اعتمادآنلاین| عدم کادرسازی احزاب و جریانات سیاسی بارها و بارها مورد نقد سیاسیون قرار گرفته است اما آنگونه که حسن غفوری فرد از چهره های باسابقه اصولگرا می گوید احزاب در ایران کاغذی هستند و میلی برای کادرسازی ندارند. او تاکید دارد برای روی کار آمدن دولت جوان و انقلابی باید احزاب به سمت کادرسازی بروند چرا که منظور از رئیس جمهور جوان یک چهره بی تجربه نیست.
صحبت از احمدی نژاد که می شود عضو شاخص جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید می کند فردی که با اصول انقلاب چون ولایت فقیه مشکل دارد از سد شورای نگهبان رد نخواهد شد و نباید مورد حمایت قرار گیرد.
حسن غفوریفرد، فعال سیاسی اصولگرا دو جریان اصلی سیاسی کشور را هم خطاب قرار می دهد و تاکید می کند «دیگر مردم چهرههای سیاسی را از روی جناح سیاسی آنها انتخاب نمیکنند و اگر اصلاح طلبان و اصولگرایان به دنبال پیروزی در انتخابات 1400 هستند، باید طرحی نو دراندازند.»
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتگو با حسن غفوریفرد است:
***************
*آقای غفوری فرد، یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم زمان باقیمانده است، از جایگاه یک چهره سیاسی که هم در سمت های انتصابی بوده اید هم انتخابی، فکر میکنید چه راهکاری باید از سوی جریانات سیاسی دنبال شود که مشارکت بالایی در انتخابات آینده رقم بخورد و شاهد تکرار مشارکت پایین انتخابات مجلس در انتخابات پیش رو نباشیم؟
انتخابات مجلس شورای اسلامی با پروسه انتخاب رییسجمهور کاملا متفاوت است و مردم یک نگاه واحد به دو مقوله ندارند. مردم بر این باور هستند که کلید حل مشکلات آنها در دست دولت است و به همین دلیل نیز با اقبالی که به کاندیداهای ریاست جمهوری نشان میدهند تلاش میکنند فردای بهتری را برای خود و کشور بسازند.
در موضوع عدم مشارکت قابل توجه مردم در انتخابات سال گذشته مسائل مختلفی دخیل بود که از جمله آنها میتوان به «شیوع بیماری کرونا»، «گلایههای مردم در خصوص رکود و بیکاری»، ماجرای «سقوط هواپیمای اوکراینی»، عیان شدن «فساد مالی برخی از مسئولان» و «رد صلاحیت برخی از نمایندگان مجلس دهم» اشاره کرد.
ورود کاندیداهای جوان باعث پرشور شدن انتخابات 1400 خواهد شد
البته مردم ما در سال گذشته با یک مشارکت ملی در مراسم تشییع پیکر شهید «حاج قاسم سلیمانی» ثابت کردند که در اصول، هیچ زاویهای با مسائل بنیادین انقلاب اسلامی ندارند.
رهبر معظم انقلاب فرمودند که جوانان انقلابی با ورود به انتخابات بعدی تلاش کنند تا در امور اجرایی کشور مشارکت جدی داشته باشند، به همین دلیل پیشبینی میکنم با ورود نیروهای فعال و جوان که از دل انقلاب رشد پیدا کردهاند، شاهد برگزاری یک انتخابات پرشور در سال 1400 باشیم.
با چهره های تکراری نمی توان رأی و نظر مردم را جلب کرد
من از هر دو جریان اصلی «اصلاح طلب» و «اصولگرا» تقاضا میکنم تا در نحوه معرفی نیروهای خود برای تصدی دولت آینده تجدید نظر جدی کنند. این دو جریان نباید فکر کنند که هر فردی را به مردم معرفی میکنند، میتواند در انتخابات توفیق حاصل کند. امروز مردم ما به کسی رأی میدهند که بتواند اعتماد آنها را جلب کند.
*پس شما هم به نوع رفتار و عملکرد دو جریان اصلی کشور در انتخابات دورههای گذشته نقد دارید؟
بله، بنده به هر دو جریان، به خصوص اصولگرایان نقد جدی دارم. متاسفانه یک نگاه در دو جریان حاکم شده که میتوان با معرفی یکسری چهره تکراری رأی و نظر مردم را جلب کرد. باید توجه داشت که مردم ما در روزگار کنونی به سطحی از بلوغ و بینش سیاسی رسیدهاند که برنامه ارائه شده از سوی کاندیدای انتخاباتی را ارجح بر جناح سیاسی او بدانند و به همین دلیل دیگر نمیتوان به صرف اصولگرا یا اصلاحطلب بودن یک فرد، امیدوار به رأی آوری او بود.
برخی نمایندگان ردصلاحیت شده می توانستند نظر مردم را جلب کنند
*فکر میکنید در انتخابات مجلس نیز مردم با نگاه برنامهای به کاندیداها رأی دادند؟
انتخابات مجلس شورای اسلامی همانطور که قبلا گفتم دارای تفاوت اساسی با داستان انتخاب رییسجمهور است. اما در همین اسفندماه برخی از نمایندگان وجود داشتند که اگر «رد صلاحیت» نشده بودند میتوانستند با تکیه بر عملکرد و برنامه خود بار دیگر در پارلمان حضور پیدا کنند. البته در میان همین نمایندگان رد صلاحیت شده افرادی نیز بودند که با فسادهای مالی آشکار و پنهان به اعتماد مردم خدشه وارد کرده و حتی آنها را نسبت به حضور در پای صندوقهای رأی دلسرد کردند.
با تعریف «رجل سیاسی» زمینه ورود افراد جدید و جوان به انتخابات فراهم شود
*به موضوع «رد صلاحیتها» اشاره کردید، فکر میکنید این امکان وجود داشته باشد که شورای نگهبان با وسیع کردن دامنه افراد تأیید صلاحیت شده در مسیر افزایش سطح مشارکت مردم در انتخابات پیش رو، گام بردارد؟
بنده نمیتوانم برای شورای نگهبان تعیین تکلیف کنم، اما یکی از مسائلی که همواره از ابتدای انقلاب تا کنون در آستانه هر انتخابات مطرح میشود، بحث «رجل سیاسی» است. باید بر اساس یک بازنگری در تعاریف مختص به رجل سیاسی امکان ورود افراد جدید و جوان به عرصه انتخابات فراهم بشود، زیرا مردم در امر بررسی کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری همواره نیم نگاهی به افراد کمتر شناخته شده دارند و شاید همین مسأله نیز باعث افزایش مشارکت نیز بشود.
کاندیداهای جوان باید توانمند باشند
*آیا فکر نمیکنید ورود برخی از چهرههای کمتر شناخته شده شاید باعث تنزل جایگاه ریاست جمهوری بشود؟
منظور من از ورود چهرههای جدید الزاما افراد جوان و بی تجربه نیست. بلکه آن دسته از افرادی میتوانند به عرصه انتخابات ریاست جمهوری ورد کنند که در عین سن کمتر نسبت به برخی از کاندیداهای سنتی، از توانمندی و برنامه بالاتری نسبت به سایر رقبا برخوردار باشند.
*با توجه به اینکه یکی از ضعف های مهم در جریانات سیاسی کشور عدم کادرسازی در طول زمان بوده است، فکر می کنید افرادی با این ویژگی ها طی سالهای اخیر کادرسازی شده باشند یا...؟
احزاب در تمامی کشورهای توسعه یافته در مسیر شناسایی و تربیت نیروهای مستعد گام بر میدارند. متاسفانه در کشور ما با وجود تکثر احزاب، شاهد کار حزبی اصولی نیستیم. وزارت کشور تا کنون به بیش از سیصد گروه و حزب سیاسی مجوز فعالیت اعطا کرده است، اما آیا در عمل شاهد تحرکی از سوی این احزاب بودهایم؟
احزاب در ایران کاغذی هستند و کادرسازی نمی کنند
مشکل کشور ما وجود احزاب کاغذی است. بسیاری از احزاب کشور ما تنها در حد یک مجوز کاغذی ساده هستند. خانه احزاب با وجود سختگیریهای مختص خود اعلام کرده که 110 حزب در کشور اجازه فعالیت حزبی مستمر دارند، اما در واقعیت این دست از احزاب دست به کار اصولی و کادرسازی ویژه نمیزنند.
نخستین مجلس در کشور ما به این دلیل کارایی لازم در کنار پویایی را داشت که بسیاری از موکلان حاضر در آن برآمده از حزب فعال و مردمی «جمهوری اسلامی» بودند. با یک نگاه کارشناسی به اعضای همان حزب متوجه میشویم که کادرسازی اصولی صورت گرفته از سوی بنیانگذاران حزب، منجر به تزریق بسیاری از افراد سرشناس به وادی سیاست ایران، از جمله فردی همانند مقام معظم رهبری شد.
احزاب کنونی در کشور ما نه تنها به موضوع کادرسازی جدی توجه ندارند، بلکه از داشتن یک منشور و مانیفست اولیه نیز محروم هستند. کاری که در حزب جمهوری اسلامی از همان ابتدا کلید خورد و مواضع و سیاستهای درون سازمانی آن مجموعه سیاسی، به صورت شفاف و مستمر به اطلاع رسانده میشد.
احزاب سیاسی در ایران تا پیش از استقرار دولت اصلاحات عملا در کما به سر میبردند و در آن دوران تلاشهایی برای احیای تفکر «تحزب گرایی» صورت گرفت، اما همچنان عالم سیاست در ایران از نبود چند حزب قوی رنج میبرد.
منظور از دولت جوان رئیس جمهور شدن یک جوان بی تجربه نیست
*با این تفاسیر پیشبینی شما از دولت آینده چیست؟
طبق فرمایش رهبر انقلاب انقلاب در خصوص استقرار یک دولت جوان انقلابی، امیدوار هستیم در واقعیت نیز این امر رخ بدهد، اما انتخابات سال آینده تابع شرایط خاص خود است و نمیتوان توفیق یک نیروی جوان و انقلابی را از اکنون تضمین کرد.
البته بنده تاکید میکنم منظور ما از دولت جوان انقلابی، استقرار یک فرد جوان بی تجربه در جایگاه مهم ریاست جمهوری نیست، بلکه حمایت از یک فرد زیر پنجاه سال با قدرت اجرایی بالا و همچنین نگاه مدیریتی جامع است.
*برخی از سیاسیون شناخته شده همچون آقایان؛ «رییسی»، «لاریجانی»، «ظریف» و حتی «قالیباف» در برخی از سخنان اخیر خود نسبت به حضور در آوردگاه انتخابات سال 1400 ابراز بی میلی کردهاند. به نظر شما در غیاب این چهرههای سرشناس این احتمال وجود دارد که افرادی مانند محمود احمدی نژاد یا شبه او با هیاهوی رسانهای که از همین حالا به راه انداخته، وارد عرصه انتخابات بشود؟
آقای احمدی نژاد در سال 84 با حمایت بخشی از اصولگرایان توانست توفیق حاصل کند. هرچند شخص ایشان هنوز این اعتقاد را ندارد که از حمایت اصولگرایان در یک بازه زمانی برخوردار بوده است. اما از سال 88 به بعد یک سلسله تغییرات بنیادین در اندیشه سیاسی این فرد به وجود آمد که با خط فکری اصولگرایی در تضاد آشکار بود.
احمدی نژاد بنا را بر مخالفت با اصول انقلاب گذاشته است حتی ولایت فقیه
در ماجرای ورود به انتخابات در سال 96 شاهد بودیم که رهبر انقلاب با نهی آقای احمدی نژاد حضور ایشان را به صلاح ندانستند، آقای احمدی نژاد هم پس از اطلاع از نظر رهبری اعلام کرد که از فرمایش رهبر انقلاب اطاعت میکند، اما در عمل همگان شاهد بودند که او نظر مقام معظم رهبری را نیز نادیده گرفت.
بنده معتقدم فردی که حرف خودش را هم تغییر میدهد و بر آنچه که موضوع اطاعت از نظر مقام معظم رهبری بوده پایبند نمیماند، هرگز نمیتواند نظر مردم را بار دیگر به خود جلب کند.
شاهد بودیم که بعد از سال 96 آقای احمدی نژاد بنا را بر مخالفت با محکمترین اصول انقلاب اسلامی گذاشتهاند، که یکی از همین اصول، اصل اساسی «ولایت فقیه» است.
شورای نگهبان دلایل کافی برای ردصلاحیت احمدی نژاد را دارد
*یعنی پیش بینی می کنید شورای نگهبان از اساس با حضور چنین فردی در عرصه انتخابات مخالفت کند؟
بله، شورای نگهبان علاوه بر دلایلی که در سال 96 برای رد صلاحیت آقای احمدی نژاد داشت، در سالهای اخیر نیز شاهد رفتارهای مخالفت آمیز ایشان حتی در قبال مباحث ایدئولوژیک انقلاب بوده است.
اصولگرایان نباید از فردی با تفکرات احمدی نژاد حمایت کنند
*به نظر شما چه اتفاقی باید رخ بدهد که محمود احمدی نژاد نظر مساعد اعضای شورای نگهبان را جلب کند؟
آقای احمدی نژاد در فرصت باقی مانده باید تلاش کند تا به صورت عملی وفاداری خود نسبت به تمام اصول «قانون اساسی» را ثابت کند که بدون شک یکی از مهمترین آن اصول، بحث ولایت فقیه است.
*و در این صورت اصولگرایان باز هم از چنین فردی حمایت میکنند؟
بنده نظر شخصی خودم را دارم و معتقدم از ایشان با این تفکرات نباید حمایتی صورت بگیرد.
منبع: خبرآنلاین