در ادامه به بیان یک راهکار و ذکری که میتواند دوای بسیاری از دردها، غمها و گرفتاریها باشد میپردازیم.
آیه ۱۵۲ سوره بقره در بیان ذکر میفرماید: (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ﴾. در حقیقت این آیه ارزشمند قرآن کریم در مقام بیان شاهدی از قرآن کریم است که اگر کسی به یاد خدا بود، خدا هم به یاد او است.
چگونه خداوند به یاد کسی میباشد؟
آیه ۱۵۲ سوره بقره در بیان ذکر میفرماید: (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ﴾. در حقیقت این آیه ارزشمند قرآن کریم در مقام بیان شاهدی از قرآن کریم است که اگر کسی به یاد خدا بود، خدا هم به یاد او است.
چگونه خداوند به یاد کسی میباشد؟
یاد خدا در دل بالاترین مصداق ذکر است:نام خدا بر لب و یاد خدا در دل از مصادیق ذکرند، منتها شهود قلبی از کاملترین مصادیق ذکر به شمار میرود؛ همان مشاهده حضور خداوند یاد خداوند است. پاداش آن یاد خدا این است که سوء و فحشا از او زدوده شد. یاد خدا باعث میشود که خدا به یاد انسان خواهد بود. خدا اگر به یاد انسان شد، معصیت به سراغ انسان نخواهد آمد، لذا خدای سبحان فرمود:ما سوء و فحشا و گناه را از او باز داشتیم و نگذاشتیم به سراغ او برود، معصیت که دشمن انسان است به سراغ کسی که متذکر خدا و حق باشد نمیرود.
یاد خدا انسان را از خطرات نجات میدهد
نجات از خطرات و بلایا از آثار یاد خدا میباشد. در سوره مبارکه صافات اثر دیگری که برای یاد خدا ذکر میکند این است که انسان را از خطر میرهاند، آیه ۱۴۳ و ۱۴۴ فرمود:﴿فَلَو لاَ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ٭ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ﴾؛ اگر صاحب حوت (این ذالنون (علیه السلام)) اگر یونس (علیه السلام) جزء مسبحین نبود، در بطن ماهی الی یوم القیامه میماند. این خطر را خدا از او دور داشت.
چون او اهل تسبیح بود از این خطر نجات پیدا کرد، وقتی هم که خدای سبحان ذکر یونس (علیه السلام) را نقل میکند، میبیینم در حدّ یک تسبیح است، دیگر درخواستی در ذکر او نیست، عرض نکرد «خدایا مرا نجات بده!»، عرض کرد:﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾، این ذکر او را از خطر نجات داد.
ذکر یونسیّه
هر خطر و غم و اندوهی با ذکر یونسیّه برطرف میشود
﴿وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَن لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾، آنگاه فرمود:﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ﴾، برای اینکه تثبیت کند این مسئله کلی است و اختصاصی به أنبیا ندارد، منتها مرحله بالایش برای أنبیا است وگرنه مراحل وسطی و نازله اش نصیب دیگران هم میشود، در ذیل آیه اصل کلی را ارائه داد و فرمود:﴿وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر انسان غمگینی به ذکر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینکه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف میکنیم. آنها هم که اهل راه هستند این ذکر یونسی را مجرَّب میدانند، میگویند:﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾، حالا یا ۴۰۰۰ بار است در روز یا کمتر، بیشتر، یا در حال سجده است یا غیر سجده اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر، ولی این اصل را قرآن کریم به ما ارائه داد و فرمود:این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص کام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات میدهیم:﴿وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر مؤمنی با ذکر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا میکند.
چنانچه در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند:تعجب میکنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمیبرند. از جمله اینها فرمودند::تعجب میکنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است، اما به این سخن پناه نمیبرد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده:"و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین " یعنی ما او را " حضرت یونس را به سبب این سخن " از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات میبخشیم. (الخصال، مرحوم صدوق، ص. ۲۱۸)
در حقیقت در این ذکر هم انسان اقرار میکند که الهی جز او نیست که بتواند چاره ساز باشد – هم اذعان دارد که حق تعالی منزه (سبحان) است و از او بد و شر صادر نمیگردد، پس گرفتاریها از کردهی خودمان است – هم امیدوار میشود که به رغم نادانی ها، جهالتها و گناهان، اگر رو به خدا کرد و از او خواست، او کریمانه استجابت کرده و نجاتش میدهد. همین فهم و باور، خودش باز شدن چشم برزخی است.
نظر شما