دکتر صلاحالدین هرسنی*البته محمد بنسلمان برای تحقق این تحولات یا همان انقلاب اجتماعی ، خود را مستظهر به همان همفکران خود در ریاض و برخی از محافل عربی میدید و در این پندار به سر میبرد که میتواند به خواسته همفکران خود و همچنین به خواسته جامعه عربستان جامه عمل بپوشاند.
با این حال هنگامی که در یک ساختار قبیلهای و سنتی دست به یک رشته اقدامات نوسازی زد، آنقدر در عزم خود جدی بود که بسیاری در ایران به طنز درباره برنامههای متحولانهاش گفته بودند او قطعا کتاب «چگونه ما، ما شدیم» یا کتاب «سنت و مدرنیسم» صادق زیباکلام را خوانده است.
حتی بسیاری در ایران برای این انقلاب اجتماعی محمد بنسلمان غبطه و افسوس میخوردند و خواندن این کتابهای زیباکلام را به مسوولان کشورمان سفارش میکردند و میگفتند که چرا ایران با توجه به سابقه دو انقلاب اجتماعی و تجربه مدرنیته، نباید چنین تحولات و تغییرات اجتماعی را تجربه کند؟ البته تلاش محمد بنسلمان در مدرن کردن جامعه قبیلهای و سنتزده عربستان تا میزانی قرین توفیق شد.
برای نمونه، او تحقق برنامههای متحولانهای نظیر تغییر قوانین رانندگی به نفع زنان، آزادی ورود زنان به ورزشگاهها، آزادیهای مشروط برای موسیقی، برابری حقوق زن و مرد، ایجاد باشگاه بوکس برای زنان در جده، فتوای مفتی سعودی برای خروج زنان از کشور بدون اجازه همسر و در نهایت تلاش برای مشق دموکراسی غربی در عربستان را در دستور کار قرار داد.
به این ترتیب بسیاری او را معمار اصلاحات در عربستان قرار دادند و از او به مصلح اجتماعی تعبیر کردهاند به گونهای که تمامی معابر و خیابانهای عربستان به تمثال او به عنوان معمار اصلاحات مزین شد.
اما همه این اقدامات به وسیله حوادث غیرمنتظرهای که در کمین بنسلمان بود طولی نکشید که رنگ باخت و به عمدهترین موانع مشروعیت اقدامات متحولانهاش منجر شد.
این حوادث همان جنگ در یمن، محاصره قطر، حصر سعد حریری، ماجرای روابط ریاض با اتاوا، اقدام به پاکسازی و تسویهحسابهای شخصی علیه برخی از اسلاف متنفذ سعودی و همچنین بازداشت شاهزادههای مدعی قدرت آن هم در قالب شبهکودتا، تجهیز و تقویت گروههای تندرو پاکستانی، قتل خاشقجی روزنامهنگار، فرمان تغییر برای برخی از وزارتخانههای کلیدی و هیاتهای دولتی، شکستهای منطقهای، شکاف معنادار در کشورهای شورای خلیجفارس و سرانجام تداوم نظم ائتلافسازی علیه ایران بود.
همه این موارد به پاشنه آشیل اقدامات تحولخواهانهاش بدل شد چراکه محمد بنسلمان این اقدامات و ماجراجوییها را فرصتی برای رسیدن و نیل به استبداد رای و خودکامگی میدانست.
حالا در آستانه سال جدید میلادی، روزنامه میدلایستآی در تحلیل خود و البته با استناد به برخی از رفتارهای خودکامانه بنسلمان چشمانداز روشنی را برای محمد بنسلمان برای سال ۲۰۲۰ نمیبیند. البته ادعای میدلایستآی در ترسیم چشمانداز تاریک عربستان در ۲۰۲۰، فقط مستند به تمایلات خودکامانه و مستبدانه بنسلمان نیست.
این روزنامه حتی گزارش داده اقتصاد عربستان نیز در آستانه فروپاشی است به گونهای که بسیاری از پیشبینیها، کسری ۵۰ میلیارد دلاری بودجه عربستان را بسیار محتمل میدانند.
اگر این گزارش میدلایستآی درست باشد که به نظر میرسد درست است و بنسلمان علاوه فروپاشی اقتصادی به بحران مشروعیت نیز دچار است، این خبر خوبی برای خاورمیانه است. قطعا خاورمیانه بدون بنسلمان، خاورمیانه زیبایی خواهد بود.
*کارشناس مسائل بینالملل
نظر شما