شفقنا- در شبکههای اجتماعی فیلمی دست به دست شد که فردی به نام تبریزیان که از اساتید مشهور طب سنتی است و لباس روحانیت بر تن دارد کتاب پزشکی «هاریسون» را آتش زده تا به گفته خود با «طب شیمیایی» مبارزه کند. این اقدام تبریزیان با واکنش های منفی از سوی حوزه های علمیه وزارت بهداشت و چهره ها و روحانیون مواجه شد.
حوزه علمیه: اینگونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد
مرکز مدیریت حوزههای علمیه با صدور بیانیهای ضمن اعلام انزجاز در آتش زدن کتاب علمی به نام طب هاریسون، آن را محکوم کرده و بیان داشت: اینگونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد.
متن بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حوزههای علمیه و بزرگان آن با تأکید بر جایگاه علم و اندیشه و نقد عالمانه، حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرّض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته است ناروا میدانند و حوزههای علمیه و بزرگان آن و شورای عالی و مدیریت حوزههای علمیه آن را محکوم میکنند، آشکار است که اینگونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد.
اسلام عزیز، روحانیت معظم، حوزه علمیه و بزرگان آن در طول تاریخ همواره پرچمدار و مشوق رشد و شکوفایی علمی در همه قلمروها و در بسیاری از این زمینهها به ویژه در زمینه بهداشت و پزشکی پیشگام بودهاند و این سنت دیرپا همچنان ادامه دارد.
انتظار میرود دستگاههای ذیربط در این زمینه اقدام لازم به عمل آوردند.
امید است پیشرفتهای علمی ایران و رشد مراکز علمی و دانشگاهها،که در پرتو انقلاب اسلامی رشد چشمگیر داشته است، استمرار و ارتقاء یابد.
رییس کل سازمان نظام پزشکی: از علمای حوزه های دینی میخواهم اجازه اشاعه این خرافات را بیش از این ندهند
ظفرقندی رییس کل سازمان نظام پزشکی بیان کرد: در این ایام شاهد صحنه نمایش آتشزدن یکی از کتب مرجع پزشکی توسط فردی با کسوت ولباس روحانیت بودیم. اگرچه در تاریخ ملل، جهل مقدس هماره قربانیان بیشماری را به کام مرگ و نابودی کشیده است ولی در دنیای امروز وجود چنین نگرش ورفتاری نشانهای از غلبه شعار بر شعور و موجب عواقب وخساراتی جبران ناپذیر برای مردم و بیماران خواهد شد.
تصور انعکاس چنین صحنهای در داخل و خارج از کشور ودر بین مردم وجوانان وعالمان، مقارن تصور جهل مقدس وخانمانسوز داعشیان و کتابسوزی جاهلانی است که در دنیای توهم وخرافات خویش غرق شدهاند.
تاسف ورنج ما از این رفتارهای موهن در واقع فقط بخاطر آتشزدن یک کتاب نیست، تاسف بخاطر تبعات خطیری است که ترویج این تفکر بر سلامت و زندگی مردم به همراه خواهد داشت ورنجی است که بخاطر آتشکشیدن باورهای مردم و جوانان در دنیای علم باید تحمل کنیم.
اینجانب به حکم وظیفه قانونی، علمی، دینی و ضرورت حمایت وصیانت از حقوق بیماران، ضمن طرح شکایت از طریق مراجع قانونی وقضایی از مسئولین محترم وزارت بهداشت ودرمان میخواهم به وظیفه قانونی خود در مقابل این فجایع انسانی وعلمی عمل کنند و نیز از علمای بزرگوار حوزه هایدینی نیز میخواهم اجازه اشاعه این خرافات را بیش از این ندهند و به داد باورهای مردم وجوانان برسند.
وزارت بهداشت: این اتفاق نادر و عجیبی نیست و در حال تبدیل شدن به رویه و قاعدهای است
معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستار موضعگیری قاطع مراجع دینی، دانشگاهی و قضایی در برابر اقدام «سخیف و جاهلانه کتابسوزی توسط فردی به نام تبریزیان» شد.
علیرضا رییسی روز جمعه درباره اقدام فردی به نام تبریزیان مبنی بر سوزاندن یکی از کتابهای مرجع پزشکی بیان کرد: از داستان کتابسوزان اسکندر و یونانیان و اقوام جاهل و مغول تا جشنهای واقعی و مستند کتابسوزان نازیها و عید کتابسوزی کسروی در یکم دی ماه هر سال حکایتهای بسیار شنیده و خواندهایم، اما اکنون و مقارن با عید کتابسوزان پیروان کسروی در مراسمی آئینی با فیلم و تصویر فردی به نام تبریزیان که پیروانش او را آیت الله میخوانند و تحت عنوان طب اسلامی تجارتخانهای برپا کرده است به خود جرات داده و کتاب «اصول طب هاریسون» از کتب مرجع پزشکی را به آتش میکشد.
معاون بهداشت وزارت بهداشت گفت: آنچه مایه تاسف است فقط خالی بودن دست این گروه جاهل و پرمدعا از نقد علمی نیست، بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمی، فرهنگی، دینی و قضایی در برابر چنین رفتارهای نابهنجار به نام اسلام و ایران است.
وی افزود: به نظر میرسد که این اتفاق نادر و عجیبی نیست و در حال تبدیل شدن به رویه و قاعدهای است که به اشکال مختلف شاهد تکرار آن بودهایم.
رییسی بیان کرد: از دخالت جاهلانه در درمان صدها بیمار مبتلا به سرطان و بیماریهای مزمن تا توصیه به خوردن نمک در هنگامه پویش ملی کنترل فشار خون از تریبون صدا و سیما، خط نفوذی برای به تاراج بردن ایمان و اعتماد آحاد ملت مسلمان ایران و ضربه زدن به شأن و جایگاه روحانیت شکل گرفته است.
وی اظهار کرد: در این برهه وظیفه خود میدانیم که به کلیه مراجع دینی، دانشگاهی و قضایی هشدار داده شود که در برابر این چنین اقدامات سخیف و جاهلانهای بایستند و واکنشی در خور از خود نشان دهند.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست!
کیانوش جهانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت نیز در این رابطه در توییتر خود نوشت: جاهلی به نام عباس تبریزیان به شیوه اسلام اموی خود، قتیبه بن سهل باهلی و امثال محمود غزنوی، قوم مغول و تاتار، احمد کسروی و دیگر قشریون و داعشیان تاریخ، درسنامه هاریسون را آتش زده است. غافل از آنکه حتی در قیاس با آن اسطورههای بلاهت نیز: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست.
رسول جعفریان: شرمآور است
حجتالاسلام رسول جعفریان استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام درباره این اقدام افراطی و زشت در کانال تلگرامی خود نوشت:
اقدام شرمآور یک روحانی مروّج طب سنتی به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانش دوستی، در هیچ سطحی، آن را نمیپذیرد. متأسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافتههای خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کردهاند، استفاده میکند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.
روشن است که طب سنتی به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی میتواند مطرح و توصیههای آن پس از بررسیهای علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعاً در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مُشمئز کننده همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچگاه در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی و این شخص با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش در محاکم مربوط محکوم هم شده است. مسلماً وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال میکنند.
درباره دادن لقب آیتالله به ایشان باید عرض کنم، متأسفانه در قم زمینهای وجود دارد که کسانی از سوی خود یا نزدیکانشان، لقب آیتالله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنین لقبی، هیچ رسمیتی نداشته و نشان دهنده هیچ مقام و منصب علمی و غیر علمی نیست.
باید عرض کنم یکی از افتخارات ایران در چند دهه اخیر، در مراکز علمی و پزشکی، توسعه پزشکی مدرن است، امری که سبب شده ست تا ایران در منطقه خاورمیانه، یک قطب مهم پزشکی باشد. این راهی است که دولتهای پس از انقلاب، به شدت از آن حمایت کرده و ایران اسلامی از این زاویه، کشوری سرافزار است. بنابراین، نباید این قبیل رفتارهای زشت و شرمآور را در مقابل آن همه تلاش و گسترش علم پزشکی نوین قرار داد، هر چند، نهادهای مربوطه، در تمام سطوح، میباید با اقدامات دقیق نظارتی خود، شائبه اعتنای به این قبیل رفتارهای نادرست را از میان ببرند، کاری که جز با توسعه مراکز علمی و ترویج دانش میان مردم، امکان نخواهد داشت.
ابوالفضل فاتح: آتش زدن کتاب هاریسون تنها یک نمونه است
در پی آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون، ابوالفضل فاتح نوشت:
بسمه تعالی
کتاب پزشکی هاریسون، از مقدسات نیست اما آتش زدن آن عمق جهل و کینه نسبت به علوم جدید را نشان می دهد. تاسف آورتر آنکه این آتش سوزی در لباس تبلیغ دین و با سودجویی از اذکار دینی صورت می پذیرد. این نمونه ای از جهلی است که روز به روز در جامعه ما گویی مقدس تر می شود. جهل مقدسی که در سایه ی دور شدن از معیارهای اخلاقی و علمی در حال رونق و اگر بتواند در جستجوی مسلط شدن بر نظام هنجاری ماست به ویژه آن که متاسفانه برخی محافل و رسانه های شناخته شده نیز به این جهل دامن می زنند. این رخداد تلخ و هشدار دهنده تنها نمونه ای از بسیاری از نمونه هاست که در این سوی و آن سوی جاری است اما هنوز آتش و دودش به چشم ها نیامده است. ای کاش جدی و جدی تر گرفته شود تا ان شاء الله نقطه ی پایانی بر این نوع جهل فروشی ها و افراط ها و کینه ها و بی مسئولیتی ها و عقب ماندگی ها باشد. حاشا که بر دامن ملت متمدن و متدین ایران، این لکه های سیاه و شرم آور تحمل شود.
انجمن علمی طب سنتی ایران: هر دو نهاد حوزه و دانشگاه از این رفتار جاهلانه نگرانی عمیق دارند
آقای عباس تبریزیان که خود را پدر طب اسلامی معرفی می کند سال هاست با راه اندازی جریانی التقاطی و با سوء استفاده از اعتقادات و باورهای دینی مردم علاوه بر ایجاد انحراف در طب روشمند سنتی و اخلال در عملکرد نظام سلامت، اسباب بدبینی برخی مردم و فرهیختگان جامعه را نسبت به آموزه های دینی فراهم کرده است.
علیرغم تذکر برخی مراجع عظام و تعدادی از بزرگان حوزه علمیه و با وجود آشکار شدن تخلفات متعدد و تشکیل پرونده های قضایی و محکومیت ایشان توسط دادگاه ویژه روحانیت، مع الاسف این جریان سودجو و آسیب رسان به سرمایه اجتماعی، همچنان ادامه حیات داده است.
بازخوردهای اجتماعی این اقدام نابخردانه و افراطی آقای تبریزیان در سوزاندن یک کتاب معتبر علمی نشان می دهد که هر دو نهاد حوزه و دانشگاه از این رفتار جاهلانه نگرانی عمیق دارند. اهتمام اسلام و آموزه های اصیل آن به مقوله علم و کتاب، امری است بدیهی و هیچ عالم دانشگاهی با هیچ مدلی از کتاب سوزی و تقابل خشن با اندیشه ها و تجارب بشری میانه ای ندارد.
اقدام مشمئزکننده کتاب سوزی به بهانه تقابل با سوزاندن کتاب قانون ابن سینا در غرب، در حالی مطرح می شود که ایشان اعتقادی به طب سنتی ایرانی ندارد و به کرات و در اظهارنظرهای رسمی و صریح خود ابن سینا را فردی بی دین که درمان بیماری ها با حرام را تجویز می کند ،معرفی کرده و طب سینایی را همان طب غربی می داند! لذا انجام اینگونه اقدامات سخیف و ریاکارانه، شائبه «نفوذ»، در لباس دین و استفاده ابزاری برای تخریب دین را به ذهن متبادر می سازد.
انجمن علمی طب سنتی ایران به نمایندگی از جریان دانشگاهی طب سنتی ایرانی ، اعلام می دارد که به دلیل اقبال جهانی و ملی و نیاز آحاد مردم و جامعه به خدمات صحیح و تأیید شده طب سنتی و مکمل، هرگونه بی توجهی به توسعه منطقی، روشمند و ادغام یافته طب سنتی، راه را برای رشد این گونه افراطی گری ها هموار می سازد. لذا از مرجعیت دینی، نهاد حوزه علمیه، دستگاه قضایی و دست اندرکاران نظام سلامت کشور انتظار دارد ضمن تبیین مواضع خود در قبال جریان انحرافی، اقدام لازم برای برخورد با این گونه اعمال نابخردانه و سخیف را معمول دارند.
محسن اسماعیلی: هیچ نادان فرومایه ای نمی توانست بهتر از این به بدنام سازی ایران و اسلام هراسی کمک کند
واکنش محسن اسماعیلی عضو مجلس خبرگان رهبری به ماجرای آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون:
پژوهشگر تاریخ: وضعیت سیاسی اقتصادی جامعه شرایط را برای همه نوع افراطیگری فراهم کرده است
مسعود فروزنده – پژوهشگر تاریخ – نیز به بهانهی ماجرای آتش زدن کتاب طب هاریسون نوشت: این جمعه هم خبر تکان دهندهای دست به دست شد و با خبر شدیم یک روحانی که خود را آیت الله میخواند در مراسمی با حضور شماری از دوستدارانش کتاب اصول طب هاریسون را به آتش افکند و همچون یک گردهمایی رسمی از پایان طب شیمیایی خبر داد. گویی در کسوت پیشوای یک جماعت و حزب سخن میگفت و دیگرانش تحسین کنان صلوات فرستادند.
جدا از اینکه اهل حوزه و قلم به باد انتقادش گرفتند جا دارد به نقد و تحلیل چنین رفتارهایی پرداخت که چگونه میشود چنین پدیدههایی رشد میکنند و هوادار مییابند و دکان و دستگاهی بر پا میسازند. این کلیپ هرچند زشت و قبیح است ولی به نوعی در قالب دفاع از سنت گرایی و غرب ستیزی تعریف میشود و متاسفانه ایران ستیزان بهره برداری حداکثری خواهند کرد. در سوی مقابل هم کلیپهای ناصواب ساخته میشود و تاریخ و فرهنگ و سنت را یکسره کوبیده میشود.
در چارچوب نظریه رخدادها و روندها، پدیدههای رادیکال از این دست به فرصت و شرایط نیاز دارند تا ظهور کنند. وضعیت سیاسی اقتصادی جامعه این شرایط را برای همه نوع افراطیگری فراهم کرده است. بستر این رفتارها را میتوان تضاد سیاسی ایران و غرب در شرایط کنونی دانست. مشابه این رفتار را بارها در چند سال اخیر در کلیپهای صوتی تصویری شنیده و دیدهایم. یکی ادعا میکند تمام علوم انسانی غرب زاییده توهم و استعمار و صهیونیسم است، دیگری از تبدیل کاخ سفید به حسینیه خبر میدهد و … . در نقطهی مقابل هم افراطیونی هستند که همهی دستاوردها را نادیده میگیرند و اساس دین و سنت را به باد فحش ناسزا میگیرند.
بنیانگذاران و پیشگامان طب سنتی ما هرگز به روشهای سلبی نظیر کتابسوزی رو نیاوردند
احسان رضایی هم در یادداشتی نوشته است: به عنوان یک تاریخنگار علم پزشکی در ایران که کتاب و مقالاتی در این باره تألیف کرده، لازم میدانم چند نکته را یادآور شوم:
اول اینکه هیچ شکی نیست که دانش پزشکی و هر دانش دیگری، نیاز به نقد و شک به یافتههای موجود دارد. خود مولفان کتاب هاریسون هر چند سال ویرایش جدیدی از این کتاب منتشر میکنند که بسیاری از مطالب آن با ویراست قبلی تفاوت دارد «بیستمین ویرایش این کتاب برای ۲۰۱۸ است). از طرف دیگر توجه به طب سنتی و پیدا کردن نکات مفیدی از دل آن هم یکی از روشهای پیشرفت علم جدید است که تبدیل به رویکردی جهانی شده و سال ۲۰۱۶ نوبل پزشکی را به طب سنتی چین دادند.
دوم اینکه آنچه با نام طب سنتی ایران میشناسیم، محصول دانش ملل مختلف از جمله طب یونانی، هندی و ایران باستان است. بنیانگذاران و پیشگامان طب سنتی ما هرگز به روشهای سلبی نظیر کتابسوزی رو نیاوردند، بلکه موج ترجمه علوم مختلف از جمله در طب در قرن سوم باعث رونق دانش مسلمین (و بعد هم دانش بشری) بود. خودتان میتوانید امتحان کنید.
سوم اینکه در بسیاری از کتابهای طب سنتی ما هم اشتباهات فاحش هست و اگر پیشینیان ما هم با منطق این شخص هر کتابی را که دارای اشکال میدانستند میسوزانند، امروز اصلاً چیزی به اسم طب سنتی در اختیار ما نبود.
مهدی سلیمانیه: مسأله «فقط» دفاع از علم نیست
فردی حوزوی در قم، کتابی از کتابهای درسی پزشکی را در اعتراضی نمادین به پزشکی جدید و دفاع از آنچه طب سنتی/دینی میخواند آتش میزند. تصاویرش پخش میشوند. موضعگیریها و محکومیتها به سرعت آغاز میشود: از حوزویان ِ مشغول تحقیق و تدریس در دانشگاه تا حوزویان ِ مشغول تحصیل در حوزه. کار در کوتاهترین زمان به بالاترین سطح حوزه میرسد و مدیر حوزه علمیه قم هم به فاصلهی چندین ساعت و با شدیدترین لحن، بیانیهی محکومیت صادر میکنند. آنها فراتر از مرزهای صنفی روحانیت، با فرد آتشزننده حوزوی، مرزبندی میکنند. صد البته که این واکنش، واکنشی عقلانی و منطقی و برای اهل دانایی، دلگرمکننده است. اما ماجرا از منظر جامعهشناسی فقط این نیست..
بیایید فرض کنیم که کسی چنین کاری را با کتابی از کتابهای علومانسانی یا علوماجتماعی متعارف یا هنر انجام دادهبود. فرض کنیم کتابی مرجع علمی از یکی از جامعهشناسان مشهور غربی (مثلاً “اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری” ماکس وبر) یا تاریخ هنر گاردنر یا اثر جامعهشناسی ایرانی (تشیع علوی، تشیع صفوی علی شریعتی) یا مورخی اروپایی را سوزاندهبود. به نظرتان میزان و شدت و سرعت محکومیتهای حوزه و حوزویان چگونه بود؟ آیا واکنش به توهین به ساحت علم، همینقدر شبیه و شدید بود؟
در جامعهشناسی، مفهومی است با عنوان “آزمایشهای نقضکننده”. منظور از آزمایش نقضکننده، موقعیتی است که در آن، با شکستن هنجارها و باید و نبایدهای یک موقعیت اجتماعی، میزان شدت و قدرت این هنجارها فهمیده میشوند. فرض کنیم که در یک چهار راه، در ساعت شلوغی، از چراغ قرمزی عبور کنیم و این عمل را در نقاط مختلف شهر، شهرهای مختلف و کشورهای مختلف انجام دهیم و ببینیم واکنش افراد جامعه به این هنجارشکنی(؟) چیست؟ خود این تفاوتها، دادههایی ارزشمند را از این موقعیتهای متفاوت به ما خواهند داد.
حالا، اگر این موقعیت را به عنوان یک موقعیت ِ “شبه” آزمایش نقضکننده تصور کنیم، حدس من این است که سوزاندن مهمترین کتابهای علومانسانی و اجتماعی هم چنین واکنشی را در نهاد رسمی حوزه و بسیاری (نه تمام) حوزویان، برنمیانگیخت. چرا؟ اگر این فرض و حدس صحیح باشد، آنوقت شاید بتوان گزارههایی مانند اینها را در تحلیلش به عنوان فرض مطرح کرد:
۱- پزشکی در ایران تبدیل به یک “میدان” قوی شدهاست: انباشتی از سرمایههای اجتماعی، مالی و اقتصادی و سرمایههای نمادین. هرگونه تعرضی به این میدان، بیپاسخ نمیماند. حتی دیگرانی که خارج از این میدان و در میدان دیگری چون «دین» قرار دارند نیز این حمله را تحمل نمیکنند.
۲-در دفاع جانانهی نهاد دین از نهاد پزشکی، باید به مناسبات عینی و روزمره و انضمامی این دو نهاد هم توجه کرد؛ نیازمندیهای کنشگران میدان دین به نهاد پزشکی و به تبع آن، احساس مثبت و دِین و محبت به پزشکان. معمولاً یکی از نزدیکترین اشخاص به حوزویان ردهبالا و مراجع، پزشکان معتمد آنها هستند و در تعاملات آنان، تقریباً شیوهای از تعامل افقی و نه از بالا به پایین یا حتی به سمت پذیرش اقتدار پزشک مشاهده میشود.
۳- تعاملات گسترده نهاد حوزه و نهاد پزشکی: بارها شنیدهام و دیدهام که چگونه فرزندان ائمه جمعه و روحانیون رده بالا، به صورتی معنادار با پزشکان ازدواج میکنند. گونهای تبادل ِ سرمایهها. همینطور بارها شنیده و دیدهام که چگونه برخی اظهارنظرهای دینی و مواضع سیاسی برخی حوزویان ردهبالا، با مشاوره یا همفکری یا درخواستهای رسمی و غیررسمی پزشکان معتمد، شکل گرفته و صادر شدهاست
به عنوان مصداق، در پژوهشی که حدود پنجسال قبل روی ابعاد استفتائات پنج نفر از مراجع انجام دادم، یکی از نتایج، پذیرش محسوس اقتدار نهاد پزشکی و واگذاری مشروعیت تصمیمگیری در برخی موارد به این نهاد مدرن بود (از تشخیص وجوب روزه گرفتن یا حرام بودن آن به دلایل پزشکی تا موارد متعدد دیگر).
تقریباً هیچکدام از این موارد، در نسبت نهاد حوزه و کنشگران حوزوی با “علم” انسانی و اجتماعی در ایران وجود ندارد. این چنین است که از منظر جامعهشناسی، منطق موضعگیری شدید و سریع نهاد حوزه و طیف گستردهای از حوزویان به کتابسوزی پزشکی فهم میشود؛ به همین دلیل است که سوزاندن کتاب «علمی» ماکس وبر و شریعتی و گاردنر، بیانیهی سریع و شدید حوزه علمیه را در پی نخواهد داشت. مسأله «فقط» دفاع از علم نیست.
مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی تهران عنوان کرد: لزوم برخورد قاطع قضایی با فرد مزبور
حجتالاسلاموالمسلمین میرمجید سیدقریشی مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی تهران در پیامی، ضمن تبری روحانیت و حوزههای علمیه از عمل شنیع فردی معلومالحال در به آتش کشیدن کتاب پزشکی، خواهان برخورد قاطع قضایی با فرد مزبور شد.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی بیان کرد: در روزهای اخیر اقدام فردی معلومالحال در سوزاندن کتاب پزشکی که نشانهای از نادانی، علم ناشناسی و ناآگاهی به معارف دینی و اسلامی فرد مزبور است، موجب تکدر خاطر اساتید، محققان، دانشگاهیان و حوزویان شده است.
روحانیت اصیل خود را پیرو پیامبری میداند که در یادگیری علوم و کسب دانش، نهتنها به بعد مسافت التزامی ندارد «اطلبواالعلم ولوبالصین» بلکه برای کسب حکمت، حتی مرام و مسلک صاحب عقیده را مانعی برای دریافت حکمت نمیداند «خذوا الحکمه ولومن المشرکین» و هموست که برای مداوا از پزشکان یهودی و غیرمسلمان کمک میگیرد.
در طول تاریخ، اختلاف آرا در میان دانشمندان و محققان، امری معمول و موجب رشد و ترقی دانش بوده وتضارب آرا به همراه احترام، نشانه فرهیختگی و بلوغ فکری صاحبان اندیشه است؛ اما همگان بر این باوریم که بیاحترامی و هتاکی، نشانه سفاهت و تزلزل عقلی است و راه اثبات حق، ارائه استدلال عقلی و علمی معتبراست نه معرکهگیری در میان عوام و خود را مضحکه عام و خاص نمودن.
از مسئولین محترم قضایی کشور انتظار داریم، در عمل به وظایف قانونی خود، رفتار غیرمعمول و شنیع این فرد – که مسبوق به سابقه است و بارها از سوی علما و مسئولین حوزههای علمیه مورد توبیخ قرارگرفته است- را مورد پیگرد قرار دهند تا دامان روحانیت اصیل و حوزههای علمیه از چنین افراد و رفتارهایی منزه بماند.
از خدا جوییم توفیق ادب/ بیادب محروم گشت از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد
لازم به ذکر است:
اصول طب داخلی هاریسون یکی از کتابهای درسی شناختهشده در زمینه طب داخلی است. چاپ اول این کتاب در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و ویرایش هجدهم آن در سال ۲۰۱۱ منتشر گردید. اگرچه این کتاب موضوعات فراوانی را از عصبشناسی گرفته تا بیماریهای عفونی شامل میشود اما به طور ویژه بیشتر مباحث طب داخلی آن مورد توجه قرار میگیرد. طب داخلی هاریسون به عنوان منبعی معتبر به عنوان یکی از کتابهای اصلی متخصصان داخلی به شمار میآید.
∎
نظر شما