادر میکنند که البته این بار هم از این بیانیه تکراری هم خبری نیست .
اتحادیه عرب همچنین به دلیل غیبت اعضای اصلی آن در روند مبارزه با استعمار و نیز عدم بسیج امت عرب و امکانات آن برای آزادسازی خاک و مقدسات اشغالی جایگاه و اعتبار گذشته خود را ندارد و از آنجا که برخی کشورهای عربی با استفاده از ثروت خود تصمیمات اتحادیه را به انحصار خود در آوردند، جایگاه اصلی آن را سلب کردند و به این ترتیب این اتحادیه به ابزار و پوششی برای مشروعیت بخشیدن به دخالت های آنها در منطقه عربی تبدیل شده و با این کار منطقه را گرفتار جنگ و ناآرامی کردند.
هم اکنون نیز اتحادیه عرب به طورکلی در بحران منطقه خلیج فارس هیچ نقشی ایفا نمیکند حتی عضویت سوریه به عنوان عضوی فعال و یکی از اعضای بنیانگذار آن به تعلیق درآمد.
البته این وضعیت علاوه بر موارد بالا بیارتباط با شخص احمد ابوالغیط دبیرکل این اتحادیه نیز نمی تواند باشد زیرا او زمانی که وزیر خارجه مصر بود، یکی از حامیان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار می آمد. در جهان عرب ابو الغیط به «مرد اسرائیل» معروف است.
چهره احمد ابوالغیط برای هر کسی نا آشنا باشد برای فلسطینیان به خصوص ساکنان نوار غزه کاملا آشناست و مردم غزه تصاویر ابوالغیط در کنار «زیپی لیونی» وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی در سال 2008 و خنده ها و دست دادن های آنها، آن هم تنها دو روز پیش از آغاز جنگی ویرانگر علیه نوار غزه را هرگز فراموش نخواهند کرد تصاویری که حکایت از یک هماهنگی عمیق و چراغ سبز قاهره به رژیم صهیونیستی برای تجاوز به غزه به بهانه نابودی حماس داشت، جنگی که طی آن صدها فلسطینی شهید و زخمی شده و خانه های زیادی بر سر اهالی آن ویران شد. ابوالغیط حتی به جای محکوم کردن این جنگ و تجاوز رژیم صهیونیستی، جنبش حماس را مسئول این جنگ دانسته بود .
تصویر ذهنی فلسطینیان ساکن غزه از چهره ابوالغیط تنها به اینجا نیز ختم نمی شود بلکه وی در دورانی که وزیر خارجه مصر بود، پس از درگیری بین نیروهای امنیتی مصر و فلسطینیانی که بلاتکلیف در آن طرف مرز مانده بودند، تهدید کرد که اگر فلسطینیان غزه پا به خاک مصر بگذارند، قلم پای آنها را خُرد می کند.
عدم موضع گیری اتحادیه عرب در قبال این مسئله حساس و محوری جهان اسلام باعث شد که داد همپیمانان آنها در تشکیلات خودگردان هم درآید . در همین ارتباط « صائب عریقات» از رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین واکنش تندی از خود نشان داد و گفت در صورتی که دبیرکل اتحادیه عرب ( احمد ابوالغیط وزیر خارجه اسبق مصر) توافق نامه امارات و اسرائیل را محکوم نکند باید از سمت خود کنارهگیری کند .
حمد بن حاسم نخست وزیر سابق قطر هم درباره ناکارآمدی اتحادیه عرب میگوید: این اتحادیه نه در سطح جهان عرب و نه در سطح جهان و نه حتی بین خود کسانی که در آن گردهم می آیند، اعتباری ندارد و علت هم این است که مسائل اساسی جهان عرب را بررسی و حل و فصل نمی کند. من نمی خواهم در اینجا تعداد آنها را بشمارم .
به گفته وی، اتحادیه عرب عدالت و اعتباری ندارد که نقش داور را در هرگونه اختلاف بین اعراب ایفا کند. علت هم این است که اتحادیه عرب سیاست هایش را به روش های غیرواقعی در دستور کار قرار می دهد .
در اهداف شکل گیری این اتحادیه همچنین بر اصل مهم دیگر از جمله آزادی از سلطه بیگانگان و رسیدن به وحدت در بین اعضای این کشورها مورد تاکید قرار گرفته است.
در موضوع سیاست خارجی این کشورها بر حمایت از مسئله فلسطین موضع سفت و سختی داشته و برای قدس و سرزمین فلسطین قداست خاصی قائل بودند و از آرمان ملت فلسطین در دفاع از رژیم صهیونیستی نیز کاملاً حمایت می کردند و کشورهایی که از این مواضع تعیین شده تخطی میکردند مجازات سختی برایش در نظر گرفته میشد.
به عنوان نمونه تاریخی در این باره می توان به امضای معاهده کمپ دیوید اشاره کرد که پس از موافقت ننگین کمپ دیوید بین مصر و رژیم اسرائیل این کشورها تصمیم گرفتند که مقر این اتحادیه را از قاهره به تونس منتقل کنند و مصر را نیز از اتحادیه عرب اخراج کردند گرچه قاهره بعداً تلاش کرد که روابطش با کشورهای عربی را بهبود بخشد و در اواخر دهه 1980 بار دیگر به اتحادیه عرب بازگشت و مقر این اتحادیه نیز پس از این امر در 31 اکتبر 1990 بار دیگر به مصر انتقال یافت.
با توجه به تاریخ شکل گیری این اتحادیه و موضع گیری سختی که در قبال مصر در پیش گرفتند انتظار می رفت که اتحادیه عرب در موضوع اصلی جهان اسلام یعنی بحث فلسطین ورود جدی داشته باشد ولی پس از گذشت چند روز از توافق بین امارات و رژیم صهیونیستی هیچ موضع گیری نکرد و در قبال این امر ترجیح داد که سکوت را در پیش بگیرد.
این اتحادیه که با رویکرد واندیشه ناسیونالیسم عرب شکل گرفته این روزها آن چنان دچار شکاف، اختلاف و دستهبندیهای داخلی است که عملا کارکرد خود را در حل منازعات سیاسی منطقه از دست داده است و متأسفانه به مرور زمان اساساً مفهومی تحت عنوان امت عربی با توجه به شرایط حاکم بر جامعه عربی و وضعیت چند پارهای که این کشورها پیدا کردهاند، رنگ باخته است
از دید کارشناسان سیاسی این اتحادیه نمیتواند نقش فعال و تاثیرگذاری در منازعات بین المللی ایفا کند و این امر را میتوان در عدم کارآیی این نهاد در حل منازعات منطقه و بی طرفی آن در حل اختلاف بین قطر و عربستان مشاهده کرد.
در ماجرای توافق اخیر بین امارات و رژیم صهیونیستی سه کشور عربی مصر و بحرین و عمان از این توافق حمایت و استقبال کردند ولی برخی از این کشورها از جمله عربستان سکوت کردند و ترجیح دادند موضعی در این زمینه اتخاذ نکنند به همین دلیل می توان عدم موضع گیری اتحادیه عرب را درک کرد چون تصمیماتی که در آن اتخاذ میشود از خارج اتحادیه و نیز از سوی کشورهای ذی نفوذ بر آن تحمیل میشود به همین دلیل عملا کارآیی به عنوان نهادی مستقل ندارد و به نشستی برای وقت گذرانی و دورهمی بدل شده که در هر دورهای به بهانه حل مسائل جهان عرب کنار هم مینشینند و بیانیه سراسر تکراری صادر میکنند که البته این بار هم از این بیانیه تکراری هم خبری نیست .
اتحادیه عرب همچنین به دلیل غیبت اعضای اصلی آن در روند مبارزه با استعمار و نیز عدم بسیج امت عرب و امکانات آن برای آزادسازی خاک و مقدسات اشغالی جایگاه و اعتبار گذشته خود را ندارد و از آنجا که برخی کشورهای عربی با استفاده از ثروت خود تصمیمات اتحادیه را به انحصار خود در آوردند، جایگاه اصلی آن را سلب کردند و به این ترتیب این اتحادیه به ابزار و پوششی برای مشروعیت بخشیدن به دخالت های آنها در منطقه عربی تبدیل شده و با این کار منطقه را گرفتار جنگ و ناآرامی کردند.
هم اکنون نیز اتحادیه عرب به طورکلی در بحران منطقه خلیج فارس هیچ نقشی ایفا نمیکند حتی عضویت سوریه به عنوان عضوی فعال و یکی از اعضای بنیانگذار آن به تعلیق درآمد.
البته این وضعیت علاوه بر موارد بالا بیارتباط با شخص احمد ابوالغیط دبیرکل این اتحادیه نیز نمی تواند باشد زیرا او زمانی که وزیر خارجه مصر بود، یکی از حامیان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شمار می آمد. در جهان عرب ابو الغیط به «مرد اسرائیل» معروف است.
چهره احمد ابوالغیط برای هر کسی نا آشنا باشد برای فلسطینیان به خصوص ساکنان نوار غزه کاملا آشناست و مردم غزه تصاویر ابوالغیط در کنار «زیپی لیونی» وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی در سال 2008 و خنده ها و دست دادن های آنها، آن هم تنها دو روز پیش از آغاز جنگی ویرانگر علیه نوار غزه را هرگز فراموش نخواهند کرد تصاویری که حکایت از یک هماهنگی عمیق و چراغ سبز قاهره به رژیم صهیونیستی برای تجاوز به غزه به بهانه نابودی حماس داشت، جنگی که طی آن صدها فلسطینی شهید و زخمی شده و خانه های زیادی بر سر اهالی آن ویران شد. ابوالغیط حتی به جای محکوم کردن این جنگ و تجاوز رژیم صهیونیستی، جنبش حماس را مسئول این جنگ دانسته بود .
تصویر ذهنی فلسطینیان ساکن غزه از چهره ابوالغیط تنها به اینجا نیز ختم نمی شود بلکه وی در دورانی که وزیر خارجه مصر بود، پس از درگیری بین نیروهای امنیتی مصر و فلسطینیانی که بلاتکلیف در آن طرف مرز مانده بودند، تهدید کرد که اگر فلسطینیان غزه پا به خاک مصر بگذارند، قلم پای آنها را خُرد می کند.
عدم موضع گیری اتحادیه عرب در قبال این مسئله حساس و محوری جهان اسلام باعث شد که داد همپیمانان آنها در تشکیلات خودگردان هم درآید . در همین ارتباط « صائب عریقات» از رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین واکنش تندی از خود نشان داد و گفت در صورتی که دبیرکل اتحادیه عرب ( احمد ابوالغیط وزیر خارجه اسبق مصر) توافق نامه امارات و اسرائیل را محکوم نکند باید از سمت خود کنارهگیری کند .
حمد بن حاسم نخست وزیر سابق قطر هم درباره ناکارآمدی اتحادیه عرب میگوید: این اتحادیه نه در سطح جهان عرب و نه در سطح جهان و نه حتی بین خود کسانی که در آن گردهم می آیند، اعتباری ندارد و علت هم این است که مسائل اساسی جهان عرب را بررسی و حل و فصل نمی کند. من نمی خواهم در اینجا تعداد آنها را بشمارم .
به گفته وی، اتحادیه عرب عدالت و اعتباری ندارد که نقش داور را در هرگونه اختلاف بین اعراب ایفا کند. علت هم این است که اتحادیه عرب سیاست هایش را به روش های غیرواقعی در دستور کار قرار می دهد .
*فارس
∎