گروه حوادث: صبح شنبه ۲۸ تیر خبر قتل پسر جوانی در مقابل خانهاش به مأموران کلانتری ۱۳۶ فرجام اعلام شد. وقتی تیم جنایی به بررسی پرداختند، خانواده وی مدعی شدند که پسر ۲۵ساله شان پرهام توسط شخص ناشناسی از ناحیه گردن چاقو خورده و وقتی به خانه آمده، خونین بوده و آنها او را به بیمارستان رساندهاند اما چند ساعت بعد جان باخته است.خانواده مقتول همچنین به بازپرس جنایی گفتند که احتمال میدهند پرهام بهخاطر اختلاف با دوستانش توسط یکی از آنها کشته شده باشد. اما اظهارات خانواده مقتول برای بازپرس جنایی کافی نبود و چندین فرضیه برای انگیزه و علت این جنایت مطرح شد. نخستین فرضیه که احتمال قوی تری داشت، دست داشتن خانواده پرهام و صحنهسازی برای مخفی ماندن راز این جنایت بود.به این ترتیب بلافاصله بازپرس مصطفی واحدی و تیم جنایی به خانه قربانی که در طبقه اول ساختمانی سه طبقه بود، رفتند و با ورود به خانه، تیم تحقیق با آثار لکههای خونی روبهرو شدند که بهتازگی از روی وسایل خانه شسته شده بود. همین مسأله حکایت از این داشت که درگیری داخل خانه رخ داده است.در تحقیقات میدانی، همسایهها اظهار کردند که همیشه از این خانه صدای درگیری و دعوا میشنیدند و شب حادثه نیز صدای درگیری مقتول و ساکنان خانه بهگوش رسیده است. طبق اظهارات ساکنان خانه اما پرهام ساعت ۱۲ شب خونین و زخمی به خانه آمده بود.
اما دوربینهای مداربسته، واقعیت دیگری را نشان میداد. دوربینها تصویر پرهام را گرفته بودند که اوایل شب، سالم و سرحال وارد کوچه شده و به خانهاش رفته بود. سرنخ بعدی خودروی مقتول بود. درحالی که خانواده مدعی بودند که مقتول با خودرواش و در حالی که زخمی بوده به خانه برگشته اما هیچ آثار خونی داخل خودروی مقتول نبود. همچنین متخصصان پزشکی قانونی پس از معاینه جسد به بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام کردند که هیچ آثار درگیری روی بدن مقتول نبوده و این نشان میداد که وی از سوی قاتل غافلگیر شده بود.با قرار گرفتن تکههای پازل این جنایت کنار هم، فرضیه قتل پرهام از سوی خانوادهاش پررنگ شد و با این احتمال، نخستین مظنون این جنایت که برادر ۲۸ساله پرهام بود، بازداشت شد. پسر جوان ابتدا منکر جنایت شد اما کمتر از ۲۴ ساعت پس از دستگیری، زمانی که وی برای تحقیقات در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و راز قتل برادرش را فاش کرد. پژمان مدعی شد او و خانوادهاش سعی داشتند با صحنهسازی، راز این قتل را مخفی نگه دارند.
اعتراف به برادرکشی
پژمان که مکانیک است در حالی که مدام گریه میکرد، گفت: برادرم در کار خرید و فروش مشروبات الکلی بود و بههمین خاطر هم پارسال به زندان افتاد. با شیوع کرونا از زندان مرخصی گرفت و با آزادی موقت بیرون آمد. اما زندان برای او بازدارنده نبود و باز هم کارهای خلافش را ادامه میداد.پسر جوان ادامه داد: پرهام خانه ما را به پاتوق مشتریهایش تبدیل کرده بود و هرچه خانوادهام به او اعتراض میکردند، هیچ فایدهای نداشت. خرید و فروش از یک طرف و مست کردن و دعواهایی که در خانه راه میانداخت، از طرف دیگر آسایش را از زندگیمان برده بود.متهم به قتل برادر گفت: شب حادثه زمانی که پرهام به خانه آمد، شروع به داد و فریاد کرد. میگفت ما او را لو داده بودیم که به زندان افتاد. آن شب سر همین مسأله با پدرم درگیر شد. من ترسیده بودم. آنقدر عصبانی بود که میترسیدم بلایی سر پدرم بیاورد. چاقوی ضامن دار پرهام روی میز آشپزخانه بود. یک دفعه آن را برداشتم و به سمتش پرتاب کردم. نمیخواستم به او بزنم، فقط چاقو را پرتاب کردم تا بترسد. اما چاقو به گردنش خورد و ناگهان خون همه جا را گرفت. او را به بیمارستان رساندیم اما بیفایده بود. بلافاصله لکههای خون را شستیم و تصمیم گرفتیم بگوییم که پرهام بیرون بوده و این جنایت هم از سوی یکی از دوستانش رخ داده است.با اعتراف متهم به قتل، به دستور بازپرس مصطفی واحدی، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
∎
اما دوربینهای مداربسته، واقعیت دیگری را نشان میداد. دوربینها تصویر پرهام را گرفته بودند که اوایل شب، سالم و سرحال وارد کوچه شده و به خانهاش رفته بود. سرنخ بعدی خودروی مقتول بود. درحالی که خانواده مدعی بودند که مقتول با خودرواش و در حالی که زخمی بوده به خانه برگشته اما هیچ آثار خونی داخل خودروی مقتول نبود. همچنین متخصصان پزشکی قانونی پس از معاینه جسد به بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام کردند که هیچ آثار درگیری روی بدن مقتول نبوده و این نشان میداد که وی از سوی قاتل غافلگیر شده بود.با قرار گرفتن تکههای پازل این جنایت کنار هم، فرضیه قتل پرهام از سوی خانوادهاش پررنگ شد و با این احتمال، نخستین مظنون این جنایت که برادر ۲۸ساله پرهام بود، بازداشت شد. پسر جوان ابتدا منکر جنایت شد اما کمتر از ۲۴ ساعت پس از دستگیری، زمانی که وی برای تحقیقات در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و راز قتل برادرش را فاش کرد. پژمان مدعی شد او و خانوادهاش سعی داشتند با صحنهسازی، راز این قتل را مخفی نگه دارند.
اعتراف به برادرکشی
پژمان که مکانیک است در حالی که مدام گریه میکرد، گفت: برادرم در کار خرید و فروش مشروبات الکلی بود و بههمین خاطر هم پارسال به زندان افتاد. با شیوع کرونا از زندان مرخصی گرفت و با آزادی موقت بیرون آمد. اما زندان برای او بازدارنده نبود و باز هم کارهای خلافش را ادامه میداد.پسر جوان ادامه داد: پرهام خانه ما را به پاتوق مشتریهایش تبدیل کرده بود و هرچه خانوادهام به او اعتراض میکردند، هیچ فایدهای نداشت. خرید و فروش از یک طرف و مست کردن و دعواهایی که در خانه راه میانداخت، از طرف دیگر آسایش را از زندگیمان برده بود.متهم به قتل برادر گفت: شب حادثه زمانی که پرهام به خانه آمد، شروع به داد و فریاد کرد. میگفت ما او را لو داده بودیم که به زندان افتاد. آن شب سر همین مسأله با پدرم درگیر شد. من ترسیده بودم. آنقدر عصبانی بود که میترسیدم بلایی سر پدرم بیاورد. چاقوی ضامن دار پرهام روی میز آشپزخانه بود. یک دفعه آن را برداشتم و به سمتش پرتاب کردم. نمیخواستم به او بزنم، فقط چاقو را پرتاب کردم تا بترسد. اما چاقو به گردنش خورد و ناگهان خون همه جا را گرفت. او را به بیمارستان رساندیم اما بیفایده بود. بلافاصله لکههای خون را شستیم و تصمیم گرفتیم بگوییم که پرهام بیرون بوده و این جنایت هم از سوی یکی از دوستانش رخ داده است.با اعتراف متهم به قتل، به دستور بازپرس مصطفی واحدی، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.