به گزارش جهان صنعت نیوز: موسوی در نشست خبری دیروز خود درباره اینکه پاسخ اروپا به نامه اخیر ظریف چه بوده و چه زمانی قرار است کمیسیون مشترک برجام برای رسیدگی به اختلافات به وجود آمده، برگزار شود گفت: «اروپاییها هم خودشان عضو برجام هستند و هم هماهنگکننده برجام و طبیعتا وقتی ما نکتهای داریم و یا شکایتی داریم باید به آنها ارجاع دهیم. قبلا خانم موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بودند که در دوران ایشان نیز آقای ظریف چندین نامه ارسال کردند و اکنون هم آقای بورل هستند. این یک بحث فنی است که ما وقتی نقض عهد و نقض صریح و شفاف برجام را مشاهده میکنیم باید آن را اعلام کنیم و اگر اشتباه نکنم ایران سومینبار است که با توجه به نقض برجام از سوی اروپاییها و آمریکاییها طبق بند ۳۶ بلافاصله موارد نقض را اعلام کرده و خواستار فعال شدن مکانیسم حل و فصل اختلافات شده است. برخی از آنها برای اینکه از تعهدات خود شانه خالی کنند این را به منزله فعال کردن مکانیسم حل و فصل اختلافات تلقی نکردند و آقای ظریف در توئیتی به این ادعاها پاسخ دادند و گفتند نه تنها الان اعلام کردیم بلکه قبلا نیز در این زمینه نامه نوشتیم و این موضوع را اعلام کردیم.»
موسوی تاکید کرد: «عدم پاسخ آنها به نامههای ما به این معنا نیست که ایران شکایت نکرده و یا برای فعال شدن مکانیسم حل و فصل اختلافات اقدامی انجام نداده است. این پیگیریها ادامه دارد و ما منتظر واکنش اروپاییها هستیم. شاید با توجه به شیوع کرونا نتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم ولی آنها حتما باید به ما پاسخ دهند. آنها باید پاسخگوی نقض تعهدات خود که نمونه اخیر آن را در جلسه شورای حکام مشاهده کردیم، باشند.»
منفعت برگزاری کمیسیون مشترک
موسوی و دیگر مقامات ایرانی اما به این نکته اشارهای ندارند که برگزاری کمیسیون مشترک و فعال شدن مکانیسم حل و فصل اختلاف تا چه اندازه به نفع ایران است؟ آیا برگزاری کمیسیون مشترک لزوما به معنی تعهد طرفین برجام به تعهداتشان در قالب این توافق خواهد بود؟
یوسف مولایی، کارشناس حقوق بینالملل در گفتوگو با «جهانصنعت» به این پرسش پاسخ داد و گفت: «مکانیسم حل اختلاف حتما خاصیتی دارد که در برجام گنجانده شده و مواد ۳۶ و ۳۷ آن برای این است که اگر اختلافی پیش آمد، مسیر پیشبینی شده طی شود و اگر طرفین حسن نیت داشته باشند به نتیجه میرسند اما مشکل اصلی فعلی این است که طرف اختلاف اصلی ایران، آمریکاست که از برجام خارج شده و هیچ همکاریای ندارد. حالا اگر اروپاییها هم همراهی نکنند، کمیسیون اصلا تشکیل نمیشود.»
وی همچنین گفت: «درخواستهای ایران قبلا مطرح شده و به طور عمده این است که اروپاییها مکانیسم مالی را برای دور زدن تحریمها فعال کنند زیرا در این صورت یکسری گشایشهایی در حوزه اقتصادی ایران فعال میشود اما اروپاییها آمادگی این کار را ندارند و تحقق این درخواست از توانشان خارج است. بر این اساس چیزی برای حل اختلاف باقی نمیماند.»
این کارشناس حقوق بینالملل افزود: «مشخص است که اگر آمریکاییها تحریمها را تعلیق نکنند و ادامه دهند، ایران هم میتواند بخشی از تعهدات خود را انجام ندهد. اروپاییها اما میگویند که ایران تحت هر شرایطی باید به تعهدات خود پایبند باشد. بنابراین وقتی که فاصله بین مطالبات دو طرف این قدر زیاد است قطعا کمیسیون حل و فصل اختلافات نیز در صورت تشکیل به نتیجه نخواهد رسید.»
ابزاری که ایران ندارد
نکته قابل توجه دیگر این است که در صورت ادامه بیاعتنایی اروپا به درخواست ایران برای تشکیل کمیسیون مشترک، ایران ابزار دیگری برای فشار به طرفهای برجام دارد یا خیر؟ علی بیگدلی، کارشناس مسائل اروپا با تاکید بر اینکه ایران در صورت ادامه بیاعتنایی اروپا ابزار دیگری برای فعال کردن مکانیسم حل و فصل اختلافات در اختیار ندارد، گفت: «این آخرین مرجعی است که در برجام لحاظ شده تا اگر اختلافی بین اعضا بروز کرد به آن مراجعه شود. قبلا هم مراجعه کرده بودند اما نتیجهای به دست نیامده بود.»
وی در پاسخ به این پرسش که دلیل عدم همراهی اروپا چیست گفت: «اروپا برای اجرای اینستکس دو مشکل دارد؛ اولا فشارهای آشکار و پنهانی که آمریکا بر او وارد خواهد کرد و دوما تقاضاهایی که از ایران دارد و ایران انجام نمیدهد.»
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: «در کنفرانس امنیتی مونیخ آقای ماس از ظریف خواسته بود سه کار را انجام دهد تا اینستکس اجرایی شود؛ یکی رعایت حقوق بشر در داخل کشور، دوم عدم دخالت ایران در منطقه و سوم هم بحث موشکهای ایران. آنها این تقاضاها را مطرح میکنند تا بعد به آمریکا بگویند که اگر قدمی به سوی ایران برداشتهاند، در عوض دستاورد و امتیازی داشتهاند. نکته مهم اینجاست که ایران میخواهد در نقطه صفر خود باقی بماند. نه مذاکره و نه صلح میکنیم و نه جنگ میشود! ایستادن ما در نقطههای صفر خود در واقع سبب شده اروپا توجهی به خواستههای ما نداشته باشد.»
بیگدلی در ادامه گفت: «همان زمانی که آقای روحانی میگفت ما هر دو ماه یک قدم برمیداریم، در مصاحبهای گفتم که با ادامه این گامها چه نتیجهای خواهیم گرفت و این اشتباه است. مساله دیگر اینکه درست است که ایران بر اساس کلیت برجام، از این توافق خارج نشده اما ۳۰۰ کیلو اورانیوم خود را به ۱۵۷۰ کیلو رسانده است و… . قدمهایی که ما برداشتیم تا حد زیادی سبب شد کمیسیون حل اختلاف نتواند اقدامی انجام دهد. آنها معتقدند ایران باید به تعهدات خود برگردد.»
به گفته وی «ما برای فعال شدن مکانیسم حل و فصل اختلاف، دو مشکل داریم؛ اول اینکه پیشنهادات ماس را اجرایی کنیم و دوم اینکه از گامهای پنجگانه خود برگردیم. اما آقای رییسجمهور میگوید اول شما انتظارات ما را پاسخ دهید. این در حالی است که در برجام چنین چیزی نداریم. ایران میگوید چون شما به بخشی از تعهدات خود پایبند نبودید، ما هم از اجرای برخی تعهدات سر باز میزنیم. یعنی اینطور هم نیست که ایران کاملا حق داشته باشد و آنها نخواهند که حق او را بدهند؛ ایران باید به تعهدات اولیه خود برگردد ولی میگوید که اول شما اینستکس را اجرایی کنید.»
آینده تاریک برجام
اینطور که کارشناسان میگویند ایران راهی برای وادار کردن طرفهای برجام به فعال کردن مکانیسم حل اختلاف ندارد و از سوی دیگر در صورت برگزاری کمیسیون مشترک، به خاطر فاصله زیاد مطالبات ایران و آنان امیدی به حصول نتیجه رضایتبخش نیست. بر این اساس باید پرسید که آینده برجام در وضعیت موجود به کجا میرسد؟
مولایی در این باره گفت: «برجام واقعا کارکرد اصلی خود را از دست داده است، همان وقت که آمریکاییها از برجام خارج شدند یا برای تعلیق تحریمهای ایران همکاری نکردند، برجام ضربه اساسی خورده است. با این حال ارزیابی ایران این بوده که اگر از برجام کلا خارج شود، شرایط سختتری به او تحمیل خواهد شد و پرونده ۲۲۳۱ دوباره از اعتبار میافتد و به قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران برمیگردیم و حتی ممکن است که آمریکا بتواند اجماع تشکیل داده و روسیه و چین را به تصویب قطعنامههای جدید علیه ایران متقاعد کند. به همین خاطر است که ایران در یک شرایط بسیار سختی قرار گرفته و ماندنش در برجام خیلی موجب تحقق مطالبات آن نمیشود و خروجش نیز فشارها را افزایش میدهد.»
وی تاکید کرد: «تصمیمگیری در این وضعیت برای ایران خیلی راحت نیست. در مجموع چون بیرون آمدن از برجام، به آمریکا برای اجماعسازی علیه ایران و احتمالا تصویب قطعنامههای جدید کمک میکند، ایران فعلا با احتیاط با موضوع عمل میکند و نمیخواهد که از برجام خارج شود. کمک اروپاییها نیز بسیار محدود است. اروپاییها به لحاظ سیاسی به برجام اعتقاد دارند و میخواهند که زنده بماند ولی به لحاظ عملیاتی توانایی مقابله واقعی با تحریمهای امریکا را ندارند. بخش خصوصی که فعالیت اقتصادی را در اروپا به عهده دارد، حاضر نیست خیلی با رهنمودهای دولتی جلو برود و منافع خود را به خطر اندازد. دولتهای اروپایی نیز هیچ اهرمی ندارند که شرکتها و اشخاص حقوقی که به نوعی قادر به رفع تحریمهای علیه ایران هستند را وادار به حرکت در این مسیر کند. بنابراین میتوان گفت که اتحادیه اروپا اراده سیاسی دارد و میخواهد برجام اجرا شود اما عملا توانایی لازم را برای رسیدن به این هدف ندارد.»
علی بیگدلی نیز در پیشبینی ادامه وضعیت فعلی گفت: «من یک سال و نیم قبل هم گفتم که برجام مرده است، هنوز هم همین حرف را میزنم و معتقدم که برجام نشانهای از حیات ندارد. با این رفتاری که ما از خود نشان میدهیم، هیچ نقطه امیدواری برای رسیدن به مندرجات برجام برای ایران وجود ندارد. اگر قرار است که برجام اجرایی شود باید ایران به خواستههای آنان توجه کند. درست است که شروط آقای ماس در متن برجام نیامده اما باید بدانیم که در نظام بینالمللی حق با قدرت است و ایران باید این موضوع را بپذیرد.»