به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، این روزها گوشیهای هوشمند باعث شدهاند افراد در مکانهای مختلف به بازی کردن بپردازند طوری که هرجا میروید، عدهای را میبینید که سرشان توی گوشیشان است و بازی میکنند. فرقی هم نمیکند یک مهمانی خانوادگی، داخل کلاس و دانشگاه، کافه یا حتی محل کار باشد. این افراد که وارد یک بازی اعتیادآور شدهاند، مدام در طول روز و حتی موقع خواب شب، بخشی از فکر و حواسشان پیش بازیشان است. افراد وقتی در یک بازی وارد میشوند، امتیاز میگیرند و شروع به پیشرفت در بازی میکنند. البته این وسط عدهای هم پیدا میشوند که آن حوصله معمول را برای پیشرفت تدریجی ندارند و میخواهند یک شبه به مراحل بالای بازی برسند. پس این وسط خریدوفروش اکانتهای بازی، بازارش داغ میشود. در پرونده امروز با تعدادی از افرادی که آگهی فروش اکانتشان را در اپها یا فروشگاههای اینترنتی گذاشتهاند، گفتوگویی داشتهایم تا بیشتر درباره این کار اطلاعات کسب کنیم. در ادامه هم از اعتیاد به بازی و انگیزه طرف مقابل برای خرید اکانت گفته ایم .
خریدارها پول میدهند تا زمان بخرند
گفت و گو با چند فروشنده اکانت بازی که از هدر دادن وقتشان برای پیشرفت در بازیهای آنلاین ناراضیاند
اگر به فروشگاههای آنلاین و اپلیکیشنهای نیازمندیهای مجازی سری بزنید، در بخش بازی و سرگرمی با آگهیهای مختلفی از فروش اکانت بازیهای آنلاین یا خرید و فروش امتیازات مربوط به بازیها برمیخورید. در ادامه با چند نفر از آگهیدهندگان این فروشگاههای آنلاین صحبتی داشته ایم.در خور ذکر است که به عنوان مشتری با فروشندگان اکانت های بازی ها تماس گرفتیم تا اطلاعات بیشتری درباره قیمت و زمانی که این افراد برای افزایش لول بازی ها صرف کرده اند، به دست آوریم.
هدفم موقع شروع بازی، فروختن اکانتم نبود
آگهی یک بازی با لول(سطح) 135 را میبینم که قیمت حدود 250 هزار تومان برای آن تعیین شده است. تماس میگیرم، خانمی گوشی را برمیدارد. به عنوان خریدار گفت وگو را شروع می کنم و بعد هم می گویم خبرنگارم. نامش شیرین است و سن خودش را بالای 30 اعلام میکند. او مدرک کارشناسی هنر دارد. از چرایی و انگیزهاش در ورود به بازی و در ادامه فروش اکانت میپرسم که میگوید: «من خیلی اتفاقی توی جمعهای فامیلی با این بازی آشنا شدم و سه سالی درگیرش بودم. حالا هم راستش دلیل اینکه میخواهم بفروشم خیلی ساده است. من میخواهم دستگاه آیپدم را بفروشم. بنابراین تصمیم گرفتم تعدادی بازی را که روی آن داشتهام بفروشم تا لااقل وقتی که روی بازی ها گذاشتم نابود نشود». او اعلام میکند این اولین باری است که اکانت بازی میفروشد و اطلاع خاصی از نحوه قیمتگذاری ندارد. شیرین میافزاید: «من بر اساس قیمتهایی که روی اینترنت دیده بودم قیمت گذاشتم. البته این قیمت اصلا جبران وقتی را که من گذاشتهام نمیکند اما میگویم من هدفم موقع شروع، فروختن نبوده است. در ضمن دو سه روز است آگهی را گذاشتهام اما هنوز کسی تماس نگرفته است، فکر کنم این روزها بازارش کساد هم باشد! البته شاید هم همه به دنبال لولهای بالاتر هستند».
نسبت به وقتی که گذاشتم، ارزان میفروشم
به آگهی دیگری از بازی کلشآفکلنز برمیخورم که قیمت یک میلیون و 400 هزار تومان برای اکانتش تعیین کرده است. خودش را علی معرفی میکند، 22 ساله است تا اول دبیرستان درس خوانده و هماکنون فروشنده مغازه پوشاک است. درباره آشناییاش با بازی و وقتی که برای این کار گذاشته اینطور توضیح میدهد: « مدتی بود هر جا میرفتیم، میدیدیم همین کلش را بازی میکنند. توی جمعهای فامیلی، بین همکاران سرکار، توی اتوبوس و ... . من از طریق یکی از دوستانم بازی را گرفتم و نصب کردم و همه چیز از آنجا شروع شد! حالا چهارسال و نیم است این اکانت را دارم و در روز خیلی وقتها 5-6 ساعت بازی کردهام و حتی بیشتر. البته روزهایی هم بوده که اصلا بازی نکردهام و وقفههایی هم افتاده است. اما به نظرم اگر کسی بخواهد الان شروع کند و بچسبد به بازی سه سال راحت به طور مداوم زمان میبرد به حد من برسد». علی درباره انگیزه فروش حساب کاربریاش میگوید: «من قصد درآمدزایی خاصی ندارم. فقط خسته شدهام و میخواهم کنارش بگذارم. دیدم عدهای هستند که میخرند پس گذاشتم برای فروش. وگرنه هر طور حساب کنید با هر مبلغی هم بگذارید جبران این همه وقتی که من گذاشتهام نمیشود. من یک میلیون و 400 هزار تومان قیمت دادم که خیلی ارزانتر از حتی عرف خرید و فروشش است فقط میخواهم از شرش راحت شوم. البته من درباره خرید و فروش اکانتها با رقمهای چند میلیونی هم شنیدهام که مربوط به بچه پولدارهاست. بچه پولدارها با پولشان همه چیز حتی زمان را هم میخرند. آنها به جای اینکه دو سه سال وقت بگذارند با خرید اکانت یک شبه قدرت بالایی در این بازی به دست میآورند و فکر کنم از همین حس قدرتش خوشحال میشوند».
اکانت میخرم تا درآینده گرانتر بفروشم!
با یکی از آگهیها که این یکی برخلاف بقیه نه یک اکانت بلکه آگهی فروش اکانتهای متفاوت با قیمتهای مختلف را گذاشته است، تماس میگیرم. میپرسم چه اکانتهایی دارید؟ میگوید: «کدام بازی؟» متوجه میشوم که چند اکانت از چند بازی مختلف مثل کلش آف کلنز، کلش رویال، ساکر استار، براول استارز و ... دارد. از خلال صحبت با او میفهمم به نوعی واسطهگری میکند: «چند تایی اکانت دارم که خودم خریدهام و با قیمت کمی بالاتر هم میفروشمشان. حالا این وسط من و رفیقهایم ممکن است مدتی بازی هم بکنیم و سطحشان را کمی بالاتر ببریم». او توضیح میدهد که مراکز رسمی خرید و فروش بازی هم وجود دارد که میتوانید از آنجا بازی بخرید یا به آنجا بفروشید. او درباره امکان هک کردن بازیها میگوید: «قضیه هک کردن را قبول ندارم. این بازیها با امکانات و برنامهنویسی قوی نوشته شدهاند و به این راحتی قابل هک کردن یا شکستن نیستند. آنهایی هم که ادعا میکنند این کار را انجام میدهند به نظر من دروغ است. این نسخهها غیرواقعیاند و معمولا آفلاین هستند و ربط مشخصی به کلش آو کلنز واقعی ندارند». او درآمد خرید و فروش این بازیها در این روزها را خوب نمیداند و میگوید: «من از روی فراغت این واسطهگری ساده را انجام میدهم ولی برای من که درآمد زیادی ندارد، هرچند امیدوارم به زودی گران شوند و نانم برود در روغن!»
به جای پول، میخواستم اکانتم را برای پسرم ارث بگذارم!
با یکی دیگر از آگهیها که اطلاعات خاصی درباره قیمت و حتی لول بازی نداده هم تماس میگیرم. محسن 34 ساله است و شغلش را سیمکشی خودرو اعلام میکند. او فوقدیپلم الکترونیک دارد. درباره آگهیاش میپرسم که میگوید: «لول من 193 است. قبلا 500 هزار تومان قیمت گذاشتم که مشتری پیدا نشد حالا 450 هزار تومان هم میفروشمش». میپرسم چقدر وقت گذاشتی به اینجا برسی؟ محسن با اشاره به سابقه پنج سالهاش در این بازی میگوید: «من از طریق همکارانم با بازی آشنا شدم. در این مدت حتی وقفه یک سال و نیمه هم برایم پیش آمده وگرنه الان لول من خیلی باید بالاتر میبود. من سعی میکردم منظمتر بازی کنم که به کارم لطمه نخورد. مثلا در روز هر یکی دو ساعت چند دقیقهای وارد بازی میشدم. خیلی اوقات موقع پیچاندن سیم خودروها همزمان به جنگ پیش روی خودم و سربازانم هم فکر میکردم!» او درباره دلیلش برای فروش اکانت بازی هم این گونه پاسخ میدهد: «امروز توی این سن و با داشتن دو تا بچه دیگر دوست ندارم ادامهاش بدهم. البته یک بچه شش ساله دارم و دوست داشتم بازی را برای او نگه دارم. (میخندد و ادامه میدهد) ما که پول نداریم برای بچهمان به ارث بگذاریم گفتیم همین اکانت و الماسهایش را برای بچه بگذاریم اما متاسفانه او هیچ علاقهای نشان نمیدهد و برای همین تصمیم گرفتم بفروشم بلکه با پولش بشود به یک زخمی از زندگی زد ولی قطعا جبران وقتی که گذاشتهام نخواهد شد».
28 هزار الماس الکی، 800 هزار تومان!
چرا عدهای تصمیم میگیرند علاوه بر وقت، حتی پولشان را هم به پیشرفت در چنین بازیهایی اختصاص دهند؟
سوالی که پیش میآید این است که چه میشود عدهای تصمیم میگیرند وقت و حتی پولشان را بگذارند، وارد یک بازی مجازی شوند و چند سال با آن درگیر باشند. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران موضوع شرطی شدن و اعتیادآور بودن بازیها را یادآور میشوند یعنی کسانی که وارد چنین بازیهایی میشوند به نوعی حالت شرطی پیدا میکنند. طراحان باهوش این بازیها با راه انداختن سیستم پاداش و دادن امتیاز به بازیکن، مدام کاری میکنند که او در بازی راغب به پیشرفت بیشتر شود. این امتیازها هم به صورت متنوع و مرحله به مرحله داده میشوند تا بازیکنها مدام تشنه این بشوند که ببینند در مرحله بعد برایشان چه خبر است. حالا این وسط اگر کسی هم عجول باشد و نخواهد که به طور معمول وقت زیادی برای گذراندن همه مراحل بازی بگذارد و بخواهد سریعتر به پاداشها دست پیدا کند، موضوع خرید و فروش اکانت اتفاق میافتد. در نتیجه آنهایی که بازی کردهاند و وقت خودشان را گذاشتهاند بعد از اینکه به هر دلیلی از ادامه بازی منصرف میشوند و میخواهند آن را کنار بگذارند، اقدام به فروش آن میکنند. بنابراین این جا یک بازار و یک کاسبی شکل میگیرد.
حواستان باشد که خشونتورزی برایتان عادی میشود
نکته دیگر اینکه در بازیهای آنلاین به جز بازیهای ورزشی، عمده بازیهایی که به صورت جمعی انجام و فراگیر میشوند، در آنها خشونت به طور مشخصی اتفاق میافتد. یعنی افراد برای رسیدن به مراحل بالاتر به کنار زدن دیگران و کشتار بقیه میپردازند. مثلا در بازی کلشآفکلنز که در ایران یکی از محبوبترین بازیهای آنلاین است و بازار خرید و فروش اکانتهایش از همه داغتر است، دیگر حفظ جان سربازان از اهمیتی برخوردار نیست و بازیکن در قامت رئیسی بزرگ که قدرت دست اوست، تلاش میکند به هر قیمتی به جاهطلبیهای خودش ادامه دهد. پس برای کسب امتیاز ، هر کسی ممکن است این وسط قربانی شود. همچنین برای تصرف دهکده دشمن،با خشونت به غارت منابع طرفهای مقابل خودش میپردازد در نتیجه وقتی این خشونتها تداوم پیدا میکنند و شما در چنین حالتی به امتیاز می رسید و پولدار می شوید، این کار می تواند به تدریج به یک تفکر بین نوجوانان و جوانان تبدیل شود. یعنی این که برای رسیدن به جاهطلبی و قدرت مد نظر خودتان هر فردی را که سر راهتان میبینید از بین ببرید اگر میخواهید به موفقیت مد نظر در این بازی برسید.
سودجویان در کمین افراد معتاد به این بازیها
در بسیاری از همین بازیهای اینترنتی تنها موضوع خرید و فروش خود اکانت درمیان نیست. در خود فرایند بازی هم شما برای پیشرفت و سبقت گرفتن از دیگران میتوانید پول بیشتری بگذارید و با خرید سکه امتیاز سریعتری بگیرید و به مراحل بالاتر برسید. مثلا در کلشآفکلنز، معامله جِم یا همان الماس خودش بازار داغ دیگری دارد. با اینکه خود بازی رایگان به نظر میرسد و هر مرحله آن با وقت گذاشتن میتواند قفلش باز شود و پیشرفت اتفاق بیفتد اما تب بالای هر چه جلوتر افتادن از اطرافیان باعث میشود افراد شروع به پول خرج کردن در خود فرایند بازی کنند. در واقع وقتی شما بازی را شروع میکنید از یک جایی به بعد بازی به شما میگوید اگر میخواهید قوی باشید و قدرت لازم را برای ادامه دادن داشته باشید، باید پول خرج کنید. بازیکنان در این بازی برای ساخت ساختمانهای خود در بازی هم نیاز به منابع دارند اما از آنجا که خیلی وقتها حوصله غارت کردن ندارند، باید با جِم نیاز خودشان را به منابع جدید رفع کنند؛ اتفاقی که باعث شده طرفداران بازی کلش، نسبت به خرید جِم هم علاقه نشان بدهند. در همین حال دوباره پای دلالها به موضوع باز میشود. مثلا هماکنون در بازار، جِم در جعبههای ۲۸ هزارتایی به قیمت ۷۴۵ هزارتومان به فروش میرسد. در این بازار جعبههای ۱۴ هزارتایی ۳۷۵ هزارتومان، هزار تایی ۲۶۵ هزارتومان و بالاخره یک جعبه جم ۵۰۰ تایی ۱۷ هزار و ۹۰۰ تومان قیمت دارد. همین موضوع میتواند خودش شکلی از خروج ارز باشد که به واسطه اعتیاد جوانان به بازی ایجاد شده است و سودش به جیب سودجویان میرود.