به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری آریا، مدودف در صفحه فیس بوک خود نوشت: «آنچه که ما در زمینه قراردادهای مدت دار نفت شاهد آن هستیم بسیار یادآور تفاهمی از نوع کارتل است.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه از مسکو، نخست وزیر روسیه افزود: «با توجه به تجربه ما در زمینه گاز، ما پیشنهاد میکنیم نفت بر مبنای بگیر یا بپرداز فروخته شود. ما آماده ایم با شرکایمان در مورد این گزینه گفتگو کنیم.»
بند «بگیر یا بپرداز» در یک قرارداد نفتی، توافقی است که بر اساس آن یک تأمین کننده متعهد میشود، مقدار حداقلی نفت را، بدون توجه به میزان نیازش در دوره مربوط، خریداری کند. در ازای آن، فروشنده متعهد میشود این حجم حداقلی را در تاریخ مناسب تأمین کند. بدین ترتیب خطرات مرتبط با اتفاقات نامطلوب (تحویل قیمت در بازار و نوسانات نیازها به انرژی) تقسیم میشود.
عربستان و روسیه درصدد نابودی تولیدکنندگان نفت آمریکا هستند!
رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا با اشاره به کاهش شدید قیمت نفت گفت که مسکو و ریاض با عرضه بیش از حد نفت به بازارها، تلاش دارند تا تولیدکنندگان نفت و گاز آمریکا را نابود کنند.
«جیمز آنهوف» رئیس کمیته نیروهای مسلح در مجلس سنای آمریکا طی نامهای به وزیر تجارت این کشور هشدار داد که روسیه و عربستان سعودی تلاش دارند تا تولید کنندگان نفت و گاز آمریکا را نابود کنند.
وی در ادامه گفت که کاملا واضح است که عربستان و روسیه به اشباع بیش از حد بازارهای نفت ادامه میدهند که همین موضوع باعث به چالش کشاندن امنیت ملی و اقتصادی ما میشود.
مشاور اقتصادی کاخ سفید: کاهش قیمت نفت کوتاه مدت خواهد بود
به گزارش رویترز؛ کوین هاست (Hassett)، مشاور اقتصادی کاخ سفید روز سه شنبه گفت کاهش قیمت نفت ناشی از یک «مساله کوتاه مدت» است و بازارها دوباره به حال عادی بازخواهد گشت.
هاست در مصاحبه با فاکس نیوز گفت «این یک اختلال بسیار کوتاه مدت است.»
وی گفت «ما پیش از این هرگز اقتصاد را متوقف نکرده بودیم و لذا چیزهای عجیب و غریب برای مدتی کوتاه رخ خواهد داد، در حالی که مردم در خانه مانده اند و پشت فرمان نیستند.»
هاست همچنین اذعان کرد شدت کاهش رشد ناخالص داخلی در سه ماهه دوم سال جاری میلادی در تاریخ آمریکا بی سابقه خواهد بود.
وی گفت «این قطعا یک وضع وخیم اقتصادی است و ما منتظر یکی از بزرگترین شوک هایی هستیم که یک اقتصاد بزرگ در تاریخ تجربه خواهد کرد. کاهش تولید ناخالص داخلی در دومین فصل سال جاری بزرگترین کاهش ثبت شده تاریخ خواهد بود و این به خاطر آن است که بسیاری از بخش های اقتصادی تعطیل شده اند.»
عربستان در آستانه ورشکستگی است
حساب کاربری ضد سعودی ”علی وین“ در توئیتر نوشت: ”چه زمانی متوجه خواهیم شد که سیاستهای نفتی و اقتصادی ما اشتباه است؟ آیا برای هر ریالی که در محل نادرست هزینه کردیم، افسوس نخواهیم خورد؟ کشور ما از نظر اقتصادی به جز نفت، چیزی ندارد و جهان، ما را به شکل بشکه نفت میبیند، نه بیشتر. امروز نفت ارزش و بهایی ندارد. آیا در آستانه ورشکستگی قرار داریم؟ “
سقوط بهای نفت اقتصاد عربستان را متزلزل میکند
کاهش شدید بهای نفت، ساعت اقتصادی عربستان را به عقب بازگرداند و آن را به عمیقترین رکود در دو دهه گذشته همراه با کسری بودجه قابل توجه رسانده است.
به گزارش بلومبرگ، سقوط بهای جهانی نفت اقتصاد عربستان را متزلزل میکند. سقوط بهای نفت در بازارهای نفتی ساعت اقتصادی عربستان را به عقب بازگرداند و آن را به عمیقترین رکود در دو دهه گذشته همراه با کسری بودجه قابل توجه رسانده است. آخرین بار پس از سقوط بهای نفت خام در چهار سال گذشته، این وضعیت به وجود آمد. با گسترش شیوع کرونا یکی از بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان در حال حاضر تحت فشار قرار دارد و این موضوع سبب کاهش قابل توجه تولید اعضای اوپک و کشورهای غیرعضو آن میشود. با نزدیک شدن بهای هر بشکه نفت برنت به 20 دلار به نظر میرسد که عربستان سعودی هم به ایجاد توازن در بودجه خود نیاز داشته باشد. این موضوع میتواند تبعات اقتصادی زیادی به همراه داشته باشد.
مونیکا مالک، اقتصاددان ارشد بانک تجارت ابوظبی گفت: " این همه چیز را تغییر داده است. بخش اعظم احیای اقتصادی اخیر عربستان سعودی بر این اساس بود که قیمت نفت بالای 50 تا 60 دلار باشد تا از فعالیتهای اقتصادی پشتیبانی کند، اما این بها فقط کاهش یافته است".
کاهش اخیر بهای نفت گزینههای دشواری را در برابر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان قرار داده است. این موضوع برنامه تحولات اقتصادی وی را که پیش از این با خطر کسری بودجه روبرو بود هم اکنون با کاهش بهای جهانی نفت خام و همه گیری کرونا روبرو کرده است. در حال حاضر عربستان با چالشهای اساسی دیگری روبرو است: شیوع کرونا در حال تعطیل کردن بخش بزرگی از اقتصاد 779 میلیارد دلاری است و با تلاش مشاغل برای ادامه حیات، بیکاری افزایش مییابد.
تحلیلگران میگویند به سختی میتوانند پیش بینی درستی درباره آینده اقتصاد عربستان داشته باشند.
به گفته مونیکا مالک، " تولید ناخالص داخلی عربستان میتواند بیش از 3 ٪ در سال جاری باشد که اولین کاهش قابل توجه از سال 2017 خواهد بود ".
محمد ابوباشا، رئیس تحلیل اقتصاد کلان در بانک سرمایه گذاریای اف جی هرمس (EFG Hermes) در قاهره گفت: " کسری بودجه دولت میتواند به 15 ٪ از تولید اقتصادی کشور برسد. براساس اعلام صندوق بین المللی پول، کسری بودجه عربستان در سال 2016 در حدود بیش از 17 درصد بود و در سال گذشته به 4.5 درصد رسیده بود ".
عربستان سعودی با شرایط استثنایی روبرو است، که ممکن است یک چک سفید را برای محافظت از اقتصاد خود در برابر صدمات دائمی تضمین کند. پایداری بدهی با کسری بودجه امسال مشخص نخواهد شد، زیرا اگر وضعیت کنونی وارد مدیریت بحران شود آنگاه معلوم نیست که دولت از چه زمانی فعالیتهای عادی اقتصادی و مالی خود را از سر بگیرد.
سقوط روز دوشنبه بهای نفت خام وست تگزاس اینترمدیت زیر صفر تأثیر مستقیم بر عربستان سعودی دارد، زیرا این کشور در حدود یک دهم نفت خود را به آمریکا میفروشد. سرنوشت این پادشاهی بسیار نزدیکتر با قیمت جهانی برنت است و بخشی از ارزش آن هم به دلیل پایین بودن قیمتهای آمریکا در حال سقوط است.
یوجین وینبرگ (Eugen Weinberg) رئیس تحقیقات بانک کامرزبانکای جی (Commerzbank AG) گفت: "کاهش قیمت روز دوشنبه از نظر روانی بسیار مهم بود. این احتمال وجود دارد که دورنمای موجود را برای همیشه تغییر دهد. "
از این گذشته، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفته است قصد دارد جلوی واردات نفت خام از عربستان سعودی را بگیرد. بخش انرژی نزدیک به دو سوم درآمد مالی سالیانه عربستان را تشکیل میدهد.
ریکاردو هاسمان (Ricardo Hausmann) اقتصاددان دانشگاه هاروارد، وضعیت پیش روی عربستان سعودی را با جنگی که حداقل در دو جبهه وجود دارد، مقایسه کرده است. اقتصاد این کشور با وضعیت همه گیری کرونا و سقوط بهای جهانی نفت روبرو شده است.
هاسمان نوشت: " هر شوک به خودی خود بسیار بزرگ است و هر دو در همان زمان کارها را بسیار پیچیدهتر میکنند".
تاکنون عربستان سعودی یکی از کمترین میزان آلودگی به کرونا را در منطقه گزارش کرده است که در بین 34 میلیون نفر کمتر از 12000 مورد مشاهده شده است. این تا حدودی به دلیل اقدامات تهاجمی برای کاهش سرعت گسترش ویروس است. گسترش این ویروس میتواند سبب تعطیلی اقتصاد 779 میلیارد دلاری این کشور شود.
هنگامی که دولت این ماه شهرهای بزرگ را تحت یک قرنطینه 24 ساعته قرار داد، کسب و کار ایمن السند، بنیانگذار یکی از محبوبترین شرکتها رونق یافت. او شبی چهار ساعت در شرکت خود میخوابید، زیرا با افزایش تقاضای افراد برای دریافت کالا که در خانه بودند روبرو شد، او کارکنان زیادی استخدام کرد. اما حتی با وجود اینکه وی از کمکهای دولت تقدیر کرد است، اما روند رو به کاهش بهای نفت نگران کننده است.
السند در آن زمان گفت: همه از شیوع کرونا و تعطیلی میترسند، اما توجه داشته باشید که همه ماجرا در مورد کاهش بهای نفت است. اگر این اتفاق بیفتد، باید منتظر تأثیرات بزرگی بر تجارت هر فرد باشیم.
کرونا نفت را بی ارزش کرد
نیویورک تایمز در گزارشی با عنوان "عرضه بیش از اندازه نفت: چگونه یک بشکه نفت کم ارزشتر از هر چیز شد" نوشت منفی شدن بهای نفت در روز دوشنبه موید این مسئله است که دیگر جایی برای ذخیره همه نفتی که جهان تولید میکند و از آن استفاده نمیشود وجود ندارد. موضوع عجیبی که روز دوشنبه در بازارهای نفت اتفاق افتاد این بود که بهای نفت به اندازهای کاهش یافت که برخی معامله گران برای راضی کردن مشتریان به دریافت محمولههای نفتی مبلغی هم به آنها پرداخت کردند.
بهای هر بشکه نفت آمریکا روز دوشنبه با بیش از 50 دلار کاهش تا منفی 30 دلار سقوط کرد و این نخستین بار بود که بهای نفت منفی میشد و به زیر صفر دلار میرسید. در واقع این سقوط بی سابقه بهای نفت ماحصل تحولات ناگهانی این بازار و در عین حال موید آن است که شیوع کرونا و پیامدهای آن بر اقتصاد جهان تا چه اندازه موجب آشفتگی صنعت نفت شده است.
تاریخ مصرف نفت برای جهان پساکرونا تمام شده است؟
واشنگتن پست در تحلیلی درباره وضعیت صنعت نفت نوشت: کرونا با همه مشکلاتش یک مزیت درپی داشت، به جهان نشان داد نفت در عصر دیجیتال محلی از اعراب ندارد؛ زمان روی آوردن به انرژیهای تجدیدپذیر است.
این تحلیل به قلم "فرانسیسکو تورو" مفسر سیاسی و دیدگاه نویس واشنگتن پست می افزاید: سال 2020میلادی حقیقتا سال عجیب و غریب و پرماجرایی است؛ اما از تمام این ماجراهای عجیب و غریب، یکی از همه سرگیجه آورتر است، "قیمت منفی نفت".
این پدیده نوظهور اتفاقی بود که روز دوشنبه در بازار جهانی نفت رخ داد. در بازار، نفت آنقدر به وفور در بازار عرضه شد که بی ارزش ماند و فروشنده مجبور شد برای به زور تحمیل کردن آن به خریدار، 30 دلار به هر مشتری بپردازد تا راضی شود نفت او را بگیرد و ببرد. بدین ترتیب فروشنده از شر اینهمه نفتی که روی دستش مانده و نمی داند با او چه بکند و کجا نگهداری اش کند، خلاص می شود.
در یک نظر اجمالی می توان فهمید که فرمول ها و استعاره های رایج، از این پس در بازار نفت کارکرد ندارد. ما داریم از عربستانی صحبت می کنیم که برای آنکه به اصطلاح روی روسیه را کم کند، شیرهای نفتش را بی محابا باز می کند و قیمت یک دفعه سقوط می کند یا داریم از "اوپک" صحبت می کنیم که برای افزایش قیمت شیرهای نفتش را می بندد.
گویا عمل تولید نفت و قطع تولید نفت، آنقدر آسان شده است که با یک اشاره دست می توان شیر آن را باز کرد و بست. اما در واقع امر اینطور نیست.
امروز شرایط جهان با چندین دهه قبل فرق کرده است. امروز دیگر همچون گذشته استخراج نفت یک کار سهل و ساده نیست که به راحتی بتوان شیر نفت را باز کرد و بست. امروز استخراج نفت یک تجارت پیچیده است که یک تکنولوژی فوق العاده پیشرفته را هم می طلبد. امروز نفت را تنها در صورتی می توان از چاه استخراج کرد که دما و فشار داخلی چاه بدقت و بوسیله تزریق بخار به داخل آن کنترل شود.
بنابراین می بینیم که بیرون کشیدن نفت از چاه همچون باز کردن شیر آب نیست. استخراج نفت، حتما" بی خصر و بی ضرر و زیان پایدار نیست. بعضی از چاهها طوری هستند که اگر به آنها اجازه بدهیم خنک شوند و فشارشان پایین بیاید، آنگاه ناگهان هیدروکربن های موجود در لایه های زیر زمین به آسفالت سخت شده تبدیل می شوند. این فرآیند "رسوب آسفالتی" نامیده می شود و می تواند بطور مداوم هیدروکربن های زمین را از بین ببرد.
دشواری کار استخراج نفت تنها در این نیست.
می بینیم چقدر هم کار استخراج نفت سخت و ملالآور است و ضمن آن انبار و ذخیره کردن آن هم مستلزم یک سلسله فعالیت های وحشتناک تر است، اما با این حال بازهم کشورها پیوسته به پمپاژ نفت مورد نیاز خود ادامه می دهند در حالیکه مخازن کافی برای ذخیره آن ندارند و حالا هم که مشتری برای فروش آن ندارند.
این روند تا چه زمانی می تواند ادامه داشته باشد؟
2020 حقیقتا سال رخدادهایی عجیب و غریب و البته پدیده های منفی است.
البته در مورد نفت، این وضعیت "قیمت منفی" بعید به نظر می رسد برای مدت زمان زیاد پایدار بماند. آنچه که به نظر می رسد دوام خواهد داشت، قیمت پایین نفت و یا شاید به عبارتی "قیمت مثبت نفت" است که آن هم ناشی از شیوع ویروس کرونا در جهان است که سبب کاهش تقاضا شده است.
خلاصه آنکه فقط یک واقعیت در بازار نفت وجود دارد، هم برای تولیدکننده و هم برای مصرف کننده و آن؛ "قیمت پایین نفت" است. این قیمت پایین نفت دو مزیت عمده دارد هم برای تولیدکننده و هم برای مصرف کننده. اول آنکه؛ سبب توزیع مجدد ثروت می شود، دوم آنکه؛ جایگاه ژئوپولیتیک به تولیدکننده و مصرف کننده ارزانی می دارد.
پس چرا تولیدکنندگان اصرار بر تولید دارند؟
تولیدکننده یک پولی برای پمپاژ نفت هزینه می کند اما درآمدی که از آن کسب می کند را نه تنها در بانک ها سرمایه اندوزی می کند، بلکه در راه مقاصدی فراوان اعم از صواب و ناصواب خرج می کند.
به عنوان نمونه، بعضی تولیدکنندگان آن را در راه لابی کردن در صنعت شیل آمریکا خرج می کنند.
"ولادیمیر پوتین" آن را در راه ماجراجویی های نظامی در "کریمه" و سوریه مصرف می کند.
"محمد بن سلمان آن را در راه اشباع کردن اشتهای جنایتکاری در چندین قاره جهان خرج می کند.
"نیکولاس مادورو" آن را به عنوان حقوق به جوخه های اعدامش در ونزوئلا پرداخت می کند.
اسکاتلند آن را در راه توسعه مدارس ابتدایی هزینه می کند.
کانادا هم آن را صرف رسیدگی به وضعیت پرستارانش می کند.
پس می بینیم در این میان بُرد با کشورهایی است که نفت ندارند.
فرانسه، سنگاپور، و ژاپن نفت ندارند بنابراین پول هنگفتی را هم صرف پمپاژ و خارج کردن آن نمی کنند و در عوض این پول را در داخل صرف توسعه کشور می کنند.
حکومت های استبدادی هم از این قاعده مستثنی نیستند از جمله چین، مجارستان و زیمبابوه. آنها هم پول استخراج نفت را در جیبشان می گذارند و پس انداز می کنند.
مکان هایی بر روی کره زمین وجود دارد که در عرض میلیونها سال مواد آلی شان درون لایه های داخلی زمین یخ زده است و در اثر انجماد تبدیل به نفت خام شده است. ابدا اینطور نیست که روی نقشه کره زمین نگاه کنیم و بگوییم خوب حالا این مناطق نفت خیز آدم خوب های داستان و مناطق غیرنفت خیز آدم بدها.
بدون شک؛ دغدغه اصلی دنیا در بلندمدت همین مسئله خواهد بود.
این بلایی که بر سر قیمت نفت آمد و سقوطش را مسجّل کرد، یک بار دیگر اهمیت انرژی های تجدید پذیر را برای کوتاه مدت برجسته کرد.
اگر این دوران رخوت نفت تداوم داشته باشد، یقینا تعدادی از تولیدکنندگان سوخت فسیلی را که حتی قادر به شکستن هم نیستند از بین خواهد برد. این دوران رکود، یقینا جلوی سرمایه گذاری های کلان را در صنعت نفت می گیرد. مگر سرمایه گذار عقلش را از دست داده است بیاید و سرمایه اش را در عرصه ای به گردش بیاندازد که نمی تواند از آن پول دربیاورد. ولو به فرض آنکه در میان مدت سطح تقاضا و سطح قیمت مجددا بالا برود، بازهم این احساس خطر در مورد کار کردن در حوزه نفت دائمی شده است.
البته مسلما بخشی از تقصیر به گردن ویروس کروناست و صد البته که این خوش بینانه ترین آسیب های جانسوز کروناست. تکنولوژی انرژی های تجدیدپذیر همیشه قابل رقابت با نفت بوده است و همچون گذشته پیشرفت خواهد کرد و امکان دارد بزودی و به آسانی از سوخت فسیلی سبقت بگیرد و او را پشت سرش جا بگذارد.
کرونا با همه مصیبت هایش، یک مزیت دارد و آن اینکه ثابت کرد یک صنعت چگونه می تواند در بلندمدت آنقدر سقوط کند که امروز در عصر معاصر و عصر دیجیتال؛ کاملا بی اهمیت تلقی بشود.
وقتی غبارها خوابید و جنجال کرونا فرو نشست، آن موقع؛ دوباره سرمایه گذاری کردن در صنعت نفت، یعنی سرمایه گذاری کردن برای تولید نوار کاسِت.
نفت هم همچون نوار کاست تاریخ مصرفش برای دنیای امروز تمام شده است.
ضرورت کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی
جنگ نفتی وتنشها بر سر بهای نفت، نشان داد تلاش برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی امری ضروری است.
پایگاه اینترنتی روزنامه «الشرق الاوسط» در مقاله ای به قلم عبدالرحمن راشد نوشت جنگ نفتی وتنش ها بر سر بهای نفت, نشان داد تلاش برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی امری ضروری است.
به گزارش پایگاه اینترنتی این روزنامه، دیدگاههای متفاوتی درباره توافق نفتی جدید شنیده میشود؛ توافقی که اکثر تولید کنندگان نفت جهان از جمله مخالفان اوپک و موافقان آن برای نخستین بار در آن مشارکت دارند.
آنچه این توافق تاریخی را رقم زد تصمیم عربستان مبنی بر بازگشت به تولید کامل سهمیه خود و سرازیر کردن حدود سه میلیون بشکه نفت در روز به بازار بود. این مسئله پس از این که کشورهای روسیه و آمریکا با مشارکت در کاهش تولید مخالفت کردند.
در موضوع نفتی و سیاسی روزهای مهمی در تاریخ وجود دارد مانند تصمیم اوپک به افزایش بهای نفت و همچنین تحریم نفتی اعمال شده از سوی کشورهای عرب نفت خیز که نقشه جهان نفت را تا امروز تغییر داد. آمریکا در آن زمان بزرگترین کشور وارد کننده نفت در جهان بود و امروز بزرگترین تولید کننده نفت است. اوپک برای سالهای متمادی از کاهش تولید و افزایش قیمت شکایت میکرد و امروز برعکس شده است و از افزایش تولید و کاهش قیمتها انتقاد میشود. 47 سال از آن زمان میگذرد و نفت همچنان به عنوان یک کالای راهبردی در دست سیاستمداران است.
پس از آن که عربستان تصمیم گرفت سهمیه نفت خود را به طول کامل تولید کند جدل و تنشها آغاز شد. روسها با کاهش تولید نفت مخالفت کردند و آمریکاییها هم گفتند هرگز میزان تولید نفت خود را کاهش نخواهند داد. پیامدهای ناشی از شیوع ویروس کرونا که جهان را با سرعت زیاد فرا گرفت مزید بر علت شد و زندگی عادی مردم را تعطیل کرد. خودروها و هواپیماها زمین گیر شدند و دیگر تردد نداشتند و بهای نفت نیز به زیر 20 دلار سقوط کرد بهایی که هیچ کس فکرش را هم نمیکرد.بهای نفت در حال کاهش تا حد 10 دلار بود. نتیجه این که زلزلهای در بازارهای بورس و سهام جهان و صندوقهای سرمایه گذاری رخ داد و شرکتهای نفتی در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند. بخش نفت در معرض نابودی قرار گرفت و این چیزی است که رئیس جمهور آمریکا در توییتی بدان اشاره کرد و خواستار دستیابی به تفاهمی با روسیه و سعودی شد.
دیگر چارهای به جز همکاری برای تحقق ثبات در بازار نفت وجود نداشت. روسیه و آمریکا با پیشنهاد سابق عربستان موافقت کردند و تصمیم گرفتند تولید نفت خود را به میزان 10 میلیون بشکه در روز کاهش بدهند. دیگر کشورها نیز در این امر مهم مشارکت و مساعدت کردند و قرار شد تولید نفت سایر کشورها نیز تا حدود 10 میلیون بشکه در روز کاهش یابد. شاید چند ماهی بگذرد و تا پایان امسال تا این که بهبود زیادی در بهای نفت ببینیم و این توافق به مثابه تنها طناب نجات برای همه است.
طوفان در بازار نفت
طوفانی که بازار نفت را در نوردیده است رهبران سیاسی کشورهای تولید کننده بزرگ نفت را به تکاپو انداخت.
به گزارش پایگاه نشریه اوریان 21، از اواسط مارس، مصرف نفت در سراسر جهان سقوط کرده است و ظرفیتهای ذخیره سازی اشباع شده اند. جنگ مواضع در خصوص سطح تولید همچنان بین آمریکای دونالد ترامپ، روسیه ولادیمیر پوتین و محمد بن سلمانِ عربستان سعودی با شدت تمام ادامه دارد و توافق نهم آوریل بین اوپک و روسیه بعید است که تأثیر ماندگاری بر بازار داشته باشد.
در این بازی رجزخوانی جهنمی که میان دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین و محمد بن سلمان در حال انجام است، چه کسی مقام اول را کسب میکند؟ هر کس انتظار دارد که نقاط ضعف دیگری، آن را وادار کند تا تولید نفت خود را برای افزایش قیمت کاهش دهد. چه کسی اولین بار این وضع را بوجود آورد؟
سعودیها برای اینکه قیمت نفت در بازار جهانی بیش از این کاهش پیدا نکند توصیه کرده بوده بودند تولید 1.5 میلیون بشکه اضافی در روز از میزان تولید کشورهای تولید کننده نفت کاهش یابد، روس ها، اما توجه نکردند و این درخواست را به تعویق انداختند و برای دیدن پیامدهای شیوع بیماری کووید-19 (Covid-19)، بیماری که ابتدا چین و سپس اروپا و دیگر کشورها را تحت تاثیر قرار داد یک ماه به خود فرصت دادند. در این شرایط سئوالی که مطرح میشود این است که چه کشوری ابتدا ابتکار گسست (قطع همکاری) را در پیش گرفت؟ سعودیها، روسها را متهم میکنند. اما ولادیمیر پوتین مستقیما محمد بن سلمان را متهم میکند. با این توضیح که بن سلمان میخواست با ارزان فروشی نفت عملا تولید نفت رسی یا نفت شیل، نفت غیر متعارفی را که با استفاده از فناوری شکست هیدرولیک و با هزینهای بالا در آمریکا استخراج می شود، از کار بیندازد. در واقع تصمیم بن سلمان برای افزایش تولید کشورش در ماه مارس بود که زمینه ساز سقوط تاریخی قیمتها در معاملات دوشنبه شد.
وزرای خارجه و انرژی عربستان سعودی اتهامات کرملین را به شدت رد و اعلام کردند روسیه با این اتهام میخواهد که روابط تنگاتگ میان ریاض و محافظ قدرتمندش یعنی آمریکا را تخریب کند. البته این اقدام کرملین و اتهامات روسیه به عربستان سعودی چندان بی نتیجه نیز نبود. همچنانکه در کنگره آمریکا، دو سناتور جمهوریخواه به نامهای دن سالیوان و کوین کرامر تهدید کردند که اگر عربستان سعودی به این سیاست خود ادامه دهد، خواهان خروج سربازان آمریکایی مستقر در عربستان سعودی خواهند شد. در نتیجه این درگیری میان دو سرگروه اوپک پلاس، برگزاری نشست همه کشورهای تولید کننده نفت سه روز به تعویق افتاد و قیمتها 5 ٪ کاهش یافت.
تلاش کشورها برای حفظ سهم خود از بازار نفتی:
در واقعیت، شوک اولیه کاهش قیمت نفت در بازار جهانی ناشی از کاهش شدید تقاضا برای نفت بود که به معنای واقعی کلمه از اواسط مارس فرو ریخت. بانک استاندارد چارترد انگلیس، در گزارشی اعلام کرد میزان کاهش مصرف نفت با توجه به وضعی که به وجود آمده است 20 میلیون بشکه در روز یعنی یک پنجم تولید جهان درآوریل و مه خواهد بود. توقف حمل و نقل، به ویژه حمل و نقل هوایی، که 80 درصد مصرف سوخت را جذب میکند، همه کشورهای تولید کننده نفت را تحت تاثیر قرار داد و آنها برای آنکه بازار فروش نفت خود را در این شرایط حفظ کنند مجبور به ارزان فروشی نفت شدند.
تا اینکه ریاض و مسکو با حمایت 24 کشور تولید کننده دیگر از جمله برزیل، کانادا و مکزیک، برای کاهش بیشتر تولید خود اعلام آمادگی کردند. اما چقدر؟ آنها در راهروهای اوپک میگفتند: بین 6 تا 15 میلیون بشکه در روز باید از تولید جهانی نفت کاسته شود.
در این میان سئوالی که مطرح میشود اینکه آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده جهان چقدر باید از میزان تولید خود بکاهد؟ از نظر قانونی، دولت فدرال این قدرت را ندارد که صدها شرکت را که در بخش تولید نفت کار میکنند مجبور کند تولید خود را کاهش دهند. فقط یک ایالت، تگزاس، که یک سازمان نظارتی به نام کمیسیون راه آهن تگزاس [Texas Railroad Commission]دارد، قادر به انجام چنین ابتکاری است. با این حال در این ایالت نیز از سه کمیسر در راس این نهاد، فقط یک نفر از این موضع در برابر دو نفر دیگر دفاع میکند. به همین ترتیب، انجمن نفت آمریکا (API)، لابی اصلی نفت، با هرگونه مداخله واشنگتن در بازار نفت مخالفت میکند. دن برولی، وزیر انرژی نیز با این ابتکار به شدت مخالف است.
یکی از پیشینیان وی به نام ریک پری، پا را از این هم فراتر نهاده و پیشنهاد میکند واردات نفت خام سعودی توسط پالایشگاههای آمریکایی به طور کلی ممنوع شود تا بازار را برای تولید کنندگان محلی حفظ کند. تقابل بین پالایشگاهها و تولیدکنندگان در آمریکا سنتی است. پالایشگاهها خواستار دسترسی به نفت ارزان هستند و برعکس تولیدکنندگان، به ویژه تولید کنندگان نفت رسی یا نفت شیل، برای سودآوری فعالیتهای خود نیاز به قیمت بالایی دارند. برخی دیگر که افراطیتر هستند از اقدامات " شدید " علیه روسها حمایت میکنند.
یک توییت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، قمیت را دوباره بالا میبرد:
دونالد ترامپ که گرفتار این محدودیتها شده بود به شیوه خودش واکنش نشان داد. در 30 مارس، وی با ولادیمیر پوتین مصاحبه تلفنی انجام داد. دو روز بعد، وی توییت حیرت انگیزی را منتشر و اعلام کرد که ریاض و مسکو توافق میکنند تولید خود را 10 یا حتی 15 میلیون بشکه در روز کاهش دهند. در نتیجه، بازار نفت روند صعودی در پیش گرفت و قیمت نفت خام که تا این زمان بسیار پایین آمده بود با وجود انکار کرملین، 30 درصد افزایش یافت. در پایان هفته، رئیس جمهور به طور معمول اوپک را تهدید میکند که بر واردات نفت خام، عوارض گمرکی اعمال میکند، تکنیکی که مستاجر کاخ سفید ترجیح میدهد از آن برای تسلیم شرکای خود استفاده کند. همچنان قبلا از حربه علیه چین و اتحادیه اروپا استفاده کرده بود.
دستیابی آمریکا به مقام نخست کشورهای تولید کننده به دلیل ظهور همین صنعت نفت غیر متعارف است. نفت رسی یا نفت شیل، هم اکنون دو سوم نفت تولیدی آمریکا را تشکیل میدهد. هفت میلیون و 700 هزار بشکه از نفتی که در سال 2019 در آمریکا تولید شد، نفت رسی یا نفت شیل بود. هنگامی که قیمت نفت در بازار جهانی در سالهای 2005 تا 2014 به حدود 100 دلار در هر بشکه رسید شرکتهای آمریکایی به فکر تولید این نوع نفت نامتعارف انداخت. افزایش تولید این نوع نفت اندک اندک زمینه را برای کاهش قیمتها فراهم کرد.
بانکها برای وام دهی به مشتریان راغب نیستند
از سوی دیگر، به ویژه در پرمیان، منطقه اصلی تولید نفت بین تگزاس و نیومکزیکو، هزینه تولید نفت رسی یا نفت شیل بین 40 تا 50 دلار (36.52 و 45.66 یورو) در هر بشکه است. در نتیجه وقتی قیمت نفت تا این حد کاهش یابد، شرکتها مجبورند هزاران کارگر را اخراج کنند و چاهها را ببندند و سرمایه گذاری را متوقف کنند. چنین تصمیم گیری برای این شرکتها کشنده است، زیرا در بخش تولید این نوع نفت نامتعارف عمر چاهها کوتاه است (1 تا 2 سال) و به همین علت است که برای حفظ این چاهها سرمایه گذاری مجدد دائمی لازم است تا سطح تولید حفظ شود. در صورتی که این صنعت نامتعارف نفتی (نفت رسی) نتواند به علت افت قیمتها هزینههای خود را تامین کند فقط بدهی به بار خواهد آورد.
اما در اینجا نیز مشکل دیگری وجود دارد و آن اینکه بانکها تمایلی به تمدید خط اعتباری خود ندارند. یعنی مایل نیستند به شرکتهای تولید کننده این نوع نفت وام دهند. چون تضمینی در خصوص باز پرداخت وامهای اعطایی شان وجود ندارد. همچنان این بخش باید امسال 84 میلیارد دلار از وامهای دریافتی خود را بازپرداخت کند و وال استریت دیگر قادر به دادن هدایا حتی به یک بخش راهبردی مانند بخش نفت و انرژی آمریکا نیست. فصل یازدهم قانون ناظر بر ورشکستگیها آمریکابه نفع طلبکاران نیست: " هنگامی که یک شرکت نتواند بدهی خود را بپردازد یا حساب خود با طلبکاران خود را پاک کند، شرکت یا طلبکاران آن میتوانند پروندهای تشکیل دهند تا تحت فصل یازدهم حمایت از ورشکستگی در یک دادگاه فدرال به آن پرونده رسیدگی شود. شرکت مقروض در این حالت تحت کنترل قضایی میتواند فعالیتهای خود را ادامه دهد.
با وجود این، احتمال کاهش تولید با افت قیمت افزایش مییابد. دونالد ترامپ دوشنبه 6 آوریل در جمع خبرنگاران در کاخ سفید گفت: " آنها (شرکتهای تولید کننده نفت در آمریکا) در حال کاهش تولید هستند و بسیار جدی و خودکار این کار را انجام میدهند. این قانون عرضه و تقاضا است. این اظهار نظر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، به معنای آن است که این کشور نیز در تلاشهای عربستان سعودی و روسیه برای کاهش بیشتر تولید نفت همراه خواهد شد.
آل استانتون Al Stanton کارشناس رویال بانک کانادا (RBC) گفت: آیا این تعهد حداقلی آمریکا میتواند روسها و سعودیها را متقاعد کند؟ وی در همین باره میگوید روسها و سعودیها این بار تنها درصورتی برای کاهش تولید بیشتر اقدام خواهند کرد که آمریکابه این تلاشها بپیوندد. " در ماه مارس، هیچ اتفاقی نیفتاد و تولید آمریکا نزدیک به 13 میلیون بشکه در روز شد، که یک رکورد محسوب میشود. طبق اعلام وزارت انرژی، در سال 2020 تولید نفت آمریکا 2.7 میلیون بشکه کاهش خواهد یافت. اما این برای به دست آوردن تصمیم دیگران کافی است؟ بدون شک کافی نیست، زیرا مسکو باور ندارد که این اعلام کاهش و تصمیم گیری جدی برای کاهش یکی باشند.
در این میان یک مانع دیگر وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آن اشباع ظرفیتهای ذخیره سازی نفت در زمین و دریاست. مخازن زمینی و تانکرها اکنون کاملا پر هستند، هزینه حمل و نقل در بزرگترین تانکرها طی یک ماه چهار برابر شده است. به زودی فضا برای ذخیره سازی نفت که در سه ماهه دوم امسال به دهها میلیون بشکه خواهد رسید و دیگر جا برای ذخیره سازی نفت باقی نخواهد ماند. به همین علت رهبران سیاسی اکنون مضطرب شده اند و به فکر چاره اندیشی افتاده اند.