به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم ؛ در آغاز جلسه رسیدگی به اتهامات 21 متهم پرونده اخلال در بازار ارز در دوران کرونا، متهم حسینی با دستور قاضی موحدیآزاد برای ارائه دفاعیات در جایگاه قرار گرفت و اظهار کرد: سال 96 خانهام را فروختم و با پول آن 12 هزار دلار خریدم که از من دزدیدند.
وی افزود: سال 98 بود یکی از بستگانم یک بسته دلار داد تا با آن کار کنم اما آنها را هم در ترمینال از من دزدیدند.
در این هنگام قاضی از متهم که به حاشیه میرفت، سؤال کرد: در کجا و به چه منظور دفتر اجاره کردید؟
حسینی پاسخ داد: آذر ماه سال گذشته در خیابان رامسر، دفتری را برای انجام کارهای نظافتی و خدماتی اجاره کردم که این دفتر سه اتاق داشت و یکی از اتاقها را به مسعود جاویدان اجاره دادم و او در آنجا معاملات سکه، طلا و ارز انجام میداد.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما دفتر را برای کار دیگری اجاره کرده بودید اما برخلاف قرارداد اجاره اقدام کردید و فعالیتهای غیرقانونی و غیرمجاز انجام دادید.
متهم پاسخ داد: نمیخواستم وارد این بازی شوم اما روزگار باعث شد؛ در آن دفتر، فردی به نام سوقانی بود که ماهانه 2 میلیون از من حقوق میگرفت.
قاضی پرسید: آقای سوقانی الان کجاست؟
متهم گفت: در حاشیه بازار پیک موتوری است.
نماینده دادستان در این لحظه گفت: سوقانی فراری است و باید به دادگاه بیاید.
قاضی موحد از متهم درباره معاملات فردایی و کاغذی و میزان سود حاصله از این معاملات پرسید که متهم پاسخ داد: چون پول نداشتم، معاملات فردایی انجام میدادم اما معاملات کاغذی نداشتم و از زندگی و داراییام میتوانید متوجه شوید که چقدر سود بردم.
در این لحظه رئیس دادگاه از اقدام متهم مبنی بر معدوم کردن فیشها در هنگام مراجعه ضابطان سؤال کرد که وی جواب داد: میدانستم کارم غیرقانونی است به خاطر ترس، فیشها را از پنجره بیرون ریختم اما ماموران فیشها را پیدا کردند.
در ادامه مسعود جاویدان یکی دیگر از متهمان این پرونده در جایگاه قرار گرفت و در همان ابتدای دفاعیاتش مبلغ 10 هزار دلار ذکر شده در کیفرخواست را رد کرد و درباره نحوه آشنایی خود با حسینی گفت: من فعالیت ارزی نداشتم؛ فقط یک میز از او در یک اتاق دفترش اجاره کردم که مبلغ 4 میلیون و 500 هزار تومان به وی میدادم و کار سکه میکردم.
قاضی موحد گفت: مدرکی دال بر اینکه سکه خرید و فروش میکردید دارید؟
متهم گفت: من در مولوی پارچه فروش بودم و افرادی هستند که همه من را می شناسند.
قاضی موحد گفت: بنابراین شما را به عنوان پارچهفروش میشناسند نه سکه فروش؛ شما مشغول خرید و فروش ارز بودید و نزد بازپرس و پلیس اقرار کردید.
متهم مدعی اجبار در اقرار شد که قاضی پاسخ داد: این سخن قابل پذیرش نیست چون شما سابقهدار بودید و نوع برخوردتان نشان میدهد با تجربه هستید؛ طبق گزارش، حین ورود ماموران، مخفی شده بودید و گوشی تلفن همراه و فیشهای بانکی و حوالهها را بیرون ریختید.
متهم پاسخ داد: من در بالکن بودم؛ به خاطر سابقهام ترسیدم و فیشها برای آقای حسینی بود.
در ادامه قاضی بخشی از متن کیفرخواست را درباره تهیه لیر توسط این متهم قرائت کرد و گفت: شما اقرار کردید که برای دوستی در ترکیه لیر خریدهاید و الباقی را در فردوسی فروختهاید و در دی ماه هزار و ١ دلار به مصطفی سوری دادهاید اما پولهایتان را گرفته و فرار کرده است؛ با توجه به اقرارها، شما بعد از زندان هم فعالیت ارزی داشتید حتی در داخل زندان با آقای سوری آشنا شدید و قرار و مدار گذاشتید.
در ادامه متهم در بیان آخرین دفاعیات خود گفت: فعالیت ارزی نداشتم و تورم ناشی از گرانی بنزین در آبان ماه زندگی را برایم سخت کرد؛ در بهمن ماه، اتاقی از آقای حسینی اجاره کردم؛ تنها امیدم استقلال عمل قاضی و صدور حکم توام با صراحت است.
در ادامه، محسن معظمیفر از دیگر متهمان این پرونده برای بیان دفاعیات در جایگاه قرار گرفت که قاضی اتهام او را اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده و حرفهای ارز به میزان 700 هزار دلار و 6 میلیون لیر ترکیه عنوان کرد.
متهم گفت: همانطور که قبلا هم به بازپرس پرونده گفتم، لیرها متعلق به آقای میرزاخانی است و حتی دستخط او هم موجود است.
وی افزود: دفتر برای من نبود و در خرید و فروش لیر نقشی نداشتم.
قاضی موحد سؤال کرد: پس در آن دفتر چه کاری انجام میدادید و چطور با آقای میرزاخانی آشنا بودید؟
متهم گفت: از قبل با او آشنا بودم و فقط برای دیدار به دفترش رفته بودم؛ از سال 96 تا 97 با ماشین و قبل از آن هم در موبایلفروشی کار میکردم.
وی همچنین درباره نحوه آشنایی با حمیدرضا بیگی گفت: او از من مقداری پول برای خرید 50 هزار دلار طلب داشت؛ در واقع 13 هزار و 320 تومان این دلارها را خریداری کردهام و به مبلغ 13 هزار و 330 تومان فروختهام که خرداد ٩٨ از من کلاهبرداری شد و تمام داراییام را بردند.
متهم همچنین در پاسخ به سوال قاضی درباره درباره آشنایی با افرادی همچون محمد فتحی، ابراهیم جلالی، اسلامی و محمد اکبری گفت: با آقای فتحی مبادلهای نداشتم و او را به یاد نمیآورم؛ با توجه به اینکه در بازار خرید و فروش ارز کار میکردم شاید او با من سه تا 7 هزار دلار مراوده ارزی داشته؛ در مورد آقای اسلامی نیز باید بگویم که او را نمیشناسم شاید به او نیز 2 هزار دلار ارز فروخته باشم؛ با آقای ابراهیم جلالی خرید و فروش ارز نداشتهام اما او را میشناختم.
متهم همچنین درباره ارسال ارز از مشهد نیز گفت: هر هفته 3 تا 5 هزار دلار و به مدت سه ماه توسط سه نفر برای من از مشهد ارز میآوردند؛ من کف خیابان کار میکردم و در این مدت 20 تا 25 میلیون سود کردم.
منوچهر روشن دیگر متهم این پرونده در جایگاه قرار گرفت و درباره اتهام خود مبنی بر اخلال در نظام ارزی و پولی کشور از طریق قاچاق عمده و حرفهای ارز به میزان 3 میلیون و 600 هزار دلار گفت: از اردیبهشت تا دی سال قبل به صورت کمیسیونی در خیابان منوچهری کار میکردم و در مجموع 36 میلیون تومان سود کردم.
قاضی خطاب به متهم گفت: در حسابهایی که اعلام کردید، 2 میلیارد گردش مالی گزارش شده است؛ این مقدار سود توجیه ندارد.
متهم گفت: علت بالا رفتن گردش مالی من به این دلیل است که برخی مشتریان فقط حساب من را قبول داشتند و پول خرید و فروش را به حساب من واریز میکردند و من به عنوان واسطه پول را برای فرد دیگری میریختم.
قاضی موحد گفت: شما بازار ارز را به هم ریختهاید و یک محل مسکونی به عنوان دفتر اجاره کردید و در این مدت که بیماری کرونا شیوع داشت از این فضا استفاده کردهاید و به صورت غیر قانونی موجب افزایش قیمت ارز شدید، شما که بازنشسته بودید و درآمد داشتید چرا وارد این کار شدید؟
متهم پاسخ داد: من نه قصد اخلال در نظام ارزی کشور را داشتم نه با این مفهوم آشنا بودم و از کرده خودم پشیمان و نادم هستم و از دادگاه تقاضای رافت اسلامی و بخشش دارم.
حسین پیرهادی دیگر متهم این پرونده خود را پیک موتوری معرفی کرد و گفت: سابقه کیفری ندارم و سکه و دلار جا به جا میکردم اما یک دلار خرید و فروش نکردم!
قاضی پرسید: آیا دفتر را شما اجاره کردید؟
این متهم گفت: چون حسابهای آقای فرزاد را بسته بودند و نمیتوانست معامله کند، اردیبهشت ماه سال 98 دفتری را به نام من اجازه کرد؛ از حسابهای من استفاده میکردند و یک و نیم میلیون تومان به من میدادند.
قاضی موحد گفت: طبق اعلام نماینده دادستان، گردش مالی حساب شما بالغ بر دهها میلیارد تومان بوده است.
متهم پیرهادی گفت: فرزاد از حسابهای من استفاده میکرد.
در ادامه قاضی موحد از پلیس تشکر کرد و افزود: این افراد در ماههای اخیر و با اجاره محلهای مسکونی و تبدیل آن به عنوان دفتر، مشغول خرید و فروش غیر مجاز ارز بودند؛ از پلیس تشکر میکنم که این افراد را شناسایی و دستگیر کرد. ان شاءالله این مبارزه با جدیت ادامه خواهد داشت و دستگاه قضایی نیز با افراد متخلف قاطعانه برخورد کرده و مجازات قانونی را اعمال میکند.
در ادامه متهم یاشار سلمانزاده پس از تفهیم اتهام قاضی برای بیان دفاعیات در جایگاه قرار گرفت و گفت: از تیر ماه سال قبل، لیر میفروختم و یک صرافی از ارومیه لیر میفرستاد و من میگرفتم و به صرافی دیگری در تهران میدادم.
قاضی موحد سؤال کرد: چه ضرورتی داشت شما واسطه غیرمجاز شوید؟ پاتوق شما در چایخانه کوشک بود و طبق اقاریرتان گفتهاید در مدت سه ماه خرید و فروش ارز داشتهاید و از طریق کانالهای تگلرامی معامله میکردید؛ طبق گزارش پلیس و اقاریر خودتان یکی از دلالان کاغذی و فردایی کار بازار ارز هستید؛ سود خالص شما طبق اقرار خودتان روزانه 500 تا 600 هزار تومان بوده است؛ این اظهارات را قبول دارید؟
متهم گفت: بله قبول دارم؛ بابت دلار در آن دو ماه 20 میلیون سود بردم.
قاضی خطاب به متهم گفت: گردش مالی حساب شما بسیار بالا است.
متهم پاسخ داد: من فوق لیسانس دارم، دو سال دنبال کار بودم حتی یک لیر نخریدم و فقط جا به جا کردم و برای آن دو ماه طلب بخشش میکنم.
قاضی نیز در پاسخ اظهار کرد: هر نوع عملیات و جا به جایی ارز که مربوط به صرافی و بدون مجوز باشد غیرمجاز است.
پس ازپایان دفاعیات متهمان حاضر در جلسه دادگاه، قاضی ختم جلسه را اعلام کرد.
انتهای پیام/
∎
نظر شما