شهدای ایران: «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحیه با روزنامه شرق گفت:«اکثریت محافظهکاران بر این باورند که حفظ روحیه انقلابی، برای گذران امور کشور کفایت میکند و صرفا باید به ارزشهای سالهای نخست انقلاب برگشت و انقلاب را از آفتزدگی مصون نگه داشت تا چرخ کشور بچرخد...جهانِ پس از کرونا، جهانی متفاوت خواهد بود. دولتها در هر اردوگاهی که باشند، باید به این پرسش مهم پاسخ دهند که چرا برای لجستیک جنگهای خیالی که شاید هیچگاه رخ ندهد یا احتمال وقوع آن تقریبا نزدیک به صفر باشد، این همه تجهیزات نظامی و تسلیحاتی فراهم کردهاند. جوانانِ مردم را به خدمت سربازی گسیل داشته، زرادخانههای خود را همواره با آخرین دستاوردهای نظامی که ممکن است یکبار هم از آنها استفاده نشود، بهروز کردهاند؛ اما در پاندمی کرونا ملتها بهناگاه دریافتند که امکانات زیرساختی موجود دولتها، کفاف مقابله با شیوع یک بیماری را نمیدهد... چه در دولت قبلی...و چه در دولت فعلی،چشم محافظهکاران تنها نفوذ در منطقه را میدید و ذهنشان پر شده بود از رشد شاخصهای اقتصادی؛ آنهم با الگویی چینی».
روزنامه آرمان نیز در مطلبی با عنوان «مجلس یازدهم در محاصره نظم بین الملل» نوشت:«جمله معروف آیتالله هاشمی مبنی بر اینکه جامعه دیگر به عقب بازنمیگردد مصداق این روزهای حال و احوال ایران است. شاید برخی از مخالفان اندیشههای مرحوم هاشمی با چنین دیدگاهی خویشی ندارند و همچنان دیدگاهی قالبی و جعبهای را با خود حمل میکنند و از ترس هر نوع از دست دادنی درها را بر همان پاشنهای میچرخانند که خودشان در آن چارچوب حضور داشته باشند...پیام فضای تحریم این است که ادبیات نظم بینالملل تابع ایران نیست؛ بلکه این ایران است که تابع است و در برابر تحریمهای بینالمللی مجبور به تحمل فشارهای بیرونی است و در چنین فضایی این ملت است که بیشتر از مسئولان باید فشارها را تحمل کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«به عنوان مثال به نوع زیست مردم برخی کشورها نظیر کرهشمالی و کوبا توجه کنید. سوال این است چرا با وجود دوستی استراتژیک با کشورهایی مثل چین و روسیه اما همچنان تحتتاثیر تحریمهای بینالمللی به سختی زیست دارند؟ اگر دوستیهای اینچنینی تکیهگاهی مطمئن بود و شرایط اقتصادی، فرهنگی و... مردم آن جوامع در فضای مطلوبی بود، به عنوان مدل و الگو قابل مطالعه میشدند؛ اما وقتی نتایج ابعاد مختلف کشورداری آنان با چشمان غیرمسلح قابل دیدن است. چرا باید از فضای تعادل در نظام بینالملل فاصله گرفت؟».
از روزهای آغازین شیوع ویروس کرونا، فعالین طیف اصلاح طلب به ماهیگیری سیاسی و به عبارتی، کاسبی از کرونا مشغول شدند. یکروز از کرونا، درس مذاکره با آمریکا گرفتند، روز دیگر گفتند، کرونا نشان داد که باید مشروبات الکلی را آزاد کنیم. دیگر روز گفتند، کرونا باز هم به ما تلنگر زد که چقدر از جوامع غربی عقب هستیم و...
فصل مشترک تمام این تحلیل ها بر مبنای فهم غلط از وضع موجود در ایران و جهان از سوی طیف اصلاح طلب حکایت دارد. متاسفانه اصلاح طلبان به هیچ عنوان با مردم صادق نیستند. روزنامه آرمان در مطلبی که در ابتدای گزارش به آن اشاره شده، مدعی شده است که منتقدان دولت «از هر دست دادنی ترس دارند»!؛ این ادعا در حالی است که بزرگترین پروژه دولت روحانی، توافق هسته ای و یا به عبارتی، همان برجام بود. اساس این پروژه، مذاکره- و دست دادن- با آمریکا بود. اما نتیجه چه شد؟! بی دستاوردی پروژه اعتماد به آمریکا با هدف گشایش اقتصادی به حدی آشکار بود که روحانی صراحتا اذعان کرد که مذاکره با آمریکا دیوانگی است و ظریف نیز اعتراف کرد که توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد.
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه شرق- همان روزنامه ای که با اطمینان گفت امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و ما از اجرای صحیح برجام اطمینان داریم- مدعی شده است که کرونا نشان داد که اساسا تجهیز دولت ها به توان نظامی و دفاعی، کاربرد آنچنانی ندارد. همقطاران اصغرزاده، از هر فرصتی برای حمله به توان دفاعی کشور استفاده می کنند. این طیف پیش از این و در اوج مبارزه مدافعان حرم و محور مقاومت- به فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی- با تروریست های تکفیری در منطقه، مدعی بودند که باید با مذاکره، مسئله داعش را حل کرد و تاکید داشتند که «سوریه هم برجام می خواهد»!
کرونا، ابهت پوشالی غرب را در هم شکست. این مسئله هم سران کشورهای غربی- از جمله آمریکا و انگلیس- را مضطرب و پریشان کرد، و هم طیف غربگرا در ایران را عصبی و سرخورده کرد.
از سوی دیگر کرونا، بیش از پیش ثابت کرد که خودباوری و اعتماد به جوانان مومن، متخصص و انقلابی و اتکا به توان و استعدادهای عظیم داخلی، نقش تعیین کننده ای در پیشرفت کشور در پی دارد.
با این وجود، طیف اصلاح طلب «با آسمان و ریسمان به هم بافتن» در پی آن است تا از نمد کرونا، کلاهی برای مذاکره با آمریکا و تروئیکای اروپایی ببافد. مذاکره ای که شروط آن بارها از سوی مقامات آمریکایی و اروپایی بیان شده است و آن چیزی نیست جز، برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران.
نظر شما