کینه نیما از نظام
نیما زم در بخشهای ابتدایی این گفتوگو و پس از معرفی خود، به گرایش و تمایلات سیاسیاش در ایران پرداخت. او تاکید کرد که گرایشش، در ابتدا اصلاحطلبی بود اما پس از بازداشت در سال88، از نظام کینه به دل گرفت و در سالهای بعد، در اندیشه رفع آن کینه برآمد. او در این باره تصریح کرد: «یه حسی که بالاخره باید یه انتقامی بگیرم، یعنی اینکار[بازداشت] باید یه جوابی داشته باشه.» او در تفصیل احساسش گفت: «از در زندان که اومدم بیرون به بازجوم گفتم، یعنی یه کارشناسی داشتم، لهجه شیرینی اصفهانیم داشت خیلیم با من خوب بود، یه آدم مهربونیم بود، گفتم من برم بیرون به سادگی تموم نمیشه. گفت حالا شما برو بیرون تا ببینیم بعدش چی میشه.»
مبارزه با فساد اقتصادی، با طعم براندازی
زم در بخش دیگری از این گفتوگو، به نکتهای اشاره کرد که عجیب مینمود. او هدف کانال آمدنیوز را مبارزه با مفاسد اقتصادی عنوان کرد. زم در پاسخ به این سؤال مجری که پرسید «آمدنیوز دنبال چی بود» گفت: «ما هدف اولیمون که وسط راه یکم کمرنگ شد ولی ول نکردیم، مبارزه با مفاسد اقتصادی بود.» او در عین حال تصریح کرد که «من دنبال تأثیرگذاری بودم» و وقتی مجری کلاف این تاثیرگذاری را به سمت اغتشاشات دیماه و تأثیر «آمدنیوز» در ایجاد آن آشوبها کشاند، گفت که «اونا اشتباه بود.»
اعتراضات نه اغتشاشات
یکی دیگر از نکات جالب در میان اظهارات زم، بهکارگیری مفهوم اعتراضات برای اغتشاشات کور دیماه96 بود. با وجودی که گروههای معاند ضدانقلاب از جمله مجاهدین خلق[منافقین] و سلطنتطلبان، در آن برهه، روی مطالبات اقتصادی مردم سوار شدند و این اعتراضات را به اغتشاشاتی کور تبدیل کردند. زم معتقد است که آن اقدامات آنارشیستی، تمام از جنس «اعتراض» بوده است. زم درباره این صحبت مجری که گفت: «اگه واقعاً هم اعتراض باشه، شما به سمت اغتشاش کشوندیش» به تمایلش برای تغییر نظام سیاسی در ایران پرداخت و تاکید کرد: «تا اواسط سال97، کلاً یه گرایشاتی داشتم که شاید یه نظامی بهتر از جمهوری اسلامی میتونه بیاد و حاکم بشه.» زم در ادامه این بخش از گفتوگو با اشاره به علت تلاش افرادی در خارج از کشور برای ایجاد آشوب در ایران، گفت: «دنبال عوض کردن حکومتن. دنبال نفع شخصیشونن.»
روزی 18ساعت، پای کار براندازی
در بخش دیگری از این گفتوگو، وقتی مجری از زم درباره دلیل حمایت سرویس اطلاعاتی فرانسه از او پرسید، زم جواب داد: «[میخواستند] بریزیم به هم مملکتو. کامل مملکتو بریزیم به هم. مردم بیان و نمیدونم چی بکنن و اینا. من موقعیتم تو خارج از کشور طوری بود که میتونستم با هر جا که بخوام ارتباط بگیرم. راحت. یعنی با خود موسادم میتونستم ارتباط بگیرم. با هر کجا.» زم در ادامه درباره مدت زمانی که هزینه اداره کانال آمدنیوز میکرد، گفت: «اوایل که شروع شد از سال95 تا انتخابات96 تقریباً، روزی 18ساعت.»
سؤال بزرگ بیجواب
زم در بخش دیگری از این گفتوگو، در برابر سوالی قرار گرفت که به زعم خودش، بزرگ بود و گویا جوابی هم برایش نداشت. او در پاسخ به این صحبت مجری که پرسید: «مسوولیت اون کسایی که مالشون، مغازشون سوخت. سلامتیشون از دست رفت، جونشون از دست رفت. اونایی که با فراخوان کانال آمدنیوز اون ساعت اومدن تو فلان خیابون. این مسوولیتش با کیه»، گفت: «سؤال بزرگیه نمیدونم. نمیدونم.»
زم همچنین با ابراز ندامت از اقدامات ساختارشکنانهاش و با اشاره به پیامدهای این اقدامات، گفت: «بخش زیادی از مردم آسیب دیدن. ما یه سری کارهایی انجام دادیم که حالا تو بحث اعتراضات بوده، تجمعات بوده یا حالا اخباری بوده که منتشر میشده و اینا. تبعا الان با این طرز فکرم بخوام اینکارو رو بکنم دیگه نمیکنم؛ پشیمونم از این کارایی که کردم. مشخصاً الان شاید بشه گفت، تو بحث فراخوانهایی که داده میشد و مسائلی که مطرح میشد؛ میفرستادم و اینا. شاید اگه الان بودم دیگه این کارو نمیکردم. یا حالا اون آدمایی که این کارو میکردن یا حالا تحت نام آمدنیوز فعالیت میکردن مثلاً منعشون میکردم. نمیذاشتم این کاررو انجام بدن. و خوب جای حلالیت طلبیدن داره. اینا حقالناسه همه و ایشالا کسایی که آسیب دیدن حلال کنند.»
ارتباط با ربع پهلوی
ارتباطگیری زم با رضا پهلوی، فرزند محمدرضا دیکتاتور مخلوع ایران، دیگر موضوعی بود که سوژه مصاحبه شد. او در جواب مجری که گفت: « با رضا پهلوی ارتباط گرفتی» اعلام کرد: «یدونه فراخوان داد آقای پهلوی. من گفتم اولین فراخوانی که آقای پهلوی بده ما منتشر میکنیم. یدونه فراخوان بده مردم بیان تو خیابون ما منتشر میکنیم دیگه. اتفاقاً یدونه فراخوان داد یکماه بعد درباره دریای خزر. جلوی مجلس. اتفاقاً ماهم منتشر کردیم. گفتیم فراخوان آقای رضا پهلویه. گفته بیاین جلوی مجلس. یه نفر برای ما فیلم نفرستاد که پنج نفر آدم جلوی مجلس جمع شدند.»
گفتم اصلاً جمهوری اسلامی بره، رضا پهلوی میخواد بیاد؟
نیما در بخش دیگری از این گفتوگو، به یأس و ناامیدیاش در حین اداره کانال آمدنیوز بهدلیل آگاهیاش از ذات امثال سلطنتطلبان، تصریح کرد: «یه مقطعی بود که همون یادداشتی که به رضا پهلوی نوشتم. اواسط97 بود که به این نتیجه رسیدم که ببندم، گفتم برا چی آخه،خیلی فشار روم زیاد بود، ناامید شده بود. خیلی مأیوس شده بودم. و اصلاً انگیزهای دیگه نداشتم. گفتم اصلاً جمهوری اسلامی میخواد بره اینا میخوان بیان. برا چی اصلاً این میخواد بره، اون بیاد.» وقتی مجری پرسید: «واقعاً به این نتیجه رسیدی یا چون الان اینجایی؟» زم در جوابش گفت: «نه به دوستامم همینو گفته بودم. عقیده شخصیم همین بود.»
قدردانی از رفتار انسانی بچههای سپاه
زم در ادامه، درباره تغییر برداشتش نسبت به برخی نهادهای انقلابی از جمله سپاه، سخنان جالبی به زبان آورد. مجری پرسید: « مثلاً در مورد سپاه، بعد از دستگیری تصورت عوض شد» و زم جواب داد: «خیلی. توقع برخورد وحشیانه داشتم. یعنی تو خارج از کشور به من میگفتن که اگه بازداشت بشی تو رو فلانت میکنن. از فلان جا آویزونت میکنن. اصلاً برخورد بدی نبود؛ نمیگم کویت بود.»
وضعیت خوب نیما در زندان
در رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب، درباره وضعیت وخیم نیما زم در زندانهای ایران، اخبار کذب زیادی در این مدت منتشر شد. خود زم در این گفتوگو، درباره شرایط خوبش که خودش را در افزایش وزن، نشان داده گفت: «شنیدم که اخیراً به یک واسطهای که تو این بحث اینستاگرام و اینور و اونور شایعه شده که آقازاده بوده و بهش رسیدن و چقدر چاق شده و ماشاءالله تو دادگاه خیلی تپل شده و اینا. من تو دادگاه زمستون بود با همین لباس بودم. دو، سه ماه اول 98کیلو بودم اومدم اینجا. توی همینجایی که داریم صحبت میکنیم شدم 108کیلو رفتم بیرون. چاق شدم ولی بعدش فک کنم 25کیلو اینا وزن کم کردم.» او حتی گفت که پدرش را بعد از 9سال و خواهر و مادرش را بعد 6سال ملاقات کرده است.
نظر شما