خبرگزاری تسنیم: تا بازگشت سردار دلها به خانه ساعاتی بیشتر باقی نمانده و مردم کرمان چه بیتابانه چشم انتظارند و برای در آغوش گرفتن پیکر سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در شهر کریمان لحظه شماری میکنند.
چگونه میتوان بغض فرو خورده مردم کرمان را فریاد زد و چگونه میتوان حال مردمی را گفت که چهار دیواری خانه این روزها برایشان از قفس تنگتر است و ترجیج میدهند در شهر بیهدف سرگردان باشند تا اینکه سر بالین بگذارند.
ساعتی در گلزار شهدای میان سنگ قبرها پرسه میزنند و ساعتی دیگر مقابل بیتالزهرا (س) روی زمین نشسته و آرام اشک میریزند.
داخل نمیروند؛ تو نیستی تا مقابل در به آنها لبخند بزنی.
دلشان تاب نمیآورد بیتالزهرا را با چشمی اشکبار ترک میکنند و به یکباره خود را مقابل حسینیه ثارالله میبینند؛ ساعتی در حسینیه همنوا با هیئتهای عزاداری به سر و سینه میزنند و مسیر رفته را باز میگردند و باز خود را در گلزار شهدا میبینند جای که قرار است فردا روز آرمگاه ابدی تو و یار دیرینهات باشد.
شهر این روزها حال و هوایی بس غریب دارد.
اجتماع هزاران نفری مردم در گلزار شهدا، برپایی موکبهای صلواتی در گوشه و کنار شهر ...
"من هم قاسم سلیمان هستم" متنی است که پشت ماشینها به چشم میخورد.
شهر سیاهپوش آمدنت شده است و دلها بیتاب حضورت هستند.
سردار دلها مردم کرمان مردم کرمان چشم انتظارند و برای در آغوش گرفتن پیکرت پاکت لحظه شماری میکنند.
سردار ندبهخوانان جمعه این هفته میهمان تو هستند و ندبه گلزار شهدای کرمان از آرامگاه ابدیت پخش زنده میشود و چگونه باور کنیم که ردای سرخ شهادت را در صبح صادق انتظار در جمعهای که گذشت بر تن کردی.
نظر شما