اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- بیستم مارس 2003 (پنجشنبه 29 اسفند 1381)، ساعت 2 و 30 دقیقه به وقت گرینویچ، با چند انفجار بزرگ در پایتخت عراق، تهاجم آمریکا و متحدانش به این سرزمین آغاز شد.
این تهاجم بعدها به سقوط بغداد، سرنگونی رژیم صدام حسین و رویدادهای مختلفی انجامید که مردم عراق طی 17 سال گذشته به چشم دیده و ساکنان منطقه خاورمیانه نیز از آن بینصیب نماندهاند.
29 اسفند 1381 بود، ایران در حالی به استقبال نوروز رفت که مردم عراق جنگ را بار دیگر منتها این بار با آمریکا آغاز کردند، جنگی که به اعتراف اکثر کارشناسان، همچنان بین 2 طرف ادامه دارد و حملات مستمر هوایی ارتش آمریکا به مواضع حشد الشعبی و نیروهای امنیتی عراق در واپسین روزهای سال 1398 گواهی بر این مدعاست.
در آن زمان بهانه اصلی این تهاجم سلاحهای کشتار جمعی عراق بودود درآورد و امروز نیز همچنان با همان حربه به خاک این کشور تجاوز میکند و اجازه نمیدهد تا دولتی واقعی در این کشور شکل گیرد.
اگر سخنرانی کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا را در آن زمان در شورای امنیت به یاد آورید که طی 76 دقیقه دروغ بزرگ وجود تسلیحات کشتارجمعی در عراق را به اثبات رساند، بی هیچ تردیدی سخنان و توییتهای دونالد ترامپ را- به ویژه دروغهایی که اخیراً در مورد علت ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی بر زبان رانده- در ادامه همین خط مشی ارزیابی خواهید کرد.
کالین پاول 2 سال بعد از سخنرانی مزبور در سال 2005، آن جلسه را لکهننگی در کارنامه کاریاش عنوان کرد، اما مشخص نیست دونالد ترامپ و دستیارانش چه زمانی به این ننگ و جنایت خود اذعان خواهند کرد.
یکی از مهمترین نمادهای جنگ سرنگونی صدام حسین، سرنگون ساختن مجسمه او در یک اقدام سموبلیک برای ورود عراق به عصر آزادی، دموکراسی و بهبود شرایط اقتصادی بود.
عراق در حالی به صورت دولت تحت اشغال آمریکا درآمد که 13 سال کامل تحت محاصره و تحریمهای کامل بود، حق هیچ دخل و تصرفی در درآمدهای نفتی خود نداشت و نیروی هواییاش حتی اجازه پرواز بر فراز بغداد را هم پیدا نکرد.
گرچه عراق، از زمانی که بخشی از مجسمه صدام حسین در میدان فردوس بغداد به زیر کشیده شد (اما پاهای آن در ستونها باقی ماند) تا به امروز از تمامی بندهای تحریمی سازمان ملل متحد، آمریکا، اروپا و کشورهای عربی خارج شده و آزادانه نفت میفروشد و قراردادهای خرید کالا و خدمات امضا میکند، اما این به معنای پایان یافتن دوره مشکلات این کشور محسوب نمیشود.
صرف نظر از چپاول منابع این کشور توسط کشورهای قدرتمند جهانی و منطقهای و دزدیهای پشت پرده و گاه آشکار نوچههای این قدرتها در قامت صحنهگردانهای بازی سیاسی عراق، تا به امروز و به اعتراف سازمان ملل متحد، بغداد 53 درصد از درآمد ناخالص ملی خود را صرفا به دلیل ادامه موج خشونتها در این کشور از دست داده است.
در مقابل، آمریکا بیشترین بهره را از داراییها و منابع نفتی عراق برده است. دونالد ترامپ نیز بارها تاکید کرده که تنها دلیل ادامه حضور نیروهای آمریکایی در عراق نفت این کشور است، نفتی که قرار است به بهانههای مختلف همچنان به نفع آمریکا و به ازای حضور نظامیانش در این کشور به واشینگتن پرداخت شود.
به گفته کارشناسان، دولت آمریکا به دلایل واهی تمامی زیرساختهای عراق را از بین برد و بعد از سرنگونی صدام حسین، طی دورههای ریاستجمهوری بوش پسر، باراک اوباما و دونالد ترامپ، به رغم حمایت از آزادیهای فردی، ضربه زدن به هر نوع ساختاری را که در تضاد با برنامههایش باشد پیشه کرده است.
امروز در حالی آمریکا داعیه حمایت از ساختار دموکراسی عراق را دارد که در سال 2014 هیچ کاری در مقابل پیشروی داعش به سوی بغداد انجام نداد؛ شمار زیادی از نیروهای حشد الشعبی را حتی زمانی که در قالب ائتلاف ضد داعش در حال جنگ بودند مورد تهاجم قرار داد؛ حریم هوایی و تمامیت ارضی عراق را به طور روزمره نقض کرده؛ بارها از طریق عوامل خود اجازه نداد دولت مستقل عراق شکل گیرد و با فشارهای شدید سیاسی مانع از امضای قراردادهای مربوط به بازسازی زیرساختهای عراق (به عنوان مثال قرارداد با شرکت زیمنس آلمان برای بازسازی شبکه برق این کشور) شده و میشود.
تمامی این موارد و موارد بسیار زیاد دیگر دست به دست هم دادند تا پارلمان عراق در سال 1398 رأی به اخراج نیروهای اشغالگر آمریکایی از خاک این کشور بدهد.
اما آیا عراق میتواند در سال 1399 تحقق اخراج نیروهای آمریکایی را جشن بگیرد؟
آمریکا چه نوع واکنشی نسبت به این تلاشها نشان خواهد داد؟
برنامههای آمریکا برای چنین روزهایی چیست؟
ابزار طرفداران و مخالفان اخراج نیروهای اشغالگر در صحنه سیاسی عراق به ویژه طی سال 1399 چه خواهد بود؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسشها و پرسشهای بیشمار دیگر باید به انتظار رویدادهای 1399 بنشینیم.
نظر شما