تحقیقات اخیر نشان میدهد که داشتن رابطه جنسی کمتر میتواند به یائسگی زودرس منتهی شود. محققان دریافته اند که احتمال وقوع یائسگی زودرس در زنانی که به گزارش خودشان در مقیاس هفتگی فعالیت جنسی داشتند نسبت به زنانی که کمتر از یک بار در ماه چنین رابطهای را تجربه میکردند، ۲۸ درصد کمتر است. به همین ترتیب، زنانی که به صورت ماهیانه رابطه جنسی داشتند در مقایسه با زنانی که کمتر از یک بار در ماه رابطه جنسی برقرار میکردند ۱۹ درصد کمتر با یائسگی زودرس مواجه میشدند.
در حالی که در مطالعه اخیر، محققان به سراغ دلیل این رابطه نرفته اند، اما رهبر گروه گفته است که تحریکات فیزیکی در حین رابطه جنسی میتواند سیگنالی به بدن باشد که از احتمال و امکان بارداری خبر داده و بدین ترتیب بدن را به جهتی مخالف یائسگی ببرد. اما برای زنانی که در میانسالی رابطه جنسی مرتب و چندانی ندارند، یائسگی زودرس میتواند بیشتر بیولوژیکی باشد. «اگر قرار نباشد تولید مثل کنید دلیلی برای تخمک گذاری وجود ندارد- بهتر است آن انرژی را در جایی دیگر مصرف کنید».
در حین تخمک گذاری، امکان ابتلای زنان به بیماری بسیار بیشتر است، زیرا سیستم ایمنی بدن در شرایط خوبی قرار ندارد. اگر بارداری به دلیل نداشتن رابطه جنسی غیرمحتمل باشد، این بدان معناست که اختصاص انرژی برای تخمک گذاری برای بدن به هیچ عنوان منطقی و مقرون به صرفه نیست. تحقیقات صورت گرفته «فرضیه مادربزرگ» را تایید میکند، فرضیهای که میگوید یائسگی در اصل برای کاهش «کشمکش تولید مثلی» بین نسلهای متفاوت از زنان و به منظور اطمینان از زنده ماندن و رشد نوهها به وجود آمده است. «شاید یک تعادل انرژیک بیولوژیکی بین اختصاص انرژی به تخمک گذاری و اختصاص انرژی به جایی دیگر- مانند فعال باقی ماندن با مراقبت از نوه ها- وجود داشته باشد».
در این مطالعه از نزدیک به ۳٫۰۰۰ زن استفاده شده که متوسط سن آنها ۴۵ سال در زمان شروع تحقیق در سال ۱۹۹۶بوده است، زنانی که هر کدام به طور متوسط دو فرزند داشته و اغلب متاهل بوده یا با شریک جنسی خود زندگی میکردند. حدود ۴۵ درصد از این زنان به شکل طبیعی در سن ۵۲ سالگی یائسگی را تجربه کردند. لازم به ذکر است که مصاحبه با این زنان در طول مدت ۱۰ سال صورت گرفته بود. در شروع تحقیق، هیچ یک از زنان وارد دوران یائسگی نشده بود، اما ۴۶ درصد از آنان در مراحل اولیه در آستانه-یائسگی بوده (شروع تجربه نشانههای یائسگی مانند قاعدگیهای نامنظم و گُر گرفتگی) و ۵۴ درصدشان نیز در مرحله پیش-یائسگی (داشتن دورههای قائدگی منظم و نداشتن نشانههای در آستانه-یائسگی یا یائسگی) قرار داشتند.
در بررسی هایشان، تیم تحقیق فاکتورهایی مانند سطح استروژن، آموزش، نمایه توده بدنی، نژاد، مصرف دخانیات و زمان اولین تجربه قاعدگی را در این زنان نادیده گرفتند. رابطه جنسی نیز تنها به دخول محدود نشده و دیگر انواع رابطه جنسی را نیز شامل میشد. در این تحقیق به این موضوع نیز پرداخته شد که آیا زندگی کردن با شریک جنسی مذکر میتواند تاثیری بر یائسگی داشته باشد یا خیر، زیرا در این زمینه یک نظریه وجود دارد که قرار گرفتن مداوم در معرض فرومونهای مردانه (بوی بدن مرد) در نتیجه زندگی کردن با مردان باعث عقب افتادن یائسگی میشود.
با این وجود، این تحقیق نتوانست ارتباطی بین این دو بیابد. این اولین باری است که مطالعات رابطهای بین دفعات رابطه جنسی و شروع یائسگی را شناسایی میکند. هدف بعدی تیم تحقیقاتی سعی در تکرار این یافتهها در دیگر گروههای جمعیتی است، جمع آوری دادهها در مورد رابطه جنسی و یائسگی بسیار دشوار است. برای زنانی که میخواهند نشانههای اولیه یائسگی مانند گُر گرفتگی- که در سالهای اولیه پیش از یائسگی بسیار رخ داده و آزار دهنده است- را عقب بیندازند، داشتن رابطه جنسی بیشتر اگر مفید نباشد مضر نیز نخواهد بود.
در حالی که در مطالعه اخیر، محققان به سراغ دلیل این رابطه نرفته اند، اما رهبر گروه گفته است که تحریکات فیزیکی در حین رابطه جنسی میتواند سیگنالی به بدن باشد که از احتمال و امکان بارداری خبر داده و بدین ترتیب بدن را به جهتی مخالف یائسگی ببرد. اما برای زنانی که در میانسالی رابطه جنسی مرتب و چندانی ندارند، یائسگی زودرس میتواند بیشتر بیولوژیکی باشد. «اگر قرار نباشد تولید مثل کنید دلیلی برای تخمک گذاری وجود ندارد- بهتر است آن انرژی را در جایی دیگر مصرف کنید».
در حین تخمک گذاری، امکان ابتلای زنان به بیماری بسیار بیشتر است، زیرا سیستم ایمنی بدن در شرایط خوبی قرار ندارد. اگر بارداری به دلیل نداشتن رابطه جنسی غیرمحتمل باشد، این بدان معناست که اختصاص انرژی برای تخمک گذاری برای بدن به هیچ عنوان منطقی و مقرون به صرفه نیست. تحقیقات صورت گرفته «فرضیه مادربزرگ» را تایید میکند، فرضیهای که میگوید یائسگی در اصل برای کاهش «کشمکش تولید مثلی» بین نسلهای متفاوت از زنان و به منظور اطمینان از زنده ماندن و رشد نوهها به وجود آمده است. «شاید یک تعادل انرژیک بیولوژیکی بین اختصاص انرژی به تخمک گذاری و اختصاص انرژی به جایی دیگر- مانند فعال باقی ماندن با مراقبت از نوه ها- وجود داشته باشد».
در این مطالعه از نزدیک به ۳٫۰۰۰ زن استفاده شده که متوسط سن آنها ۴۵ سال در زمان شروع تحقیق در سال ۱۹۹۶بوده است، زنانی که هر کدام به طور متوسط دو فرزند داشته و اغلب متاهل بوده یا با شریک جنسی خود زندگی میکردند. حدود ۴۵ درصد از این زنان به شکل طبیعی در سن ۵۲ سالگی یائسگی را تجربه کردند. لازم به ذکر است که مصاحبه با این زنان در طول مدت ۱۰ سال صورت گرفته بود. در شروع تحقیق، هیچ یک از زنان وارد دوران یائسگی نشده بود، اما ۴۶ درصد از آنان در مراحل اولیه در آستانه-یائسگی بوده (شروع تجربه نشانههای یائسگی مانند قاعدگیهای نامنظم و گُر گرفتگی) و ۵۴ درصدشان نیز در مرحله پیش-یائسگی (داشتن دورههای قائدگی منظم و نداشتن نشانههای در آستانه-یائسگی یا یائسگی) قرار داشتند.
در بررسی هایشان، تیم تحقیق فاکتورهایی مانند سطح استروژن، آموزش، نمایه توده بدنی، نژاد، مصرف دخانیات و زمان اولین تجربه قاعدگی را در این زنان نادیده گرفتند. رابطه جنسی نیز تنها به دخول محدود نشده و دیگر انواع رابطه جنسی را نیز شامل میشد. در این تحقیق به این موضوع نیز پرداخته شد که آیا زندگی کردن با شریک جنسی مذکر میتواند تاثیری بر یائسگی داشته باشد یا خیر، زیرا در این زمینه یک نظریه وجود دارد که قرار گرفتن مداوم در معرض فرومونهای مردانه (بوی بدن مرد) در نتیجه زندگی کردن با مردان باعث عقب افتادن یائسگی میشود.
با این وجود، این تحقیق نتوانست ارتباطی بین این دو بیابد. این اولین باری است که مطالعات رابطهای بین دفعات رابطه جنسی و شروع یائسگی را شناسایی میکند. هدف بعدی تیم تحقیقاتی سعی در تکرار این یافتهها در دیگر گروههای جمعیتی است، جمع آوری دادهها در مورد رابطه جنسی و یائسگی بسیار دشوار است. برای زنانی که میخواهند نشانههای اولیه یائسگی مانند گُر گرفتگی- که در سالهای اولیه پیش از یائسگی بسیار رخ داده و آزار دهنده است- را عقب بیندازند، داشتن رابطه جنسی بیشتر اگر مفید نباشد مضر نیز نخواهد بود.
منبع: سیمرغ
∎
نظر شما