شناسهٔ خبر: 39523292 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

«ابتکار» از لزوم گفتمان‌سازی و آسیب‌شناسی اصلاح‌طلبان برای ۱۴۰۰ گزارش می‌دهد

اصلاحات نیازمند اصلاح ساختار

صاحب‌خبر - الهام برخوردار
اصلاح‌طلبان در دو انتخابات‌ اخیر ریاست‌جمهوری و مجلس با ائتلاف برخی طیف‌ها و چهره‌های معتدل توانستند پیروز میدان رقابت شوند اما در ادامه عملکرد دولت حسن روحانی و مجلس مشخص شد که این جریان سیاسی فقط پیروز رقابت شده است اما در عمل نتوانست به هیچ کدام از برنامه‌ها و وعده‌های خود به پایگاه اجتماعی عمل کند چرا که سیاست‌های اتخاذ شده این جریان کارکرد لازم را نداشت و نتیجه چیزی جز نقد جدی سرمایه اجتماعی و در ادامه از دست دادن حمایت پایگاه اجتماعی نشد، پیامی که در انتخابات یازدهمین دوره مجلس اصلاح‌طلبان از پایگاه اجتماعی خود دریافت کردند.
درواقع عدم آسیب‌شناسی و گفتمان‌سازی طی سال‌های اخیر و تمرکز بر راه‌یابی به ساختار قدرت و ماندن در آن باعث شد که اعتماد سرمایه اجتماعی خود را از دست بدهد. عدم مشارکت بدنه اجتماعی در انتخابات اسفندماه ۹۸ بزرگ‏ترین تلنگر به اصلاح‌طلبان برای آسیب‌شناسی و اصلاح ساختار خود بود. هرچند نباید از تاثیر رد صلاحیت‌های گسترده این جریان سیاسی در این دوره چشم‌پوشی کرد. اما حالا بهترین فرصت است تا اصلاحات به یک اصلاح اساسی و ساختاری در درون خود دست بزند و با ایجاد گفتمان‌سازی و توجه به نقدها خود را از این ورطه نجات دهد.
بسیاری از چهره‌ها و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب پیش از این متوجه آسیب‌های وارد شده به این جریان سیاسی و اصلاح ساختار شدند. همان‌طور که در جریان انتخابات برخی از آنها خواستار عدم حضور در انتخابات و یا مشارکت مشروط شدند و گفتمان‌سازی و توجه به پایگاه اجتماعی را ارجح‌تر از حضور در صحنه رقابت دانستند. با این حال شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان به عنوان یک نهاد تصمیم‌گیر در این جریان معتقد بود که باید در هر شرایطی در صحنه رقابت‌ها حضور داشت چراکه تاثیرگذاری و رسیدن به اهداف فقط از این طریق کارکرد بهتر و بیشتری دارد. اما وقتی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پایگاه اجتماعی این جریان کمترین مشارکت در طول انتخابات‌ها را داشت نخبگان فکری و سیاسی اصلاحات متوجه آسیب جدی این جریان در رابطه با گفتمان‌سازی و جلب اعتماد دوباره این جریان شدند.
از سال 97 قرار بود مجمعی تحت عنوان پارلمان اصلاحات یا مجمع عالی اصلاح‌طلبان ایجاد شود تا احزاب کوچک در احزاب بزرگ ادغام و چند حزب تاثیرگذار با خط‌مشی کلی پارلمان مواضع خود را ترسیم کنند و از سوی دیگر احزاب در قبال فعالیت نمایندگان خود پاسخگو باشند که نه‌تنها این موضوع محقق نشد، بلکه درنهایت احزاب جبهه اصلاحات نه‌تنها با یکدیگر به وحدت نرسیدند که به‌ نظر رسید حجم اختلاف‌ها بیش‌از‌پیش شد و نیروهای اصلاح‌طلب درنهایت با دو لیست وارد انتخابات مجلس یازدهم شورای اسلامی شدند. انتخاباتی که با کمترین مشارکت پایگاه اجتماعی و شکست اصلاحات به پایان رسید. درواقع اصلاح‌طلبان در این دوره از انتخابات در چند موضوع اختلاف‌نظرهای حل‌نشده‌ای داشتند که از جمله آنها یکی اصل مشارکت یا عدم مشارکت بود و دیگری رویکردهای حزبی.
در این دوره اصلاح‌طلبان پی بردند که مشکلات آنها فقط از بیرون نیست بلکه داخلی است و نیازمند یک پالایش درونی هستند. با این حال باز بعد از انتخابات و یقین به این کمبودها و نیازها صلاح‌طلبان چندان میلی برای اصلاحات اساسی ندارند. به گونه‌ای که شرایط موجود را بهانه کرده و دوباره به یک تعطیلی خودخواسته رفته‌اند و خبری از گفتمان‌سازی و آسیب‌شناسی نیست. با وجود آنکه ما انتخابات ۱۴۰۰ را پیش‌رو داریم اما تحرکی از سوی اصلاح‌طلبان برای آسیب‌شناسی و رفع ایرادات و اصلاحات مشاهده نمی‌شود. مشخص نیست که فعالان و نخبگان فکری این جریان در این مدت باقی‏مانده چه برنامه و استراتژی برای اصلاحات درونی دارند. شاید این یک سال باقی‏مانده بهترین فرصت باشد تا اصلاح‌طلبان یک بار دیگر به سوی پایگاه اجتماعی روی آورده و قدرت و میزان تاثیرگذاری آن را نادیده نگیرند. این امر در ابتدا نیازمند یک اصلاح درونی است، امری که خود نخبگان و تئوری پردازان این جریان سال‌هاست بر آن تاکید دارند. قطعا یکی از خواسته‌ها اصلاحات در برنامه و مانیفست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان است.
در همین راستا روز گذشته عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی ضمن هشدار به ادامه این روند خواستار حرکتی جدی از سوی اصلاح‌طلبان شد. عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‏طلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات، درباره تغییر «مانیفست اصلاحات» برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به «مهر» گفت: من معتقدم چه با کرونا و چه بی‏کرونا بعد از انتخابات دوم اسفند و حتی قبل از این انتخابات چنانکه قبلاً هم اعلام کردم عمر شورای سیاستگذاری با این ساختار و ماهیت و مدیریت تمام شد. اگر امروز اصلاح‌طلبان بخواهند بدون تحلیل از نحوه مدیریت کرونا، بدون تحلیل از حوادث آبان ماه و همه حوادث سال‌های اخیر دوباره وارد عرصه انتخابات ۱۴۰۰ شوند، شرایط به مراتب بدتری از انتخابات دوم اسفند پیدا خواهند کرد. بنابراین معتقدم اگر چنانچه اصلاح‌طلبان اصیل شاهد تحولات عمیق رفتاری و ساختاری نباشند و نتوانند فاصله بین حاکمیت و جامعه مدنی را کم کنند حتماً حضور فعالی در انتخابات ۱۴۰۰ نخواهد داشت.
درواقع عبدالله ناصری بیشتر بر تغییر مانیفست اصلاحات تاکید دارد در حالی که با توجه به اتفاقاتی که طی این سال‌ها رخ داده است این جریان سیاسی به خوبی دریافته است که مشکل آنها اصلاحات ساختاری است. اگر در انتخابات اسفندماه این جریان سیاسی هیچ رویکرد دقیق، عینی و اجرایی درباره انتخابات نداشت به این خاطر بود که از متن و حوادثی که در جامعه رخ داده بود دور بودند و این فاصله ایجاد شده با پایگاه اجتماعی به دلیل نداشتن تحلیل و همراه نبودن استراتژی این جریان با تحولات بود. اینجاست که سرمایه اجتماعی خود را از دست می‌دهد و این بدنه رای‌دهنده دیگر اعتمادی به اصلاحات ندارد. اگر اصلاح‌طلبان موفق نمی‌شوند همه‌اش به خاطر عوامل خارجی و رد صلاحیت‌ و سد شورای نگهبان نبوده و نیست چرا که این جریان در طول این سال‌ها هیچ‌گاه دست به اصلاحات درونی و گفتمان‌سازی نکرد. بنابراین انتظار می‌رود در این فرصت باقی مانده اصلاحات از لاک خود بیرون آمده و تا دیر نشده است پایگاه اجتماعی‌اش را دریابد و از این مرگ تدریجی خود را نجات دهد.

نظر شما