حاصل این تلاش تولید دهها مستند از جنگ با داعش شد؛ مستندهایی که عموماً با تمرکز بر شهدا و زندگی ایشان و تکنیک برش زمان مانند اشاره به حضور در دفاع مقدس تا شهادت در جنگ با داعش روایت میشد و مستنداتی که پرترهای بود از شهدای جنگ و البته تعداد دیگری که متمرکز بر حوادث خاص بود و از منظر قالب و نوع نگاه پهلو میزد به مستندهای روایت فتح پس از جنگ تحمیلی.
در این میان، اما گاه مستنداتی رونمایی میشود که چه به لحاظ فکر بودن سوژه و تفاوت در نگاه و چه به لحاظ نگاه اجتماعی مردمی به موضوع جنگ متفاوت و دیدنی است؛ مستنداتی که حتماً تاثیر بیشتری در جذب مخاطب و برانگیختگی حس همراهی مخاطب با سوژه دارد و در مجموع موفقتر عمل میکنند. مستندهایی مانند با صبر زندگی، زنانی با گوشوارههای باروتی، بوم رنگ و... از جمله مستندهایی هستند که با نگاههایی متفاوت به مقوله جنگ با داعش پرداختند و از قضا موفقتر از بقیه نیز به حساب میآیند.
اخیراً هم مستند ماهرخ روی آنتن رفت که روایتی دیدنی از یک زن ایرانی است که سالهاست در کشور سوریه زندگی میکند و به رغم مشکلات اجتماعی و قانونی خود و فرزندانش در سوریه اسیر جنگ و در آستانه دستگیری توسط داعش به عنوان یک اسیر ارزشمند و قابل مبادله ایرانی است و به همین جهت داعشیها به شدت به دنبال دستگیری او هستند.
سیدهماهرخ حسینی زن ایرانی که سالها در سوریه زندگی کرده و حتی بعد از جنگ و به رغم آنکه زندگیاش در جنگ نابود شده، اما باز هم در سوریه باقی مانده و توانسته قصهای جذاب و نفسگیر از زندگی خود و فرزندانش را روایت کند.
این مستند دوباره نشان داد که روایتهای اینچنینی از جنگ با داعش هم بار دراماتیک بالاتری دارند و هم در چشم مخاطب ایرانی بیشتر تاثیرگذار واقع میشوند، چنانکه حتی وقتی به آثار موفق سینمای دفاع مقدس نیز مینگریم نامهایی مانند از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، گیلانه، شیار ۱۴۳ و... نیز به چشم میآیند که هر کدام با دوربینی خارج از مناطق عملیاتی به جنگ تحمیلی نگاه کردهاند.
∎
نظر شما